🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
🇮🇷زندگی به سبک شهدا🌷
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
حاج احمد همیشه یک دفترچه همراه داشت نکاتی که به ذهنش میرسید، مینوشت. حتی اگر پای تلویزیون نشسته بود و نکته مهمی را میشنید که ما فکر میکردیم به #سپاه ربطی ندارد با دقت تمام گوش میکرد و با جزئیاتش مینوشت!
وقتی سئوال میکردیم این موضوع چه ربطی به #سپاه دارد میگفت:«این یک طرحی است که اگر ما در #سپاه روی آن کار کنیم، خوب است» نوشتهها معمولاً دو الی سه سطر بود . خوبی دفترچه این بود که اگر ابهامی در مسئلهای داشت یا نکتهای به ذهنش نمیرسید، سراغ دفترچهمیرفت و آن را پیدا میکرد.حتی اگر در حین صحبتهای فردی مطلبی توجهاش را جلب میکرد، وقتی آن فرد میرفت سریع مطلب را یادداشت میکرد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
سرماي شديدي خورده بود. احساس ميكردم به زور روي پاهايش ايستاده است. من مسئول تداركات لشكر بودم. با خودم گفتم: خوبه يك سوپ براي حاجي درست كنم تا بخوره حالش بهتر بشه.
همين كار را هم كردم. با چيزهايي كه توي آشپزخانه داشتيم، يك سوپ ساده و مختصر درست كردم.
از حالت نگاهش معلوم بود خيلي ناراحت شده است. گفت: چرا براي من سوپ درست كردي؟
گفتم: حاجي آخه شما مريضي، ناسلامتي فرماندهي لشكرم هستي؛ شما كه سرحال باشي، يعني لشكر سرحاله!
گفت: اين حرفا چيه ميزني فاضل؟ من سؤالم اينه كه چرا بين من و بقيهي نيروهام فرق گذاشتي؟ توي اين لشكر، هر كسي كه مريض بشه، تو براش سوپ درست ميكني؟
گفتم: خوب نه حاجي!
گفت: پس اين سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذايي رو ميخورم كه بقيهي نيروها خوردن.
#شهادت_اتفاقی_نیست
#مردان_بی_ادعا
#اللهم_الرزقنا
#توفیق_الشهادة
#فی_سبیلک
#بحق_دماء_شهدائنا
@safireshg1
🌷🕊🌹🌴🌹🕊🌷
#خاطرات_شهداء
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
در عملیات رمضان، بچهها پشت خاکریز زمینگیر شده بودند .
پنجاه ، شصت نفر در انتهای سمت راست خاکریز نمیتوانستند سرشان را بالا بیاورند .
با ماشین رفتم جلو تا آخر خاکریز ، یک نفر که بغل دستم بود گفت « دیگه تکون نخور، اگه ماشین رو تکون بدی ، سوراخ سوراخش میکنن .»
روبهرو را نگاه کردم . چند تانک عراقی داشتند به خاکریزمان نزدیک میشدند .
فاصلهشان هر لحظه کمتر میشد ، اولین تانک به سی ، چهل متریمان رسیده بود ، نفسم بند آمده بود ، احساس میکردیم چند دقیقه دیگر اسیرمان میکنند .
بدنم سُست شده بود ، با رنگ پریده منتظر رسیدن عراقیها بودم .
با نا امیدی سرم را به طرف انتهای خاکریز چرخاندم .
یک مرتبه دیدم یک نفر ، سوار بر یک موتور تریل قرمز رنگ با سرعت زیاد ، گرد و خاک کنان به طرفمان میآيد
#حاج_احمد بود .
از موتور پایین پرید و آرپیجی را از دست آرپیجیزن گرفت و رفت آنطرف خاکریز ، روبهروی تانکها نشانه رفت ، چند ثانیه بعد گلوله آرپیجی روی برجک ، اولین تانک در حال حرکت نشست .
تانک در دم آتش گرفت و دودش پیچید توی آسمان منطقه .
بعد #حاج_احمد با فریادهای بلند به نیروها گفت که شروع کنند .
بچهها شروع کردند .
#حاج_احمد سوار موتور شد و رفت تا بقیه جاها را سامان بدهد .
راوی :
#عباس_رمضانی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
@safireshg1
هدایت شده از دشت جنون 🇵🇸
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
#تلنگر
#تفکر
به راستی #کجائیم
به #کجا می رویم
امروز صدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدر بلندست که فریادهای #حاج_مهدی_باکری بگوش نمی رسد !!!
امروز دلاوری های #حاج_حسین_خرازی را فراموش کردند !!!
امروز اخلاص و ساده زیستی و قهرمانی های #حاج_احمد_کاظمی روایت نمی شود !!!
امروز همه #حاج_ابراهیم_همت را با اتوبان #همت می شناسند !!!
امروز نام #شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب بار نیایند از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید و ... می گذارند !!!
امروز ستارگان هالیوود آنقدر زیادند که دیگر کسی ستارگان درخشان ایران را نمی بیند !!!
امروز همه به دنبال کسب نام هستند و گمنامی فقط برای #شهدا به ارث رسیده است !!!
امروز جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند !!!
امروز کسی نمی داند، #حاج_مهدی_باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند !!!
امروز کسی نمی داند، شب عملیات خیبر #حاج_مهدی_باکری، برادرش #حمید_باکری را جا گذاشت و رفت !!!
امروز کسی نمی داند #مهدی_زین_الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت !!!
امروز کسی نمی داند تکه های پیکر #شهیدی را درون #گونی برای خانواده اش فرستاده بودند !!!
امروز ساپورت پوش ها در جامعه خودنمایی می کنند و ارزش های دینی ما را به تمسخر گرفتند !!!
امروز اصلا #شهیدی نیست که بخواهد ما را ببیند!!!
امروز .........
#شهدا_شرمنده_ایم
🕊 #شهدا
🕊🌹 #همیشه
🕊🌹🕊 #نگاهی
🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#از_شهدا_بیاموزیم
#سردار_رشید_اسلام
#حاج_احمد_کاظمی
خداوندا ...
با تمام وجود درك ڪردم
عشقِ واقعی تويی
و عشقِ شهادت بهترين راه ؛
برای دست يافتن به اين عشق ...
#اللهم_الرزقنا
#توفیق_الشهادة
#فی_سبیلک
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
@safireshg1
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🇮🇷زندگی به سبک شهدا🌷
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
صبح اول وقت، وارد مغازه شدم. بسم الله گفتم و نگاهی به چوب های کج و معوج تلنبار شده در گوشه مغازه انداختم. دست تنها بودم. کلی کار روی زمین مانده داشتم. برش و آماده کردن چوب ها وقت گیر بود. تو فکر بودم که رسید، ۸-۹ سالش بود گفتم:
می تونی کمکم کنی؟
چه کمکی؟
برش بزنی؟
آره اندازه کن تا ببرمشون
اندازه ها را خط می کشم، تو دقیق رو خط کشی ها برش بزن.
باشه، خیالت راحت، می تونم.
ته دلم قرص نبود. با رگه هایی از نگرانی، اره و چوب های بی زبان را دادم دست احمد و از مغازه بیرون زدم. نزدیک ظهر برگشتم. چشمانم از خوشحالی برق می زد. باور نمی کردم برش هایی به آن تمیزی و دقیقی کار پسربچه ای هشت نه ساله باشد.
📚یادگاران ، جلد 19 کتاب
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@safireshg1
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#عاشقانه_های_شهدا
#عشق_به_ائمه_اطهار
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
هواپیمای سوخو را حاج احمد وارد نیروی هوایی سپاه کرد.
همه انتظار داشتیم مراسم افتتاحیهاش در تهران باشد .
#سردار ولی گفت : میخواهم مراسم افتتاحیه توی #مشهد باشد .
پایگاه هوایی #مشهد کوچک بود . کفاف چنین برنامهای را نمیداد . بعضیها همین موضوع را به #سردار گفتند . #سردار ولی اصرار داشت مراسم در #مشهد باشد .
با برج مراقبت هماهنگیهای لازم انجام شده بود . خلبان ، برفراز آسمان ، هواپیما را چند دور، دور حرم حضرت #علی_بن_موسی_الرضا_ع طواف داد.
#سردار_کاظمی این را از خلبان خواسته بود . خیلیها تازه دلیل اصرار #سردار را فهمیده بودند . خدا رحمتش کند ، همیشه میگفت : ما هیچ وقت از لطف و عنایت اهل بیت ، خصوصاً آقا #امام_رضا_ع بینیاز نیستیم .
💐 #سالروز_تولد 💐
🌺 #سردار
🌺🌼 #تولدت
🌺🌼💐 #مبارک
@safireshg1
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
روز پنجم عملیات کربلای ۵ است و همه فرماندهان درگیر عملیات هستند.
در منطقه پنج ضلعی روی رودخانه پل نو است؛ و زیر پل، سنگر فرماندهی لشکر ۸ نجف.آتش دشمن آنقدر سنگین است که جای سالمیروی زمین پیدا نمیشود.
دشمن به معنای واقعی زمین را با خمپاره شخم میزند.
به همراه #احمد به خط رفتیم و قرار بود در سنگر او جلسه ای انجام گیرد.
شب قبل از آن نیروهای #حاجی یک خاکریز مهمیآنجا زده بودند و ما برای دیدن آن به خط رفتیم. آن جا بود که یک خمپاره کنار ما به زمین خورد. خیلیها #شهید شدند و زخمی اما الحمدالله #احمد آسیبی ندید.
این قضیه برای من بیشتر شبیه به معجزه بود. آنجا بود که فهمیدم #احمد باید زنده بماند و گرنه چه جور میشود کسی از آغاز جنگ در جبهه حضور داشته باشد و همیشه در خط مقدم، اما آسیب جدی نبیند.
اینها همه نشانه است.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@safireshg1
🇮🇷🌹🕊🌴🕊🌹🇮🇷
#خاطرات_شهدا
#سردار
#حاج_احمد_کاظمی
با آغاز مبارزات ملت ایران در برابر رژیم شاهنشاهی، احمد هم مبارزات خود علیه شاه را آغاز میکند و یک بار هم توسط ساواک دستگیر میشود.
محسن رضایی درباره مبارزات احمدکاظمی پیش از انقلاب میگوید : « در سالهای 1356 و 1357 در تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه و شعارنویسی فعال بود.
در آخرین محرم قبل از پیروزی انقلاب، مأمورین ساواک او را در میان دسته عزاداری شناسایی و بازداشت میکنند.
چند ماهی در زندان ساواک بود که به شدت او را شکنجه کرده بودند، پاسبانی با چکمه به دهان #احمد کوبیده بود که تا یک ماه پس از آزادی خونریزی بینی داشت.
خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت هر چه مادر میگفت این از خدا بی خبرها چه به روز تو آوردن؟
می گفت هیچی مادر!
بینی اش را هم از خون های لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش می دیدیم فهمیدیم شکسته.
خودش می گفت این خون ها مال اینه که تو زندان سرما خوردم!
اثرات آن شکستگی بینی تا آخر عمر همراهش بود با اینکه یک بار هم عملش کردند ولی باز هم از تبعاتی مثل تنگی نفس رنج می برد .
پس از پیروزی انقلاب، مسئولین قضایی نجفآباد از ایشان میخواهند که شکنجه گرانش را معرفی کند تا آنها را محاکمه کنند، او زیر بار نمیرود و میگوید انقلاب آنها را تنبیه کرده است.
جالب است که یکی از همین افراد، چند سال قبل از #شهادت احمد، برای انتقال فرزندش از دانشگاه آزاد یک شهر به شهر دیگر از #احمد_کاظمی طلب کمک کرده بود و او هم به دانشگاه آزاد توصیه کرده بود که مشکل ایشان را حل کنید .
🌺یادوخاطراه شان گرامی
@safireshg1
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#شهیدانه
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
ما با ضد خدا سازش نداریم
یک روز باید آرپی جی زد. یک روز باید جای آرپی جی را ساخت. یک روز باید با روشی دیگر، در جای دیگر مبارزه کرد. باید همیشه این در ذهن ما باشد. ما در چارچوپ انقلاب اسلامی قرار گرفته ایم.
ما فریاد کشیده ایم و گفته ایم که ما خدا را می خواهیم، ما با ضد خدا سازش نداریم و دست از این شعار و این عقیده که اساس حرکت ما بوده نمی توانیم برداریم، ما باید همیشه برای مبارزه آماده باشیم و هیچگاه نباید نا امید بشویم که دیگر مبارزهای در کار نیست.
مبارزه همیشه هست، ما نباید از مبارزه دور شویم چون ما خیلی دشمن داریم.
ببینید چه قدر دشمن در گوشه و کنار دنیا برای مبارزه با ما خوابیده است .
مگر اینها می توانند دست از کفر و عنادشان بردارند .
مگر اینها می توانند یک روز به ما بگویند که آسوده باشید .
مگر اینها می توانند یک روز ما را ببینند که در مملکت خودمان به مبارزین فلسطینی کمک کنیم تا علیه آمریکا و اسرائیل قیام کنند .
هرگز
اینها با ما مبارزه می کنند.
باید همیشه در وجودمان، در خونمان ، در خانواده هایمان، در گفتارمان، در اعمالمان، در شغلمان در برنامهریزیمان چهره مبارزه، مقاومت، ایثار و فداکاری باشد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 @dashtejonoon1🕊🥀