eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ------------------------------------ رقیه دختر سلطان عشق است رقیه  غنچهٔ باغ  دمشق  است دمشق آباد از نام رقیه است دمشق آگَه  ز آلام رقیه است حریمش حرمت بسیار دارد دوا  بر درد هر  بیمـار  دارد بزن دل را به  درگاه  رقیه اثر   دارد  غـم  و آه  رقیه دَم باب الحــوائج  دارد  آری ز دستانش کرم  می بارد آری کــرامت ، آبرو می گیــرد از او قیامت می کند آن دست و بازو سه ساله ، جایگاهش بس عظیم است به  دریــای کــرم ، دُرّ  یتیـــم   است کَرَم ، شایستــهٔ دست رقیه دلم   گردیده  پابست  رقیه رقیه ، داغِ دل ، چون لاله  دارد نشان از  یاس هجـده ساله دارد رُخش نیلی ، تن پاکش کبود است گناه این گل زیبـا چه  بوده است؟ چه زجری داده زجری صورتش را ندیده در  نگــاهــش حســرتش  را به هر جایی  که برده  نام  بابا نشسته بر  رخش سیلی ِ اعدا میان خواب و بیدار است انگار که دستش را گرفته روی دیوار پرید ازخــواب ، ناگَـه در  دلِ شب هراسان شد ، صدا زد  عمه  زینب! بیا عمه! پدر  را خواب  دیدم سـرش در هالهٔ مهتــاب دیدم پدر آمد مرا هم با خودش برد دلم  از غــربت  ویرانه  پژمرد بگو تعبیر خوابم چیست عمه؟ جواب اضطرابم چیست عمه؟ ولی این بار خوابم  فرق  دارد و جنس  اضطـرابم  فرق  دارد جواب بی قراری های من چیست؟ بگو معنای این رویای من چیست؟ میان  این  ســؤال  بی جوابش طَبَق شد معنی و تعبیر خوابش رسیــد  از  راه ،  یار  دلنوازش شکوفا شد گل از رخسار نازش چو از روی طبــق برداشت سرپوش گرفت آن رأس خونین را در آغوش نــوازش کـرد با دســـتان لرزان خوشامد گفت با چشمان گریان اشـارت   کرد   بر  لبهای   پاره هزاران حرف دارد  این اشاره ســـلامی  داد با  آهنگ  محزون برآن رویِ پر از خاکستر و خون ســلام  من بر آن شَیبُ الخَضیبت نموده مستم امشب ، عطر سیبت منور  کرده ای ویرانه ام  را صفا دادی دلِ غمخانه ام را به  دیدار  آمــدی  الحمدلله به ما هم سر زدی الحمدلله مرا آب  حیات  آوردی امشب دلم را نور باران کردی امشب یتیمم  خوانده اند  عیبــی ندارد که دارد دخترت جان می سپارد اگر رویم کبـــود و ارغوانیست همه از صورت مادر  نشانیست سنان هر بار ، سیلی ، بی هوا زد شبیــه  مادرت در   کوچه ها  زد بریدم  دیگـــر  از  دنیــای  بی تو که من می ترسم از فردای بی تو من از این فاصله می گریم اینجا ز ترس حرملــــه می گریم  اینجا مرا با خود ببر دیگر  توان نیست توان ماندنم در  این مکان نیست ز بس نالید در ویرانه جان داد زمیــن و آسمانها  را  تکان  داد غمـی تازه  ســـراغ  زینب آمد فلک لرزید و در تاب و تب آمد شبانه  ناله ها در شام  پیچید نــوای  مـــادر   آلام   پیچیــد به وقت غسل یاد مادر  افتاد به یاد ناله و  میـخ  دَر  افتاد رقیه کشتـــهٔ دور از وطن شد رقیه  مثل  بابا   بی کفــن  شد جهان ، یک قطره و دریا رقیه است برات  "کیمیــا"  هــم  با  رقیه است ------------------------------- رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین(۴) :به سمت گودال از خیمه دویدم من...   ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ســـلام بر قلب صبــور تو زینب ! بر اون دو طفلان غیور تو زینب ! اگرچه طفـل اما وارث مــولاینــد طفـــل دبستــان زینب کبـــراینــد اگرچه طفـــل اما فاتـحِ میـــدانند یـار  وفـــادار  شـــاه  شهیــــدانند دو اختــر تابان  دو مـــاه نــورانی هــدیهٔ زینــب بود ، برای قـــربانی وای از دل زینب(۴) واسطه شد زینب به محضر مولا تا اذن جــانبـــازی بگیــرن از آقـا اجازهٔ میدون به اون دو مَه سیما گرفتــه شد آخــر با قســـم زهـــرا که اسم زهرا هست کلید هر مشکل پرچـــم "یا زهـرا" زینت هر محفـل مدد مدد زهرا(۴) می گفت برادر جان این دو گل پرپر فــدای  زخمـــای تنِ علـــی اکبــــر لباس جنگی رو هر دو به تن کردن قــرار زینـب بود شهیــــد برگــردن دو شیــر میدان با جنگ تماشـــایی نشون دادن از خود، غیرت زهرایی وای از دل زینب(۴) نشسته تو خیمه زینب خونین دل دیدن احــوال حسین شده مشــکل به سمت میدان از خیمه نگا می کرد به جان مولایش همه ش دعا میکرد غریب خواهر وای(۴) وقتی که آوردن دو طفل خونین بال نیــومد  از خیمـــه برای استـقبــــال دیدن داره زینب ، خیمه رو می بنده تا که حسینــش رو نبیــنه شــرمنــده غریب خواهر وای(۴)   ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۰ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : من دختر سلطان عالمینم... سبک حاج اکبر ناظم   ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ عبداللَّـهَــم من پورمجتبــایم من یادگار شیـــر مرتضـــایم شاه من حسین است مـاه من حسین است من یار شاه عالمینم ســرباز آخر حسینم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ هَل مِن مُعین را از عمو شنیدم تا سمـــتِ گــودال بلا دویــدم راه مـن حسین است نور هر دو عین است آمد چـو فریاد عمویم رفتم به امداد عمویم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ دستم جدا شد در دفاعِ دینم گشتــم فدای شــاه بی قرینم رهبرم حسین است بـاورم حسین است من لالهٔ قطعُ الیمینم مثل گل امّ البنیــنــم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۰ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۵) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ وقتی که فـــریــاد تو رو شنیــدم من دستمــو از دست عمّـــه کشیــدم من بـرای امــدادت ، عمـــوی مظلــومـم ! (به سمت گودال از خیمه دویدم من) عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بس که جفــا دیدم از این همه نامرد دل و از این دنیـــا دیگــه بریـدم من شــدم برای تو ، من آخـرین ســـرباز دور و برت وقتی لشکــرو دیدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دست و سپر کردم مثل عمـو عبـاس ضربه شمشیر و به جون خریدم من سه شعبه ای اومد از جگرم رد شد وقتی در آغـوشت ناله کشیـدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ جون به لبـــم اومـد تو قتـلگـاه تو وقتی که زخمای تنت رو دیدم من منــم مث قاسـم ، مثــل علی اکبر به آرزوهــایِ خــودم رسیـــدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۱ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا ایُّهَا العـزیز ! دلــم بی قرار توست در انتظار عطر خوشی از دیار توست ای من فـدای شـال عزا و غریبی ات یابن الحسن بیا که دلم داغدار توست این روزهاکه حال زمین وزمان بد است حال خوش تمامی ما در کنار توست از اینکه یار بـــدی بوده ام ، ببخش عمریست این منتظرت،شرمسار توست کاری نکـرده ایم بــرای ظهـــور تو آقا، دعـا برای ظهـور هم ، کار توست ای از تبار حـیدر و زهـرا ، ظهور کن آقا بیا که فاطمه چشـم انتظارتوست بنگــر جفــای حرملــه های زمانه را پایان ظلمشان به دَمِ ذوالفقار توست امشب،شب غریبی فرزند مجتبا ست امشب،خودامام حسن بی قرارتوست سخت است روضه خوانی امشب که مجتبا خود ، پای این مرثـیه اشکبار توست شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ :من دخترسلطان عالمینم،،، من نایب شیرجمل ،من پورِ مجتبایم فـــرزند دلبـندِ کــــریمِ آل مصـطفایم ((میرِ من حسین است)) ((شـاه عالمین است)) من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─ تیغ از پیِ حق می زنم مانند شاه خیبر شمشیرمن دارد نشان از ذوالفقار حیدر ((میرِ من حسین است)) ((شــاه عالمین است)) من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─ من قاســـم حسینـم و سـرباز نور عینم هم یاور عباســـم و هــم شـاه عالمینم ((میرِ من حسین است)) ((شاه عــالمین است)) من یادگار مجتبایم /سرباز دشت کربلایم(۲) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکر خـــدا که امشبــــم / سفره به نام  حسنه روزیِ این سفــره مــونم / دســـت امام حسنه کـــریـــم  اهل بیـــته وو / اما  غــریب  مادره مادرش اشـکای همه  گـــریه کناشـــو می خره غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روضه رو از کجا بگم ؟/ ازیکی  بود یکی نبود یه کوچه ای بود که روخاک / افتاده بود یاس کبود نیلوفـــری شد از سیلی / صــورت پاک یاسمن تمـوم  ایــن اتفاقا / افتاد  جلو  چـشــم حسن   غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) یه عمری غصه خورد برا / غریبی های مادرش قصه تلخ اون کوچه / هرگز نرفت از خاطرش کینـه دشــمن از علی / تموم نشـــد با این جفا کینه صفیـــن وجمل / رســــید تا دشـت کربلا غریب امام مجتبی / غریب امام مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ قاسم مجتــــبا نشــــون / هیبــت بابا روگرفت مدافـع حـــــرم شـــد و / رتـــبه  والا رو گرفت وقتی که قاسم شب قبل/حرف شهادت روشنید اومد و پرسید از عمـــو/ آیا منم میــشم شهید؟ عموسؤال کردپسرم/مرگ وچطور می بینی تو؟ یه جمله عجیبی گفت / به حیرت آورد عمو رو من می بینم عموجونم/مرگ وشیرین ترازعسل فردا جــواب دشـمنو /نشـــون میدم  توی عمل بالا بلند  نوجـــوون  / توو اوج  غــــربت عمو برای  جـنگ با عــدو / رسیـد به خــدمـت عمو تا اذن میدان رو گرفت /زادهء اون شیـر جمل با هــر رَجَز از دهنش / می ریخـت« اَحلی مِن عسل» ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ من قاسم بن الحــسنـم /صــولت حیدری دارم مثل  پدر ، مثل عمــــو / غــیرت مادری  دارم لشکر  دشمـــن  همگی / مات رخ  ماه  حســن شروع شد ازکیـــنه او /نبرد وجــنگ تن به تن جنگ دلیـــرانه ای کرد /باغیـرت و شجـاعتش تا اینکه بی هــوا زدن /عمیــق شـد جراحتش ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌  پیکـر ماه پـاره ای / افـتاده بود  روی زمــین گرفته بوددور اونو / حلقـه ای از لشـکر کـین تااینکه نیمه جون شد از/ضربت شمشیر عدو صدا زد از بیــن همه /بـرس به داد مــن عمو ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ عمو  رسیـــد کـنار  اون / نوگل  باغ  مجـــتبا دید که تمـوم پیکـــرش / شــده اسیر نیزه ها صورت به صورتش گذاشت/مثل علیِ اکبرش جــاری شد اشـکای حــسین /زِ غربت برادرش غریب آقام غریب آقام(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ می گفت عزیز داداشم /اینقده دست و پا نزن کاری ازم  برنمـیاد / عمو  رو  هِـــی صدا  نزن پاهاتو رو زمین نکش / عمــو رو بیچاره نکن مادرت و با  این  کارت / اســـیر و آواره  نکن ای یادگار مجتبی / ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ حالا بگــو  با چـه رویی / تو رو به خیمه ببرم چقد بزرگ شدی عمو / چــه قد کشیدی پسرم چقد بزرگی که خـودت /رفتی به پیشو از اجل مرگ وبه آغوش کشیدی/نوشیدی از جام عسل ای یادگار مجتبی ای یادگار مجتبی(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ قاســم  نوجـــــوان  مــــن/ تازه  گل  بــــرادرم دوبــاره تــازه شــــد برام / داغ علــیِ اکبــــرم سینه به سینه می کشید/قاسموسمت خیمه ها بین صـــدای خــنــده ی / لشکــــریان بی حــیا غریب حسین غریب حسین(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ اهل حـــرم ، با دیدنش / بـرای  یاری اومـــدن با اشک و آه ومرثیه / برسر و صورت می زدن پیکــر  پاره پاره  رو / گذاشـــت  کنار  اکـبرش بالا بلند نجمه رو / سـپرد به دسـت خواهرش غریب حسین غریب حسین(۴) شعر: رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ای پادشــاه انس و جان ، برگرد آقا آرام جـان عاشقــان ، بـرگــرد آقا تاکی بسوزم در فراقت، طاقتم نیست از این جــدایی الامـان ، برگــرد آقا تا کی بگردم کو به کو در جستجویت تا کی بمــانی بی نشــان ؟ برگـرد آقا ای یار مظلــومان عــالم ، یابن زهـرا آه ای امیـــد بی کسـان ، برگرد آقا با استـغــاثـه نــام تو وِردِ زبــانــم نامت شــده آرام جــان برگـــرد آقا امشب بیــا از محفــل ما هم گــذر کن ای شمــع جمــع این جهــان برگرد آقا آقا بریز از جام قاسم ، جرعه جرعه شهد عــسل در جـانمان ، برگرد آقا ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی (کیمیا) ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۶) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ راهیِ میــدان شـــد قاســــم مَــه سیما عمـــه بــراش بســـتـه سـربند یا زهـرا هیـبـت والای شـــیـــر جمـــل داره جلـــــوهٔ زیبـــای خیـــرالـعـمـــل داره با پای خود می رفت سمت اجل ‌،قاسم مرگـو می دید اَحلیٰ مِنَ العسـل ،قاسم امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لشکر دشمن رو در تــب و تاب انداخت با هر رجزخوانی به قـلب دشمن تاخت جنگ نمـایان کرد مثل حســن ، قاســم فـاتـح میــدان بود ، شیــر بنی هاشــم ولی گرفت آخر ، عطـــش ، توانش رو زخــم تنــش دیگـــر برید امـــانش رو امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ پیکــر بی جــانش ز روی زیــن افتــاد عــرش خـــدا لرزید تا رو زمیـن افتاد گرفتــن اطــرافـو ، یه لشکــر کافــــر یک بدن پــاره ، مثــــل علـــی اکبــــر امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صدای فریادش پیچـید تو اون صحـرا شکسته پهلو شــد درســت مثــل زهرا برای امـــدادش عمـــو رســیــد از راه ســـرش رو بـر زانــو گـــرفـت ثــارالله امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ بوســه به زخـمـای ماه جبــــین می زد وقتی که پاهاشـــو روی زمیــن می زد زمین نکش قاســـم این همـــه پاها رو آتیــش نـزن قلــــب عمــوی تنهــــا رو امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ بس که کشیــدن این پیکـــر و نامــردا چه قد کشیـــدی تو چقــد شــدی رعنا آتیش زده داغـت بـر جگـــــرم ای وای زنـــده شـــــده داغ بــرادرم ای وای امــان از این غــربت(۴) رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۲ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین سبک: یاد غمای تو می بارم یارم یارم... شـــال عـزا بر ســر داری   مولا  یا مهـدی صاحب روضـهٔ خونباری   مولا یا مهـدی مــــآٓٓٓٓهِ عـــزا اومــد از راه عَلَــــــــمِ "یا لَثـــــارات" رو دوشِ نوکــــــــــراته بآٓٓٓز،خیمــهٔ روضه برپاست همه جا شـور و غوغاست خـیـمـــه ها کـــــــربلاتــه عجِّــلْ یا صاحــب الزمان مولا ، الغَــــوث و اَلاَمــان أَینَ الطّــالبُ بِــــدَمِ المَقـــــتـولِ بِکــربلا آقا    آقا    آقا مهــدی ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ افتــاده گره در کارم   مولا  یا مهـــدی دورم ازت آقا بیمارم  مولا  یا مهـــدی کآٓٓٓش،ببینـم روی مـاهت یا باشــــم  تو سـپــاهت برســـم  در حـضــــورت پٓٓٓٓٓرچــــمِ نَصـــــرُ مِنَ الله بـــــــــره   بــالایِ   بـــالا بشــه امضـــــا ظــهورت برگرد ای شـــاهِ مُنتَـظَــر با ســـردارانـت از سفـــر ما را هم اربعــیــن به کــــرب و بلا ببـر آقا    آقا    آقا   مهـــدی شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴٠۱/۵/۵ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅❃༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌┅─‌
بسم رب الحسین(۷) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ به سمت میدان از خیمه نگا می کرد به جون ســرباز تشنـــه دعا می کرد بی خبر از اینکه ، حرملــه داشت تیرِ سه شعبه ای رو از کمون رها می کرد غریب مــادر وای(۴) حـــرملــــه زانو زد مقـــابل لشــکر سه شعبه زد بوسه به حنجر اصغر نشست رو لبهای علی گل لبخنـــد وقتی رو دستای حسین شد پر پر غریب مــادر وای(۴) یه لشکر بی رحم ،یه طفل شیرخواره یه تیــر مرد افکـــن ، یه حنـــجر پاره یه طفل قنـــداقه با دستای بستــه مضطـَــر و  گریونه رباب بیچـــاره غریب مــادر وای(۴) خـــون علــی پر کرد تمــام اَبرا  رو داغ علی ســوزوند سینهٔ صحرا رو بال ملائــک شد مثل یه گهــــواره به آسمــــون بردن عزیز زهــرا رو غریب مــادر وای(۴) به یاد لبهای خشک علی اصغــر شام غریبان و شکسته دل مادر رباب بیچاره ، خسته و دلخـــونه تو خیمــهٔ سوخته لالایی میخونه علی علی لایلای علی بالام لایلای الهی قــربون چشمـــای گریونت قربون لبهــای تشنــــهٔ خندونت سهـــم تو از دریا نشــد یه قطـــره آب گلوی عطشان از سه شعبه شد سیراب تا زنده ام آب خنـــک نمی نوشـــم رختی به جز رنگ سیا نمی پوشـم علی علی لایلای علی بالام لایلای ‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۳ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا :ای کربلانین ساقی عطشانی قارداش ای کربلانین صؤداَمَر سربازی اصغر ای وای حسینین آحرین جانبازی اصغر ئولدی ربابین دیلبری/اُوخ ئوپدی نازک حنجری ای وای بالام وای /لایلای بالام وای(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ سو حسرتینده اؤچ گِئجَه عطشان بالام وای یووم گؤزلَرون ، یات ، گؤزلَرون قوربان بالام وای ای وای اُولوبدی عازم میدان بالام وای سیراب اُولان ئوز قانیلَه غلطان بالام وای قانی چَکیلدی گؤیلَرَه / آدی دؤشؤبدی دیللره ای وای بالام وای /لایلای بالام وای(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ دیلسیز اُولا، دیلسیز بالاما اُوخ وورانی عطشان قالا ، عطشان بالامی یاندیرانی گؤل لَری سُولسون ،گؤل بالامی سُولدورانی گؤن گؤرمَه سین ،شش ماهه سربازی یُورانی تشنه بالامی یُوردیلار / اؤچ پر اُوخیلان ووردیلار ای وای بالام وای /لایلای بالام وای(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ لایلای چالیم ، داخی اصغریم آسوده یاتدی سو ایچمَدی ، قونداق ایچیندَه قانَه باتدی بو بی وفا دنیانی اُوغلوم باشدان آتدی آلتی آیلیقیم ، گؤردؤز نه تِئز مقصودَه چاتدی قالدی حسین میداندا تک / اَللرده بیر قانلی بَلَک ای وای بالام وای /لایلای بالام وای(۲) ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ اصغر قانی ، امضاء اِئدیب کرب و بلانی قان گؤرتدی صحرا و زمین و آسمانی حور و مَلَک ، سیراب اِئدیب عطشان بالانی سَندَن صُورا ، چیخدی ربابین خسته جانی قالدی سَنَه دیلده سؤزؤم / گهواره ده قالدی گؤزؤم ای وای بالام وای /لایلای بالام وای(۲) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ 📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایزنیست» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا