eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
8.8هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 بعد از وضو گرفتن مستقیم به سمت نماز خونه حرکت کردم ... یه مهر و تسبیح برداشتم و یه گوشه دنج ، کنار ستون نشستم. بلند شدم و همین که خواستم اقامه رو بگم اسم بنیامین روی موبایلم نقش بست . به ناچار جواب دادم ... + جانم . ×‌آراد کجایی؟ پوف کلافه ای کشیدم و گفتم +نمازخونه . من جای دیگه ای رو دارم که برم ؟! با خنده گفت ×‌ آخ حواسم نبود . گفتم شاید دوباره رفتی خوابیدی ... آلزایمر گرفتم ... +حالا میگی چرا زنگ زدی ؟ ×میخواستم بگم دکتر ۵ دقیقه دیگه میاد. با عجله گفتم +باشه باشه ... ببین نماز بخونم سریع میام . فقط تا من نیومدم نزار دکتر بره ! ×باشه داداش ، زود بیا. تماس رو قطع کردم و شروع کردم به نماز خوندن. بعد از خوندن نماز ، مهر و تسبیح رو سرجاشون گذاشتم و سریع به سمت بیمارستان حرکت کردم... بعد از گذشت چند دقیقه به بیمارستان رسیدم وخودمو به اتاق مروا رسوندم. درو که باز کردم ، دوباره با آیه و بنیامین رو به رو شدم. رو به بنیامین گفتم +مگه من مسخره توام ؟ کو اون دکتری که میگی ؟ = سلام جناب ، چرا اینقدر عصبانی ؟! با شنیدن صدای مرد مسنی سریع به عقب برگشتم که با دکتر و پرستار رو به رو شدم . سرمو پایین انداختم وگفتم . +سلام آقای دکتر ، خسته نباشید . شرمنده . پرستاره به طرف سُرمی که به مروا وصل بود رفت و چند تا آمپول داخل اون سُرم زد . دکتر هم رفت که مروا رو معاینه کنه... بعد از چند دقیقه صحبت با پرستار رو به من کرد و گفت = حال همسرتون ...... سریع پریدم وسط حرفش و گفتم . +عذر میخوام ، ایشون همسر بنده نیستند . =خب پس نامزدتون هستند ح..... +خیر نامزدم هم نیستند. = پس چرا حدود ۵ ساعت از اتاق بیرون نیومدید و مشغول قرآن خوندن برای ایشون بودید؟! + ایشون نه همسرم هستند و نه نامزدم... هم سفرمون توی اردوی راهیان نور هستند. = خب بگذریم . حال ایشون تا چند ساعت پیش اصلا خوب نبود. خون زیادی ازشون رفته بود و تبشون هم به شدت بالا بود . بدجور گرما زده شده بودند ، به احتمال زیاد بخاطر گرمای زیاد خوزستان هست ... آب و هوای خوزستان برای این خانم حکم سَم رو داره . بیشتر مراقبشون باشید . تا چند ساعت دیگه بهوش میان . فردا هم ان شاءالله مرخص میشند. لبخند دندون نمایی زدم و همون طور که سرم پایین بود گفتم . +خیلی متشکرم . بعد از گذشت چند دقیقه ، دکتر و پرستار از اتاق رفتن بیرون ... &ادامـــه دارد ...... ~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🕊🌹🕊 شب را بہ سحر بردم و بے تاب تو بودم آواره ے آن صورت مهتاب تو بودم در زیر لبم تا بہ سحر زمزمه ڪردم اے ڪاش در این فاصلہ در خواب تو بودم ✨شبت بخیر زیباترین هدیه خدا✨ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقای جهان اگر سلام به شما نبود آفتاب هر روز صبح به چه امیدی سر در آسمان میکشید...!
🏝 گذشت و هفته‌ای نو در رنگین کمان روشن یاد شما آغاز شد و آسمان زندگی از پرواز مرغکان سپید مهر شما سرشار گردید... ... چه خوشبختند آنان که در بیکران محبت شمابال می‌گشایند و در آفتاب امیدبخش حضورتان جوانه می‌زنند و سبز می‌شوند...🏝 ⚘حَتَّى وَالَيْتُ وُلاَةَ أَمْرِكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً تا آنكه من به هدايتت دوستدار واليان امر تو شدم كه آن واليان امر امير المؤمنين على بن ابى طالب است و حسن و حسين و على و محمد⚘ 📚مفاتیح الجنان، دعای عصر غیبت الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج
- امام على عليه السلام فرمود :👇 از غيبت بپرهيز،🚫 كه آن تو را با خدا و مردم دشمن مى كند و اجر و پاداش كارهاى تو را از بين مى برد.💫 - | •🌱 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه40 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 246 - آیا ‌آن‌ سران‌ بنی‌ اسرائیل‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ موسی‌ ندیدی‌ آن‌گاه‌ ‌که‌ ‌به‌ پیامبر خویش‌ گفتند: ‌برای‌ ‌ما امیری‌ بگمار ‌تا‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ جهاد کنیم‌! ‌گفت‌: آیا احتمال‌ نمی‌دهید ‌که‌ ‌اگر‌ جهاد ‌بر‌ ‌شما‌ مقرر شد جهاد نکنید! گفتند: چگونه‌ ممکن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ جهاد نکنیم‌ ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ ‌از‌ دیارمان‌ رانده‌ ‌شده‌ و ‌از‌ فرزندان‌ ‌خود‌ جدا افتاده‌ایم‌ امّا هنگامی‌ ‌که‌ ‌به‌ جهاد دستور یافتند، جز اندکی‌ ‌از‌ ‌ایشان‌ همه‌ رویگردان‌ شدند و ‌خدا‌ ‌به‌ ستمگران‌ آگاه‌ ‌است‌ 247 - و پیامبرشان‌ ‌به‌ ‌آنها‌ ‌گفت‌: همانا ‌خدا‌ طالوت‌ ‌را‌ ‌به‌ امیری‌ ‌شما‌ برگماشت‌ گفتند: ‌از‌ کجا ‌او‌ ‌بر‌ ‌ما حکومت‌ داشته‌ ‌باشد‌، حال‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌ما ‌برای‌ ‌این‌ امر شایسته‌تریم‌ و ‌او‌ ‌از‌ مال‌ دنیا چیزی‌ ندارد! ‌گفت‌: ‌خدا‌ وی‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌شما‌ برگزیده‌ و ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ دانش‌ و جسم‌ فزونی‌ داده‌ ‌است‌، و ‌خدا‌ فرمانروایی‌ خویش‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌هر‌ ‌که‌ خواهد می‌دهد ‌که‌ ‌خدا‌ وسعت‌ بخش‌ داناست‌ 248 - پیامبرشان‌ ‌به‌ ‌آنها‌ ‌گفت‌: نشانه امیری‌ ‌او‌ ‌این‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آن‌ صندوق‌ [عهد] سوی‌ ‌شما‌ می‌آید ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ تسکین‌ خاطری‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگارتان‌ نهفته‌، و یادگاری‌ ‌از‌ میراث‌ خاندان‌ موسی‌ و هارون‌ ‌در‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ فرشتگان‌، ‌آن‌ ‌را‌ حمل‌ می‌کنند مسلما ‌اگر‌ مؤمن‌ باشید، ‌در‌ ‌این‌ [رویداد] ‌برای‌ ‌شما‌ نشانه‌ای‌ ‌است‌ 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🖇✨ تو را هر لحظه یه یاد مےآورم...🍃 بے هیچ بهانه اے! شاید دوست داشتن همین باشد :)♥️
🌹۲۳ ربیع الاول کریمه اهل بیت حضرت سلام الله علیها به شهر قم گرامی باد🌸 🔸وصف او را نتوان گفت به صد منظومه گفته معصوم به او "فاطمه معصومه" 🔸 کردی نزول و قم به قدومت مدینه شد معصومه ای و نایب زهرای اطهری ... http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
راهیان نور منطقه عملیاتی فتح المبین ۱۴۰۰/۸/۷ به یاد شهید ابراهیم هادی و شهید حسین ولایتی فر
ممنونم که بیاد شهید ابراهیم هادی بودین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسل فهمیده‌ایم 🔹هشتم آبان‌ماه سالروز شهادت بسیجی نوجوان حسین فهمیده و روز نوجوان و بسیج دانش‌آموزی گرامی باد.
سلام دوستان و همراهان عزیز ✋🏻 *ان شاءالله ختم 30000شاخه گل صلوات داریم هدیه ب روح مطهر تمام شهدا*🌷 بخصوص شهید بزرگوار *شهید مصطفی صدر زاده*✋🏻 شهید ابراهیم هادی *ان شاءالله به نیت سلامتی امام زمان عج و تعجیل در فرج آقامون وحاجتروایی اعضای کانال و سلامتی تمام بیمارها* *دوستان لطفا تعداد رو به ایدی زیر اعلام کنید* یاعلی.. @mis233 *ان شاءلله تا آخر شب وقت هست*🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*💠*🕊️ همیشه با ترس می‌گفت: «نکند در زمان ما اتفاقی همانند عاشورا رخ بدهد و زمانی که باید برای دفاع به میدان برویم، شانه خالی کنیم.» همیشه آرزو می‌کرد که‌ای کاش توفیق داشت و جزو یاران امام حسین (ع) در عاشورا بود. زمانی که به این مسائل فکر می‌کرد، می‌گفت : مامان! تو را به خدا قسم دعا کن که عاقبت بخیر شوم♥️ *-به‌روایت‌مادرشهید✨* شهادت هنر است و شهید هنرمند واقعی..🙂! ** *✨* 💐💐💐💐💐 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝ |
🔸اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید یڪ «فاطمه» هم قسمت ایران شده باشد🌼 سالروز ورود سلام‌الله‌علیها به شهر 🌸🍃
وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى مریم/۷۶ صاحب قلبی را که ذره ایی از عشق من درونش راه داشته باشد هدایت میکنم چه هدایتی بهتر از این که محبوب راهنمای مخلوق خودش باشه...
فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى ..! ریسمان تو محکم بود دستان من توان نداشت، تا که تو را در آغوش بگیرد...
هر کاری کنی یکی ناراضیه، پس برای کسی کار نکن مراقب اعمالمون باشیم... شهید حسین معز غلامی🌷
سلام دوستان و همراهان عزیز ✋🏻 *ان شاءالله ختم 30000شاخه گل صلوات داریم هدیه ب روح مطهر تمام شهدا*🌷 بخصوص شهید بزرگوار *شهید مصطفی صدر زاده*✋🏻 شهید ابراهیم هادی *ان شاءالله به نیت سلامتی امام زمان عج و تعجیل در فرج آقامون وحاجتروایی اعضای کانال و سلامتی تمام بیمارها* *دوستان لطفا تعداد رو به ایدی زیر اعلام کنید* یاعلی.. @mis233 *ان شاءلله تا فردا شب وقت هست*🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان #فالی_در_آغوش_فرشته 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 #قسمت_هفتاد_و_چه
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 رو به آیه و بنیامین کردم و با صدایی که رگه های هیجان توش موج میزد گفتم: +‌خیلی خب بچه ها ، اینم از وضعیت خانم فرهمند. ان شاءالله دیگه فردا مرخص میشن . آیه نگاهشو بین منو بنیامین چرخوند و گفت = د...دادا... نتونست ادامه بده و بغض گلوشو گرفت . بنیامین که شرایطو دید به بهونه گرفتن شام،از اتاق بیرون رفت. به سمت آیه رفتم و محکم در آغوشش گرفتم . + خواهری ؟! سکوت کرد ... یکم باهاش فاصله گرفتم و دستمو گذاشتم زیر چونش و سرشو بلند کردم . + آیه جانم . فین فینی کرد و گفت = جان . +جانت سلامت عزیزم . چرا گریه میکنی ؟ میدونستی بغض بهت نمیاد؟ بعد از گذشت چند ثانیه با خنده گفتم +هر وقت بغض میکنی ، خیلی زشت میشی. نگاه وحشتناکی بهم انداخت و با دستش چشماشو پاک کرد. با دیدن نگاه وحشتناکش،ترسیده دست هام رو بالا آوردم و گفتم +غ...غلط کردم ... همین کارا رو می کنی که میمونی ور دل مامان و بابا و میترشی دیگه... جیغی کشید و پاشو به زمین کوبید. = آراااااد. خنده ای کردم و گفتم +جان آراد. =من ترشیده نیستمممم. حالت متفکری به خودم گرفتم و بعد از چند دقیقه گفتم +ولی هستیا... =نیستمممم من دارم شوهر می کنم... مهد.... +اوه اوه میخواستی بگی اون شوهرته؟ حیا رو خوردی و یه آبم روش؟ نچ نچ نچ... بی شوهری داغونت کرده... آیه همونجا خشکش زد و با چشم های گرد شده نگاهم کرد. منم به افق خیره شدم... چند لحظه تو همون حال بودیم که دست از تماشای افق برداشتم . همین که خواستم لب به عذرخواهی باز کنم ، آب سردی روی صورتم ریخته شد... با دیدن قیافه شیطانی آیه که لبخند خیبیثی به لب داشت،اخم نمایشی به صورتم اضافه کردم که باعث شد آیه ترسیده نگاهم کنه. با دیدن قیافش، پقی زدم زیر خنده. با دیدن خنده من، آیه هم شروع کرد به خندیدن. بعد از گذشت چند دقیقه، اشک چشم هام که نشون دهنده خنده زیاد بود رو با دست هام پاک کردم و گفتم +الانه که پرستارا بیان و بیرونمون کنن. شامتو خوردی برو نماز خونه استراحت کن دیگه نبینم این دور و برایی ها ! آیه لبخند دندون نمایی زد =چشم داداش خوشگلمممم. +بی گناه عزیز دلم. من برم ببینم بنیامین کجا مونده... داشتم به طرف در می رفتم که... &ادامـــه دارد ...... ~ •°🍃🍃✨💚✨💚✨💚✨🍃🍃°•~ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c