❃﷽❃
#نوحه_زمزمه
#رحلت_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
همــسفر طاهــا ، قصـــد سفر داره
آسمـــون از داغ خدیجــه می باره
قلب رســـول الله گرفتــه از غربت
صبر و قرارش رو گرفته این رحلت
امان از این غربت (۴)
ســـلام ما بر آن بانوی بی همـــتا
که بوده عمـــری یار و یاور طاها
به هـــر بلا بوده کنـــار پیغمبـــر
گذشته از جانش به خاطر همسر
خدیجهٔ مظلوم (۴)
یه عمری از مردم بوده دل آزرده
به عشق پیغمبر چه طاقت آورده
دیگه داره میــــره بریده از دنیــا
با دل پر خـــون از مصیبـت زهرا
خدیجهٔ مظلوم (۴)
چشمای طاها و فاطمـــه گریونه
روضهٔ زهرا رو خدیجه می خونه
می ســـوزه از داغ آتیش پشت در
می بینه یاسش رو چطور میشه پرپر
زهرای مظلومم (۴)
می بینه دســـتای بستــهٔ حیدر رو
بعدِ رســـول الله ، غربت دختر رو
می بینه مســـمار و سینهٔ زهرا رو
کوچـــه و سیلی از کیــنهٔ اعدا رو
زهرای مظلومم(۴)
میگه خداحافظ ، با یه دل مضطر
میسپره زهرا رو به دست پیغمــبر
تا پر کشید مادر ، فاطمه تنها شــد
دخـتـــر بــابــا که اُمّ اَبیــــها شـــد
زهرای مظلومم(۴)
روضهٔ آخـــر رو فاطمه می خونه
کنــــار گــودالی که نیــــزه بارونه
"بُنَــیَّ "می خونه با چشمای گریان
میگه چرا کشتن حسینمو عطـشان
حسین مظلومم (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۱/۲
لینک کانال اشعار در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
❃﷽❃
#نوحه_زمزمه
#رحلت_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
همــسفر طاهــا ، قصـــد سفر داره
آسمـــون از داغ خدیجــه می باره
قلب رســـول الله گرفتــه از غربت
صبر و قرارش رو گرفته این رحلت
امان از این غربت (۴)
ســـلام ما بر آن بانوی بی همـــتا
که بوده عمـــری یار و یاور طاها
به هـــر بلا بوده کنـــار پیغمبـــر
گذشته از جانش به خاطر همسر
خدیجهٔ مظلوم (۴)
یه عمری از مردم بوده دل آزرده
به عشق پیغمبر چه طاقت آورده
دیگه داره میــــره بریده از دنیــا
با دل پر خـــون از مصیبـت زهرا
خدیجهٔ مظلوم (۴)
چشمای طاها و فاطمـــه گریونه
روضهٔ زهرا رو خدیجه می خونه
می ســـوزه از داغ آتیش پشت در
می بینه یاسش رو چطور میشه پرپر
زهرای مظلومم (۴)
می بینه دســـتای بستــهٔ حیدر رو
بعدِ رســـول الله ، غربت دختر رو
می بینه مســـمار و سینهٔ زهرا رو
کوچـــه و سیلی از کیــنهٔ اعدا رو
زهرای مظلومم(۴)
میگه خداحافظ ، با یه دل مضطر
میسپره زهرا رو به دست پیغمــبر
تا پر کشید مادر ، فاطمه تنها شــد
دخـتـــر بــابــا که اُمّ اَبیــــها شـــد
زهرای مظلومم(۴)
روضهٔ آخـــر رو فاطمه می خونه
کنــــار گــودالی که نیــــزه بارونه
"بُنَــیَّ "می خونه با چشمای گریان
میگه چرا کشتن حسینمو عطـشان
حسین مظلومم (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۱/۲
لینک کانال اشعار در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄