eitaa logo
" کانـالــ سفیران حجاب "
28.2هزار دنبال‌کننده
54.8هزار عکس
584 ویدیو
29 فایل
ادمین ثبت نام مسابقه: @girls_313 . تبلیغات سفیر 313👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ آیا میدانید ذُخرُ الحسین کیست؟ در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت : در شأن من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست ...! ابوشعتاء ٩ پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد ...! ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید ...! امیرالمومنین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند : بس است پسرم , برگرد ...! تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند : نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است ...! اِنَهُ ذُخرُ الحسین: او ذخیره برای حسین است ...!
شخصی از امام سجاد (ع) پرسید: مرگ چیست؟ حضرت فرمودند: مرگ برای مومن برای مومن، کندن لباس چرکین و پر حشرات است و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب ها و مناسب ترین منزلها است. مرگ برای کافر و برای کافر مانند کندن لباسی است فاخر و انتقال از منزلهای مورد علاقه و تبدیل آن به چرک ترین و خشنترین لباسها وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب. بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۵
✍ چه کسی بدن مطهر امام حسین(علیه السلام) را دفن کرد؟ یکی از سوالات دینی که ممکن است برایمان پیش بیاید این است که چه کسی امام حسین را بعد از شهادتش دفن فرمود؟ چون کسی که امام معصوم را باید دفن کند خودش باید معصوم (امام دیگر) باشد؟ در این باره دیدگاه علما متفاوت است. یکی از نظریات ارائه شده در این باره مطابق آنچه در بعضی از روایات و کتب تاریخی آمده، چنین است: بدن مطهر امام حسین(ع) توسط فرزند گرامی شان امام زین العابدین(ع) در سرزمین کربلا به خاک سپرده شد؛ یعنی امام سجاد(ع) جهت تدفین و تشخیص شهدای کربلا مخصوصاً دفن پدر معصومش، حضرت امام حسین(ع) به حکم این ‌که «امام را جز امام کسی تغسیل و تکفین و تدفین نمی‌کند» از راه اعجاز از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و پیکرهای مطهر شهدا را دفن نمود. امام‌‌رضا(ع) در مناظره خود با پسر ابوحمزه فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی(ع) امام بود؟ گفت: آری، امام فرمود: پس چه کسی امر دفن او را به عهده گرفت؟ گفت: علی بن الحسین(ع) پس امام فرمود: علی بن الحسین کجا بود؟ گفت در کوفه نزد پسر زیاد زندانی بود اما بدون این که آنها با خبر شوند به کربلا آمد و امر دفن پدر را سپری کرد و سپس به زندان برگشت. امام رضا(ع) فرمود: کسی که علی بن الحسین را قدرت داد که به کربلا بیاید، پدرش را دفن کند و برگردد، مرا نیز می‌تواند به بغداد ببرد تا پدرم را کفن و دفن کنم در حالی که نه در زندان هستم و نه در اسارت.۱ با توجه به این حدیث می توان گفت امام سجاد (ع) بدن مطهر پدر بزرگوارشان را به خاک سپردند. منابع:۱- موسوی مقرّم ،عبدالرزّاق ، زندگانی امام زین‌العابدین(ع)، ، ترجمه حبیب روحانی، ص ۵۷۸؛ شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(ع)، ، ترجمه محمدرضا عطایی، ج ۱، ص۲۴۳ . ‌‌‌
✍ قاتل امام حسین(علیه السلام) شمر است، یا سنان بن انس؟ در این مورد نیز مانند بسیاری از موضوعات تاریخی اختلاف نظر وجود دارد. شیخ صدوق(ره) در این باره می‌گوید: «وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ- عَلَیْهِمَا السَّلَامُ- قُتِلَ بِکَرْبَلَاءَ، وَ قَاتِلُهُ سِنَانُ بْنُ أَنَسٍ لَعَنَهُ اللَّه‏»؛[1] امام حسین(ع) در کربلا به دست سنان بن انس به شهادت رسید. شیخ مفید می‌گوید: «وَ بَدَرَ إِلَیْهِ خَوَلِیُّ بْنُ یَزِیدَ الْأَصْبَحِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ فَنَزَلَ لِیَحْتَزَّ رَأْسَهُ‏ فَأُرْعِدَ فَقَالَ لَهُ شِمْرٌ فَتَّ اللَّهُ فِی عَضُدِکَ مَا لَکَ تُرْعَدُ. وَ نَزَلَ شِمْرٌ إِلَیْهِ فَذَبَحَهُ ثُمَّ دَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى خَوَلِیِّ بْنِ یَزِیدَ فَقَالَ احْمِلْهُ إِلَى الْأَمِیرِ عُمَرَ بْنِ سَعْد»؛[2] پس از این خولى اصبحى پیش آمده تا سر از بدن مبارکش جدا سازد، اما لرزه بر اندامش افتاد نتوانست به این کار خطیر اقدام نماید، شمر که او را بی‌‌چاره یافت، گفت خدا بازوى ترا از کار بیندازد؛ چرا این قدر می‌‌لرزى! آن‌گاه خود او پیش آمد و سر مبارکش را از بدن جدا کرد. سر بریده امام حسین(ع) را به خولى داد و گفت آن‌را به عمر بن سعد تسلیم کن. البته، در این‌گونه موارد می‌توان گفت شاید یک نوع تسامح وجود داشته باشد، به این معنا که یکی سبب باشد و یکی مباشر. مثلاً در همین رابطه در عرف هم شمر را قاتل امام حسین(ع) می‌دانند،  هم عمر سعد را. همین‌طور ابن زیاد و یزید را. در روز عاشورا چنان‌که مشهور است، قاتل امام حسین(ع) سنان بن انس بوده، به عنوان کسی آخرین ضربات کاری را بر بدن مبارک امام وارد کرد، اما می‌توان شمر را هم قاتل نامید، به عنوان کسی که سر مبارک امام را از بدن نیمه‌جانشان جدا نمود. [1]. ابن بابویه، محمد بن على‏، اعتقادات الإمامیه، ص 98، کنگره شیخ مفید، قم‏، چاپ دوم، 1414ق.‏ [2]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج ‏2، ص 112، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.‏ @porseman313
امام سجاد(علیه السلام): سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و کنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه کار زشت و خلاف است. بحارالأنوار: ج 75، ص 136. •شهادت امام سجاد(علیه السلام) تسلیت•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا برخی از صحابه به جنگ با پیامبر(ص) رفتند؟ جنگ با پیامبر (ص) گناهی نابخشودنی است. آیا امکان دارد برخی از صحابه با پیامبر جنگیده باشند؟ بر اساس برخی از روایاتی که از پیامبر صادر شده است برخی از صحابه گویا با پیامبر جنگیده اند. پیامبر (ص) فرمود: جنگ با علی (ع) و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه جنگ با من است. نظر النبي صلى الله عليه وسلم إلى علي والحسن والحسين وفاطمة، فقال: «أنا حرب لمن حاربتم، وسلم لمن سالمتم»/ سنن ترمذی، ج6، ص182، ح3870/ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص161، ح4714 مسند احمد نیز این روایات را با اختلاف جزئی چنین روایت کرده است: «أنا حرب لمن حاربكم، وسلم لمن سالمكم» (مسند أحمد بن حنبل، ج15، ص436). با توجه به این روایت وقتی به تاریخ مراجعه می شود، مشاهده می کنیم که برخی از صحابه در مقابل حضرت علی ایستادند و با حضرت علی جنگیدند. تعدادی از صحابه برجسته و بزرگ در جنگ جمل و صفین در مقابل حضرت علی ایستادند. بنابراین به تصریح پیامبر گویی با پیامبر جنگیده اند. با این اوصاف چگونه می توان همه صحابه را عادل و با تقوا دانست در حالی که برخی به جنگ با پیامبر (صلی الله علیه و آله) رفتند!؟ @ostadtohidi
از فاطمه به سوی رقیه زدم گریز .. پهلو شکسته را چه کسی میبرد کنیز..؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ آیا نداشتن مو در قسمت جلوی سر در مردان علامت خوبی و لطف خداوند است؟! در برخی از منابع حدیثی سخنی از امام علی(ع) چنین نقل شده است: «أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً رَمَاهُ بِالصَّلَعِ فَتَحَاتُّ الشَّعْرُ عَنْ رَأْسِهِ وَ هَا أَنَا ذَا»؛[1] هنگامی که خداوند خیر بنده‌ای را بخواهد، او را اصلع[2] می‌کند، پس موهاى جلو سرش می‌ریزد و من نیز این‌گونه هستم.[3] آنچه در مورد روایت بالا می‌توان گفت این است که: این روایت اگرچه در کتاب معتبری نقل شده، اما سندش به دلیل متصل نبودن ضعیف بوده و نمی‌توان آن‌را از احادیثی برشمرد که در دانش روایت‌شناسی به عنوان حدیثی صحیح و یا موثق ارزیابی می‌شوند. صرف نظر از وضعیت سند، محتوا و معنای ظاهری آن به عنوان یک قانون کلی قابل پذیرش نیست؛ چون لازمه‌اش آن خواهد بود که خداوند نسبت به پیامبر اسلام(ص) اراده‌ی خیر نکرده باشد؛ زیرا آن‌حضرت اصلع نبوده و هیچ بخش از موهای مبارکشان دچار ریزش نشده بود! مگر آن‌که بگوییم اثبات شیء نفی ماعدا نکرده و ریختن موی سر، تنها یکی از آثار خیر است. با توجه به نکته موجود در بند قبل، این روایت را می‌توان این‌گونه توجیه کرد تا قابل پذیرش باشد. به این معنا که هرچه برای مؤمن پیش آید و لو قطعه قطعه شدن با قیچی،[4] نشان از خیری است که خداوند برای او در نظر گرفته است. آن‌گونه که رسول خدا(ص) فرمود: «عَجَباً لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ کُلَّهُ لَهُ خَیْرٌ وَ لَیْسَ ذَلِکَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَکَرَ فَکَانَ خَیْراً لَهُ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَکَانَ خَیْراً لَه‏»؛[5] کار مؤمن شگفت‌انگیز است؛ زیرا هرچه برایش رخ دهد، خیری در آن نهفته است و این ویژگی، تنها برای افراد باایمان است، اگر راحتى و خوشى به او برسد، او شکرگزار بوده و همین برایش خیر است، و اگر با سختى و دشواری روبرو شد، اهل تحمل و صبر است که در آن نیز خیری نهفته است.‏ چنان‌که بسیاری از پیامبران الهی بیشترین بلاها و مصیبت‌ها را دیدند و در عین حال نه تنها لب به شکوه نگشودند، بلکه خدا را شاکر بودند. بر این اساس، از دست‌دادن موی سر را تنها از این دیدگاه می‌توان خیر دانست که مشکلی برای فرد به وجود آمده و او لب به شکوه نگشوده و از این رو مستحق پاداش خواهد بود. شاید امام(ع) این سخن را برای افرادی که از این مشکل رنج می‌بردند بیان فرمود و به عنوان شاهد، موی سر خویش را نیز به عنوان مثال به آنان نشان داد. البته این احتمال نیز مطرح است که شاید اصلع بودن در فرهنگ عرب آن‌روز یک صفت خوب تلقی می‌شد، نه عیب.  در لسان العرب آمده است، در میان مردم عرب، اصلع بودن خوب بود و آن‌را دوست می‌داشتند و به فال نیک می‌گرفتند: «و العرب تحبُّ النزَع و تَتَیَمَّنُ بالأَنْزع».[6] و یا آن‌که افرادی که موی جلوی سرشان می‌ریزد، معمولا خوش‌برخوردتر و اجتماعی‌ترند؛ از همین‌رو به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابند.(این باور امروزه نیز – حتی در مجامع علمی - مورد گفت‌وگو است).  و شاید روایت «لَا تَجِدُ فِی أَرْبَعِینَ أَصْلَعَ رَجُلَ سَوْء »؛[7] نیز ناظر به همین معنا باشد که در چهل مرد اصلع، شخص بد (و یا بدرفتاری) نمی‌‏یابى.   [1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 159، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش. [2]. واژه «اصلع» به معنای رفتن موی جلوی سر تا وسط و یا آخر سر را می‌گویند. ر.ک: فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 8، ص 204، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق. [3]. «قد و چهره امام علی(ع)»، 53719؛ «نورانی بودن چهره پیامبر(ص) و امام علی(ع)»، 102095. [4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 69، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ یَوْماً مَا عَجِبْتُ مِنْ شَیْ‏ءٍ کَعَجَبِی مِنَ الْمُؤْمِنِ إِنَّهُ إِنْ قُرِّضَ جَسَدُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا بِالْمَقَارِیضِ کَانَ خَیْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَکَ مَا بَیْنَ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا کَانَ خَیْراً لَهُ وَ کُلُّ مَا یَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ فَهُوَ خَیْر...». [5]. شهید ثانى، زین الدین بن على، مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد، ص 45، قم، بصیرتی، چاپ اول، بی‌تا. [6]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 8، ص 352، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [7]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 45، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ امام علی بن موسی (امام هشتم)، صحیفة الإمام الرضا ع، محقق، مصحح، نجف، محمد مهدی،‏ ص 83، مشهد، کنگره جهانی امام رضا ع، چاپ اول، 1406ق.
امام سجاد علیه‌السلام: هرکس مردم را عیب جويی کند و عیوب آنها را بازگو کرده و سرزنش کند. دیگـــران اورا به آنچـــه در او نیســــت متهم می‌کنند.
✍ شيعه ناسزاگفتن به بزرگان اصحاب به خصوص خلفاي راشدين ابوبكر و عمر و عثمان را عبادت مي‌داند و با اين كار به خدا تقرب مي‌جويند در حالي‌كه هيچ سنّي به كسي از اهل بيت ناسزا نمي‌گويد! بلكه اهل سنت با دوست داشتن اهل بيت به خدا تقرب مي‌جويند و شيعه اين واقعيت را نمي‌تواند انكار نمايند. ؟ خداوند در سوره شوري آيه ۲۰ مي‌فرمايد قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ...: اي پيامبر: بگو من از شما پاداشي نمي‌خواهم غير از مودت و دوست داشتن اهل بيتم. در صفحه ۷۴ كتاب «لماذا اخترت مذهب الشيعه» مي‌نويسد: «فقد اتفق المفسرون من الشيعه جميعاً علي نزول هذه الايه الكريمه خاصهً في اهل البيت علي و فاطمه و الحسن و الحسين: و هكذا جاء في تفاسير السنة و الجماعة و صحاحهم و مسانيدهم...: در صفحه ۷۴ كتاب «چرا مذهب شيعه را اختيار كردم» مي‌گويد: تحقيقاً مفسرين شيعه اتفاق دارند كه اين آيه مخصوص اهل بيت بوده و در شأن آن‌ها نازل شده است كه عبارتند از علي و فاطمه و حسن و حسين -علیهم السلام- و همچنين در تفاسير و اسناد اهل سنت هم اين معنا آمده است». محبت نسبت به نزديكان پيامبر -ص- وظيفه‌اي است كه خداوند به عنوان اجر رسالت قرار داده است و آن هم به نفع مسلمانان مي‌باشد؛ زيرا قرآن در آيه ۴۷ سوره سباء مي‌فرمايد قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ...: بگو هر پاداشی كه از شما خواسته‌ام پس آن هم به نفع شماست؛ پاداشم فقط بر خداست... . بنابراين وظيفه هر مسلمان، همان‌طور كه نماز مي‌خواند يا روزه مي‌گيرد محبت به اهل بيت است شايد از همين سبب باشد كه ابوبكر همان‌طور كه از تاريخ طبري ذكر كرديم در آخر عمر خود گفت از كارهايي كه دوست داشتم انجام نمي‌دادم كشف بيت فاطمه بود. اما سخن اين‌جا است كه معاويه از زمان حكومت خود برخلاف عهدنامه با حسن‌بن‌علي -علیهماالسلام- در تمام خطبه‌هاي نماز جمعه دستور لعن علي‌بن‌ابي‌طالب -سلام الله علیه- را صادر كرد و اين رسم تا زمان عمربن‌عبدالعزيز ادامه داشت. و يزيد، حسين‌بن‌علي -علیهماالسلام- را با ياران او كه اولاد نبي اكرم -ص- بودند به قتل رساند و بعضي از صحابه با علي -ع- به دشمني برخاستند و با او جنگيدند اين چه محبتي است! و آيا كساني كه امروز مدعي محبت به اهل بيت -ع- مي‌باشند چگونه مي‌شود هم عاشق و محب اهل بيت بود و هم دشمنان اهل بيت را دوست داشت چه خوب قرآن در آيه ۴ سوره احزاب مي‌فرمايد: مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ...: خداوند براي هيچ مردي در درونش دو دل ننهاده است... . دلي كه عشق خدا و رسول و اهل بيت دارد خواه ناخواه و ضرورتاً نسبت به دشمنان آن‌ها دشمني دارد و آن‌ها را لعن مي‌كند. اما همان‌طور كه قبلا هم گفتيم شيعيان صحابه را محترم شمرده و ابوبكر و عمر و عثمان را مسلمان مي‌دانند و هر كسي را كه كافر يا مشرك يا منافق باشد يا به محمد و آل محمد ظلم كرده باشد لعن مي‌نمايد. خداوند در قرآن كريم سوره هود، آيه ۱۸ مي‌فرمايد: ألا لعنه‌الله علي‌الظالمين: هان لعنت خدا بر ظالمان باد و در آيه ۵۷ سوره احزاب مي‌فرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا: بي‌گمان كساني كه خدا و پيامبر او را آزار مي‌دهند خدا آن‌ها را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابي خفت‌بار آماده كرده است. بنابراين وقتي شيعيان به ظالمين حقوق اهل بيت لعن مي‌فرستند در حقيقت عمل‌شان مطابق عمل خداوند و رسولش مي‌باشد. اما ناسزاگفتن صحيح نيست و همه علماي شيعه آن را از گناهان كبيره شمرده‌اند. برگرفته از کتاب نقد و بررسی شبهات وهابیت آل سعود حامد وفسی
امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام: بالتَّوَدُّدِ تَتَأَكَّدُ المَحَبَّةُ. با اظهار دوستی، محبت استوار می‌گردد. غررالحكم، ح 4341.
❓آیا به بهانه آزادی می توان جلوی آزادی دیگران را گرفت؟ 🤷‍♀میگن خانم ها باید آزاد باشن هر پوششی داشته باشن آقایون نباید نگاه کنن یا تحریک بشن یعنی نمی فهمن که خلقت زن و مرد متفاوت و براساس همین تفاوتهاست که زن و مرد به هم گرایش دارن و اگر آقایون به خانم ها نگاه جنسیتی نداشته باشن ازدواج و بقای نسل بی معنا میشه 🔁اگر ما طرفدار آزادی هستیم باید آزادی رو برای همه تعریف کنیم چه زن چه مرد،پس مردها هم آزاد هستن وقتی یه خانم با پوشش تحریک کننده دیدن بهش متلک بندازن یا مورد آزار قرارش بدن؟! 🌀ممکنه یه نفر آزادی رو در این ببینه که بزنه توی گوش شما چون اختیار دستش با خودشه یا هر کار دیگه ای که از نظر شما ناخوشایند ولی از نظر خودش خوب و پسندیدس ✅پس آزادی تا جایی خوبه که آزادی ما به کسی آسیب نزنه، توی مسئله حجاب هم دقیقا همین حکم برقرار؛ وقتی بی حجابی من باعث به گناه افتادن پسران مجرد یا فروپاشی زندگی مردان متاهل بشه باید این آزادی محدود شه 🔺این نسخه آزادی و برابری زنان با مردان رو کشورهای غربی برای ما پیچیدن و خودشون هم بهش عمل کردن ولی نتیجه ش چی شد؟ نتیجه اینکه در اثر بی حجابی زنان غربی، روز به روز بر تعداد موارد آزار و تجاوز جنسی افزوده شد که مجبور شدن برای حل این مشکل جریمه نقدی تعیین کنن؛ به نظرتون اون مردهایی که پولدار باشن نمی تونن به راحتی جریمه نقدی رو بپردازن و همچنان کار خودشون رو انجام بدن؟
امام حسن عسکری علیه‌السلام: أَلْمُؤْمِنُ بَرَكَةٌ عَلَي الْمُؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَي الْكافِرِ؛ مؤمن براي مؤمن برکت و بر كافر، اتمام حجّت است. 📚 تحف العقول، ص۴۸۹
✍ حکم نگاه بدون قصد لذت به خانم های بی حجاب و بی پروا چیست؟ ✍🏻 پاسخ: ⬅️ آیت الله خامنه ای: به طور کلی نگاه به زنان نامحرم، جايز نيست؛ مگر به صورت و دست‌ها تا مچ در صورتى كه زينت و آرايش نشده باشد، و نگاه به آن هم با قصد لذّت و ريبه صورت نگيرد. اگر از زنانی باشند که مقید به حجاب شرعی نیستند و نهی از منکر در آنها اثری ندارد، نگاه به مواضعی که رعایت حجاب نکرده اند، بنابراحتیاط واجب جایز نیست. ⬅️آیت الله مکارم: چنانچه به نهي از منکر ديگران توجه نمي کنند با دو شرط مي توان به آنها نگاه کرد: نخست اين که به قصد لذّت نباشد و ديگر اينکه خوف وقوع در گناه نرود؛ ولي به هر حال نگاه نکردن جز در موارد ضرورت اولي است. ⬅️آیت الله سیستانی : نگاه کردن بدون شهوت و بیم افتادن به گناه حرام نیست. استفتا از سایت مراجع عظام
مولا علی عليه السلام: جودَةُ الكَلامِ فِي الاِختِصارِ. زیبایی کلام در کوتاهی آن است. مواعظ العددیه، ص55.
✍ چرا به امام حسن مجتبي (عليه السلام )، كريم اهل بيت گفته مي شود؟ امام حسن مجتبي عليه السلام نسبت به دردمندان و تيره بختان جامعه قلبي رئوف داشتند و با خرابه ‌نشينان دردمند و اقشار مستضعف و كم ‌درآمد همراه و همنشين مي‌ شدند و دردِ دلِ آن‌ ها را با جان و دل مي ‌شنيدند و به آن ترتيب اثر مي‌ دادند، و در اين حركت انسان ‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. همچنين هيچ ‌گاه هر ضعيف، ناتوان و درمانده، نااميد از درب خانه آن حضرت برنمي‌ گشت، حتّي خود ايشان به سراغ فقرا مي‌ رفتند و آن‌ ها را به منزل دعوت مي‌ كردند و به آن‌ ها غذا و لباس مي‌ دادند. امام حسن ـ عليه السّلام ـ تمام توان خويش را در راه انجام امور نيك و خداپسندانه به كار مي‌ گرفت و اموال فراواني در راه خدا مي‌ بخشيد، مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگاني پر افتخار ايشان، بخشش‌ هاي بي‌ سابقه و انفاق‌ هاي بسيار بزرگ و بي‌ نظيري ثبت كرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارايي خود را در راه خدا خرج كردند و سه بار نيز ثروت خود را به دو نيم كردند و نصف آن را براي خود و نصف ديگر را در راه خدا به فقرا بخشيدند؛ از اين رو ايشان را كريم اهل بيت عليهم السلام مي نامند. حقايق پنهان،ص ٢٦٨ منتهي الآمال، ج ١،
امام علی علیه السلام آدم بخیل، خزانه دار وارثان خود است. (غررالحکم، ح 464)
🔰 چرا آخرین امام حاضر(امام حسن عسکری) میعادگاه اربعین را تعیین کرد؟ 🔸امام حسن عسکری(علیه السلام) در حدیثی شریف؛ زیارت اربعین را به‌گونه‌ای اعلام فرموده‌اند که در کنار نماز نافلۀ روزانه خواندن و انگشتر به دست کردن، سر به خاک گذاشتن، و بلند گفتن بسم‌الله الرحمن الرحیم، بیان شده است. 🔸ایشان یک قرارگاه و میعادگاه را برای مؤمنین تعیین می‌کنند؛ و بعد، دوران غیبت آغاز می‌شود. گویا از این میعادگاه و این زمان و مکان زیارت، یک کار بزرگ برمی‌آید. 🔸عظمت اربعین بیشتر برای وفاداری به امام حسین (علیه السلام) است نه عزاداری. نهضت اربعین می‌خواهد پیوند میان کربلا و ظهور را برقرار کند. 🔸احتمال دارد اربعین امتحانی بی سروصدا، اما مهم برای یاری، ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) باشد. اگرچه شرکت در مراسم اربعین واجب نیست، اما فردای پس از ظهور شاید از آن‌هایی که در این مراسم شرکت نکردند سوال کنند که چرا امام زمان (ع)شان را تنها گذاشتند. متن کامل را در اینجا بخوانید: 📎http://arbaeen.ir/?p=16593
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | دل تنگم آه ای سامرا 🎙 با نوای: 🔰 با زیر نویس عربی 🏴 ویژه شهادت (علیه السلام)
✍ عسکری یا عسگری ؟ بسیاری از مردم در نگارش صحیح عسگری یا عسکری به اشتباه عمل می کنند. در حالی که آنچه مهم است برداشت‌های غلط معنایی از این دو عبارت است که دستمایه دشمنان دین و امامت امام عصر علیه‌السلام قرار گرفته و بدین‌وسیله این غلط اصطلاحی و لغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است. شنیده می‌شود که گفته‌اند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی علیه‌السلام را به این لفظ لقب داده‌اند و عسکر محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیه‌السلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیه‌السلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیه‌السلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیه‌السلام است و آنها را عسکریین گفته‌اند. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم می‌بود و از نعمت فرزند محروم تلقی می‌شد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است. عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف). در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند. این شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث شدند که عده قلیلی از مسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و او مهدی موعود (عج) است ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری می‌زیسته، می‌نویسد: این جمعیت کمی که بر این عقیده پا بر جا ماندند همان‌هایی هستند که علی بن ابیطالب درباره‌شان می‌فرماید: در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید. شایسته است مردم و رسانه‌ها کمر همت ببندند و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنند.
امام صادق علیه السلام : شايسته نيست كه زن مسلمان، آنگاه كه از خانه خويش بيرون مى رود، لباس خود را وسيله ديگران نمايد. كافی ج 5، ص 519
✍ آیا گفتن الصلوه خیر من النوم بدعت است ؟ وحدثنی عن مالک أنه بلغه أن المؤذن جاء إلى عمر بن الخطاب یؤذنه لصلاة الصبح فوجده نائما فقال الصلاة خیر من النوم فأمره عمر أن یجعلها فی نداء الصبح.     مالک ، امام مالکی ها روایت کرد : روزی موذن برای صدا زدن عمر به نزد عمر آمد و دید عمر در خواب است . در آن هنگام گفت : الصلاة خیر من النوم( نماز بهتر از خواب است) ؛ بعد از آن قضیه عمر دستور داد آن جمله یعنی الصلاة خیر من النوم را در اذان داخل کنند و به کار ببرند.  موطأ الإمام مالک ج 1، ص 72، اسم المؤلف:  مالک بن أنس أبو عبدالله الأصبحی الوفاة: 179 ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی ، مصر ، تحقیق : محمد فؤاد عبد الباقی.   طبق اعتراف علمای اهل سنت جمله الصلاه خیر من النوم در زمان عمر ابداع شده است هم‌چنان که شوکانی گوید: وَذَهَبَتْ الْعِتْرَةُ وَالشَّافِعِیُّ فِی أَحَدِ قَوْلَیْهِ إلَى أَنَّ التَّثْوِیبَ بِدْعَةٌ، قَالَ فِی الْبَحْرِ: أَحْدَثَهُ عُمَرُ، فَقَالَ ابْنُهُ: هَذِهِ بِدْعَةٌ وَعَنْ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) حِینَ سَمِعَهُ: لَا تَزِیدُوا فِی الْأَذَانِ مَا لَیْسَ مِنْهُ.  نیل الأوطار، ج 2،ص46،المؤلف: محمد بن علی بن محمد بن عبد الله الشوکانی الیمنی (المتوفى: 1250هـ)،تحقیق: عصام الدین الصبابطی،الناشر: دار الحدیث، مصر،الطبعة: الأولى، 1413هـ - 1993م)  اعراض مولا علی (ع) از صلاه خیر من النوم  شوکانى از علماى اهل سنّت در کتاب نیل الاوطار مى‌گوید:  وَعَنْ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) حِینَ سَمِعَهُ : لَا تَزِیدُوا فِی الْأَذَانِ مَا لَیْسَ مِنْهُ.  هنگامى که حضرت على(ع) تثویب در اذان یعنی الصلاة خیر من النوم را شنید فرمود : چیزى که جزو اذان نیست به آن اضافه نکنید.  نیل الاوطار، ج2، ص38   شوکانى مى‏گوید : لَو کانَ لما انکره عَلِیّ وابنُ عُمَر وَطاوس ‏ یعنى اگر جزو اذان بود ،هرگز حضرت على ( ع ) و عبداللّه بن عمر و طاووس به آن اعتراض نمى‏کردند.  نیل الأوطار ، ج2 ، ص38. 
یَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِكَ الَّذِی لَمْ یَأْتِكَ عَلَی یَوْمِكَ الَّذِی قَدْ أَتَاكَ فَإِنَّهُ إِنْ یَكُ مِنْ عُمُرِكَ یَأْتِ اللَّهُ فِیهِ بِرِزْقِكَ . ای فرزند آدم ! اندوه روز نیامده را بر اِمروزت میفزا ، زیرا اگر روزِ نرسیده، از عمر تو باشد خدا روزی تو را خواهد رساند.
روزه مستحبی زن بدون اذن شوهر
✍ کمک مالی به معتاد برای ممانعت از آزار رساندن او به خانواده‌اش چه حکمی دارد؟ مصرف مواد مخدّر در غیر موارد درمان جایز نیست؛[1] لذا صدقه و کمک به فرد معتاد نیز جایز نخواهد بود، مگر این‌که - مانند فرض سؤال - ضرورتی پیدا شود که تنها راه رفع آن، کمک مالی به فرد معتاد باشد. با این حال، برخی از فقها،[2] حتی در فرض سؤال نیز کمک مالی به فرد معتاد جهت تهیه مواد مخدر را جایز نمی‌دانند. ضمائم: پاسخ دفاتر مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[3] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): اگر ضرورت نجات خانواده‌اش آن را اقتضا کند، و راهی حتی گزارش به مسؤولین برای نجات خانواده وجود ندارد، به مقدار ضرورت اشکال ندارد. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): جایز نیست. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): اگر کمک به او موجب جری شدن او در جهت اعتیاد و خرید مواد مخدر شود، باید اجتناب شود. حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی (مد ظله العالی): اگر تشخیص ضرورت داده شود و بدانید آزار زیاد می‌رساند و کمک شما موجب آرامش زن و فرزندان او خواهد شد از صدقات می‌توان به او کمک نمود. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): اگر به حد ضرورت برسد و راه دیگری برای رفع اذیت و آزار او نباشد اشکالی ندارد، ولی وظیفه اولیه کمک کردن به معتاد جهت ترک اعتیاد است.   [1]. ر. ک:  نمایه 15726 (حکم مصرف تریاک). [2]. آیت الله سیستانی. [3]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، صافی گلپایگانی، علوی گرگانی و مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
امام على عليه السلام: با عقل ها، قله های دانش فتح می شود بِالعُقولِ تُنالُ ذُروَةُ العُلومِ غررالحكم، حدیث 4275
✍ چرا به حضرت معصومه(سلام الله علیها) کریمه اهل بیت می گویند؟ در کتاب «فروغی از کوثر» ذیل عنوان «کریمه اهل بیت» آمده است که اولیای الهی منشأ کرامات و عنایاتی بوده‌اند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگی آنهاست، از دیرزمان، آستان قدس فاطمی منشأ هزاران کرامت و عنایت ربانی بوده است... (۱) اما به نظر می‌رسد، شهرت این لقب برای حضرت معصومه(س) به واسطه رویای صادقه‌ای است که از مرحوم آیت‌الله سیدمحمود مرعشی نجفی(ره) نقل شده است. داستان به این صورت است که مرحوم سیدمحمود مرعشی نجفی متوفای ۱۳۲۸ هجری قمری بسیار علاقه‌مند بود که به هر طریقی شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهر(س) را به دست آورد، برای این مقصود، ختم مجربی انتخاب کرده، چهل شب به آن مداومت کرد تا شاید خداوند به طریقی او را از محل قبر شریف حضرت زهرا(س) آگاه فرماید، شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان استراحت کرد. در عالم رویا به محضر مقدس حضرت باقر(ع) یا حضرت صادق(ع) مشرف شد. (۲) امام(ع) به ایشان فرمود: «علیک بکریمهًْ اهل‌البیت»؛ به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان به تصور اینکه منظور امام(ع) از «کریمه اهل بیت» حضرت زهرا(س) است، عرضه داشت: بلی قربانت گردم، من نیز این ختم را برای همین گرفتم که محل قبر شریف آن حضرت را به صورت دقیق‌تر بدانم و به زیارتش مشرف شوم. امام(ع) فرمودند. منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است، مرحوم آیت‌الله سیدمحمود مرعشی نجفی هنگامی که از خواب برخاست تصمیم گرفت که رخت سفر ببندد و به قصد زیارت حضرت معصومه(س) رهسپار ایران شود.(۳) پی نوشتها: ۱- محمدبیگی، الیاس، فروغی از کوثر، قم، انتشارات زائر، چاپ دوم، ۱۳۷۹، ص ۴۳. ۲و ۳- مولف می‌نویسد: این تردید از مرعشی نجفی است مراجعه شود به مهدی‌پور، علی‌اکبر، کریمه اهل بیت، قم، نشر حاذق، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۴۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا