نکته تفسیری صفحه ۳۰:
با دست خودتان، خودتان را نابود نکنید:
مال و ثروت، یکی از نعمت های بزرگ خداست و نمی توان تأثیر آن را در زندگی انکار کرد. گاهی لازم می شود که ما از ثروت خویش دل بکنیم و آن را در راه خدا خرج یا ـ به تعبیر قرآن ـ «انفاق» کنیم. کمک به نیازمندان، یکی از نمونه های روشن انفاق است. در قرآن کریم و سخنان معصومین، پاداش فراوانی برای این نمونه از انفاق مال یافت می شود. پیامبر اسلام فرموده است: «کسی که یک درهم در راه خدا بدهد، خدا در کارنامه ی اعمالش، هفتصد کار خوب ثبت می کند.» [1]
یکی دیگر از نمونه های انفاق، کمک مالی به لشکر اسلام برای جنگ با کافران و تجاوزگران است. هزینه ی سلاح های جنگی، خوراک و پوشاک سربازان و اداره ی زندگی خانواده های آنان، رقم زیادیست که تأمین آنها به پشتیبانی و کمک مسلمانان نیاز دارد. این نوع از انفاق نیز در آیات فراوانی مورد توجه قرار گرفته است. در حقیقت، انفاق، یکی از راه های رشد انسان هاست که بیشتر از کسی که به او انفاق میشود، انفاق کننده از آن سود می برد؛ زیرا روحیه ی از خود گذشتگی و دل کندن از چیزهای دوستداشتنی برای خشنودی خدا را در انسان ها تقویت می کند. این کار خیر امّا مانند یک درخت سرسبز و پرمیوه، در معرض آفتهایی قرار دارد. یکی از آفت های انفاق، افراط و تفریط در آن است. افراط و زیاده روی در انفاق، به صورتی که زندگی عادی انسان را دچار مشکل کند، کار اشتباه و نادرستی است.
اصولاً تمام اعمال خوب، تا وقتی خوب و مفید هستند که به زندگی عادی انسان ضربه نزنند. در بخشی از یک روایت آمده است که شخصی به نام ولید بن صَبیح می گوید: «خدمت امام صادق علیه السلام بودم و نزد ایشان ظرف بزرگی از خرما قرار داشت. گدایی آمد و از ایشان صدقه خواست. امام به او قدری خرما داد. گدایی دیگر آمد و امام به او نیز خرما داد، و گدایی دیگر نیز همینطور؛ امّا چهارمین نفر که آمد، امام چیزی به او نداد و به او فرمود: خدا روزی ات را زیاد کند. آنگاه امام فرمود: اگر کسی ثروتی داشته باشد که به سی ـ چهل هزار درهم و دینار هم برسد و همه را انفاق کند و هیچ چیزی برایش نماند و سپس از خدا طلب روزی کند، از کسانیست که خدا دعای او را مستجاب نمی کند[2] [زیرا خدا به اندازه ی نیازش به او ثروت داده ولی او همه ی آن را بدون برنامه ریزی انفاق کرده است.].» در مقابل، تفریط و کم گذاشتن از انفاق نیز خصلتی ناپسند است که علّت اصلی آن، بخل و پول دوستیست.
افراد ظاهربین، انفاق را مساوی با از بین رفتن مال و اموالشان می دانند؛ غافل از اینکه انفاق، مایه ی افزایش مال در دنیا و گرفتن پاداش از خدا در آخرت است. خدای مهربان که از ما و انفاق های ما بی نیاز است، در آیات 10 و 11 سوره ی منافقون فرموده است: «از آنچه به شما روزی داده ایم، انفاق کنید؛ پیش از آنکه مرگ سراغ یکی از شما بیاید و آنگاه بگوید: پروردگارا، چرا مرگ مرا تا مدت اندکی به تأخیر نینداختی تا صدقه دهم و از افراد شایسته شوم؟ (ولی بدانید) هنگامی که مرگ کسی فرا رسد، خدا آن را به تأخیر نخواهد انداخت، و خدا از کارهایتان آگاه است.»
[1] . بحارالانوار، ج93، ص122
[2] . همان، ص166
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍ خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه ۳۱ قرآن
سوره بقره جزء ۲
استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۱ قرآن
سوره بقره جزء ۲
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
نکته تفسیری صفحه ۳۱:
هم دنیا، هم آخرت:
آفتاب طاقت فرسای مدینه، مردم را به استراحت در سایه ها فرا خوانده بود؛ ولی امام باقر علیه السلام بدون توجه به آن هوای سوزان، دنبال كاری كه به گذران زندگی مربوط می شد، در حركت بود و به سبب سنّ زیاد و حال جسمی خود، با كمك دو خدمتكار حركت می كرد. محمّد بن مُنكَدِر كه خیال می كرد شخص بزرگیاست، این صحنه را از دور دید و با تعجّب در دل گفت: عجب! پیرمردی از پیرمردهای قریش، در این هنگام روز، با این وضع در پی مال دنیاست! باید جلو بروم و او را نصیحت كنم. محمد جلو رفت و در حالی كه امام در كنار نهری ایستاده بود و عرق از سر و رویش می ریخت، به ایشان سلام كرد و جواب سلامش را از امام گرفت. سپس گفت: «خدا كمكت كند؛ چگونه ممكن است شما كه پیرمردی از پیرمردهای قریش هستید، در این هنگام روز و با این وضع در پی مال دنیا باشید؟! آیا فكر نمی كنید اگر مرگ شما در این حالت فرا رسد، چه خواهید كرد؟» امام باقر علیه السلام در پاسخ او فرمود:
«اگر مرگ من در این حالت فرا رسد، من در حال اطاعت و عبادت خدای بزرگ مرده ام؛ زیرا با كار و تلاش، خود و خانواده ام را از تو و مردم دیگر بی نیاز می كنم. من فقط از این می ترسم كه در حالی مرگم فرا رسد كه در حال گناه باشم.» محمّد با شنیدن این پاسخ، سرش را به پایین انداخت و با خجالت گفت: «حق با شماست؛ رحمت خدا بر شما باد! می خواستم شما را نصیحت كنم؛ ولی شما مرا نصیحت كردید.»[1] برخی از افراد كه دین اسلام را به درستی نشناخته اند، تصور می كنند كه دینداری فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و حجّ رفتن و دیگر عبادت هاست، و انسان دیندار فقط باید مشغول این كارها باشد و دنبال درآمد و فراهم كردن زندگی مناسبی برای خود و خانواده اش نرود؛ در حالی كه قرآن كریم و پیشوایان معصوم ما هرگز چنین مطلبی را نفرموده اند.
از نظر قرآن، انسان مسلمان باید با تلاش و كوشش، در پی درآمد حلال باشد و زندگی خوبی را برای خود و خانواده اش فراهم كند. دین اسلام با مناسب ترین برنامه ریزی، بهترین زندگی را در دنیا و پس از مرگ برای مسلمانان طراحی کرده است. اگرچه نماز، روزه و عبادت های دیگر اهمیت فراوانی دارند و دینداری بدون اینها معنا ندارد، یك مسلمان در كنار این عبادتها، دنبال تندرستی، نشاط، درآمد و رفاه خود و خانواده اش نیز باید باشد. پیشوایان معصوم ما، علاوه بر عبادت، ما را به ورزش كردن، تلاش برای كسب علم و درآمد، تجارتِ حلال، و خلاصه، زندگی خوب توصیه كرده اند و خود نیز به این امور اهتمام می کردند. ما در آیه ی 201 سوره ی بقره از خدای مهربان می خواهیم، هم در دنیا و هم در آخرت، زندگی خوب و مناسبی برایمان فراهم كند؛ به طوری كه او از ما خشنود باشد و ما نیز با استفاده از امكانات زندگیمان، راه رشد و ترقّی را بپیماییم.
چه خوب است این فرمایش امام صادق علیه السلام را در این باره به خاطر بسپاریم:
«از ما نیست كسی كه دنیایش را برای آخرتش رها كند [و آنقدر سرگرم عبادت شود كه كار و درآمد و سلامت خود را فراموش کند] و همچنین كسی كه آخرتش را برای دنیایش رها کند [و آنقدر سرگرم كار و تفریح شود كه عبادت و آخرت را از یاد ببرد].»[2]
همچنین در روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام می خوانیم: «برای دنیای خود چنان تلاش کن که گویا در دنیا زندگی ابدی خواهی داشت و برای آخرتت نیز چنان کار کن که گویا فردا، روز مرگ توست.»[3]
پس مناسب است این عبارت قرآنی (رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وَ... ) را حفظ كنیم و این دعای پرمعنا را در قنوت نمازهایمان بخوانیم.
[1] . الکافی، ج5، ص73
[2] . من لایحضره الفقیه، ج3، ص156
[3] . مستدرک الوسایل، ج1، ص146
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه ۳۲ قرآن
سوره بقره جزء ۲
استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
✍ خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۲ قرآن
سوره بقره جزء ۲
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
✍ خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
نکته تفسیری صفحه ۳۲:
فدایی پیامبر(ص):
سیزده سال از بعثت پیامبر خدا گذشته بود. آزار و اذیت مشرکان مکّه به بیشترین حد رسیده بود و مسلمانان در فشار شدیدی قرار داشتند؛ ولی هر چه آزار مشرکان بیشتر می شد، شمار مسلمانان نیز افزایش می یافت. شاید سیزده سال پیش که جمع کوچک و سهنفره ی پیامبر ، علی بن ابیطالب علیه السلام و خدیجه(س)به نماز می ایستادند، به خیال مشرکان هم نمی رسید که پیروان اسلام اینقدر زیاد شوند. خبر بیعت گروهی از مردم یثرب با پیامبر صلوات الله علیه نیز باعث شده بود که آتش خشم کافران شعله ورتر شود. به همین سبب، بزرگانشان در «دارالندوه»، دور هم جمع شدند؛ جایی که آنان، برای تصمیم گیری در امور مهم، گرد هم میآمدند. در آن مجلس شیطانی، هر یک از آنان برای سرکوب اسلام پیشنهادی کردند. تا اینکه سرانجام تصمیم گرفتند از هر قبیله یک نفر مأمور شود و در شب 24 ذیحجه، همگی به خانه ی پیامبر صلوات الله علیه بریزند و با هم او را به قتل برسانند؛ تا بدین وسیله قتل پیامبر بر گردن همه ی آنان بیفتد و قبیله ی پیامبر یعنی بنی هاشم که توان جنگ با همه ی قبایل را ندارد، به خونبها راضی شود و غائله ی اسلام برای همیشه ساکت شود؛ امّا خداوند که از همه ی اسرار آگاه است، پیامبرش را از توطئه ی کافران باخبر کرد. پیامبر صلوات الله علیه این مطلب را با بهترین یار و یاور خود علی بن ابیطالب علیه السلام که در آن زمان جوانی 23ساله بود، در میان گذاشت و او با کمال میل پذیرفت که خود را سپر بلای پیامبر کرده، جانش را برای او فدا کند؛ بدین صورت که برای گمراه کردن مشرکان، در بستر پیامبر صلوات الله علیه بخوابد و آن حضرت از فرصت استفاده کند و از مکّه خارج شود.
آن شب، بردگان شیطان، خانه ی پیامبر را با شمشیرهای بُرّان محاصره کردند و آن را زیر نظر گرفتند. حضرت علی علیه السلام با قلبی سرشار از ایمان، زیر پارچه ی سبزرنگی که پیامبر صلوات الله علیه هر شب روی خود می انداخت، خوابیده بود و هر لحظه انتظار می کشید که شمشیرهای کافران بر بدنش فرود آیند و او را تکّه تکّه کنند؛ ولی آرام و بی صدا با خدای خود مناجات میکرد. در روایات آمده است که در این هنگام، خدا به سبب داشتن چنین بنده ای، به فرشتگان خود افتخار کرد و جبرئیل و میکائیل، دو فرشته ی بزرگ خدا، بر آن حضرت آفرین گفتند. سرانجام، کافران به خانه ی پیامبر هجوم آوردند و برای اینکه جنایتشان را کامل کرده، پیامبر را زجرکش کنند، به سمت بسترش سنگ پرتاب کردند. صدای آه و ناله از زیر پارچه شنیده شد؛ ولی صدای محمد نبود. با خشم جلو آمدند و پارچه را کنار زدند و ناگهان بر زمین میخکوب شدند. بر سر علی علیه السلام فریاد کشیدند که محمّد کجاست؟ او با آرامش پاسخ داد: «خبر ندارم.» آنان علی را به قصد کشت کتک زدند و سپس او را با بدن مجروحش رها کردند و در پی پیامبر شتافتند.
فداکاری امیر مؤمنان علی علیه السلام در آن شب، نقشه ی کافران را نقش بر آب کرد و نجات بخش بزرگ انسانها را نجات داد. آن شب تاریخی، به «لیلة المبیت» معروف است و یکی از مدالهای افتخار پیشوای یکم ما شیعیان محسوب می شود.[1] آیه ی 207 بقره به این ماجرای تاریخی و فداکاری بزرگ اشاره می کند.
[1] . این متن از بحار الانوار، ج36، ص41، تقسیر قمی، ج1، ص273 و تفسیر نمونه، ج2، ص77 اقتباس شده است.
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍ خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه ۳۳ قرآن
سوره بقره جزء ۲
استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۳ قرآن
سوره بقره جزء ۲
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
نکته تفسیری صفحه ۳۳:
بهای بهشت:
آسایش و راحت، آرزوی مشترک همه ی ما انسان هاست. همه ی ما در دنیای خیال خود، جهانی بی دغدغه و آرام را تصور می کنیم و تا آنجا که می توانیم، می کوشیم به آن جهان زیبا دست یابیم؛ ولی هرچه بیشتر زندگی می کنیم، بیشتر متوجه می شویم که رسیدن به آرامش کامل در این دنیا محال است. مال و ثروت، با همه ی خوبی و فایده اش، سختی هایی نیز با خود می آورد و رؤیای آرامش را تیره و تار می کند. ترس از دست رفتن ثروت و مشکل نگهداری آن، نمونه های روشنی از آن سختی هاست. اینها همه به ما می فهماند که جهان آرزوهای ما، این زندگی کوتاه و گذرا نیست.
پیامبران نیز این نوید را از سوی خدا آورده اند که «بهشت»، سرزمین موعود و بی رنج و دردسر همه ی ما انسان هاست و ما برای این به دنیا آمده ایم که روزی به آن وارد شویم؛ ولی آیا ورود به بهشت، ساده و رایگان است؟ آیا هر کس هر طور که زندگی کند، بهشتی می شود؟ آیا آنان که برای حفظ ایمانشان، دار و ندارشان را رها می کنند و به سرزمین دیگری هجرت می کنند، مانند کسانی هستند که برای حفظ خانه و کاشانه شان، دین خدا را نمی پذیرند و به او شرک می ورزند؟ آیا کسانی که برای نگهبانی از دین خدا سلاح به دست می گیرند و سلامت و جان خود را به خطر می اندازند، مانند عافیت طلبانی هستند که همیشه منتظر پیروزی یکی از دو طرف جنگ هستند تا به آنان ملحق شوند؟! آیا کسانی که برای فرمان برداری از دستورهای پروردگارشان، یک ماه روزه می گیرند و از آب گوارا و غذاهای لذیذ صرف نظر می کنند، مانند بی خبرانی هستند که مهمترین مسئله در زندگیشان، سیری شکمشان است؟ آیا آنان که از ترس خدا، لذّتهای حرام را زیر پا می گذارند، مانند کسانی هستند که لذّت جویی، بزرگترین هدف آنهاست و حلال و حرام بودن آن، برایشان اهمیتی ندارد؟ شاید این سؤالات به پاسخ نیاز نداشته باشد؛ ولی سؤال مهم تر این است که اگر این دو گروه یکسان نیستند، پس چرا بسیاری از مردم، راه خطا را انتخاب می کنند؟ پاسخ این است که قانون خدا چنین است که رسیدن به بهشت برین، مشروط به فرمانبرداری از اوست؛ ولی در برخی موارد، فرمان خدا در ظاهر با راحت طلبی ها و لذّت جویی های ما سازگار نیست. در اینجا، کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، سختی فرمانبرداری از خدا را به جان می خرند؛ زیرا می دانند که آن سختی، گردنه ای برای رسیدن به قلّه ی سعادت است و باید از آن گذر کرد. آری، اگر ایمان ما به خدا و جهان پس از مرگ، ایمان حقیقی باشد، دیگر از رنج عبادت ها و اطاعت ها هراسی پیدا نمی کنیم و سختی آنها را به جان می خریم. اکنون می فهمیم که چرا پیامبر بزرگ ما فرمود:
«گرداگرد بهشت، با سختیها و مشکلات پوشانده شده، و دور تا دور جهنّم با لذّتهای حرام پوشانده شده است.» [1]
[1] . بحارالانوار، ج68، ص72
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه ۳۴ قرآن
سوره بقره جزء ۲
استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۴ قرآن
سوره بقره جزء ۲
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
نکته تفسیری صفحه ۳۴:
دری از درهای بهشت:
شخصی با آرامش در خانه ی خود استراحت می کند که ناگهان صدایی می شنود.
سراسیمه پشت در می رود. صدای کسی را می شنود که فریاد می کشد و می خواهد به زور وارد خانه ی او شود. صاحب خانه، فردی منطقی و داناست و با زبان خوش با آن شخص صحبت می کند؛ ولی او حرف حساب نمی فهمد و می خواهد به حریم آن خانه تجاوز کند. به نظر شما، صاحبخانه چه رفتاری باید داشته باشد؟ آیا دست روی دست گذاشتن و ادامه دادن به صحبت های زیبا و منطقی، مشکل را حل می کند؟ یا اینکه او هم باید فریاد برآورد و از حریم خصوصی زندگی اش دفاع کند و با آن شخص متجاوز گلاویز شود؟ آیا درگیری او با آن شخص، کاری غلط و غیر منطقی است؟ اسلام که آخرین و کامل ترین آیین بشر است، از روز اول، همه ی مردم را به تفکّر و گفت وگوی صمیمانه دعوت کرده است. اسلام با هر گونه ظلم و ستم مخالف است و هیچگونه تجاوز و بی عدالتی را نمی پذیرد.
هنگامی که به زندگی انسانها در گذشته و حال نگاه می کنیم، می بینیم که همیشه افرادی وجود داشته اند که زندگی و آزادی بشریت را تهدید کرده اند؛ افراد طغیانگر و قدرت طلبی که مردم را بردگان خود فرض می کردند و آرزوی حکمرانی بر همگان را در سر می پروراندند. از طرف دیگر، آزادگی و سعادت جاودان انسانها نیز از سوی برخی از مردم در خطر بوده است. «کفر و شرک»، بزرگترین آفت سعادت بشر است که انسانیت انسان را از او میگیرد و او را به موجودی بی هدف، سرگردان، خرافه پرست، بی منطق و خلافکار تبدیل می کند. آیا اسلام ـ این برنامه ی زندگی انسان ـ برای مقابله با دشمنان زندگی دنیا و آخرت او برنامه ای ندارد؟ آیا این آیین حیات بخش، مردم را به مردن و هلاک شدن توسط متجاوزان دعوت می کند؟ هرگز. اسلام اگرچه دنیایی پر از صلح و آرامش می خواهد، با قاطعیت، مسلمانان را به جنگ و جهاد با دشمنان دین و دنیای انسانها فرا می خواند. مسلمانان وظیفه دارند در برابر متجاوزان به دفاع برخیزند و آنان را سر جای خود بنشانند. همچنین مسلمانان با صلاحدید پیامبر یا امام معصوم موظف اند به جنگ با دشمنان آزادگی و یکتاپرستی انسانها بروند و ریشه ی شرک و کفر را در جهان بخشکانند. این جهاد شاید ظاهری زیبا نداشته باشد؛ ولی آسایش و سعادت بشر در گرو آن است و کشته شدن در آن، بزرگترین شرف و سعادت انسان محسوب می شود؛ زیرا انسان بهترین سرمایه اش یعنی جان خود را برای خدا و سعادت و کمال بندگان او فدا کرده است.
شاید در طول تاریخ بشر، کمتر کسی به اندازه ی امام یکم ما، عمر خود را در جنگ و جهاد سپری کرده باشد؛ کسی که بارها برای محافظت از پیامبر خدا و اسلام تا پای جان جنگید و خم به ابرو نیاورد. در جنگ صفین، هنگامی که سپاهیان معاویه آب را بر لشکر امام بستند، امام رو به سپاه خود کرد و فرمود:
«آنها با بستن آب، شما را به جنگ دعوت کرده اند. اکنون بر سر دوراهی قرار دارید؛ یا با ذلّت و خواری بر جای خود بنشینید، یا شمشیرهایتان را از خون آنان سیراب کنید تا بتوانید از آب گوارا سیراب شوید؛ چرا که اگر در زندگی شکستخورده باشید، همچون مردگان هستید، و اگر پیروزمندانه بمیرید، زندگان حقیقی خواهید بود.»[1]
آری، جهاد در راه خدا، کلید سعادت انسانهاست. هم از این رو امام علی علیه السلام فرموده است: «جهاد، دری از درهای بهشت است که خدا آن را برای دوستان ویژه ی خود گشوده است.» [2]
[1] . نهج البلاغه، خطبه88
[2] . همان، خطبه27
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه ۳۵ قرآن
سوره بقره جزء ۲
استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۵ قرآن
سوره بقره جزء ۲
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
نکته تفسیری صفحه ۳۵:
لحظه ای برتر از یک سال:
شاید هیچ مکتب و آیینی مانند اسلام، انسانها را به «تفکّر» دعوت نکرده باشد. قرآن 17 بار از تفکّر، و بارها از عقل و فهم و ... سخن به میان آورده و احادیث پیشوایان ما لبریز از دعوت به تفکّر است. خداوند در آیات وحی، زیانهای شراب و قمار را برشمرده و توصیه می کند که در حد میانه ـ و نه با افراط و تفریط ـ انفاق کنیم. سپس می فرماید: این چنین خداوند آیاتش را برای شما توضیح میدهد و علّت پاره ای از دستورهایش را روشن می کند تا در مورد زندگیتان در دنیا و آخرت اندیشه کنید. یعنی اگرچه خدا به شما فرمان می دهد که از دستورهایش اطاعت کنید، از شما می خواهد که در باره ی آنها فکر کنید و آنها را با چشم باز بپذیرید؛ نه اجباری و کورکورانه.[1] هر یک از این دستورها، برنامه ای برای تکامل انسان است که اگر به درستی و با فهم و درک صحیح انجام شود، تأثیر فوقالعاده ای در رشد انسان می گذارد.
شناخت صحیح گناهان و اندیشه در باره ی زیان آنها نیز باعث میشود که انسان با میل و رغبت از آنها دوری کند و پرهیز از آنها را نوعی محرومیت و رنج نپندارد. امام رضا علیه السلام در این باره فرموده است: «عبادت راستین، نماز و روزه ی فراوان و بی فکر و اندیشه نیست؛ بلکه عبادت حقیقی، تفکّر در آفرینش خدا و دستورهای اوست.»[2] تاریخ، سرگذشت های فراوانی را از عبادت های خشک و بی مغز روایت کرده که هیچ فایده ای برای انجام دهنده ی آن نداشته است. داستان خوارج نهروان، نمونه ی روشنی از آنهاست. آنان، افراد خشک مغز و به ظاهر دینداری بودند که اعتقادات جاهلانه و پوچی داشتند و بر سر دشمنی با بزرگترین عبادت کننده ی زمانشان، علی علیه السلام ، سر دوستدار او را بریدند و همسر باردارش را کشتند و شکمش را دریدند و سر فرزندش را بریده، بر سر نیزه گذاشتند؛ در حالی که بسیاری از آنان، حافظان قرآن بودند و پیشانی هایشان از سجده ی فراوان پینه بسته بود! امیر مؤمنان علی علیه السلام در سرزمین نهروان به آنان نصیحت فراوانی کرد و پس از اتمام حجت، با آنان پیکار کرد و بیشتر آنان را به جهنّم فرستاد. به راستی چه می شود که چنین بلایی بر سر انسان میآید؟ در روایتی می خوانیم که شخصی نزد امام صادق علیه السلام از عبادت فراوان همسایه اش سخن به میان آورد. امام از او پرسید: «عقلش چگونه است؟» او گفت: «عقل درستی ندارد.» امام فرمود: «مقام او با آن عبادت ها بالا نمی رود.»[3] در مقابل، تاریخ از سعادت انسانهایی سخن میگوید که با لحظه ای فکر و اندیشه، از هلاکت ابدی نجات یافتند.
ماجرای «حُرّ بن یزید ریاحی»، یکی از نمونه های روشن این مطلب است. او نخستین کسی بود که مأمور شد حرکت امام حسین علیه السلام را مهار کند و اجازه ندهد آن حضرت تغییر مسیر دهد؛ امّا در روز عاشورا به فکر فرو رفت. شخصی به نام مهاجر بن اوس می گوید: «در روز عاشورا، بدن حر به لرزه افتاده بود. با تعجّب به او گفتم: آیا ترسیده ای؟ اگر از من می پرسیدند که شجاعت رین شخص کوفه کیست، تو را معرفی می کردم. حر گفت: من خود را بین بهشت و دوزخ میبینم. به خدا سوگند، اگر قطعه قطعه و سوخته شوم ، هیچ چیز را به جای بهشت انتخاب نمی کنم.» حر، این را گفت و به سپاه امام حسین‰ پیوست[4] و اکنون بیش از هزاروسیصد سال است که درود و سلام خدا و خوبان عالم به او میرسد. آری، بدینگونه انسان میفهمد که چرا امام صادق علیه السلام یک لحظه تفکّر را از یک سال عبادت برتر شمرده است. [5]
[1] . اقتباس از المیزان فی تفسیر القران ، ج2 ، ص197
[2] . کافی ، ج2 ، ص55
[3] . کافی ، ج1 ، ص24
[4] . زندگی امام حسین(ع)، تألیف محمد جواد نجفی، ص۱۸
[5] . تفسیر عیاشی، ج2، ص208
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت قرآن بیاد شهدا
صفحه ۳۶ قرآن _ سوره بقره جزء ۲
🎙استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۶ قرآن
سوره بقره ۲
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
🔻نکته تفسیری صفحه ۳۶
سوگندهای بی اساس 🌱
یکی از عادتهای ما در زندگی روزمره، قسم خوردن است. اگر به صحبت کردن معمول خود یا اطرافیانمان دقّت کنیم، عبارات «وَ الله»، «به خدا» و... را زیاد می شنویم. البتّه معمولاً ما از گفتن آنها قصد جدی نداریم و این کلمات را ناخودآگاه به زبان می آوریم. این عادت اگرچه پسندیده نیست و بهتر است انسان مراقب سخن گفتن خود باشد و بیهوده به خدا سوگند نخورد، طبق این آیه، سوگندهای بیهوده ای که از روی عمد گفته نمی شود، حکم سوگندهای شرعی را ندارند؛ چراکه سوگند واقعی به خدا، یکی از موضوعات مهم در دین اسلام است. اگر انسان از روی فهم و دقّت به خدا قسم بخورد که کاری را انجام دهد یا انجام ندهد، بر او لازم است که به سوگندش عمل کند، و اگر آن را بشکند، باید کفّاره بدهد.
بر اساس آیه ی 89 سوره ی مائده، کفاره ی شکستن سوگند، غذا دادن به ده شخص بینوا یا لباس پوشاندن بر آنها یا آزاد کردن یک برده است، و اگر کسی نمی تواند هیچیک از این کارها را انجام دهد، باید برای شکستن سوگندش، سه روز روزه بگیرد. البته برخی از سوگندهای عمدی را می توان شکست؛ بلکه برخی از آنان را باید شکست. مثلاً اگر کسی سوگند بخورد که به دیدار مادر یا برادرش نرود، یا اینکه سوگند بخورد که دیگر نماز نخواند، سوگندش باطل است و هیچ ارزشی ندارد؛ چون با سوگند خوردن به خدا خواسته است که فرمان او را زیر پا بگذارد. گفته اند که این آیه پس از آن نازل شد که میان داماد و دختر یکی از یاران پیامبر صلوات الله علیه به نام عبدالله بن رواحه اختلاف ایجاد شد و او سوگند یاد کرد که برای آشتی دادن میان آن دو، هیچ دخالتی نکند. در این هنگام، این آیه نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع و بی اساس اعلام کرد. کسی که عمداً به دروغ سوگند بخورد، مرتکب گناه بزرگی شده است.
امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است: «کسی که قسمی بخورد و بداند که دروغ می گوید، در حقیقت با خدا جنگیده است.»[1] حتّی انسان تا جایی که می تواند، باید از خوردن سوگند راست هم خودداری کند؛ زیرا مقام خدا والاتر از این است که برای گذراندن امور زندگیمان، پیوسته به نام او قسم بخوریم. در روایتی آمده است که حضرت عیسی علیه السلام به حواریون خود فرمود: «موسی علیه السلام به شما دستور می داد که به دروغ به خدا سوگند نخورید؛ ولی من به شما فرمان میدهم که نه به دروغ به خدا سوگند بخورید و نه به راست.»[2]
[1] . سفینه البحار ، ج8 ، ص759
[2] . بحارالانوار ، ج101 ، ص280 / غیر از این دو منبع ، بقیه متن از تفاسیر نمونه و آلاء الرحمن اقتباس شد .
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه ۳۷ قرآن
سوره بقره جزء ۲
استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
✍️خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۷ قرآن
سوره بقره جزء ۲
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
✍️خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
🔻نکته تفسیری صفحه ۳۷
خدا می داند و شما نمی دانید🌱
یکی از افتخارات بشر در هر عصر و زمان، کشفیات و اختراعات اوست. کاشفان و مخترعان همیشه مورد احترام و توجه بودهاند. کاشفان، پرده از اسرار جهان برداشتهاند و مخترعان بین چند پدیده ارتباط ایجاد کرده و پدیده ی جدیدی به وجود آوردهاند. اینها امّا یک روی سکّه است، و روی دیگر سکّه، رازهای بی پایان جهان است که انسان از آنها بی خبر است. شاید در این زمان که علم و دانش با شتاب فراوانی در حال پیشرفت است، هیچ کسی تردید نداشته باشد که آنچه بشر می داند، در مقابل آنچه نمی داند، مانند قطره ای در برابر اقیانوس است. آیا کسی خبر دارد که در فاصله ی میلیاردها سال نوری از ما دقیقاً چه میگذرد؟ آیا موجودات دیگری در این فضای بیکران زندگی میکنند یا نه؟ ما حتّی به درستی نمی دانیم که در زمینی که زندگی می کنیم، چه می گذرد. هر لحظه ممکن است زمین لرزه ای پیش بیاید و زندگی گروهی از انسانها را به خطر اندازد. کدامیک از ما همین الآن از شمار گلبولهای قرمز و سفید خونمان، یا از عملکرد سیستم مغز، یا کارخانه ی پیچیده ی دفع زباله های خون در کلیه های خود خبر داریم؟ آری، بشر با همه ی ادعایش، در جهان هستی ذرّه ای بیش نیست و به درستی نمی داند چه آینده ای را انتظار می کشد.
در این جهانِ پر راز و رمز، آفریدگار بزرگ و دانا و توانای ما، با لطف و مهربانی خاصی به ما توجه کرده است. کسی که از مولکول ها و اتم های جهان کاملاً باخبر است، کسی که از گذشته و آینده ی انسانها آگاهی دارد، کسی که موادّ تشکیل دهنده ی جسم ما را از خاک آفریده و آن را دوباره خاک می کند، کسی که ضربان قلب، تنفس و رشد و مرگ و حیات ما به دست اوست و آن که هیچ چیزی نزدش پوشیده نیست، با مهربانی برایمان پیغام فرستاده و به ما گفته است که از کجا آمده ایم، هدفمان کجاست، کدام راه ما را به مقصد می رساند و کدام بیراهه است. با وجود این اگر یکی از این پیغام ها با دانسته های ما منطبق نشود، آیا ما می توانیم آن را اشتباه بخوانیم؟ آیا همه ی دانسته های ما با عالم خلقت مطابقت دارد؟ چه بسیار علومی که صدها سال در میان انسانها تردیدناپذیر به شمار می آمد و اکنون خرافات خوانده می شوند! علم نجوم و پزشکی، معرکه ی این نظریات است. به همین ترتیب ممکن است برخی از دستورهای دین خدا که برنامه ی زندگی ماست، از نظر ما سؤال برانگیز باشد؛ ولی چون این دستورها از طرف خدای دانا صادر شده است، بی شک به نفع ماست؛ خواه سودش را بدانیم یا نه. دین ما «اسلام»، به معنی تسلیم شدن در برابر فرمان خداست.
قرآن در باره ی مسلمانان حقیقی می فرماید که شعار آنان در برابر دستورهای خدا چنین است: «سَمِعنا وَ اَطَعنا.»؛ یعنی دستورهای خدا را شنیدیم و بی چون و چرا اطاعت کردیم. از امام چهارم ما روایت شده است: «با عقل های ناقص و نظریات باطل و بی ارزش و مقایسه کردن احکام با یکدیگر نمی توان به دین خدا دست یافت. دین خدا فقط با تسلیم در برابر فرمان های او به دست می آید. پس هر کس که در برابر دستورهای ما تسلیم شود، از گمراهی در امان می ماند. هر کس به وسیلهی ما راهنمایی شود، راه را پیدا می کند، و هر کس دینش را بر اساس نظر خود و مقایسه کردن احکام با یکدیگر تنظیم کند، هلاک خواهد شد.»[1]
[1] . بحارالانوار ، ج2 ، ص303
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍️خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه ۳۸ قرآن
سوره بقره جزء ۲
استاد شهریار پرهیزگار
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترتیل
✍️خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه وتفسیر صفحه ۳۸ قرآن
سوره بقره
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#ترجمه
✍️خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313
نکته تفسیری صفحه ۳۸:
گذشت و بزرگواری را فراموش نکنید:
یکی از مهم ترین موضوعات در زندگی انسانها، «حق و حقوق» آنهاست. همه ی ما برای خودمان حقوقی قائل هستیم و از ضایع شدن آنها ناراحت می شویم. این مطلب چنان مهم است که یکی از بخش های مهم هر حکومتی، یعنی قوه ی قضاییه و دادگاه ها، به طور ویژه برای گرفتن حقوق مردم از ستمکاران فعالیت می کند. دین اسلام امّا در کنار تأکید فراوان بر رعایت حقوق افراد و اجرای عدالت، مسلمانان را به گذشت و بزرگواری دعوت می کند.
خدای بزرگ، حقوق بندگانش را قانونی می شمرد؛ ولی به آنان پند می دهد که در مواردی که امکان گذشت وجود دارد، گذشت کنند و از حق خود بگذرند. حق قصاص، حق گرفتن مهریه برای زن، حق مجازات کسی که به انسان بدی کرده و...، از نظر قرآن محفوظ است؛ ولی گذشت و بزرگواری و بخشش طرف مقابل، مرحله ای والاتر است که انسان های رشدیافته به آن می رسند. به راستی اگر روحیه ی گذشت و بزرگواری در میان مسلمانان تقویت می شد، بسیاری از مشکلات، خود به خود حل می گشت و دادگاه ها و اداره های پلیس بسیار خلوت تر بود! قرآن در این آیه، بخشی از قوانین و مقررات خانوادگی را توضیح می دهد و حقوق هر یک از مرد و زن را در مورد ازدواج و طلاق بیان می کند؛ ولی در پایان به همه توصیه می کند که اگر گذشت کنید، به تقوا و پرهیزکاری نزدیکتر است، و بزرگواری و بخشش به یکدیگر را فراموش نکنید، و اگر می توانید، در برخی از موارد، از حق خود چشم بپوشید. پیامبر مهربان ما به یاران خود فرمود:
«آیا می خواهید به شما بگویم که در فردای قیامت، آتش دوزخ بر چه کسی حرام می شود؟» آنان عرض کردند: «آری، ای پیامبر.» حضرت فرمود: «کسی که فروتن، مهربان، نرمخو و اهل گذشت باشد.»
با مطالعه ی زندگی پیشوایانمان و سخنان گهربار آنان، به خوبی متوجه می شویم که اگرچه آنان به هیچ وجه از حقوق دیگران چشم پوشی نمی کردند، به آسانی از حق خود می گذشتند. [1]
در روایتی از امام سجاد علیه السلام می خوانیم: «هنگامی که روز قیامت می شود، خداوند همه ی مردم را از اولین تا آخرین نفر در یک صحرا جمع می کند؛ آنگاه شخصی ندا می دهد: اهل گذشت و بزرگواری کجا هستند؟ در آن زمان، گروهی از مردم بر می خیزند. فرشتگان با آنان روبهرو می شوند و از آنان می پرسند: برتری شما بر دیگران برای چیست؟ آنان می گویند: ما با کسی که با ما قطع رابطه می کرد، پیوند برقرار می کردیم، و به کسی که ما را از لطفش محروم میکرد، لطف میکردیم، و کسی را که به ما ستم می کرد، می بخشیدیم. پس به آنان گفته می شود: راست می گویید؛ پس وارد بهشت شوید.»[2] البته روشن است که گذشت و چشم پوشی در صورتی رواست که ضرر قابل توجهی به انسان نرساند. در برخی از موارد، بخشش به ضرر انسان است؛ یا موجب جرأت یافتن طرف مقابل به ادامه ی کار بد میشود که به ضرر جامعه خواهد بود. امام سجاد علیه السلام در این باره فرموده است: «حق کسی که به تو بدی کرده، این است که از او بگذری؛ ولی اگر میدانی که گذشت ضرر دارد، باید از قانون و مردم کمک بگیری.» [3]
[1] . کتاب پاداش نیکی ها و کیفر گناهان ص 434
[2] . کافی ، ج2 ، ص108
[3] . الحدیث ( روایات تربیتی )، ج1 ، ص89
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_قرآن
#تفسیر
✍️خانم دکترای علوم قرآنی
🆔https://eitaa.com/safarnameh_313