eitaa logo
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
9.7هزار ویدیو
93 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
  💠بعد از  یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول محرم شروع شده بود.  روز دوم ظاهرا  نزدیک مصطفی خمپاره میزنن و خاک شدیدی بلند میشه؛  روای در اون حالت گفت: " شهید شد." با اون لحن شیرینش و سر و روی خاکی گفت: "الان وقتم نیست تاسوعا وقتمه." عزیزم این نقدی بود که همیشه می گفتی مامان این رو نقدی از خدا برام بگیر و من همیشه از خدا عاقبت بخیر شدنت رو می خواستم. دورت بگردم حالا نوبتی که باشه نوبت شماست. ✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨ ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
  💠بعد از  یکی از دوستانش اومد منزلمون و تعریف می کرد از عملیاتشون که اول محرم شروع شده بود.  روز دوم ظاهرا  نزدیک مصطفی خمپاره میزنن و خاک شدیدی بلند میشه؛  روای در اون حالت گفت: " شهید شد." با اون لحن شیرینش و سر و روی خاکی گفت: "الان وقتم نیست تاسوعا وقتمه." عزیزم این نقدی بود که همیشه می گفتی مامان این رو نقدی از خدا برام بگیر و من همیشه از خدا عاقبت بخیر شدنت رو می خواستم. دورت بگردم حالا نوبتی که باشه نوبت شماست. @sadrzadeh1
  هر وقت از  و  در  حرف می زدیم، می گفت: "دو نعمت هست؛ تا زمانی که از دستشان نداده ایم قدرشان را نمی دانیم یکی  و دیگری؛ آنجا (سوریه) به جرم شیعه بودن بچه ها را در برابر چشم پدر و مادر سلاخی می کنند، زنها و دخترهای شیعه را به بردگی می برند، پیرزن و پیرمردها را می کشند. وقتی برایشان غذا تهیه می کردیم می گفتند ما فقط امنیت می خواهیم ." و این چیزی بود که آرام و قرار را از  گرفته بود و نمی توانست نسبت به شیعیان و مردم  مظلوم_ حتی خارج از مرزهای ایران _ بی تفاوت باشد. در واقع همین وسعت دید  را به چنین جایگاهی رساند.  ان شاءالله که شفیع ما هم باشد. 😔 کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
 🌹🍃  🌺یک روز به  گفتم: "دوست دارم باهم بریم مکه خونه خدا؛ اما می ترسم شناسایی شده باشی." گفت: "مامان نگران نباش ان شاءالله خدا توفیق میده میرم پیش خودش." حتی به خونه خدا هم راضی نبود؛ دوست داشت کنار خدا باشه.  ای وای که من کجا و  کجا   مصداق نامش بود:  🌺🍃🌺🍃🌺 .کانال فرهنگی انقلابی شهید مصطفی صدر زاده ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
✨❣✨🌹✨❣✨ 🌹✨❣✨ ✨🌹✨ ❣ عزیزم چقدراعتماد به خدا داشتی و توکلت بالا بود که با خیال راحت خود و خانواده ات را به خدا سپردی.🌹 تکیه کلامت "افوض امری الی الله" بود. و به این جمله یقین کامل داشتی که ، تمام ها و مرارت ها را به جان و دل خریدی و با موفقیت پشت سر  گذاشتی و پیش اربابت شدی و به چنین درجه بالایی رسیدی که به گفته قرآن کریم ، نزد پروردگارت می خوری.🌹 تنها چیزی که دراین روزهای خیلی سخت، می تواند مرا  به برساند، جایگاهت در نزد پروردگار است.😔 🌸 🌷 کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🌹🌹🌹 ❤️❤️ 🌹 چقدر سخت می‌گذرد این روزها ، یادآوری  65 که منتظرقدوم مبارکت بودم و یا 94 که پرکشیدی و رفتی 😭 یادآوری  هرکدامشان مرا خوشحال وغمگین می کند..   شادی و خیر و برکت دنیوی به همراه داشت و  با رفتنت گر چه ما  به مبتلا شدیم ولی تو به  رستگاری رسیدی که با هیچ چیز در دنیا قابل قیاس نیست....❣ وتنها چیزی که می تواند این فراق را جبران کند و به من  آرامش دهد ، این است که نشسته ای ان شاالله🌹 🌸 کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🕊🌷🕊 چه قدر کم بود.  پنجم محرم آمدی و نهم محرم رفتی؛ در این فاصله راه صد ساله را یک شبه رفتی و حتما به برکت این ماه عزیز بود که با تمام وجودت درکش کردی  و خودت را به قافله اربابت رساندی و در روز تاسوعا جزء عاشوراییان شدی. 😭 کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
بعد از شهادت امروز "26 شهریور" اولین باری است که به پا بوس آقا علی ابن موسی الرضا رسیدم. از رواق امام خمینی تا حرم به یاد لحظاتی افتادم که تمام دعاها و توسلاتم به ائمه اطهار برای سلامتی مصطفی بود.😔 اما دیگر نگران سلامتیش نیستم چون الان از همیشه بهتر خواهد بود. ❣ خاطراتی_از_زبان_مادر_مادر_شهید_صدرزاده کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🌹🕊🌹🕊 ⚜💢⚜ 💢⚜ 🕊 عزیزم چقدر روز تولدت به روز شهادتت شبیه بود. در روز تولدت تنها چیزی که برایم مهم بود سلامتی تو بود و تنها چیزی که می توانست پایان تمام دردها و خستگی هایم باشد قدوم مبارک و صدای گرمت بود دلبندم ❤️ در روز شهادتت هم تنها خبری که می توانست مرا از اضطراب و ناراحتی خلاص کند خبرسلامتی و یا شنیدن صدای گرمت بود. 😔 خاطراتی از زبان مادر بزرگوار شهید مصطفی صدرزاده 🕊🌷 ❁ ¦↫ کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
❣🌱❣❣❣🌱❣❣❣🌱❣ اوایل نوجوانی با برادرها و دوستانش فوتبال بازی می کردند. به خاطر فعالیت زیاد لباس هایش غرق عرق بود. من هم از بوی پیراهنش اذیت می شدم و اعتراض می کردم. با مرور خاطراتش دلم به سمت همان روزها با لباس های عرق آلودش پر کشید. 😔 دوست داشتم پیراهنی را که بوی تنش را می داد در اختیارم بود. برایم آرزو شده بود تا دیشب که خوابش را دیدم: 🌹 از مأموریت بازگشته بود و دو تا از پیراهن هایش را آویزان کرده است. پیراهن ها را برداشتم و آنقدر بو کردم تا از خواب بیدار شدم. با این خواب جان دوباره ای گرفتم. خاطراتی از زبان مادر بزرگوار شهید مصطفی صدرزاده 🌷🕊 کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🍃⚜🍃🌹🍃⚜🍃 عزیزم چه برایت رقم خورد شیرین تر از جانم 😔 زمانی که کوچک بودید برایم روز پر کار اما شادی آور بود همراه با آن شیطنت های کودکانه تان. هر وقت می گفتم یک روز برای من و بچه‌هایم کم است تو می گفتی: "من هم موافقم مامان". اگر دست من بود برایت هفت روز هفته را می کردم عزیزم بدون تو یک روزش هم خیلی زیاد است. خاطرات مادرانه شهید مصطفی صدرزاده از زبان مادر بزرگوارشان 🌷 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾