eitaa logo
سفیران شهدا(موزه شهدای شهرستان ابهر)
447 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
23 فایل
کانال موزهٔ شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس شهرستان ابهر(شهرداری ابهر) پل ارتباطی @Khademe_shohadai
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید علی الهادی احمد حسین متولد سال ۱۹۹۹ در جبشیت(جنوب لبنان) در میان خانواده‌ای متدین و مبارز بود. او از کودکی راه و رسم جهاد و ایثار و #شهادت را آموخته بود. چنانچه در ۱۶ سالگی به عنوان مدافع حرم راهی #سوریه شد و در ۱۷ سالگی به شهادت رسید. دوستانش اذعان می‌کنند که نماز اول وقت، نافله شب و زیارت عاشورا بعد از نماز‌های یومیه، کار‌هایی بود که علی هیچ وقت ترک نمی‌کرد... محبوبیت او بین همکلاسی‌هایش به قدری بود که تلاش‌های آن‌ها برای شناساندن علی در #فضای_مجازی باعث شده تا نام و یاد این شهید بعد از دو سالی که از شهادتش می‌گذرد، همچنان در بین دوستداران #شهدا زنده و تازه باقی بماند. #شهید_علی_هادی_حسین #مدافع_حرم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ #کانال‌سفیـــران‌شهــدا @safiran_shohadaa
🔴دلنوشته دختر گرامى شهيد مدافع حرم (ابوعلى)؛ 📝بسم الله الرحمن الرحیم پدرم را می‌دانستم. او خانواده و ستون خانه‌مان بود. تا او بود غمی را در زندگی حس نمی‌کردم. او شجاع بود و با غیرت. تا آوازه مدافعان حرم به گوشش رسید خود را مشتاقانه به گردان (س) رساند. حدود دو سال با پشتکار عمه جان بود. مدتی که در منطقه بود، چشم می‌کشیدم تا او دوباره بازگردد و زندگی ما رنگ شیرینی و با معنا بودن به خود بگیرد. هر بار که مجروح برمی‌گشت خوشحال می‌شدم، چرا که می‌دانستم به این زودی‌ها از پیشمان نمی‌رود. موج‌های انفجار و دوستان عزیزش جلوی چشمان او، روحیه‌اش را ضعیف کرده بود. از آن و پرانرژی‌ام چیزی باقی نمانده بود. او سعی داشت خود را جلوی‌مان خوب جلوه دهد ولی من می‌دانستم که هیچگاه پدرم با خلق و خوی قبل از ، باز نمی‌گردد. من، علی و مادرم او را همان‌طور هم قبول داشتیم و حضور او را در خانه می‌طلبیدیم، ولی او دیگر مرد ماندن نبود و دلش را در جا گذاشته بود. امروز و فردا می‌کرد تا دوباره بازگردد. انگار نانوشته با خود و خدای خود داشت که امنیت مسلمانان آنجا را وظیفه خود می‌دانست. یک روز به او گفتم مگر ما را دوست نداری که به سوریه می‌روی؟ او به من گفت: شما را خیلی دوست دارم ولی حضرت زینب از شما بیشتر دوست دارم. در آن لحظه بود که فهمیدم هنگامی که می‌خواند و جمله () را بر زبانش جاری می‌کند، از ته دل این جمله و معنایش را به جان خریده است. که نبود سعی می‌کرد مرد خانه باشد و کارها را به تنهایی انجام می‌داد. و با سر می‌کردیم و سعی می‌کردیم طوری وانمود کنیم که در زندگی‌مان کمبودی احساس نمی‌کنیم. را سه‌تایی سپری می‌کرديم و مان را پهن می‌گذاشتیم تا پدر از منطقه بازگردد. آن موقع بود که سال نویمان تحویل می‌شد، آری همان موقعی که جسما او را در کنار خود داشتیم. حالا -سالی می‌شود که فکر می‌کنم سال‌های نو تحویل نمی‌شوند، یعنی این سال‌ها با نبود پدرم ما را تحویل نمی‌گیرند. •┈┈••✾ @safiran_shohadaa✾••┈┈•
🔰مشت های گره شده مهدی 🔸هر بار سوریه را نشان میدادند می دیدم که #مشت_هایش گره می شد و وقتی هم که می رفت میدانستم که در دل جنگ💥 هست ولی هیچ وقت از وی #نمی_پرسیدم چرا که می دانستم جوابی دریافت نمی کنم❌ 🔹مهدی بسیار به مسائل #حفاظتی دقت داشت برای همین اطلاعاتی در مورد کارش به ما نمی داد🚫 حتی زمانی که #محرم_ترک اولین شهید مدافع حرم🌷 را آوردند به ما گفت یکی از دوستانم در غرب کشور #شهید شده و میروم به استقبال وی حتی به ما نگفت که این شهید در #سوریه بوده است. 🔸مهدی یکبار تصادف⚡️ کرده بود و ردی بر روی #پایش مانده بود میگفت "مادر اینا نشونه هست، اگر یک روز #سر نداشتم از این شناساییم کنید" #شهید_مهدی_عزیزی ارسالی @safiran_shohadaa @safiran_shohadaa
🔰مشت های گره شده مهدی 🔸هر بار سوریه را نشان میدادند می دیدم که #مشت_هایش گره می شد و وقتی هم که می رفت میدانستم که در دل جنگ💥 هست ولی هیچ وقت از وی #نمی_پرسیدم چرا که می دانستم جوابی دریافت نمی کنم❌ 🔹مهدی بسیار به مسائل #حفاظتی دقت داشت برای همین اطلاعاتی در مورد کارش به ما نمی داد🚫 حتی زمانی که #محرم_ترک اولین شهید مدافع حرم🌷 را آوردند به ما گفت یکی از دوستانم در غرب کشور #شهید شده و میروم به استقبال وی حتی به ما نگفت که این شهید در #سوریه بوده است. 🔸مهدی یکبار تصادف⚡️ کرده بود و ردی بر روی #پایش مانده بود میگفت "مادر اینا نشونه هست، اگر یک روز #سر نداشتم از این شناساییم کنید" #شهید_مهدی_عزیزی #ارسالی @safiran_shohadaa @safiran_shohadaa
🌷حسین همدانی🌷 •ولادت۲۴ آذر ۱۳۲۹ آبادان  •شهادت ۱۶ مهر ۱۳۹۴ #حلب 🔹معروف به #حبیبِ_سپاه فرمانده نظامی ایرانی🇮🇷 بود، که از بنیانگذاران سپاه همدان و کردستان بشمار می‌آمد و از سال ۱۳۵۹ در جنگ💥 ایران و عراق حضور داشت. 🔸وی در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در اطراف شهر حلب در #سوریه، حین مشاوره نیروهای ارتش سوریه و به گفته برخی منابع در نبرد علیه نیروهای داعش👹 و به روایتی دیگر درحین فرار از کمین، در اثر سانحه رانندگی، کشته شد و به #شهادت رسید🌷 🔹همدانی #ارشدترین فرماندهٔ سپاه پاسداران است که تاکنون در حین جنگ داخلی سوریه درگذشته‌🕊 است. #شهید_حسین_همدانی #سالروز_شهادت 🌷 ارسالی @safiran_shohadaa
اولین قسمت از مستند #ارتش_زینب_(س)👇 ‌ ‌پیرامون زندگی شهید مدافع حرم ارتش #شهید_حاج_محسن_قوطاسلو ‌ ‌با سخنان حماسی مادر شهید و حضور گرانقدر سرکار خانم #مریم_صیاد_شیرازی فرزند گرامی #امیرسپهبد_شهید_علی_صیادشیرازی ‌ ◀◀در این قسمت به تبرک یادی کردیم از #امیرسپهبدصیادشیرازی ‌ #‌مستندی متفاوت از حماسه‌سازی‌های #شهدای_مدافع_حرم_ارتش در #سوریه ‌ #زمان: ‌شنبه ۱۳۹۸/۰۸/۱۱ ساعت ۲۱:۳۰ از #شبکه_افق و تکرار آن یکشنبه ۱۲ آبان ساعت ۹ و ۱۶ ‌ ‌ ‌جون ما باید واسه دلبر باشه ‌‌از اول قصه تا آخر باشه ‌‌چه خوبه که شهادت ما مثل ‌ ‌‌حاج محسن قوطاسلو پیش زینب (س) باشه ‌ #نوهد ‌ #کلاه_سبزها ‌ #شهدای_مدافع_حرم_ارتش ‌‌ #شهید_حاج_محسن_قوطاسلو #نشر_حداکثری #رسانه_باشید کانال سفیران شهدا @safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از شهید مدافع حرم محمد جعفر حسینی (ابوزینب) 🌹 فرمانده لشکر #فاطمیون✌️ #تل_اذان #ابوکمال #سوریه @safiran_shohadaa
● آخرین روز قبل از واقعه ... ● اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی پنج‌شنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. @safiran_shohadaa (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون) @safiran_shohadaa
🌷 جنود عشق .هر بار که حرف از ماموریت رفتن می زد تنمون می لرزید. خودش انکار میکرد، اما میدونستیم ماموریت های طولانی یعنی ... هر کسی با استدلالهای خودش سعی میکرد منصرفش کنه... که شما چندین بار رفتی و دِینٍت رو ادا کردی، دخترت کوچیکه بعد رفتنت بی قراری می‌کنه بمون بالا سر خانواده ات... با اینکه عشقش به نازنین زهرا ناتمام بود ،با تعصب و غیرت می گفت: ما یه تعهد اخلاقی به ناموس مسلمین جهان داریم که نمی تونیم، ازش عقب بکشیم... هر دفعه که به سوریه میرم و وضعیت آوارگی و بیچارگی زن و بچه های اونجا رو میبینم، و اینکه، چشم امیدشون فقط به ماست.. نمیتونم طاقت بیارم که، دیگه نرم.. @safiran_shohadaa
‍ می نویسم برای تو برای توکه بودنت را نه میبیند، نه گوش هایم می شنود، نه دستانم لمس می کند. تنها راه این است که را برایت قلم کنم و از تو بنویسم. از تبار بودی و هم نام امامت ، از همان کودکی نمک سفره خورده بودی .از بدو تولد ، از همان روزی که قرار بود نباشی تا شبی که در میان دستان نمک گیر خانه ارباب شدی. از همان روز مشخص شد. تو آمده بودی که حسینی باشی. آمدی نشان بدهی هنوز هم میشود شد. فقط مرد میدان میخواهد. این را میشد از همان روزهای ازدواجت هم فهمید. نمی دانم آن روز با چه گفتی و چه کردی که ثمره اش آغاز زندگی مشترکتان بود. زندگی که با طریق شهدا آغاز شود... سرانجامی جز هم نمیتواند داشته باشد! اصلا همسرت هم این را فهمیده بود. او هم میدانست میخواستی بروی تا برای همیشه بمانی بروی تا جاودان شوی. اصلا که رفتی ، همین دخترت؛ زهرا هم انگار فهمیده بود که بابا قرار است به مراد دل خویش برسد. دلتنگی هایش را این چنین برایت نوشت: سلام! ای پدرجان! من منم زهرایت دختر کوچک تو ای امید من و ای شادی تنهایی من یاد داری دم رفتن دامنت را گرفتم؟ و گفتم: پدر این بار نرو.. من همان روز فهمیدم طولانیست او نوشت و تو را خواند و تو هم آمدی. آن هم چه آمدنی.. چهارده خرداد ۹۲ ،با لبخندی که تا ابد به صورتت نقش بسته بود به خانه برگشتی. و اینک ما مانده ایم و تویی که تا هستی ! به مناسبت تولد تولد : ۸ مرداد ۱۳۵۵ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ @safiran_shohadaa
‍ به مجرد این که حرف به حرف نامت، ذهنم را چراغانی میکند دیگری در ذهنم متجلی میشود . در زمانی که شهر در است و دور از هر گونه هیاهو و آشوبی , فارغ از نوای شبانه آژیر های خطر، فارغ از بمب و خمپاره و تیراندازی های بیستو چهار ساعته ،آوینی دیگری میشود ، که از همان روز های آغازین نبرد به‌همراه  مستندسازان دیگر برای ثبت دقیق جنایات سلفی‌ها و تکفیری‌ها در این کشور حضور پیدا کرده بود، و مستندساز بابلسری قصه ی ما در درگیری‌های مناطق حاشیه‌ای توسط تروریست‌های تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید. قطع به یقین مسیر برای هرکسی باز نیست، خالص  و روحی بزرگ می‌خواهد. چراکه لازمه آن دست شستن از همه ی بود و نبودهای . چیزهایی که فکرت را به خود اسیر کرده و هر لحظه و ثانیه برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنی. باید گام‌نخست را در دوری از آنها برداری، تا بتوانی از دنیای پر ازهوا، هوس و خواهش‌های نفسانی دور شوی. شهید هادی باغبانی از جمله کسانی بود که نخستین گام شهادت را با حمایت از مردم سوریه برداشت. کاش برسد روزی که دنیا را از زاویه نگاه شهید باغبانی و امثال ایشان ببینیم برای خدا گام برداریم و باشیم نه آن ... و خود را از جهالتمان نجات دهیم به مناسبت سالروز شهادت @safiran_shohadaa
هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. به مناسبت سالروز تولد @safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بیشتر شهید را بشناسیم پدر شهید : 🔹فرزندم جانبازی خود در را از دیگران پنهان کرد تا گمنام بماند. @safiran_shohadaa
⭕️ پامپئو: نیروهای آمریکا ۷۸ بار مورد حمله قرار گرفتند که بایدن تنها به ۳ مورد پاسخ داده است. 🔹 وزیر خارجه سابق آمریکا ضمن ابراز خرسندی از حملات آمریکا در دیرالزور نوشت: باید واضح بگوییم؛ شبه‌نظامیان تحت کنترل ایران ۷۸ بار در سال ۲۰۲۱ به نیروهای آمریکا حمله کردند اما بایدن تنها به سه مورد از آنها پاسخ داد. 🔸 ادامه ضعف تنها دعوت به ستیزه‌جویی بیشتر خواهد بود.