eitaa logo
سفیران فاطمیه
1.7هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
81 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ قسمت۳۵ *═✧❁﷽❁✧═* حضرت امام درجمله ی بسیارمهم وزیبایی می فرمایند:....این قبورشهدا🌷تاابددارالشفاء خواهندبود.یعنی راه رابه آیندگان نشان می دهندکه برای حل مشکلات دین ودنیای خودبه سراغ چه کسانی بروید👌احمدآقاتازمانی که زنده بودمانندیک طبیب به دنبال بندگان خداوندمتعال بودتادست آن هارابگیردوراه آسمان رابه آن هانشان دهد✅خداوندمتعال هم شهدارازنده خطاب کرده.پس اواکنون هم به دنبال هدایت هست.اگرکسی دراین دوران هم به سراغ اوبرودیقیناًدست خالی برنمی گردد💯بسیاری ازرفقاوشاگردان احمدآقاهرگزفکرنمی کنند❌که اودربین مانیست .مثل قبل ازاویادمی کنند.برای بچه هاودوستان وآشنایان ازاحمدآقامی گویندو...من تاروزهای آخرهمیشه همراه احمدآقابودم.به یاددارم یک روزازمریضی😷 مادرم به احمدآقاشکایت کردم.گفتم:هر کاری کردیم مادرم خوب نشده☹️دکترهاجوابش کردن وبعدگریه ام 😭گرفت.احمدنگاه خاصی به چهره ی من انداخت وگفت:ناراحت نباش,مادرت خوب می شه🙂فردای آن روزمادرم دیگردچاربیماری نشدتایک سال بعد.سال🗓 بعدودرروزهای آخری که بااحمدآقابودیم دوباره رفتم سراغ احمدآقا.به خاطرمریضی مادرم ناراحت 😔بودم.لبخندی😊 زدوگفت:خوب می شه ان شاءالله,وبعدبه طرزعجیبی مادرم خوب شد😍یک سال ازشهادت احمدآفاگذشت.دوباره مریضی مادرم برگشت.حال مادرم بسیاربدتر🤒شده بود.این باررفتم سرمزاراحمدآقادربالای قبرشهیدچمران.گفتم احمدآقافدات بشم این بیماری مادرماشده یک سال یک سال😳شمازنده ای وازهمه چیزخبرداری .شماازخداوندمتعال بخواه مریضی مادرم برای همیشه حل بشه!این راگفتم وبرگشتم.احساس می کردم که دوباره احمدآقالبخندی 😊زده وگفته خوب می شه ان شاءاالله!مادرم فردای آن روزخوب شد.همه ی پزشکان ازمادرم قطع امیدکرده بودند.امّابه دعای احمدآقامادرم شفایافت👌مادرم باگذشت سال هاازآن ماجرادیگردچارمریضی نشد!هرسال دوم عیدبه منزل شهدای مسجدبه خصوص شهیدنیری می رویم.امسال یکی ازبچه های بسیجی جوان👱,اسرارداشت به همراه مابیاید.وقتی به منزل شهیدنیری آمدبرای من گفت:من هفت سال پیش ازدواج💞 کردم.امّابچّه دارنمی شدم.تااینکه یک باربه توصیه ی بسیجیان قدیمی مسجد🕌به سراغ مزارشهیدنیری دربهشت زهرا(سلام الله علیها)رفتم.شنیده بودم که نزدخداوندمتعال خیلی آبروداردبرا همین گفتم:من اعتقاددارم شمازنده ایدوبه خواست خداوندمتعال میتوانیدگره ازکارمردم بازکنید💯بعدازاوخواستم دعاکندکه خداوندمتعال به من هم فرزندی بدهد.این بنده ی خدامکثی کردوباصدای بغض آلود😢ادامه داد:بعدازآن ماجرا,خانم بنده باردارشدوچندروزقبل فرزندان دوقلوی من به دنیاآمدند😍ازاین دست ماجراهابسیاراززبان دوستان وآشنایان وحتی کسانی که ایشان رانمی شناختندشنیده ایم که ازبیان آن هاصرف نظرمی کنیم. ••┈┈••✾❀🍃✨🍃❀✾••┈┈•• 👈 ادامه دارد... 👉 . کانال سفیـــران زینبیــــون @safiranzenabiyoon ✨📿✨📿✨📿✨📿✨
سفیران فاطمیه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_واقعی #عارفانه قسمت۳۴ *═✧❁﷽❁✧═* #هدایت آیه قرآن می گویدکه شهید🌷زنده است💯شهی
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ قسمت۳۵ *═✧❁﷽❁✧═* حضرت امام درجمله ی بسیارمهم وزیبایی می فرمایند:....این قبورشهدا🌷تاابددارالشفاء خواهندبود.یعنی راه رابه آیندگان نشان می دهندکه برای حل مشکلات دین ودنیای خودبه سراغ چه کسانی بروید👌احمدآقاتازمانی که زنده بودمانندیک طبیب به دنبال بندگان خداوندمتعال بودتادست آن هارابگیردوراه آسمان رابه آن هانشان دهد✅خداوندمتعال هم شهدارازنده خطاب کرده.پس اواکنون هم به دنبال هدایت هست.اگرکسی دراین دوران هم به سراغ اوبرودیقیناًدست خالی برنمی گردد💯بسیاری ازرفقاوشاگردان احمدآقاهرگزفکرنمی کنند❌که اودربین مانیست .مثل قبل ازاویادمی کنند.برای بچه هاودوستان وآشنایان ازاحمدآقامی گویندو...من تاروزهای آخرهمیشه همراه احمدآقابودم.به یاددارم یک روزازمریضی😷 مادرم به احمدآقاشکایت کردم.گفتم:هر کاری کردیم مادرم خوب نشده☹️دکترهاجوابش کردن وبعدگریه ام 😭گرفت.احمدنگاه خاصی به چهره ی من انداخت وگفت:ناراحت نباش,مادرت خوب می شه🙂فردای آن روزمادرم دیگردچاربیماری نشدتایک سال بعد.سال🗓 بعدودرروزهای آخری که بااحمدآقابودیم دوباره رفتم سراغ احمدآقا.به خاطرمریضی مادرم ناراحت 😔بودم.لبخندی😊 زدوگفت:خوب می شه ان شاءالله,وبعدبه طرزعجیبی مادرم خوب شد😍یک سال ازشهادت احمدآفاگذشت.دوباره مریضی مادرم برگشت.حال مادرم بسیاربدتر🤒شده بود.این باررفتم سرمزاراحمدآقادربالای قبرشهیدچمران.گفتم احمدآقافدات بشم این بیماری مادرماشده یک سال یک سال😳شمازنده ای وازهمه چیزخبرداری .شماازخداوندمتعال بخواه مریضی مادرم برای همیشه حل بشه!این راگفتم وبرگشتم.احساس می کردم که دوباره احمدآقالبخندی 😊زده وگفته خوب می شه ان شاءاالله!مادرم فردای آن روزخوب شد.همه ی پزشکان ازمادرم قطع امیدکرده بودند.امّابه دعای احمدآقامادرم شفایافت👌مادرم باگذشت سال هاازآن ماجرادیگردچارمریضی نشد!هرسال دوم عیدبه منزل شهدای مسجدبه خصوص شهیدنیری می رویم.امسال یکی ازبچه های بسیجی جوان👱,اسرارداشت به همراه مابیاید.وقتی به منزل شهیدنیری آمدبرای من گفت:من هفت سال پیش ازدواج💞 کردم.امّابچّه دارنمی شدم.تااینکه یک باربه توصیه ی بسیجیان قدیمی مسجد🕌به سراغ مزارشهیدنیری دربهشت زهرا(سلام الله علیها)رفتم.شنیده بودم که نزدخداوندمتعال خیلی آبروداردبرا همین گفتم:من اعتقاددارم شمازنده ایدوبه خواست خداوندمتعال میتوانیدگره ازکارمردم بازکنید💯بعدازاوخواستم دعاکندکه خداوندمتعال به من هم فرزندی بدهد.این بنده ی خدامکثی کردوباصدای بغض آلود😢ادامه داد:بعدازآن ماجرا,خانم بنده باردارشدوچندروزقبل فرزندان دوقلوی من به دنیاآمدند😍ازاین دست ماجراهابسیاراززبان دوستان وآشنایان وحتی کسانی که ایشان رانمی شناختندشنیده ایم که ازبیان آن هاصرف نظرمی کنیم. ••┈┈••✾❀🍃✨🍃❀✾••┈┈•• 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨