─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین
#صبحم_بنامتان
السلام علیک یا ابا عبدالله❤️
چشـــم خود را با امید دیدن کرب و بلا
باسلامی هر سحر رو به حرم وا میکنم
#رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_امام_زمــانم
#سلام_پدر_مهربانم❤️
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
خورشـــید جــاودان همه ، روزگارها
آرامـــش و قــــرار دل بیقـــرارها
معنای انتظار را تو فقط درک میکنی
ای منتظرتر از همه ، چشـم انتظارها
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
@saeidikimya
❁﷽❁
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#سلام_برامام_حسن_وامام_حسین❤️
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
من مست می از جــام امام حسنــم
دلــدادهٔ آن شــــاه غـــریب وطنـــم
هر صبح اگر نام حسین است به لب
از لطف حسن بوده حسینی شدنــم
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
اشعار و نوحه و سبک های شب چهارم:👇
احوالات حر بن یزید ریاحی و طفلان حضرت زینب علیهم السلام
❃﷽❃
#محرم
#شب_چهارم
#زمزمه_با_امام_زمان_عج
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
دلتنگم آقا ! میــل دیدار تو را دارم
میـــلِ رسیدن تا حـریم آشنــا دارم
سخت است دوری ،انتظارت می کشد مارا
اُمّیـــد دیدار شما را از خدا دارم
این روزها حال دلم خوش نیست مولا جان
امشب ،عجب ، حال و هوای کربلا دارم
هرجا نشستی یابن زهرا ، یاد ما هم باش
در بغض هایم حال و روز نینـــوا دارم
با کوله باری از گنـاهان آمدم سویت
چشمان خیس و دستهایی بر دعا دارم
مثل کویری تشنه ام ، محتـــاج بارانم
امّید لطف و رحمت از سوی شما دارم
مانند حُرّ ، دست نوازش بر سرم بگذار
از این گناهان خودم ، شرم و حیا دارم
از راه دور ، آقا سلامی ، خدمت ارباب
من گفتنــی ها با شهید سر جدا دارم
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
بسم رب الحسین(۴)
#نوحه_زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
ســـلام بر قلب صبــور تو زینب !
بر اون دو طفلان غیور تو زینب !
اگرچه طفـل اما وارث مــولاینــد
طفـــل دبستــان زینب کبـــراینــد
اگرچه طفـــل اما فاتـحِ میـــدانند
یـار وفـــادار شـــاه شهیــــدانند
دو اختــر تابان دو مـــاه نــورانی
هــدیهٔ زینــب بود ، برای قـــربانی
وای از دل زینب(۴)
واسطه شد زینب به محضر مولا
تا اذن جــانبـــازی بگیــرن از آقـا
اجازهٔ میدون به اون دو مَه سیما
گرفتــه شد آخــر با قســـم زهـــرا
که اسم زهرا هست کلید هر مشکل
پرچـــم "یا زهـرا" زینت هر محفـل
مدد مدد زهرا(۴)
می گفت برادر جان این دو گل پرپر
فــدای زخمـــای تنِ علـــی اکبــــر
لباس جنگی رو هر دو به تن کردن
قــرار زینـب بود شهیــــد برگــردن
دو شیــر میدان با جنگ تماشـــایی
نشون دادن از خود، غیرت زهرایی
وای از دل زینب(۴)
نشسته تو خیمه زینب خونین دل
دیدن احــوال حسین شده مشــکل
به سمت میدان از خیمه نگا می کرد
به جان مولایش همه ش دعا میکرد
غریب خواهر وای(۴)
وقتی که آوردن دو طفل خونین بال
نیــومد از خیمـــه برای استـقبــــال
دیدن داره زینب ، خیمه رو می بنده
تا که حسینــش رو نبیــنه شــرمنــده
غریب خواهر وای(۴)
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈