سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۶۵ *═✧❁﷽❁✧═* چند هواپیما ✈️در ارتفاع پایین در حال پرو
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۶۶
*═✧❁﷽❁✧═*
صمد ایستاد🕴اما این بار پیاده نشد.
کارتش را از شیشه ماشین به نگهبان نشان داد و حرکت کرد.
من و بچه ها با تعجب😳 به تانک هایی که توی پادگان بودند، به پاسدارهایی که همه یک جور و یک شکل به نظر می رسیدند، نگاه 👀می کردیم.
پرسید: «می ترسی⁉️»
شانه بالا انداختم و گفتم: «نه☹️»
گفت: «اینجا برای من مثل قایش می مانَد. وقتی اینجا هستم، همان احساسی را دارم که در دهات خودمان دارم😍»
ماشین🚙 را جلوی یک ساختمان چندطبقه پارک کرد. پیاده شد و مهدی را بغل 🤗کرد و گفت: «رسیدیم.»
از پله های ساختمان🏢 بالا رفتیم. روی دیوارها و راه پله هایش پر از دست نوشته های جورواجور بود.
گفت: «این ها یادگاری هایی است که بچه ها نوشته اند📝»
توی راهروی طبقه اول پر از اتاق بود؛ اتاق هایی کنار هم با درهایی آهنی و یک جور. به طبقه دوم که رسیدیم، صمد به سمت چپ پیچید و ما هم دنبالش. جلوی اتاقی ایستاد و گفت: «این اتاق ماست👌»
در 🚪اتاق را باز کرد. کف اتاق موکت طوسی رنگی انداخته بودند. صمد مهدی را روی موکت گذاشت و بیرون رفت و کمی بعد با تلویزیون📺 برگشت. گوشه اتاق چند تا پتوی ارتشی و چند تا بالش روی هم چیده شده بود.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
🌺🌱🌺🌱
#سوره مبارکه ی نمل آیه ۷۰
💐بسم الله الرحمن الرحیم💐
👈وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا
يَمْكُرُونَ .
👌و بر آنان غم مخور و از نیرنگهایی
كه میزنند تنگدل مباش.
🌱🌺🌱🌺
#سلام_امام_زمانم
مهدی جان ❣
پشت کردم به گناه ، پاک شوم در آبان
همه ترکم بکنند عیب ندارد ، تو بمان
🌼اللهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرجْ🌼
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
📜 شیعیانی که در غدیر با امیرالمومنین بیعت کردند، با سقیفه آزموده شدند. اهل مدینه که ادعای ولایت امام حسن را داشتند با صلح ایشان و کوفیانی که ادعای یاریِ حسین بن علی کردند، با کربلا امتحان شدند.
🔆 آری سنت خدا برای همه شیعیان و مدعیانِ یاریِ ولایت این است: در پسِ هر ادعا، امتحانیست، در پسِ هر بیعت، فتنهای و البته در پسِ هر سختی، آسانی...
📎 #تلنگر
#سلام_مولای_من ، #مهدی_جان
دلخوشم به این سلام ها ...
دلخوشم به امواج گرم پاسختان ...
دلخوشم به عطر نگاهتان ...
دلخوشم به زلال یادتان ...
دلخوشم به بودنتان ، به داشتنتان ...
دلخوشم که پدرم هستید ... که فرزندتان هستم ...
... من چقدر با شما دلخوشم ...
⭕️ توبه واقعی (از ته دل)
🔹 از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امام عصر انجام توبه واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت امام زمان، گناهانی است که از انسانها سر می زند
🔸 امام زمان در توقیع خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت میدانند و میفرمایند:👇🏼👇🏼
🔺پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده میدارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما میرسد و از آنان نمیپسندیم و انتظار نداریم.
📘 کتاب مکیال المکارم ج ۲
#شهید_احمد_مشلب
🌷🌷🌷🌷🌷
#اهمیت_به_نماز
#راوی_دوست_شهید_علی_مرعی
روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه می داری تا نماز بخوانیم؟
گفتم ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم و همانجا #نماز می خوانیم...
از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت:من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم!
و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم دوست دارم نمازم با نماز #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود》👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
سفیران فاطمیه
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۶۶ *═✧❁﷽❁✧═* صمد ایستاد🕴اما این بار پیاده نشد. کار
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۶۷
*═✧❁﷽❁✧═*
اتاق، پنجره بزرگی هم داشت که توی حیاط پادگان باز می شد. صمد رفت🚶♂ و یکی از پتوها را برداشت و گفت: «فعلاً این پتو را می زنیم پشت پنجره تا بعداً قدم خانم😍 با سلیقه خودش پرده اش را درست کند.»
بچه ها با تعجب به در و دیوار اتاق نگاه 😳می کردند. ساک های🎒 لباس را وسط اتاق گذاشتم. صمد بچه ها را برد دستشویی🚽 و حمام🛁 و آشپزخانه را به آن ها نشان دهد. کمی بعد آمد. دست و صورت بچه ها را شسته بود. یک پارچ آب و یک لیوان🥃 هم دستش بود. آن ها را گذاشت وسط اتاق و گفت: «می روم 🚶♂دنبال شام. زود برمی گردم»
روزهای اول صمد برای ناهار😋 پیشمان می آمد. چند روز بعد فرماندهان دیگر هم با خانواده هایشان از راه رسیدند و هر کدام در اتاقی مستقر شدند✅
اتاق کناری ما یکی از فرماندهان با خانمش زندگی می کرد که اتفاقاً آن خانم دوماهه باردار بود.
صبح های🌄 زود با صدای عقِّ او از خواب بیدار می شدیم. شوهرش ناهارها پیشش نمی آمد❌ یک روز صمد گفت: «من هم از امروز ناهار نمی آیم. تو هم برو پیش آن خانم با هم ناهار بخورید تا آن بنده خدا هم احساس تنهایی نکند👌»
زندگی در پادگان ابوذر با تمام سختی هایش لذت بخش😍 بود. روزی نبود صدای انفجاری از دور یا نزدیک به گوش👂 نرسد. یا هواپیمایی✈️ آن اطراف را بمباران نکند.
ما که در همدان وقتی وضعیت قرمز می شد، با ترس و لرز 😰به پناهگاه می دویدیم، حالا در اینجا این صداها برایمان عادی شده بود😕
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
🌱🌷🌱🌷
#سوره مبارکه ی نمل آیه ۸۹
🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋
👈مَنْ جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ
مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ .
👌هر كس [عمل] نیكی آورد، پاداشی
بهتر از آن خواهد داشت، و آنها آن روز
از هراسی بزرگ در امانند.
🌱🌷🌱🌷
#سلام مولایمن
نشان کوی تو
پرسیم از کدامین یار؟
زمین کویر تب آلوده ایست
طوفان خیز
زمان
خزان غم انگیز بی تو
در تکرار
بیا و
داغ دل از خاطر زمین
بردار
#روزتونمهدوی
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🍃🌺
💖 #سلام_امام_زمانم
هرروزم را
باسلام به شما زیبا مے ڪنم
ڪاش یڪ روزم
بادیدن روے ماهتان زیباشود
سلام اے زیباترین آقا
#صبحت_بخیر_مولای_من
#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی💖
#اللّهُم_عجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ✨
❣ #سلام_امام_زمانم❣
❣گل گلزار هستے #دلبر ماست
✨همان دلبر که او تاج سر ماست
❣دریغا چشم ما او را نبیند
✨اگر چہ دائما👌 اندر بر ماست
#اللهُمّ_عَجّلْ_لِوَلیّکَ_الفَرج🌸🍃
#انــدڪے_تـأمـــل
🍃فرض كن كه حضرت مهدي (عج) به تو مهمان گردد❤️...آیا:
🍂ظاهرت هست چناني كه خجالت نكشي؟؟؟
🍂باطنت هست پسنديده ي صاحب نظري؟؟؟
🍂خانه ات لايق او هست كه مهمان گردد؟؟؟
🍂لقمه ات در خور او هست كه نزدش ببري؟؟؟
🍂پول بي شبهه و سالم ز همه دارائيت...
🍂داري آنقدر كه يه هديه برايش بخري؟؟؟
🍂حاضري گوشي همراه تو را چك بكند؟؟؟
🍂با چنين شرط كه در حافظه دستي نبري؟؟؟
🍂واقفي بر عمل خويش تو بيش از دگران؟؟؟
🍂مي توان گفت تو را شيعه اثني عشری
🌷🌷🌷🌷🌷
همیشـه میگفت :
👈باید صـددرصـد وجـودت را بـرای امـام زمـان عجل الله تعالب فرجه الشریف، خـرج ڪنی که او یـار نیمـه تمـام نمیپسنـدد
همیشه سختترین ڪارها را
برمی گزید👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🔻 صبر را زینب معنا کرد. اما نه فقط صبر در برابر مصیبتهای ظهر عاشورا، صبر در برابر کنایهها، اهانتها، سرزنشها...
🔆 و چه کنایهای شیرینتر از کنایهای که در راه امام زمان به تو بزنند؟ و چه سرزنشی زیباتر از سرزنشی که در راه امام زمان بشنوی؟ این روزها «و ما رأیت إلّا جمیلا» خوب حس میشود...
#دلنوشته_مهدوی