eitaa logo
ثاقبین
1.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
5.5هزار ویدیو
162 فایل
ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس بگو https://eitaayar.ir/anonymous/aC13.WB6bV @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| آرام جان خدای من چگونه از احسانت بعد مرگ مايوس شوم، حال آنكه تو در تمام عمرم با من جز نيكى و احسان نكردى 🔺مجموعه استوری های مناجات شعبانیه @SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدی مردم در شرکت نکردند!؟ جدی میفرمایید؟ پس ما مشارکت ۲۵ میلیونی از کجا آوردیم؟! 🔺پروژهٔ بی‌سابقه‌ی تحریم انتخابات که از پارسال توسط دشمنان خارجی و دنباله‌های داخلی آن‌ها طراحی شده بود با مشارکت حدود ۲۵ میلیونی مردم ناکام ماند. @SAGHEBIN
🔺اخبار خوب ۱۱ اسفنــــــد @SAGHEBIN
ثاقبین
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت سی و پنجم عمه بغلم می‌کرد و می‌گفت: پروانه ج
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ قسمت سی و ششم بیرها خوشگل تر از خرس‌های سیاه و گنده بودند. البته تا وقتی که دهن باز نکرده بودند. از پشت قفس‌ها، چشم در چشمشان می‌دوختیم و محو رنگ آمیزی صورتشان می‌شدیم. یهویی که دهن باز می‌کردند، یکه می‌خوردیم اما به جای اینکه بترسیم هورا می‌کشیدیم مامان از پشت نرده های سیاه و ضخیم قفس، دورمان می‌کرد و می‌گفت اگه زیاد زل بزنین بهشون، شب میان به خوابتون. ما هم از ترس اینکه شب به خوابمان، نیایند رد می‌شدیم. انتهای قفس‌ها یک آقا عکاس ایستاده بود و برای مردم که پشت سرشان، نفس حيوانات بود، عکس یادگاری می‌گرفت. دلمان می‌خواست با ببرها عکس یادگاری بگیریم اما آقام اصرار داشت که دیر شده، بجنبید، باید بریم، جهان نما. و چون میخواست به سرویس برود، سنگ تمام گذاشت و به خاطر اینکه خاطره خوبی به یادمان بماند، از «سیرک هندی» ما را به «جهان نما» برد. جهان نما رستورانی روباز در منطقه پولدارنشین همدان بود که به غیر از شام، سوروسات ساز و آواز هم در آن برپا بود. شام را خوردیم و قبل از اینکه نوازنده ها و خواننده ها شروع کنند به ساز زدن و خواندن، به خانه برگشتیم. آقام قبل از رفتن برای اینکه ما بدانیم خمس چیست، جمعمان کرد و به مامان گفت: خمس سالانه رو پیش آقای آخوند ملاعلی حساب کردم. نذار به این بچه ها بد بگذره تا من با حسین برم و برگردم. آره درست شنیده بودم آقام می‌خواست این دفعه پسرعمه ام، حسین را همراه خود به خرمشهر ببرد. حالا دیگر هردومان بزرگ تر شده بودیم، حسین هربار که من را میدید سرش را پایین می انداخت و زود رد می‌شد. من هم تا سال دیگر به سن تکلیف می‌رسیدم و همین که عمه بهم می‌گفت: «عروس خودمی» سرخ می‌شدم و لپ‌هایم گل می انداخت. حالا حسین، به من مثل یک دختربچه بازیگوش نگاه نمی‌کرد برایش نامحرم بودم. وقتی می‌خواست وارد خانه شود پشت در چوبی می ایستاد. در دوتا كُلون داشت، یک کلون مردانه و یک کلون زنانه. کلون در مردانه را سه بار با فاصله می‌زد تا من و ایران سرمان را بپوشانیم بعد با مکث وارد می‌شد. جلوی دالان تاریکه که ورودی خانه بود، کجکی می ایستاد و یا الله می‌گفت و داخل می‌شد. بیشتر اوقات چند تا نان سنگک برشته خشخاشی هم دستش بود. مثل آقام هرچه می‌خرید، نصف میکرد. وقتی به سرویس میرفت، جای خالی‌اش را با همۀ حجب و حیایی که بینمان بود، احساس میکردم. کلاس دوّم راحت تر از قبل می‌گذشت.ایران کلاس ششم را می‌خواند و سال بعد به دبیرستان می‌رفت، از طرفی برایش خواستگار می آمد و مامانم امروز و فردا می‌کرد. تا پدر بعد از چند ماه از خرمشهر آمد. دست آقام سنگک تازه و روی دوش حسین، جعبه میوه بود تا رسید مامانم از خواستگاری ایران گفت و من از داخل «تنوی» گوش میکردم آقام میگفت ایران ۱۳ سالشه حالا زوده و من یواشکی اخبار را برای ایران میبردم هنوز سال به پایان نرسیده بود که آقام با ازدواج ایران موافقت کرد. او به خانه بخت رفت و من خیلی گریه کردم زمستان سرد و یخبندان همدان فرا رسیده بود و برف و کولاک بیداد میکرد آقام یخ حوض را میشکست وضو میگرفت و پس از نماز دور کرسی می نشستیم و با لذت ،تمام شام میخوردیم وقت خوابیدن مادرم یک کاسه آب، کنار کرسی میگذاشت که هر کس بیدار شد و تشنه ،بود بخورد زیر کرسی داغ بود و بیرون کرسی سرد. صبح که بیدار میشدیم آب داخل کاسه یخ زده بود. بیشتر روزها، آفتاب را نمیدیدیم. برف تقریباً ، هر روز میبارید و حسین پارو روی دوش میانداخت و از داخل مهتابی روی پشت بام میرفت و یک تنه تمام برفها را توی کوچه میریخت و برای برگشتن از همان پشت بام روی برفهای توی کوچه که تا سینه دیوار بالا آمده بودند، می پرید. بیشتر شبهای طولانی ،زمستان عمه و بچه هایش میهمان ما میشدند و گاهی هم ما به طبقه پایین میرفتیم زیر کرسی گرم، عمه می نشستیم و از کشمش مویز و گردویی که حسین از باغ عمه آورده بود میخوردیم. باغ مثل همین خانه بزرگ ارث پدری عمه و پدرم بود که بعد از فوت پدر و مادرشان به آنها رسیده بود. تا اینجای قصه زندگی مشترک با خانواده عمه را میدانستم اما از ماجرای مهاجرت آنان از آبادان به همدان بی خبر بودم تا اینکه در یک شب سرد زمستانی، دور کرسی نشستیم منقل زیر کرسی گرما نداشت. با همه اشتیاقی که برای شنیدن ماجرای زندگی عمه و بچه هاش داشتم دست و پاهام سرد بود ایران و افسانه هم دل و دماغ قصه گوش کردن نداشتند. مادرم چند تکه زغال سرخ آورد. پدرم سینی منقل را از زیر کرسی کشید بیرون، آرام روی خاکستر فوت کرد و زغال های سرخ را روی آن گذاشت و سینی و منقل را هل داد سر جاش و چند تلمبه به چراغ توری زد کرسی که داغ شد لحاف کرسی را تا روی شانه هایمان بالا کشیدیم و زیر نور پر فروغ چراغ تُوری، چشم به دهان آقام دوختیم مثل یک قصه گو برایمان تعریف کرد که شوهر عمه آدم زحمت کش و عرق ریزی بود که تو شرکت نفت آبادان کار میکرد ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
🗳 طبق آمارهای غیر رسمی از شمارش آرا، مردم هدفمند رای داده اند: 🗳عنابستانی که سیلی زدنش به یک سرباز حاشیه ساز شد، دیگر به مجلس راه پیدا نکرده است. 🗳در قم جوانی که در هیچ لیست و ائتلافی نبوده و البته منتقد خانه های آپارتمانی است بعنوان نفر دوم وارد مجلس شده است. از او بعنوان پدیده انتخاباتی یاد شده است. 🗳مردم به یار روحانی یعنی نوبخت، نه گفتند. 🗳باهنر هم که امسال می خواست از کرمان به مجلس ورود کند با نه محکم مردم کرمان روبرو شد. 🗳 ابراهیم رئیسی حالا غیر از صندلی ریاست جمهوری، یه صندلی هم تو مجلس خبرگان رهبری داره. 🗳 مردم مازندران به آیت الله صادق آملی لاریجانی برای خبرگان، نه گفتند 🗳در تهران نه قالیباف اول شد نه رسایی، نبویان بعنوان نفر اول با اختلاف در حال ورود به مجلس است. و کلی اتفاق های جالب. این بلوغ سیاسی مردم جشن داره. نداره؟ ماشالله به ایرانیان غیور😍✌️ @SAGHEBIN
آیا آنهایی که نیامدند رأی دهند دچار «گسست سیاسی» با جمهوری اسلامی شده‌اند⁉️ @SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم هدیه ویژه مخصوص شما عزیزانی که دیروز درجهت عزت ایران و ایرانی تلاش کردید امیدوارم ازین هدیه لذت ببرید @SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️تمام مسئولین فعلی کشور و منتخبین جدید مجلس شورای اسلامی را با این ۴۷ ثانیه از شهید رجایی تنها می‌ذارم.... @SAGHEBIN
♨️مشارکت بیش از ۴۰٪ مردم بی‌دفاع ایران، زیر بمباران سنگینِ روانی دشمن، یک معجزۀ تاریخی است؛ ✅امّا شک ندارم اگر بستر تسلط بر افکار و در نتیجه کنترل رفتارِ بسیاری از مردم از طریق فضای مجازی توسط دولت برای دشمن فراهم نشده بود، مشارکت سالم تا ۸۰٪ افزایش پیدا می‌کرد. ✅این مجلس باید مجلس صیانت از مردم باشد… ✍روح‌الله‌ مومن‌نسب @SAGHEBIN
🚫آمدم، نیامدید، بازگشتم! ▪️«محمدباقر نوبخت» نامزد انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه رشت پس از رای‌نیاوردن، پیامی منتشر کرد. ▪️نوبخت اظهار کرد: «پیامی به مردم فهیم زادگاه خودم… در تاریخ بماند. نگران شما بودم، آمدم. همه شما نیامدید. همچنان نگران، ولی با وجدانی آسوده، برگشتم. خدای مهربان نگهدارتان». /مــهــر 📍پ.ن: آقای نوبخت ممنون که حس مسئولیت به شما دست داد و تشریف آوردید، اما حالا که با عدم استقبال مردم روبرو شدید و قصد بازگشت دارید چندان هم وجدانتان آسوده نباشد؛ 👈این شما بودید که برای رأی آوردن حسن روحانی تلاش کردید و برای او تبلیغ فرمودید. 👈این شما بودید که مدت طولانی در دوران روحانی مسئولیت برنامه ریزی و بودجه‌ی کشور بر عهده‌ی شما بود. 👈این شما و همفکران اصلاح‌طلب‌تان بودید که با عدم برنامه ریزی صحیح و گره زدن کشور به برجام، هشت سال مملکت را به ویرانی کشیدید که مردم امروز در حال تحمل تورم و گرانی بر دوش خود هستند و عده‌ی زیادی از همین مردم به خاطر همین مشکلات پای صندوق رأی نیامدند. 😏بروید آقای نوبخت اما فرار رو به جلو نکنید، چندان هم وجدانتان آسوده نباشد! ✍میلاد خورسندی @SAGHEBIN
😏باور کنید جای نگرانی قبلی‌تان هنوز که هنوز است درد می‌کند... @SAGHEBIN
ثاقبین
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #داستان_شهدا #خداحافظ_سالار قسمت سی و ششم بیرها خوشگل تر از خرس‌های سیاه و گن
🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ قسمت سی و هفتم همه اونو به تقوا و پاک دستی میشناختن شوهر خواهرم بود ولی پشت سرش نماز میخوندم. تو گرمای بالای ۵۰ درجه آبادان روزه میگرفت و کار میکرد. به قدری تشنه میشد که عصرها قبل از اذان تا گردن توی رودخانه میرفت و آب رو سروصورتش میریخت اما روزه‌ش رو نمی شکست. از بس تشنگی کشید جیگرش سوخت و کارش به بیمارستان و اتاق عمل کشید اما کسی نبود به او خون بده. ما همدان بودیم که شنیدیم فوت کرده. گوهر موند با دو تا دختر و دو تا پسر توی شهر غريب بدون دخل و خرج. خیلی دلم به حال خواهرم و یتیماش سوخت. رفتم شرکت نفت آبادان اولش زده بودن زیر همه چیز و همون جوب باریکه که اسمشو حقوق نمیشد گذاشت به خواهرم نمیدادن. اما وقتی سفت وایسادم شرکت نفت کوتاه اومد. اما این حقوق کفاف زندگیشونو نمی‌داد و از طرفی ارث پدریمون توی همدان بود. به ناچار گوهر و بچه هاش به همدان اومدن. چند سال بعد حسین با اینکه ۵ سال بیشتر نداشت شاگرد عطاری شد. روزی به ریال مزد می‌گرفت و هر روز عصر می‌آورد و به خواهرم میداد. حسین به حدى مثل پدر خدابیامرزش دست پاک و نجیب بود که اگر یه روز مریض میشد اوستای عطار به خونه می اومد و سراغش رو میگرفت میگفت: «توی دخل، پول میذارم که امتحانش کنم. میرم و می آم میبینم دست به پول نزده. براش کار عار نبود. بعد از شاگرد ،عطاری شاگرد اوستای کفاش شد و پینه دوزی کرد. مدتی هم شاگرد باطری ساز شد. تو این مدت حتی یه نفر از اون گلایه و شکایت نکرد. منم که کارم تو بیابان بود. دنبال یه شاگردِ مطمئن میگشتم دیدم بهتر و مطمئن تر از حسین کی رو پیدا کنم. تا پیشنهاد دادم حسین قبول کرد ولی چون نمیخواست به درسش لطمه بخوره فقط تابستون‌ها با من می اومد. آن شب آقام، آن قدر از عمه و حسین خاطره گفت که پلک هایمان سنگین شد من آخرین کسی بودم که خوابم برد. شکوفه‌های سفید بادام که باز میشد تمام اعضای خانواده ما و عمه، ساک و زنبیل بر می داشتیم و پیاده از خانه به باغمان در «فخرآباد» می رفتیم. راه طولانی و سربالایی بود اما شوق بازی و تفریح در باغ به پاهایمان قوت میداد. پایمان به باغ که می‌رسید مست بوی مطبوع چمن‌های نورس میشدیم و نفس را تا ته ریه میفرستادیم و مثل چمن ها قد میکشیدیم. افسانه با چشمک زدن به چاقاله بادامها اشاره میکرد و جوری که عمه و مامان نشنوند میگفت: پروانه بریم سر وقتشون. من از درخت بالا میرفتم و چاقاله می چیدم و همان بالا می‌خوردم یکی دو سه مشت هم میانداختم توی دامن افسانه که هی به «کیلی» (اتاق کوچک داخل باغ) نگاه میکرد و کشیک میکشید که عمه و مامان نبینند. میگفت بسه، بیا پایین کم بخور، سانجُو میگیری(دل درد) خسته که میشدم پایین می آمدم و بقیه را توی جوب کنار باغ میشستیم و یک مشت برای ایران کنار میگذاشتیم و بقیه را نمک می‌زدیم و می‌خوردیم. تا دم غروب با همین حال وهوا میگذشت. صبح زود از باغ همسایه بغلی خروس‌ها یک کله اذان می‌دادند. صدای گوش نوازی بود. مامان و عمه برای نماز بیدار میشدند و ایران را که بزرگ تر از ما ،بود برای نماز بیدار می‌کردند. من و افسانه تا وقتی که خورشید می تابید و روی صورتمان می افتاد می‌خوابیدیم. بهار همدان در فروردین ماه با یک نسیم خنک از سمت کوه الوند همراه بود. سر صبح سردمان میشد. حسین با چوب‌های، خشک آتش درست میکرد و گرم می‌شدیم. عمه بادمجان و سیر ماست درست میکرد ما به قل دوقل بازی میکردیم. حسین که در نبود پدرم مرد خانه مان شده بود بیل برمیداشت و به «دره یاسین» می رفت و وَریان(جوی آب) آب را به طرف باغمان باز کرد. آب خُرخرکنان می‌آمد و از بالا به سمت استخر بزرگ وسط باغ روانه میشد و آن را پر میکرد. از اول عید تا آخر تابستان جمعه ها با قوم و خویش توی باغ بودیم و در طول هفته چشم به راه آمدن جمعه که به باغ برویم. پای حسین یک جا بند نمیشد عرق می‌ریخت و کار میکرد یک روز داشت خاک را برای تقویت زمین پشت و رو میکرد که از زیر خاک یک مار بزرگ بیرون آمد دخترها جیغ کشیدند و عمه داد زد: وای حسین حسین کاری به کار مار ،نداشت مار راهش را گرفت و طول باغ را طی کرد و رفت با فریاد عمه و جیغ و داد ما «محمود کچل» همسایه باغ از داخل خانه باغش بیرون آمد و به حسین گفت: پسرجان خوب کردی که مار رو نکشتی اینا چند تا هستن که اگر کاری باهاشون نداشته باشی نیشت نمیزنن از این سر نترس حسین خوشم میآمد عمه گوهر هم که برای آینده زندگی ام از نوزادی نقشه داشت کارهای حسین را پیش من پررنگ تر میکرد و میگفت: «از غول بیابونی و آل خاتون هم نمیترسه مار که به حیوون بی آزاره نوعی بازی قدیمی که با چند سنگ کوچک بیشتر در میان دختران متداول بود به آن درنگ گفتند از عمه پرسیدم: حسین چطوری از غول بیابونی و آل خاتون نترسیده ؟! عمه گفت: تابستون توی باغ ،فخرآباد کمبود آب بود هفته ای یه بار نوبت آب داشتیم. ❤️ 🍃❤️ ❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️
🔺اخبار خوب ۱۲ اسفنــــــد @SAGHEBIN
🗳 مشارکت ۴۱ درصدی در جای دفاع هم دارد؟ 💢طبق آمار مسئولان برگزاری انتخابات، مشارکت در این دوره انتخابات نهایتا به حدود 41 درصد رسید و از مجموع 61 میلیون نفر، 25 میلیون آرای خود را به صندوق انداختند. 🔻چند نکته را باید متذکر شد: 1️⃣ بی سابقه ترین تحریم های انتخاباتی در کنار بزرگترین کمپین تحریم رای از چندماه پیش برای این انتخابات شکل گرفت. 2️⃣ مشکلات اقتصادی و معیشتی به ویژه در سفره و مسکن که بخشی مهمی از آنها ناشی از تحریم های اقتصادی است در این موضوع قطعا موثر بوده است. 3️⃣ بازی های امنیتی سیاسی با نرخ دلار و افزایش قیمت ها و در نتیجه بی ثباتی بازار، قطعا تا حدی در افکار عمومی موثر بوده است. 4️⃣ تلقین دروغ «خالص سازی» و «نامزد نداریم» و «انتخابات بدون رقیب» صادره از اصلاح طلبان را نیز می توان تا حدی موثر دانست. 5️⃣ حاکمیت فضای سرد انتخاباتی در این دوره غیرقابل انکار است. موضوعی که تا سه روز مانده به انتخابات هم ادامه داشت و وقتی که یخ فضا در حال آب شدن بود مهلت تبلیغات به پایان رسید. 6️⃣ حملات شبانه روز به دولت و مجلس و القای حس ناکارآمدی به ویژه از مجلس یازدهم علی رغم دستاوردهای محسوس به نفع مردم و پرداختن به حواشی موجود پیرامون رئیس و برخی نمایندگان قطعا آثار خود را داشته است. 7⃣ از سوی دیگر برای برخی از مردم اساسا کارکرد مجلس شبیه به دولت تعریف شده است در حالی که عمده دستاوردهای مجلس با ابزارهای نظارت و قانون گذاری بلندمدت است و ثمره‌ی تصمیمات مجلس عمدتا در بلند مدت قابل مشاهده است. 8⃣ در عموم نظرسنجی ها این موضوع مشهود است که تقریبا 30 درصد مردم با انتخابات کاری ندارند و صریحا می گویند «هرگز در انتخابات شرکت نخواهیم کرد». از سوی دیگر بین 30 تا 40 درصد هم از رای قطعی خود سخن می گفتند. همه بحث 30 درصدی است که میزان مشارکت را اوج می دهند یا در حد همان 40 درصد نگاه می دارند. افرادی که جزو مرددین محسوب می شوند و تصمیم قطعی حضور یا عدم حضور ندارند اما موارد هفت گانه‌ی مذکور بر تصمیم آنها موثر است. 9⃣ از کنار این موضوع هم نباید گذشت که موارد یک تا هفت برای 41 درصدی هم که به پای صندوق آمده اند بوده است اما با همه توضیحات مذکور این 25 میلیون نفر که عدد بسیار قابل توجهی است و دشمن در ارزیابی خود نیم یا یک سوم آن را برای حضور تصور می کرد همه روز جمعه در انتخابات شرکت کردند. 0⃣1⃣ و در پایان باید گفت که میزان مشارکت، در حقیقت بیش از ۴۱ درصد از واجدین شرایط رأی‌دهی بوده است چرا که در تعداد واجدین رأی، آمار ایرانیان خارج از ایران نیز احتساب شده است در حالی که اساسا آنها نمیتوانند از خارج از کشور در انتخابات مجلس شرکت کنند. @SAGHEBIN
😏بعضی اینجوی با برخورد می‌کنند... @SAGHEBIN
اقدامات دولت در ۴۸ ساعت گذشته در سیل سیستان و بلوچستان @SAGHEBIN
🔺بصیرت برخی افراد مدعی انقلابی‌گری را مشاهده میفرمایید... ❌در حالی که براندازان و شبکه‌های معاند مستقیم و غیر مستقیم به شکست پروژه‌ی تحریم انتخابات اقرار میکنند و منتظر مشارکتی زیر ۲٠ درصد بوده‌اند، برخی افراد خیلی احساس واقع نگری میکنند و در قامت یک آسیب شناس افرادی که در حال روشنگریِ منطقی درمورد مشارکت ۴۱ درصدی و دلایل آن هستند را خطاب میکند و به نوعی حرکت روشنگرانه‌ی این قشر از نیروهای رسانه‌ای انقلاب را مورد هجمه قرار میدهد. ⚠️قبل از هم همین فرد کاهش مشارکت و در نتیجه تزلزل در امنیت کشور و احتمال حمله‌ی نظامی به کشورمان را یک «تحلیل آبکی» قلمداد کرده بود، در حالی که این تحلیل از عبارات افراد سرشناسی همچون رهبر معظم انقلاب نشأت گرفته: مردم عزیز ما باید بدانند که حضور آنها در عرصه‌های مختلف، تعیین‌کننده است. تعیین‌کننده‌ی چه؟ تعیین‌کننده‌ی امنیّت ملّی. اگر مردم در صحنه حضور داشته باشند، کشور در امنیّت باقی خواهد ماند. اینکه شما می‌بینید دشمنهای پُررو و وقیح و گردن‌کلفت در مقابل جمهوری اسلامی از هر عمل سختی اجتناب میکنند، به‌خاطر حضور مردم است؛ میترسند، به‌معنای واقعی کلمه میترسند؛ اینها تحلیل نیست، اینکه عرض میکنم، واقعیّاتی است که مستندهای آنها جزو مسلّمات است. ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 😏کاش برخی می‌آموختند ابتدا حرفهایشان را مزه مزه کنند و اگر دشمن شاد کن نبود آن را در کانال چند صد هزار نفری خود به اشتراک بگذارند. مخاطب خاص: ✍میلاد خورسندی @SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨جزئیاتی از دستگیری عامل موساد در کشور همسایه که امروز صبح اعدام شد 🔹رئیس کل دادگستری اصفهان: عامل موساد با هویت جعلی از کشور خارج می‌شود و در نهایت ۱۳ روز بعد در یکی از کشور‌های همسایه دستگیر می‌شود. 🔹در نهایت حکم اعدام این عامل موساد امروز اجرا شد. @SAGHEBIN
🔻یکی از دلایل کاهش مشارکت در اینجاست: ✖️نوع مدیریت و حکمرانی غلط ما در عرصه فضای مجازی، کاری کرده است که بخش قابل توجهی از مردم کشور اساساً به ما دسترسی ندارند! ✖️یعنی نه تنها از بسیاری از اخبار خوب و دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی اساساً مطلع نمی شوند، بلکه به دلیل فعالیت افسار گسیخته فیلترشکن ها و تاخت و تاز جنگ افزارهای دشمن مثل تلگرام و اینستاگرام و... در سایه مدیریت غلط در فضای مجازی کشور، اتفاقاً به مرور زمان، یا علیه جمهوری اسلامی می شوند و یا نسبت به جمهوری اسلامی و مسائل کشور بی تفاوت هستند! ✖️بنابراین، ضروری است که تا بیش از این دیر نشده، بدون توجه به برخی حواشی و با در نظر گرفتن منافع مردم، به داد فضای مجازی کشور برسیم و ذهن و زندگی مردم را از حملات فرهنگی دشمن نجات دهیم. با این اقدام قطعا دید کثیری از مردم به کشور و حکومتشان بهبود خواهد یافت و طبیعتا مشارکت نیز افزایش پیدا خواهد کرد. @SAGHEBIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺اخبار خوب ۱۳ اسفنــــــد @SAGHEBIN