eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر شــاه کرم ، به حضـــرت نور سلام بر صاحب بین الحرمین پر شور سلام مــن زائــر هـــــــر روزهٔ درگـــاه تو ام امـــروز هــم از من به تو از دور سلام ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۲/۹/۳ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی عج» ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دردیم که التـماش درمان داریم موجیم که اندیشهٔ توفان داریم مانند کــویر تشـــنه کامیم همه از ســـوی توانتظار باران داریم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۲/۹/۳ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5936222914259979700.mp3
1.34M
❤️السلام علیک یا صاحب العصر والزمان❤️ 🌺امام_صادق علیه السلام در توصیف قائم آل محمد صلوات الله علیه به ابراهیم کرخی فرمود:🌺 او کسی است که شیعیانش را بعد از گرفتاری‌های شدید، بلاهای طولانی و ظلم و ترس نجات خواهد داد. خوش به حال کسی که آن زمان را درک کند. 📚غیبت نعمانی ص۹۲ ❤️جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام صلوات ❤️ ❤️اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها ❤️ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ای زینـــــتِ بــوتــــراب یا زینب ای گــوهــــرِ در حجــاب یا زینب پیغمـــبر صــبر و عشــق و ایثاری در مکتـــــب انقــــــلاب یا زینب تــا دیـــد صبــــوری تــو را دریـــا از شرمندگی اش شد آب یا زینب در بحــــر حیـــا و عفت و عزت دُردانــــه و دُرّ نـــاب یا زینب باید بشـــود نام تو ســرمشق و ســـر لوحــــهٔ هر کتاب یا زینب در پاقــــدم تو آمـــدند افـــلاک آمـــاده و در رکـــــاب ، یا زینب ای وارث جـــود و بخشــش زهرا بخشنـــدهٔ بـی حســــاب یا زینب از نور وجـــاهتت شــــده روشن رخســــارهٔ آفتـــــاب یا زینب با تابش روی مـــاه تو زد مـــاه بر چهــــرهٔ خود نقـــاب یا زینب ای آیــــهٔ نـــور و آب و آییــــنه بر آینـــــه هــــا بتــــاب یا زینب آرام و قـــــرار بیـــــقرارانــــی ای چیــــره بر اضطــراب یا زینب گردیده دعـــای هــر دل مضـــطر با دســت تو مستــــجاب یا زینب بر دوش تــو افتـــاد علمـــــداری شـــد نام تــو انتـــــخاب یا زینب لبیـــک تو بــود بر حسیــــن آری زیبنــــده ترین جـــواب یا زینب گفتــند که با قســـم به تو گردد در امــر فــرج ، شتـاب یا زینب ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۹/۳ 🤲 لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ این جمعه هم تمام شد در حسرت شما یک هفـته باز اضافه شد بر غیبت شما تقصیر از من است اگر تأخیر می کنید من بی توجهـــم به عمــق محنت شما خود را اسیـــر کرده ام در روز مـرّگی غـــافل شــدم از آیه های رحمـت شما هستـــید منتـــظر تر از ما شیعــیانتان بایدکه خون گریست از این غربت شما باری ز روی دوشِـــتان که بر نداشتیـم هستیـــم باعـث عــذاب و زحمت شما ما را ببخـــش یاور خـــوبی نبوده ایم نشنـاختیــم جــایگـاه و عـــــزت شما توفیق بی نهایت و اوج سعادت است بر آنکه شد دقایقی هم صحبــت شما یک هفته هم سر میکنم با این امیدکه آغـــاز گــــردد روزگـــار دولــت شما ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۹/۳ لینک کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ رو به شش گوشه ترین کعبهٔ دل ، اول صبح بدهیم از سرِ جان ، محضر ارباب ، سلام @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی» ❤️ قـرار قلب پریشـــان ، سلام یا مهدی امیر و منجی دوران ، سلام یا مهدی بیـــا که تشــنهٔ بـاران رحمتــیم آقا ! ببـار حضــرت باران ، سلام یا مهدی @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(بسم ربّ الفاطمه) ________________ هر جا که دیدم یاس ، یاد مادر افتادم یاد گــل هجـــــــده بهـــارِ پر پر افتادم هر جا که حرف از سوختن یا از شکستن شد یاد غــریبی بیـــنِ دیــوار و در افتادم __________________ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بِسمِ رَبّ الفاطِمـَـــه» سخت است که از بانوی آیینه بگویم از آهِ تَـرَک خــوردهٔ یک سینــه بگویم از بال و پر سوختــه بیـنِ در و دیوار در آتشِ بغـض و حسد و کینه بگویم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(ڪیمیا) @saeidikimya 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا _______________ طاقت نمی آورد کم کم پـشت آن در ، دست با ضـربِ پا از دَر جــدا شد بــارِ آخـر ، دست چون در گرفت آتش ، در ازجاکنده شد افتاد روی سر و سیـنه ، به رویِ پهلـو و بـر، دست آتش گذشت از دَر ، به روی صورتش چرخید تا سَر رسید و شد سپر ،بر گیسویِ سر، دست بـا آه سـردش آتـشِ دَر شــعلـه وَر تــر  شــد وقتی که می بستند آن لحظه ز حیدر، دست حیــــدر‌‌، یدُاللّه است و باشــد فـَوقَ أَیدیـهِم بوده مگر جز دست او در فتح خیبر ، دست؟ اُفـتان وخــیزان فاطــمه دنبال حــیدر بود آخـــر رسید و زد گـِـرِه برشال حیدر، دست در پیـش چشــمان علی ، زهـرا غریب افتاد دست غـلاف آزُرد از زهــرای اَطــهر ، دست   دیگر شبـیهِ آخـــر مَــــه ، رو به نقصان بود می پخــت نان ، اما برای چار اَختر ، دست می ریخــت بار غــم به رویِ شــانهٔ  زینــب وقتی که می زد شانه بر موهای دختر ،دست پــر زد شــــبانه وقــت پـروازش نـبود امــا حالا دعایـش را خـداوندش بر آورد سـت فهمــید مـولا نیمــه شب  وقت  وداع ِ یاس مســمارِ در برحال و روز گـل چه آورد ست یکباره دست از غسل دادن شست با حسرت وقتـی رسید آن لحظه بر پهلوی مادر، دست در غربت آن نیــمه شـب بی تاب می لرزید وقتی کفن می بست برجسم مطــهّر ، دست یک باغــبان همراه شش تن ، مخفیانه ،شب می بُرد تابـوت گـلی بر شــانه و بر، دست غیــر از علـــی ، زهرا ندارد مَحرَمی دیگر ای کاش می آمـد جلو از یک برادر ، دست در  هـالهٔ   نـوری  بـرآمــد از درون قبــر ســوی علی مانند دسـتان پیــمبر ، دست ای کــاش پیــغـمبر نـپرسد از علی امشب خورده چرا بر صـورت آیات کوثـر ، دست دســت  عــلی و اهـل بیــتش   رازهــا دارد این خانواده  دردها دیدست از هر ، دست در کــربلا هـــم معـــنیِ ایثــار شد تصــویر وقتــی جـدا  شد از ابا الفضل دلاور ، دست وقـت شفــاعت با خــودش می آوَرَد زهـــرا یک یادگار از نهر علقم ، روز محشـر ، دست _____________ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ┅═𑁍✿𑁍═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر(ایتا) 👆 ─┅═𑁍✿𑁍═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا