تمام شب
با تبری
بر اندوه من میکوفت
خواب اما آمد و
سنگهای خونین را
با آب تیره پاک کرد.
دوباره امروز زندهام.
دوباره تو را
بر شانههای خویش بلند میکنم
ای زندگی..!
هدایت شده از 🇵🇸 Ranyaa | رانیا
عطر یاس میپیچد در حرم؛
فرشتهها صف میکشند،
بالهایشان را فرش میکنند؛
سینهزنان سینه میزنند،
روضهخوانها روضه میخوانند،
عرش خدا به گریه میافتد،
و در این میان؛ ‹مادری› قامتکمان،
با نالهو فقان، آهسته به حرم میآید ...
هدایت شده از | دفترچهیادداشت |
حواسم نیست.mp3
8.18M
Fadaeian_ُShohadaye_SHahCheragh_14010809_5.mp3
20.17M
آسمون شهرمون این روزا بارونیه
سهم ما جامونده ها بی سر و سامونیه...(: