eitaa logo
تنها ساحل آرامش
70 دنبال‌کننده
4هزار عکس
108 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم داستان ها و داستانک ها تولیدی است. لطفا مطالب تولیدی را فوروارد بفرمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
😡 💥 قَالَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ. 💥 امام صادق عليه السلام فرمود:هر كه بد اخلاق باشد، خودش را عذاب دهد. 📚 الکافي , جلد۲ , صفحه۳۲۱ ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید محسن بهروزی:شکر و سپاس بیکران تو را سزاوار است که این بنده غرق در گناه و رو سیاه را در صف رزمندگانت قرار دادی هم آنان که عاشق و شیفته تواند و برای رسیدن به تو از هم گوی سبقت می ربایند. اما این بنده آلوده و سرتا پا گناه چگونه تو را ملاقات کند در حالی که تو او را نبخشیده باشی. آنقدر خود را شرمنده درگاهت یافته ام که بی واسطه نمی خواهم یعنی روی آن ندارم به ملاقاتت آیم، می خواهم حسین(ع) را واسطه قرار دهم، چرا که حسین(ع) عزیز توست و هرکس حسین(ع) شفاعتش کند مقرب درگاهت گردد. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار محسن بهروزی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار محسن بهروزی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
374.mp3
1.91M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار محسن بهروزی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👬 🔸🔹 قَالَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَنْ لَمْ يَجْتَنِبْ مُصَادَقَةَ اَلْأَحْمَقِ أَوْشَكَ أَنْ يَتَخَلَّقَ بِأَخْلاَقِهِ 🔹🔸 امام صادق عليه السلا م فرمود:هركه از دوستى با احمق دورى نكند بزودى خلق و خوى او را به خود گيرد . 📚 ميزان الحكمه ,جلد سوّم,صفحه 236؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۷۲ , صفحه۶۵ ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید جعفر دالوند:اگر مي دانستم كه شهید مي شوم و این يك كار اسلامي است و براي خانواده ام امكان داشت كه اين كار را بكنند می گفتم در موقع دفنم دستم را از قبر بيرون بگذاريد تا سرمايه داران و قاچاقچيان و ساير نزول خوران بدانند كه از اين دنيا چيزي با خود نبرده ام. چشمانم را باز بگذاريد تا منافقان نگويند چشم بسته از امام خود اطاعت كرده است و مشتهايم را گره كنند تا اين را به جهان اعلام كنم كه بعد از من ياران نمي گذارند خون من پايمال شود و راهم را ادامه خواهند داد. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار جعفر دالوند قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار جعفر دالوند قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
375.mp3
1.91M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار جعفر دالوند قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 🛌 از خواب بیدار شد. صورتش گر گرفته بود. به طرف سهیل برگشت. دستش را بالای کتف سهیل برد. خواست او را بیدار کند؛ اما دلش نیامد. هاج و واج محو صورت آرام سهیل شد. برق نگاهش سهیل را از خواب پراند. آرام چشم باز کرد. به گونه های شبنم زده سارا دست کشید و گفت: چی شده عزیزم؟ سارا دست بزرگ سهیل را درون دستان ظریفش گرفت. فشرد. با بغض گفت: خواب بدی دیدم. می ترسم تعریفش کنم. سهیل از زیر پتو بیرون آمد. کنار سارا نشست. صورتش را بوسید. ناگهان با ترس عقب پرید. پشت دستش را روی پیشانی سارا گذاشت. با چشمان گشاد شده گفت: عزیزم تب داری.باید بریم دکتر. سارا دست سهیل را پایین گرفت و گفت: تب؟! کاش مرده بودم و همچین خوابی نمی دیدم. - این چه حرفیه. مگه نشنیدی میگن خواب زن چپه. ول کن این حرفا رو. برم برات بنفشه بجوشونم بیارم. اون پارچه نخی سفیده کجاست؟ نمدارش کنم بذارم رو پاها و پیشونیت. سارا گریه اش شدت گرفت. وسط هق هق گریه گفت: نه، هیچی نمی خوام... می خوام بمیرم. سهیل چند قدم به طرف آشپزخانه رفت. با حرف سارا برگشت. کنارش نشست. سر سارا را روی شانه اش گذاشت. گفت: اصلا هیچ کاری نمی کنم تا نگی چه خوابی دیدی؟ - چی تعریف کنم؟ چی بگم؟ بگم خواب حضرت زهرا رو دیدم؟ - این که بد نیست. خیلیم خوبه. - چرا بده. از روی تمام شهر پرواز کردم. به یه مسجد رسیدم. تو صحن اونجا یه خانم با چادر سفید ایستاده بود. صدایی گفت ایشون حضرت زهراست. من جلو رفتم. ایشونم جلو اومد. منو بغل کرد. صورتشو به صورتم نزدیک کرد خواست صورتمو ببوسه ولی ... صدای هق هق سارا بلند شد. گریه اجازه نداد حرفش را تمام کند. سهیل نگران پرسید: ولی چی؟ تا اینجاش که آرزوی عالم و آدمه همچین خوابی ببینن. سارا با گریه گفت: خانوم نبوسیدم. گفت از صورتت آتیش میاد بیرون. برا همین نمیتونم ببوسمت. ازش پرسیدم چرا؟ میدونی چی جوابمو داد؟ سهیل به گلهای قالی خیره شد. چند تار از ریش هایش را با دو انگشت کشید: جوابشون چی بود؟ سیلاب اشک به زیر چانه سارا رسید: خانم گفت چون احترام پدر و مادرتو نمی گیری. سارا آب بینی اش را بالا کشید و ادامه داد: میدونی چند وقته نرسیدم حتی زنگشون بزنم و حالشون رو بپرسم. آخرین دفعه هم که رفتم خونه شون سر وسواس مامانم باهاش بحث کردم. حالا من می مردم بهتر نبود؟! سهیل بلند شد. سرش را بالا انداخت. نوچی گفت. به طرف آشپزخانه رفت. بلند گفت: الان خدا رو شکر کن هنوز زنده ای و میتونی جبران کنی. امروز یا فردا یه آش و کیک می پزیم می بریم خونشون و از دلشون در میاریم. شمام سعی کن حساسیتت رو بیاری پایین تا دیگه با اونا بحثت نشه. سارا آهی کشید و زیر لب زمزمه کرد: دیشب به خواب ناز ، دیدم تو را بانو/در حالت پرواز ، دیدم تو را بانو ... چادر نماز تو ، دل می برد از من/ با بالهای باز ، دیدم تو را بانو 🖊 📝 @sahel_aramesh
🔻 أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : اَلنَّظَرُ إِلَى اَلْبَخِيلِ يُقْسِي اَلْقَلْبَ. 🔺 امام على عليه السلام فرمود : نگاه كردن به شخص بخيل، دل را سخت مى گرداند. 📚 ميزان الحكمه ,جلد نهم,صفحه 533؛ تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام , صفحه۲۱۴ ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید ناصرالدین باغانی: امت مسلمان و شهید پرور ایران ! پیرو امام باشید ، نه در حرف ، بلکه در عمل گوش دل به سخنان امام بسپارید و حرفهایش را بدون چون و چرا بپذیرید و کلاً در هر عصری امام خود را بشناسید .اکنون که حضرت صاحب الامر(عج) در پردۀ غیبت است ، ولی فقیه عصر خود را بشناسید ، اگر امام خود را شناختید گمراه نمی شوید وگرنه به چپ و راست منحرف خواهید شد . 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار ناصرالدین باغانی قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار ناصرالدین باغانی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
376.mp3
1.69M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار ناصرالدین باغانی قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🌹 دوستانت و دشمنانت را قلبمان جای ده تا با همراه دوستانت بمانیم و در مقابل دشمنانت بایستیم. 🌹 ❤️ 📝 @sahel_aramesh
😔 🔺 قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ:مَنِ اِفْتَخَرَ بِالتَّبْذِيرِ اِحْتَقَرَ بِالْإِفْلاَسِ. 🔻 امام على عليه السلام فرمود: هر كه به ريخت و پاش افتخار كند با تهيدستى خُرد و خوار مى شود. 📚 ميزان الحكمه ,جلد اوّل,صفحه 528؛ غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۶۵۸ ,حدیث 9057 ❤ 📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید حسن جنگجو: از برادران حزب الهی تقاضا دارم وقتی که خداوند برایم شهادت نصیب کرد سنگرهای خالی ما را پر کنند و از برادران پشت جبهه هم می خواهم که به گروهکهای منحرف و غیر اسلامی امکان فعالیت ندهند و هر کجا آنها را مشاهده کردند سرکوب کنند. 🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار حسن جنگجو قرائت خواهیم کرد. 🌹 📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار حسن جنگجو قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
377.mp3
2.38M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است. 🌷 به نیت شهید بزرگوار حسن جنگجو قرائت بفرمایید. ❤ 📝 @sahel_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 😰 نمازم تمام شد. هنوز چادر نماز روی سرم بود. صدای داد و بیداد بیرون آپارتمان توجهم را جلب کرد. پشت پنجره ایستادم. پرده را کنار زدم. مرد جوانی حدود بیست و پنج ساله کنار در باز پراید طوسی رنگی ایستاده بود. زنجیر درشت و نقره ای رنگی دور گردنش برق می زد. دست راستش به سمت آپارتمان ما اشاره می رفت. با صدایی که همه را سر جایشان میخ کوب کرده بود، گفت: تو حق من رو خوردی و رفتی برا خودت ماشین خریدی. من نمیزارم حقم از حلقومت پایین بره. من پسرتم. با شنیدن جمله«من پسرتم» چشمانم گرد شد. با دقت بیشتری به دستش نگاه کردم. اشتباه ندیده بودم، آپارتمان ما را نشانه رفته بود. فقط یکی از خانوارها تو ساختمان سن شان به حدی می رسید که پسری جوان داشته باشند. مردی اندکی دورتر از جوان کنار پژوی سفیدش ایستاده بود. بعد از شنیدن حرف های جوان، قدری به او نزدیک شد. با صدایی بلند گفت: هی جوون چند از بابات می خوای که داری آبروشو می ریزی؟ اگه تو واقعا حقی به گردن پدرت داشته باشی میتونی ازش بگیری ولی تو چطور آبروی ریخته اونو پس میدی؟ پسر خجالت زده سوار ماشین شد. با سرعت از جلو آپارتمان رفت. 🖊 📝 @sahel_aramesh