هدایت شده از مظلوم | کربلایی حسین عیدی
مریض بود
افتاده بود تو بستر
میومدن عیادتش
هرکی یه جور بهش دلداری میداد
بهش میگفتن:
غصه نخوری ها خوب که شدی اینقدر راه بری که خسته بشی، اینقدر بیرون بری که کلافه بشی و...
کلی از این؛ اینقدر ها!
اشکش دراومد
دلش شکست...
زیر لب گفت یا اباعبدالله(ع)
تو بهم نفس بده بخونم، تو بذار بیام روضهت
از هر کاری هم خسته بشم
به جونِ مادرم از بُردنِ اسمت و گریه برات خسته نمیشم!
آره حرف گذاشت دهنمون
آقا...
ما از گریه برات خسته نمیشیم
تو هم از ما خسته نشو:)
همین🌱
#شبعلیهالسلام
#آقایِساعتِ۱۲۸
@Mazlum128 | مظلوم