الهــی . . .
إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ
أَعْلَمْتُ أَهلَهــَا أَنِّی أُحِبُّڪَ
خدایا
اگر در آتشم افڪنی
بہ دوزخيان خواهم گفت :
ڪہ تو را دوست دارم
#فرازی_از_مناجات_شعبانیہ
#التماس_دعا
@safiran_shohadaa
#ارسالی_از_خواهر_گرامی_شهید_مسیب_زاده_به_کانال_سفیران_شهدا
#خاطره
#مرتضی_مسيب_زاده 🌷
جنود عشق
.هر بار که حرف از ماموریت رفتن می زد تنمون می لرزید.
خودش انکار میکرد، اما میدونستیم ماموریت های طولانی یعنی #سوریه...
هر کسی با استدلالهای خودش سعی میکرد منصرفش کنه...
که #آقا_مرتضی
شما چندین بار رفتی و دِینٍت رو
ادا کردی، دخترت کوچیکه بعد رفتنت بی قراری میکنه بمون بالا سر خانواده ات... با اینکه عشقش به نازنین زهرا ناتمام بود ،با تعصب و غیرت می گفت:
ما یه تعهد اخلاقی به ناموس مسلمین جهان داریم که نمی تونیم، ازش عقب بکشیم...
هر دفعه که به سوریه میرم و وضعیت آوارگی و بیچارگی زن و بچه های اونجا رو میبینم،
و اینکه، چشم امیدشون فقط به ماست.. نمیتونم طاقت بیارم که، دیگه نرم..
#شهید_مدافع_حرم_حاج_مرتضی_مسیب_زاده
@safiran_shohadaa
شهیدی که از بی کسی برای آب نامه می نوشت
🌹شهید «یوسف قربانی» در خانوادهای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد. در سن شش سالگی مادر یوسف در اثر حادثهای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنجهایشان تنها گذاشت.بعد همراه برادرش به تهران رفت. با پیروزی انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت.در همین سالها برادر یوسف در حادثهای درگذشت.
همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد، برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز...یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، داخل آب ریخت.چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم. کسی را ندارم که!!!
او سرانجام در عملیات کربلای پنج، در شلمچه به شهادت رسید. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عجالله.
@safiran_shohadaa
بنازمماهشعبانراكهباشادیقرینباشد
دراومیلادعباسوحسینوساجدینباشد
شعفدرنیمهشعبانبهقلبعاشقانباشد
جهاندرانتظارمهدیصاحبزمانباشد...
#اللهمعجلالولیکالفرج
@safiran_shohadaa
🏖هر پادشاهی ابتدا یک نوزاد بوده...
هر ساختمانی ابتدا فقط یک طرح روی کاغذ بوده...
مهم نیست امروز کجایی...!؟
مهم اینه که فردا کجا خواهی بود...!؟
هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد
که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
زمین خوردی!؟
عیبی ندارد...برخیز...!!!
نگذار زمین به جاذبه اش ببالد...
سر به دو زانوی غم فرو مبر،
سرت را بالا بگیر...
قدرت دستانی که به سویت دراز شده از یاد برده ای!!؟؟
کوله بارت ریخت!؟
عیبی ندارد...
سبک باشی راحت تر اوج میگیری...
زندگی عالیست پس عاشق زندگیت باش
با یاد خدا بهترین هارا رقم بزن
https://t.me/joinchat/AAAAAELMfqvOT0xXy2xMfA
🔸از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولی فقیه، خصوصاً این حکیم، #مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت، خامنه ای عزیز را جان خودبدانید. حرمت او را حرمت مقدسات بدانید.
#مکتب_حاج_قاسم
@safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@safiran_shohadaa
#رهبر_جهان_اسلام_آسید_علی_خامنه_ای
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بمناسبت روز یونان
رهبر انقلاب:
▪️یک نفری برای من نقل میکرد، میگفت رفته بودیم #یونان؛ ما را به مراکز گردشگری گوناگون میبردند و آنها را به ما نشان میدادند؛ از جمله به نقطهای بردند، گفتند اینجا همانجائی است که سپاهیان ایرانی آمدند اینجا، از ما شکست خوردند.
▪️مردم را به یک بیابان خالی میبرند و نشان میدهند که اینجا آنجائی است که ایرانیها در آن دوره لشکرکشی کردند و در اینجا شکست خوردند. یک فضای خالی را نشان میدهند، یک مدعای تاریخی را با یک فضای خالی اثبات میکنند.
▪️خوب، اینجا نزدیکی کازرون -آنطوری که شنیدم- مجسمهی والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلی خوب، اینجا را بروید نشان بدهید؛ این به آن در! ۱۳۸۷/۲/۱۸
📆 ۶ فروردین، روز ملی یونان
@safiran_shohadaa
4_6046547752077231351.mp3
8.58M
اینم برای شب زیارتی ارباب دلامون کربلایی بشه
الهی همتون تندرست باشید قدم قدم راهی کربلا باشید.
@safiran_shohadaa
شهادت چیست؟
شهادت شهد شیرین رضای حق است.
شهادت عبارت تمام و کمال اعتماد و اعتقاد به خداست.
شهادت تکامل وجودی روح پرخروش و جوشش، ولی در عین حال مطمئن و آرام شهید است.
شهادت ارث بزرگ اولیـاء خداست.
شهادت نهایت یک حماسه و ایثار است.
شهادت غایت آرزوی رزمندگان راه خداست.
شهادت فریاد رسای اسلام بر ظلم ظالمان است.
شهادت مایة عزت مسلمین است و شهید احیاء کننده این معناست.
شهادت بهای زحمات و مشقات شهید است.
شهادت قد بلند کردن، استواری و شکست ناپذیر است.
شهادت قتل در راه خداست.
شهادت مردن نیست بلکه حیاتی دوباره است.
شهادت بانک رحیل تشنگان وصل به خداست و شهید و اصل به این معناست.
شهادت بشارت نابودی ظالمان و ستمگران است.
شهادت پیام آور عزت و فتح است.
شهادت اتمام حجت با کافران و ملحدان است.
شهادت فیض عظما و فضلی از جانب خداست .
@safiran_shohadaa
4_6046503385065063930.mp3
821.6K
@safiran_shohadaa
بسم ربــــّ الشهـــ🌹ـــدا و الصدیقین
#خودمانی_با_شهدا❣
دلم #شهادت مےخواهد اما...
من چه کرده ام که مزدش شـــــهادت باشد؟😔
تمام کارهایم خالص است مثل ،،شهید سعید چشم براه،، که حضرت زهرا س بخاطر #خلوصش او را به فرزندی قبول کرد؟!!!😔
نمازهایم را مانند شهــــــدا عاشقانه مےخوانم؟
#نماز_شبم ترک نمےشود؟؟؟😭
اخلاق خوبی دارم؟؟؟!!!!😔
نه....
شهــــــادت، از آنِ خود ساخته هاست نه من که امروز صبح تصمیم مےگیرم خوب باشم و تا ظهر یادم رفته است...😔
شهــــــادت ، خوبانِ امتــــ پیامبر ص را گلچین مےکند نه گناهکاری چون من را....😔
آخر من کجا و شهادت در راه خدا کجا؟؟؟😔
ولی چه کنم؟
فکــــر شهــــــادت لحظه ای مرا ترکــــ نمےکند😔
یاد شهـــ🌹ـــدا هر لحظه با من است!!!
حتی زمانی که بین دو راهیِ دل و دین، با هوای نفس و شیطان دست و پنجه نرمـ مےکنم
و گــــاھ شکستـــ مےخورمـ ...😔
خدایا!
مگـــر نفرمودی از رحمتتـــــ ناامید نشویم؟؟؟😔
مگـــر نفرمودی همه گناهان را مےبخشی جز یاس از رحمتتــــ را؟؟؟❣
من هر چند اگـــر شهید شوم، آبروی شهید و شهادت را مےبرم ولی تــــو مےتوانی مرا پاک کنی
و
پاکـــــ بپذیری😔
خدایا مرا پاکیزه بپذیر
خدایا!!!
حرفتـــ دو تا شدنی نیست
به امید رحمتتــــ آمده ام😭
شب زیارتی ارباب التماس دعای شهادت
@safiran_shohadaa
4_5994402751704990368.mp3
1.78M
💜💚💛❤️💙
💜🍃دعای عهد با امام زمان عج
❤️🍃التماس دعا
💜💚💛❤️💜
5c000629a03ee2377da19208_8691079162534585093.mp3
25.23M
🌹باز صبح جمعه ای دیگر و دعای ندبه...
🌹با صدای آسمانی و زیبای استاد فرهمند...
🌹التماس دعای فرج...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغض رهبر انقلاب در زمزمه عرفانی مناجات شعبانیه:
«إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَهٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ فَقُلْتَ (فَفَعَلْتَ) مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ خدايا! گويي من با همه هستي ام در برابرت ايستاده ام، درحالي كه حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سايه افكنده است، و آنچه را تو شايسته آني بر من جاري كرده اي و مرا با عفوت پوشانده اي
@safiran_shohadaa
❤️بســم ربــِ الشھـــدا❤️
فرمــودن:
این قلم و صــدایی کـه پخــش میـشود خیلی زیباست ...
متن ها را چه کسی مینویسد؟؟
همــه سکــوت کـردن...
آقا چندباری سوال کردن کسی جـواب نـداد!
آخــه #آقا_سید به همـــه ی دوستـاش سفـارش کرده بـود:
نگـید کاره منـه !
همشــون همینطـور بـودن...
پلاک میکندن کـه گمنــام بمـونن...
کار خیــر رو پنهانی انجام میدادن کـه کسی نبینه...
فــرق ما با امثال آوینی اینـه که اونا میخواستـن پیش خــدا دیـده بشـن و ما میخوایم پیش مردم دیده بشیـم...
اونا از شـهرت فرار میکردن و ما #درپیِ شهرتیـم...
تو کانال هامون بینِ نویسندگـانِ رمان ها سرِ نامِ نویسنده دعـواست!
رو عکسامــون هزارتا لوگو طراحی میکنیم تا بفهمـن عکـاس ما بودیم!
تا پیج میزنـیم اولـش مینویسیم!
#کپی_با_ذکر_منبع که مبادا نامِ نویسنده گُم بشه !
دومـاه میریم راهیان و یه ذره کار انجام میدیم سریع تو بیو مینویسیم!
خادم الشهدا !
دوجز قرآن حفظ میکنیم تو بیو مینویسیم حافظ قرآن !
ده روز خادم هیئت میشیم ، با پَر عکـس میگیریم میذاریـم رو پروفایلمـون!
و امــا امان از فضـای حقیقی....
پ.ن
آوینی "آوینی" بـود و دَم نــزد...
سید شهیدان اهل قلم کـم شخصـی نیست...
کــاش لااقل آوینـــی بـودیم و ادعا داشتیــم...
یاد کلام #شهید_ابراهیم_هادی و شهید حسین خرازی افتادم ؛
اگــر کار بـرای خداست جــار زدن بــرای چــه .....؟؟
🌹
دوماه بود که محمود به سوریه رفته بود و دیگه تقریبا نزدیک میشدیم به روزهای برگشتنش اما بطور قطع مشخص نبود چه روزی برمیگرده .
خیلی دلم میخواست برای تحویل سال محمود ایران باشه اما ظاهراً قسمت نبود.
چند روز اول عید خیلی چشم براهش بودیم تا اینکه روز ششم فروردین انتظار به سر رسید و محمود عزیز ما به ایران برگشت.(عکس مربوط به همان روز)
اول به دیدار پدر و مادر و مادر همسرش رفت بعد هم به منزل خواهر ها و برادر .
وقتی به منزل ما رسید از دیدن چهری زیبای محمود قند تو دلم آب شد.
واااای خدا !
چقدر منتظر این لحظه بودم . بغلش کردم و بی اختیار اشک میریختم .
خداروشکر کردم محمود عزیزم سالم برگشته.
بعد از اینکه کلی خوش و بش کردیم بهش گفتم :
محمود جان!
دیگه حق نداری بری. نمیدونی با رفتنت به ما چی میگذره.خسته شدیم.
همسرم رو به محمود کرد و با خنده گفت :
اگر اینبار خواستی بری ، خواهرت رو هم با خودت ببر .
نمیدونی وقتی نیستی چقدر ناراحته و غصه میخوره.
محمود هم خندید .
وقتی خواست از خونه بیرون بره رو کرد به من و گفت: خواهر من!
بالاترین جهاد زن ، خوب شوهرداری کردن هست.
سعی کن محیط خونه رو برای همسرت و بچه ها شاد نگه داری . با گریه کردن و غصه خوردن هم همسرت رو ناراحت میکنی و هم من را.
خداوند هم راضی نیست.
آروم گفتم : چشم.
و با هم خداحافظی کردیم.
چند ماه بعد محمود عزیزما برای آخرین بار به سوریه اعزام شد و همونجا آسمونی شد.
نقل از #خواهرشهید
@safiran_shohadaa