بسم رب الحسین(۱۰)
#نوحه_زمزمه
#شب_دهم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
(به سمت گـودال از خیــمه دویدم من)
وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم من
سوختـــم از داغِ غـــربت و تنهـــاییت
وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من
نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد
از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی
شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من
به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن
برای امـــداد تــو پر کشیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســــری به نــی دیـدم ، برابرم داداش
امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من
مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون
خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه
بــه روی زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من
بوســــه زدم وقتــــی به حنجــــر پاره
همنـفـــس مــادر ، نالــه کشیـــدم مـن
غریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خیمه به غارت رفت دور از چشای تو
بی تو دل از دنیــا دیگـــه بریــدم من
به خیمـــه آتیش زد کوفیِ بی احساس
به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من
غــریب خــواهر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تاعَلَـمت داداش نیفتـــد از شــــونه م
مقــــاومـت کــردم تا نخَـمیــــدم من
برای تکـــرارِ پیــام این نهــضــت
رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من
وای از دل زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی (کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
به نام خدا
#شام_غریبان_محرم
#شب_یازدهم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
"""""""""""""""""""""""""""""""""
دست ادب رو سینه مون/سلام بدیم از راه دور
به قهرمان کربلا / به قلب زینب صبور
به شام غربت حسین /به شاه بی سر السلام
به اون شهید سر جدا / غریب مادر السلام
به خیمه های سوخته / به داغ روی سینه ها
به پیکرایِ بی سر و / سَرای روی نیزه ها
زِ دست و پای زخمی و / زِ گوش پاره الامان
زِ گونه های نیلی و / زِ گوشواره الامان
امان زِ قلب زینب و / دل تموم مادرا
آتیش روی دامن و / غارتگران معجرا
چه داغها که دیده بود / دل عقیلة العرب
چطور دَووم آورده بود /رسیده بود به نیمه شب
با اون دل پریشونش /آروم می کرد مادرا رو
یکی یکی توو دل شب /خوابوند همه بچه هارو
برای اولین دفعه / نمازشو نشسته خوند
ذکر و دعای امشبو/ با یه دل شکسته خوند
بودن تموم مادرا / ولی رباب و نمی دید
بین همین راز و نیاز /صدای گریه ای شنید
شنید صدای ناله از / یه خیمه سوخته میاد
هِی میگه مادرت فدات /چرا صدات درنمیاد
داره لالایی میخونه / برا عزیز پرپرش
تکون میده گهواره رو / همه ش به یاد اصغرش
غنچه پرپرم لالا / علیِ اصغرم لالا (۴)
لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲)
گریه نکن بسّه رباب / اینقد دلم رو نسوزون
گهواره خالی رو هِی / نده جلو چشام تکون
با ناله می گفت بی بی جان / آب خوردم وبیقرارم
آخه حالا شیر دارم و / دیگه علی رو ندارم
باور نمی کنم هنوز / گرفتن از من گلمو
میخوام با این لالایی ها / آروم کنم این دلمو
لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲)
خانم نشست کنارش و /یه کم آروم گرفت رباب
فرمود عزیز دل من /حالا دیگه یه کم بخواب
بخواب که فردا همه رو /می برن از کرب وبلا
اسیری مون شروع میشه / از کوفه تا شام بلا
صبح که شد دوباره باز /جسارتا شروع شد
ادامه ی عذابها و/ غارتا شروع شد
نشوندن اهل حرمو / رو ناقه های بی جهاز
با این بی حرمتی چطور /طی بشه این راه دراز؟!
به جز امام ساجدین /مردی کنارشون نبود
به حال زین العابدین /رحمی توو کارشون نبود
یکی یکی بچه ها رو /خانم سوار ناقه کرد
همین که تنها موند کشید / از تَه دل ، یه آه سرد
یادش اومد اون روزی که/ اومد به دشت کربلا
بااحترام پیاده شد / دُورش بودن برادرا
رو کرد به سمت علقمه; /کجایی ای برادرم
ببین چه تنها شدم و /نامحرما دور و برم
ببین که با شمر و سنان /راهیِ این سفر میشم
با این همه جسارتا /هر لحظه خون جگر میشم
عبور دادن قافله رو /به سمت گودال بلا
تاکه دوباره خون بشه /دل زَنها و بچه ها
با دیدن این بدنا / رو دشت داغ کربلا
نوحه و ناله سردادن /همه به روی ناقه ها
زینب دلشکسته تا /رسید کنار قتلگاه
ناله زد ای برادرم /چطور بشم ازت جدا؟
دست خودم نیست داداش /دارن به زور می برنم
الهی من فدای تو /شهید دور از وطنم
ببین چقد غریبونه /داره میره قافله مون
پاشو علی اکبرم / پشت سرم اذان بخون
میرم ولی قرارمون / باشه بعد از شام بلا
چهل روز دیگه میام /دوباره سمت کربلا
“""""""""""""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
بسم رب الحسین(۱۱)
#نوحه_زمزمه
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
شــام غریبان و اشــک غریبـــونه
یه خواهری داره مرثیه می خونه
روضـــهٔ گــودال و یک سرِ بر نیـــزه
تنـــی که رو خـــاکِ داغ بیـــابــونه
غریب حسینــم وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
روضــهٔ سقــــا و داغ علـــی اکبـــر
روضـهٔ لبهـــای خشـک علــی اصغر
غربت عبد الله ، قاســم و طفلانش
یاد شهیـــدانِ غـــرقِ به خون پیکر
وای از دل زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چشم فلک ، خون از نوحهٔ غمبارش
قلب زمیــن داغ از آه شـــرر بارش
امان از این غربت ، میون نامحرم
چه خالیه امشب ، جای علمدارش
وای از دل زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ناله تو این صحــرا شبونه غوغا کرد
هر کسی یک گوشه عقدهٔ دل وا کرد
یه مادری امــا با اشک خونبـــارش
دامن صحــــرا رو شبیـــه دریا کرد
عزیز مــادر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ربــاب دلخستـــه بــدون گهــــواره
تو خیمــهٔ ســـوخته بزم عزا داره
تو این شب غربت نشسته تنهایی
لالایی می خونه ستـــاره می باره
عزیز مــادر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بخواب گل پر پر که خستهٔ خوابی
گلی که از تیـــر سه شعبه سیرابی
کودک بی شیرم بخواب که میدونم
امشب در آغـــوش مـــادر اربـــابی
لایلای علــی اصغر (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
بسم رب الحسین
#نوحه_زمزمه
#اسارت_حضرت_زینب_س
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک :به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
ســـلام بر صبــر و قـــرار تـو ، زینب
بر استـــواریّ و وقــار تـــو ، زینب
ســلام بر دستـای بستــه در زنجیـر
به عــزّت و نُطـــق و بیان عالمگیـر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام یا زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر چشمــای خیــره بر نیزه
به قـــاری قـــرآنِ رویِ ســـر نیـــزه
ســـلام بـر لبهـــایِ خیـــزران دیده
به رأس خونیــنِ تیــغ و سنان دیده
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـن یا مظلـوم (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امان ز شـــامات و مجلــس اغیارش
امان ز شــــامی و کوچــه و بازارش
دختـــر زهــرا و بزم شـــراب ای وای
حرملـه و بغض و اشک رباب ای وای
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امــان از این غربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــرابه شــد کــاخ یزید و استبــداد
با خطبـــهٔ غَــرّایِ حضـــرت سجــاد
آتیشِ حســـرت زد به قلب شامیــها
نُطـــقِ شـَـــرربارِ زینـــب بــی همــتا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به خطبه هایِ سرخِ حیدری سوگند
به نــالــهٔ ســـوزانِ مــادری سوگند
که این عَلَـم هرگز زمیـــن نمی مونه
شعــار این نهضــت ، زمزمه هامـونه
که خـــواری و ذلت نمی پذیریم ما
چون همگـی هستیــم ملّـت ثـارالله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـــن ثــارالله (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍ رقیه سعیدی(کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin ↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅═༅ ❃༅࿇༅❃ ༅═┅─
بسم رب الحسین(۱۲)
#نوحه_زمزمه
#شب_دوازدهم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
دوباره چشمــای گریونِ یک خــواهر
به سمتِ گوداله به سمت یک پیکــر
میگـــه خــداحــافـــظ بـــرادرِ زینب
ســرت شــده داداش، همسفـر زینب
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
کجا برم بی تو که تکیه گاهم نیست
قافله سالار و پشت و پناهم نیست
تنت رو تا دیدم رو خاک این صحرا
ناله کشیـــدم باز به آه و واویــلا
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
سرت به نِیْ دیدم از نفــس افتـادم
شکستــه قلبـــم رو ، صدای فریادم
پاشو ببین داداش رخت اسارت رو
صورت نیلی رو زخــم جسـارت رو
گریه طفــلان بر، ناقـهٔ بی محمل
نالــه و افغــان دختـر خونیــن دل
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
نگاهی کرد سمت علقمه با حسرت
صدا زد ای کوه عشق و وفا،غیرت
میون نامحـرم بی کس و بی یارم
پاشـو ابوفاضــل پاشـو علمــدارم
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
از این همـه غربت آه و فغان دارم
همسفـری مثل شمــر وسنان دارم
خنـــدهٔ نامحــرم می دهـــد آزارم
می کُشـــد از الان غصــــهٔ بازارم
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۱۸
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#شب_دوازدهم_محرم
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
گرفته امـشب این دلـــم /به یاد غـربت بقـیع
میرســـه بر مشــام جان /نســیم تربت بقیع
سلام بر بقیـــع و بر / چـهار قبـــر بی حـــرم
سلام ما به مـــــادرِ / چهــــار امام محـــترم
به یادگار کـــــربلا / به زین الــعابدین سلام
به سجده گاه و قبله ی/سید ساجدین سلام
سلام بر آقایـــی که / کشـــته زهر کیـن شده
به غربت امامـــی که/ فــــدای راه دیـن شده
همیشـــه می گفتی آقا / امـــان از شـــام بلا
توی مدینه هـم نشـــد / نصیبتون رســم وفا
با غصـــه های کربلا / شکسـتی و پـیر شدی
با این همــه داغ جگر /از زندگـی ســیر شدی
یه عمــری روزه بودی و / چله نشــین کربلا
گریه اَمونــت نمی داد / با دیــدن آب و غذا
با دیدن آب و غذا/زنده می شـد سوز عطش
توی دلت خیمه می زد/روضه جانسوزعطش
تمام اینهـا یه طـرف / غــم اسارت یه طرف
تموم بی حرمتی و / حرف جسارت یه طرف
سه روز بعدِ واقعــه / پیـکــــر پاک شـــهدا
به زیر آفــتاب داغ / مونـــده بـودن تو کربلا
بنی اســد به همـــراهِ/ امـام ســجـاد اومـدن
برای دفـــن شـــهدا / بدون غســل و بی کفن
برای دفـــن پیکـــرِ / عـزیـــز و شــاه نینوا
پیدا نشد توو کـربلا / کـــفـن به غیـــرِ بوریا
امــام سـجــاد نشسـت / کـــنار پیکــــر بابا
غریبــونه بغل گرفـت / پیـکـر بی ســـــر بابا
زخمای روی پیکرش /که بیشــــتر از هزاربود
انگاری روی آفـــتاب / ســتاره، بی شمار بود
نه دستی داره به بدن/ نه انگـشت وانگشتری
سینه پاره پاره ای / که مونده جـــای خنجری
صاحــب عـــزای کربلا /امام زیــن الـعابدین
اعضای پاره پاره رو/جمـع می کرداز رو زمین
رو زخـم سیـــنه ی پدر/ علی اصغر و گذاشت
پایین پـای پــدرش / پیکـــر اکـبر و گذاشت
گریه و نوحه ســـر دادن / کـــنار پاره پاره تن
الهی جـان عاشــــقان / فـدای شـــاه بی کفن
غــریبونه به خاک رفت /عـــزیز جـان مصطفا
عزا به پا شـد میوونِ / ملائـک عــــرش خــدا
می اومد از عـــرش خدا / ناله و آه و زمـزمه
روضه میخونددوباره باز/پهلو شکسته فاطمه
غریب حسین غریب حسین(۴)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
بسم رب الحسین(۱۳)
#نوحه_زمزمه
#شب_سیزدهم_محرم #شهادت_امام_سجاد_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
دلــم عــــزادارِ حضـــرت سجــــاده
برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده
خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره
از آسمـــون ، اشکِ ستـــاره می باره
امـام مظلـــومـم (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت
عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت
زینــت عـُبّـــاد و جلــــوهٔ سجـّــاده
بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده
امـام مظلـــومـم (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن
مدینه شد دلخون از این غم سنگین
خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره
فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره
برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم
که شد سرانجام از زهر جفا مسموم
امـام مظلـــومـم (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت
از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت
از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها
از غـــم بــازار و عقـــدهٔ شــامیـــها
امــان از این غــربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و
هلهــلـه بــا ســرها بــر ســــرِ بــازار و
داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه
ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه
امــان از این غــربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر
روضـــه بپــا می کرد برا گـــلِ پـرپـر
وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید
خون دل از چشماش همیشه می بارید
امــان از این غــربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۱۹
کانال اشعار ایتا JOin ↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بسم رب الحسین
#نوحه_زمزمه
#اسارت_حضرت_زینب_س
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک :به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
ســـلام بر صبــر و قـــرار تـو ، زینب
بر استـــواریّ و وقــار تـــو ، زینب
ســلام بر دستـای بستــه در زنجیـر
به عــزّت و نُطـــق و بیان عالمگیـر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام یا زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر چشمــای خیــره بر نیزه
به قـــاری قـــرآنِ رویِ ســـر نیـــزه
ســـلام بـر لبهـــایِ خیـــزران دیده
به رأس خونیــنِ تیــغ و سنان دیده
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـن یا مظلـوم (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امان ز شـــامات و مجلــس اغیارش
امان ز شــــامی و کوچــه و بازارش
دختـــر زهــرا و بزم شـــراب ای وای
حرملـه و بغض و اشک رباب ای وای
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امــان از این غربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــرابه شــد کــاخ یزید و استبــداد
با خطبـــهٔ غَــرّایِ حضـــرت سجــاد
آتیشِ حســـرت زد به قلب شامیــها
نُطـــقِ شـَـــرربارِ زینـــب بــی همــتا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســـلام بر زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به خطبه هایِ سرخِ حیدری سوگند
به نــالــهٔ ســـوزانِ مــادری سوگند
که این عَلَـم هرگز زمیـــن نمی مونه
شعــار این نهضــت ، زمزمه هامـونه
که خـــواری و ذلت نمی پذیریم ما
چون همگـی هستیــم ملّـت ثـارالله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسیـــن ثــارالله (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۲۰
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin ↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
بسم رب الحسین(۱۵)
#نوحه_زمزمه #هفتمین_روز_شهادت_امام_حسین_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من
تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من
نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم
تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب حسینم وای(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال
سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال
وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب
ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب خواهــر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من
تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من
خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من
انگاری هفت ســاله که از تو دورم من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب خواهــر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم
شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم
تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار
ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امــان از این غــربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد
پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد
شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی
پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســلام یا زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب
غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب
پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست
مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست
آخــر این نهضت شکست دیوان است
وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بیــا ابا صــالح (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۵/۲۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#محرم
#نوحه_زمزمه
#هفتمین_روز_شهادت_امام_حسین_ع
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم
هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم
این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم
نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم
ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟
اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟
اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام
زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام
داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش
باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش
این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت
از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت
به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو
کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو
یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت
چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت
یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها
چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها
بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن
این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن
با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم
حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم
زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه
جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه
اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد
با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد
اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم
با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم
اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی
زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی
خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید
اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید
دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون
به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون
سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید
برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❃﷽❃
#نوحه_زمزمه
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک: دوس دارم نگات کنم توهم منو نگا کنی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خواب دیدم با ذوالجناحت/ اومدی کنار من
دستا تو کشیدی رو / چشمای غصه دار من
دیده بودی توی خواب /چقد پریشونت بودم
روز و شب توی همین/ خرابه گریونت بودم
غریبـــم بابا (۴)
قلب بی تاب منو / دیدی و با سَر اومدی
مث خورشید، میونِ /ستاره ها در اومدی
بابا جون خوش اومدی / به کنج ویرانهٔ ما
روشن از نور تو شد / گوشهٔ غمخانهٔ ما
غریبـــم بابا (۴)
سر به رویِ دامنم / بذار که خیلی خسته ای
این همه راه اومدی/ پلکی رو هم نبسته ای
بابا جون به صورتِ/ زخمی و گلگونت سلام
به لبِ بریده و / شکسته دندونت سلام
غریبـــم بابا (۴)
بابا جون به ما میگن/خارجی ، یعنی چی بابا؟
دخترای شامی هم/ به ما یتیم میگن چرا؟
بابا جون بِهِم بگو / «مَنِ الّذی اَیتَمَنی»؟
یا به دخترای شامی / بگو بابای منی
غریبـــم بابا (۴)
بابا جون یادش بخیر/ همیشه رو دوشت بودم
بابا جون یادش بخیر/ زینت آغوشت بودم
می کشیدی دستاتو/ همیشه رویِ سرِ من
حالا نیست دستای تو/ پاک کنه اشک تر من
چی شده دستای تو/میگن بریده ساربان
لب و دندون تورو/شکسته چوب خیزران
غریبـــم بابا (۴)
دوس دارم باباسرت /تا صبح کنارم بمونه
قصه ی کرب و بلا رو/ برام از سر بخونه
دوس دارم بِهِم بگی/ علی اکبرم کجاست
یاکه شش ماهه گلم/علی اصغرم کجاست
یابگی عمو چرا /رفت و سری به ما نزد
وقت غارتِ حرم / سری به خیمه ها نزد
غریبـــم بابا (۴)
بابا جون یادم میاد/ وقت خداحافظی مون
با چه حالی دستامو/ سپردی دست عمه جون
از همون لحظه دیگه / عمه برام سپر شده
بس که تازیونه ها/خورده شکسته پر شده
دیگه بسّه بابا جون/که خیلی زحمتش دادم
با خودت ببر منو/ چون دیگه از پا افتادم
غریبـــم بابا (۴)
بابا جون عمه میگه / شدم شبیه مادرت
توی این سه سالگی / خمیده قَدّ دخترت
اومدی تو دل شب / تا دلم آروم بگیره
میدونی بدون تو / دلم از این دنیا سیره
به دلم برات شده /جداییمون تموم میشه
دل من فقط ، بدون/ کنار تو آروم میشه
غریبـــم بابا (۴)
ای خدا مثل رقیه / هیشکی بی بابا نشه
تویِ قلب کوچکش / داغ یتیمی جا نشه
غریبـــم بابا (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❃﷽❃
#شب_سوم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
تو دل شب یه دختری /بهونه بابا گرفت
دستای لرزونشو باز/به سمت کربلا گرفت
میگفت بابای خوب من/ اگه بیایی ازسفر
دیگه نمیذارم بری/ این دفعه ازما بی خبر
بیا ببین که بازوهام/کبوده ازتازیونه
میگن کبودیام مثِ/دستای مادر می مونه
آخه همه به من میگن/ فاطمه سه ساله ام
می پیچه توخرابه ها/شبا صدای ناله ام
عمه دیگه خسته شده/ازبی قراریای من
تنش کبود وزخمیه/ازبس شده فدای من
هرجاکه گفتم به عدو/باگریه بابامو میخوام
جلوی تازیونه ها / عمه سپر شده برام
همینجوری یکی یکی /حرفاشو میگفت به باباش
گریه اَمونش رو برید / پیچید صدای گریه هاش
یه وقت دیدن اهل حرم /خرابه شد چراغونی
سر بریده روطبق /اومده شب به مهمونی
غریب حسین غریب حسین
رسمه کجا؟ یه دختری/ بخواد ببینه بابا شو
سرِ بابا روبیارن/آروم کنن گریه هاشو
آره صداش درنیومد/ تا سر بابا رو که دید
آروم گرفت توبغلش / رو صورتش دست می کشید
بابای خوب من سلام /به صورت خونی تو
بگو چرا بابا جونم / شکسته پیشونی تو؟
سلام بر اون محاسنِ/ رنگ خضابت بابایی
کشتنت وندادنت / یه قطره آبت بابایی
به اون لبای تشنه ی/ زخمی وغرق خون سلام
به دندون شکسته از/ ضربه ی خیزرون سلام
بابای خوب من بگو/ کجاست تن بی سرتو؟
طاقت ندارم بمونم /با خود ببر دختر تو
ازبس صدا زد بابا رو / دیدن، سر افتاد یه طرف
همسفر بابا شد و / این دختر افتاد یه طرف
شدیه مدینه دیگه / گوشه ویرانه سرا
یه زهرای سه ساله و/یه غسل ودفن بی صدا
ازآه وگریه الامان / ازدل زینب الامان
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍ رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
❁﷽❁
#نوحه_زمزمه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:می گذرد کاروان...
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
عمه شدم بی قرار
خسته ام از انتظار
جان به لبـــم آمده
از تب این اضطرار
خواب دیدم مهمانم می رسد
آرام ایــن جـــانم می رسد
عمــه بگـو یک جواب
معنـی و تعبیـر خواب
رفتـــه قــــرار از دلـم
مُردم از این اضطراب
می آید بر گوشـــم زمزمه
لالایی می خــواند فاطمه
این طبــقِ غـرقِ نور
بوی پـــدر مــی دهد
این سر خونین بر آن
عطر سفـــر می دهد
مهمان داریم امشب عمه جان
من هـــم بابا دارم شـــامیان !
عمه ببین نیمه شب
قــرص قمــــر آمده
شـــام سیــــاه مرا
نــور سحــــر آمده
انتـــظارم دیگر سر رسید
آخـــر بابایم با سـر رسید
قـــاریِ قـــــرآن من
زینـــت دامـــان من
خوش آمدی از سفر
شـدی تو مهمان من
سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب
سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب
رقیـــه قـــربـــان آن
لبهــای عطشـــان تو
چه کرده آن خیزران
بــا لب و دنـــدان تو
آه از طشت و چوب خیزران
آه از گریـــه های عمـــه جان
بکـــن نگــاهم بابا
ببیـــن تو آهم بابا
مرا ببــر با خودت
خستـــهٔ راهم بابا
بیزار از شام و بازار شدم
نالان از بزم اغیـــار شدم
بابای مظلومم یاحسین(۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
┄┅✵﷽✵┅┄
#محرم
#شب_سوم
#نوحه_زمزمه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#سبک: خمیده خمیده رسیدم به تو....
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
تو خواب دیده بودم که امشب میای
چه خوب کردی آخر به ما سر زدی
تو خوابم تو بودی روی ذوالجـناح
ولــی حـــالا روی طبــــق اومدی
نخـــور غصـــه بابا برا دختـــرت
نبینی که اشک از چشام می بارم
میگم فردا به دخــترک های شام
منـم مثـــل اون وقتـــا بابا دارم
(بابای مظلومم بابایی)۳
میــگه عمـــه ، هستم مث مادرت
ببــین رد ســـیلی روی صـــورتم
منم دست به دیوار می گیرم بابا
می بینی دیگه خــم شده قامتم
به من زهـــرای ثانی میــگن بابا
آخه مثــل مادر ، کبــــوده تنــم
باید من هم امشب وصیت کنم
بِدَن غســـلو از زیر پیـــراهنم
(بابای مظلومم بابایی)۳
اگه دختـــرت شد خرابه نشیـــن
نخــور غصـــه بابا فـــدای ســرت
ســـرت رو به دامــن گرفتــم ولی
سؤالم اینه پـس کجاس پیکرت؟
چرا ردِ خاکســـتره رو موهات؟
نشسته روی صــورتت رد خون
شکستن چــرا دندونت رو بابا؟
نگو خورده روی لبات خیزرون
(بابای مظلومم بابایی)۳
الهی بمیــــرم برا عمــــه جـون
بهـــش جای مــن ، تازیونه زدن
چقد زجرمون داده زجر و سنان
زن و بچـــه رو بی بهــونه زدن
از این دنیای بی تو سیــرم بابا
منو با خودت هر جا رفتی ببر
ببر تا کمـــی عمـه راحت بشه
اذیت شـده خیلی تو این سفر
(خرابه شد خونه م بابایی
بی تو نمی مونم بابایی)۳
(بابای مظلومم بابایی)۳
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۴/۱۷
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┅═༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═┅
#نوحه_زمزمه
#شب_سوم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من،،،
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
خـــوش اومـدی بابا به کنـــج ویرونه
خــــرابه از نــورِ ســرت چــراغــــونه
شــــدی تو تعــبیــر خـواب شبــم بابا!
مــرهـــــمِ دردا و تـــاب و تبـــــم بابا!
خـوش اومـدی بابا (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
منتـظـرت بــودم تا کـه تــو بـرگــردی
بــدونِ مـــن بابا چــرا سفـــر کــردی؟
فــــدای زخمــــای روی ســـرت بابا
قــربـون این رگـهــای حنـجــرت بابا
بابای خوبــم وای (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
رقیــه قــربونِ صـــورت پـر خـــونت
چـه کــرده ان بابا با لب و دنــدونت
وقتی رو لبهای تو خیزران می خورد
عمــه هزار دفعـه به جای تو می مُرد
بابای مظلومــم (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
نصیبـــم از بابا ســری به دامــــانم
خسته شدم بی تو بی سر و سـامانم
دنیــا بــرام بـی تـو شـبیـه زنـدونــه
بعـــدِ تو چشمـای رقیــه پر خــونــه
بابای مظلومـــم (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
بابا منـــم با تــو عـــزم سفـــر دارم
بــدونِ تو بابا خــون به جگــــر دارم
بــس که جسـارت تو شــام بلا دیدم
سیلـــیِ نامـــردا تــو کــربلا دیــدم
به غیـــر ویـرونه که آشیــانم نیست
اینجا نمی مونـم دیگــه توانم نیست
بابا غــــریبـم من(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
رقیـــه با حـرفـاش آتیــش به دلها زد
شبــونه با غـربت ، دل و به دریــا زد
وقتی سر از دستش روی زمـین افتاد
پیــشِ ســرِ بابا رقیــه هم جــون داد
امان از این ماتم (۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
خـــــرابه گریــونه هنــوز ایـن مــاتم
شعلــه کشید آهِ اهـلِ حــرم از غــــم
رقیـــه شــد یــاسِ کبــود ویـــرونـه
عمـــه براش داره لالایــی می خونـه
بخواب گل یاســم(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
سه ساله ، زهـرا هم شبیـه مادر شـد
غنـچـــهٔ زیبـایِ حسـیــن ، پرپر شـد
یاس کبـــودم وای(۴)
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
به نام خدا
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا....
""""""""🏴🏴"""""""""
کریم آل مصطفــا ،مولا
عزیز قلب مرتضا ، مولا
تویی امام مجتبـا، مولا
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
کریمــی و خــوان کرم داری
یه عمری سایه رو سرم داری
توقلب عاشقـــات حـرم داری
(کریمی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
دلم میخواد بیـام مزار تو
روضه خونت بشم کنارتو
شـدم دوباره بی قــرار تو
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
فــدای قبــر بی چـــراغ تو
نمی تونیم بیایم ســراغ تو
می سوزه قلب ما ز داغ تو
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
توخونه خودت شدی مظلوم
شدی ز یار و یاوری محروم
به زهر کینه ها شدی مسموم
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
پیــر شــدی از مصیبت مـادر
به یــاد نــاله هــای پشـت در
با غم کوچه زندگیت شد، سر
(غریب مادر)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
تو لحظه های آخرت، آقا
راهــی کربلا شدی ، مولا
روضهٔ آخرت شد عاشورا
(حسین مظلوم)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁
#هفتم_صفر
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:دامن کشان رفتی....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
زینب فـــدای تــو ، (غریب مدینه۳)
می سوزه لبهات از (تبِ زهر کینه۳)
از این نامردمان خیــلی جفــا دیدی
چه نامردی از همــسر بی وفا دیدی
حسن جانم (۲)
می ریزه پارهٔ جگر (جلو چشم خواهر۲)
زده به جان من شرر (می سوزم برادر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بودی تمــومِ عمـــر ، ( عزادارِ مادر۳)
می سوختی از داغِ (گل یاس پرپر۳)
شدی پیــــر از غـــمِ غربت کوچه
رو دوشِت بوده بارِ محنت کوچه
حسن جانم (۲)
تموم شد این فراق تو (میری پیش مادر۲)
سـلام ما رو برسـون (به سـاقــیِ کـوثـر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
داداش ! خداحافظ( پریشــونه زینب۳)
بالا سرت داداش ! (دلش خونه زینب۳)
حسینت اومــده بالا ســـرت امشب
رســیده لحظه های آخـــرت امشب
(حسن جانم۲)
از این دیار بی وفـــا (غریبـــانه میری۲)
تو هم شبیه مادرم (از این دنیا سیری۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
ای وای از این طشتِ(پر از خون ، برادر۲)
صدها امان از شام و (یک طشـت دیگر۲)
آه از لب خونین و ضرب خیزران دارم
داد از همه ، بیداد و ظلم شامیان دارم
(حسین جانم۲)
بریده میشه طاقتــــم( کنار سر تو۲)
خمیده میشه قامتـــم (کنار سر تو۲)
مظلوم حسین جانم ، حسین جان حسین جان(۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۲/۶/۱
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
❃﷽❃
#نوحه_زمزمه
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
چشام به در مونده ، بیاد حسین از راه
یه سال ونیم ســر شد با غصه و با آه
نمــونــده از هفــت تا ، بـــرادرِ زینب
بیـــاد دَمِ آخـــر ، بـالا ســـــرِ زینب
امان از این غربت(۴)
بعدِ حسینم رفت خنده از این لبهام
حسیـــن مظلومم ! ببین چقد تنهام
بی تو برام دنیـــا مثــل یه زندونه
گــواه تنهـــاییم چشمـــای گریونه
امان از این غربت(۴)
در انتـــظارم تا ، بیــــای دَمِ آخـــر
سر بزنی داداش ! به غربت خواهر
امان از این غربت(۴)
فقـــط برام مـــونده از تــو یه پیـــراهن
رو قلبـــمه داداش به وقت جــون دادن
پیـــرهن خـــونینت ، نشـــونه ای داره
مـــادرمـــو هـــر بار به یــادم میــــاره
غریب مادر وای(۴)
چه غـــربتـــی داره برای یک خواهر
ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر
یادمه وقتـــی که ، پیکـــرتو بی سر
دیدم و بوسیـــدم ، من عوضِ مادر
غریب مادر وای(۴)
یادم میـــاد وقتی غـــروب عاشورا
خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا
رباب و می دیــدم ، چقد پریشونه
بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه
غریب مادر وای(۴)
با زخمــایی که من تو کربلا خوردم
چطور تو این مدت باز دووم آوردم
کی این همه مدت از تو جدا بودم؟
کاشکی الان داداش تو کربلا بودم
مظلوم حسینم وای (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
لینک کانال اشعار در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#اربعین
#نوحه_زمزمه
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهل روزه دلــــم پریشـــــونه
ببین که خــواهر تو دلخـــــونه
چهل روزه که روضه می خونه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه تو رو ندیـــدم من
صــدای ناله ها شنـــــیدم من
دوباره کــــربلا رسیـــدم من
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهل روزه ، ما شـــدیم آواره
قافــــله مون بــدون سالاره
منتظر مـــــیر و عـلمــــداره
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دوباره زنـده شــد غم گودال
دوباره زیـنبــت میره از حال
به یـاد پیکـــرت که شــد پامال
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و دل نگــــران بودم
همسفر شـــمر و ســــنان بودم
مرثیـه خــــــون کاروان بودم
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نبـــودی و بُردنمـــــون بازار
شـــدم ز شام و مـردمش بیزار
امان ز شـــام و طــــعنـه اغیار
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پاشــو که یاورت رســید از راه
خمیده خواهرت ،رسیــد از راه
بدون دختــرت ، رســید از راه
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
مصــیبت رقـــیه پیـــــرم کرد
غصـــــه دختـرت اســــیرم کرد
خــرابه از زندگی ســــیرم کرد
(حسین مظلوم)
مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳)
مظلوم حسین جان[۲]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ڪانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
#نوحه_زمزمه
#اربعین
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:قدم قدم با یه علم.....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
تو جــاده خیلِ مشکی پوشه
عشــقه که تو دلا می جوشه
قلباشون بی تابه هر لحــظه
واســهٔ دیدن شــش گوشــه
اربعیـن شـــور و حالی داره
اشک شوق از چشا می باره
حک شده روی سربنداشون
"یــا ثــاراللــهُ و ابــنَ ثــارِه"
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
بیداره روز و شب ، موکبــدار
می ریزه چای و شربت هر بار
می پیـــچه توی گـــوش زائـر
هر لحــظه "هَله بیـکُـــم" زُوّار
هــر کــس با کوله ای تو راهــه
بر چشــم و دلش اشک و آهــه
ثــابت کرده بــدون تــردید
شیـــدای ابـــی عبـــداللهــه
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
پای این علم و این نهضـت
باید ماند تا ابــد با عــــزت
باید هر لحظه اینجا آموخت
درسِ هَیـــــهاتُ مِنّـــا الذلّة
باید با دل و جـــانــی آگــاه
باشیم ثابت قدم تو این راه
این یعنی که نمونده چیزی
تـــا ظهــــورِ بقیــة اللــــه
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
#رقیه_سعیدی_ڪیمیا
۱۴۰۳/۵/۳۰
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
490.5K
#نوحه_زمزمه
#اربعین
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:قدم قدم با یه علم.....
🎙🎧#اجرای_سبک_ذاکراهل_بیت_کربلایی_سعیدسلطانی
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
به نام خدا
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا....
""""""""🏴🏴"""""""""
کریم آل مصطفــا ،مولا
عزیز قلب مرتضا ، مولا
تویی امام مجتبـا، مولا
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
کریمــی و خــوان کرم داری
یه عمری سایه رو سرم داری
توقلب عاشقـــات حـرم داری
(کریمی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
دلم میخواد بیـام مزار تو
روضه خونت بشم کنارتو
شـدم دوباره بی قــرار تو
(غریب حسن جان)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
فــدای قبــر بی چـــراغ تو
نمی تونیم بیایم ســراغ تو
می سوزه قلب ما ز داغ تو
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
توخونه خودت شدی مظلوم
شدی ز یار و یاوری محروم
به زهر کینه ها شدی مسموم
(غریبی آقا)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
پیــر شــدی از مصیبت مـادر
به یــاد نــاله هــای پشـت در
با غم کوچه زندگیت شد، سر
(غریب مادر)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
تو لحظه های آخرت، آقا
راهــی کربلا شدی ، مولا
روضهٔ آخرت شد عاشورا
(حسین مظلوم)
غریب حسن غریب حسن جانم(۳)
غریب حسن جان(۲)
"""""""""🏴🏴""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۵
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:دامن کشان رفتی....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
زینب فـــدای تــو ، (غریب مدینه۳)
می سوزه لبهات از (تبِ زهر کینه۳)
از این نامردمان خیــلی جفــا دیدی
چه نامردی از همــسر بی وفا دیدی
حسن جانم (۲)
می ریزه پارهٔ جگر (جلو چشم خواهر۲)
زده به جان من شرر (می سوزم برادر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بودی تمــومِ عمـــر ، ( عزادارِ مادر۳)
می سوختی از داغِ (گل یاس پرپر۳)
شدی پیــــر از غـــمِ غربت کوچه
رو دوشِت بوده بارِ محنت کوچه
حسن جانم (۲)
تموم شد این فراق تو (میری پیش مادر۲)
سـلام ما رو برسـون (به سـاقــیِ کـوثـر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
داداش ! خداحافظ( پریشــونه زینب۳)
بالا سرت داداش ! (دلش خونه زینب۳)
حسینت اومــده بالا ســـرت امشب
رســیده لحظه های آخـــرت امشب
(حسن جانم۲)
از این دیار بی وفـــا (غریبـــانه میری۲)
تو هم شبیه مادرم (از این دنیا سیری۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
ای وای از این طشتِ(پر از خون ، برادر۲)
صدها امان از شام و (یک طشـت دیگر۲)
آه از لب خونین و ضرب خیزران دارم
داد از همه ، بیداد و ظلم شامیان دارم
(حسین جانم۲)
بریده میشه طاقتــــم( کنار سر تو۲)
خمیده میشه قامتـــم (کنار سر تو۲)
مظلوم حسین جانم ، حسین جان حسین جان(۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۲/۶/۱
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام رضـــا شــاه خراســـانه
آقا ، ولی نعمـــت ایـــــرانه
غــریبـــــه و یار غریـــبـانه
رضارضاجان(۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا[3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کشتهء زهرکیــن شدی ،مولا
فـدای راه دیــن شدی ، مولا
زغصه دل غمیــن شدی،مولا
غریبی آقا (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
توحجره جون دادی غریبونه
دل جـوادت از غمـت ، خونه
بالا ســرِ تو روضـه می خونه
رضارضاجان (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تشنه ای و ســـوز جگر داری
روضه کـربلا به ســر داری
سـرشک غم ز دیده می باری
رضارضاجان (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شکـر خـــدا رســیـد به داد تو
تو آخــــرین لحـــظه ،جواد تو
دوبـاره افــتــاده بـه یاد تو
حسین مظلوم (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وقـــتی کــنار اکـــبـرش افتـاد
یاولــدی یاولــدی سَــــر داد
انگاری روی پیکــرش جون داد
حسین مظلوم (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دوبـاره غصــــه حـــــرم دارم
فکـــر زیــارت به ســــرم دارم
نگا بــه ارباب کــــــــرم دارم
رضارضاجان (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
فــــدای صحـــن و مرقدت آقا
دارم هـــوای مشـــهــدت آقا
دلـــم رو بــرده گنـبـــدت آقا
رضارضاجان (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
الهـــی من بـشــــم فــدای تو
نظــــر بکـــن به ایــن گدای تو
میخــواد بـــرات کــــربلای تو
آقای خوبم (۲)
غریب آقام غریب آقام ،مولا [3]
غریبی آقا
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ڪانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─┅═༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═┅─
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_رضا_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
امـــام مظلــومم عبـــا به ســر داره
اباالحــــسن مــولا عــزم سفــر داره
امام رضا هم شد مثل پدر ، مظلوم
عزیز زهـرا شد ز کینه ها ، مسموم
امام رضـــا جانم (۴)
مجلــس مأمون و زهر جفــا ای وای
روی سرش مولا ، کشید عبا ای وای
آهِ اباصـــلت و حجـــرهٔ در بستـــه
خاک کف حجره ، روضــهٔ سربسته
امام رضـــا جانم (۴)
بیاد عــاشــورا ســوز عطــش داره
می خونه از گـــودال با جگــر پاره
در اوج تنـــهایی مدینــه یادش بود
تشتـــهٔ دیــدارِ رویِ جـــوادش بود
امام رضـــا جانم (۴)
تو لحــظهٔ آخر ، پســر رسیـد از راه
ســرش به زانــو برد جــواد آل الله
پدر ، غــم داغ جوون به ســـر داره
پسـر ، روی قلبـــش ، داغ پدر داره
امام رضـــا جانم (۴)
بســوزه دلهـــامــون برای اون بابا
که ارباً اربا دیـد یه قــامت رعنـــا
چه غربتــی داره میون یک لشکر
چقد جگــر سوزه داغ علی اکبــر
غریب حسیــنم وای (۴)
✍رقیه سعیدی (ڪیمیا)
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─