🔔 #شناخت
🌹قال امام حسین علیه السلام: « إلهي ! عَلِمتُ بِاختِلافِ الآثارِ وتَنَقُّلاتِ الأَطوارِ، أنَّ مُرادَكَ مِنّي أن تَتَعَرَّفَ إلَيَّ في كُلِّ شَيءٍ حَتّى لا أجهَلَكَ في شَيءٍ.»
🌷 امام حسین عليه السلام فرمود: «خداى من! از گوناگونىِ آثار و تغيير حالتها دانستم كه تو مىخواهى خود را در هر چيز به من بشناسانى تا در هيچ چيز از تو بىخبر نمانم.»
📚 الإقبال، ص ۳۴۸
❤️ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷مادر شهید مهران اقرع:
دوستانش میگفتند: «ما همیشه در نامههایمان مینوشتیم بسمهتعالی یا اینکه بسماللهالرحمنالرحیم ولی مهران همیشه مینوشت بسم ربالشهدا و صدیقین.»
این روزهای آخر میگفت: «باید رضایت پدر و مادرم را جلب کنم تا خدا زودتر دعوتم کند.»
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار مهران اقرع قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار مهران اقرع قرائت بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
447.mp3
818.5K
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار مهران اقرع قرائت بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#خدایا
به تو #پناه میآوریم از این که راه #خیانت به کسی را بپیماییم و نسبت به کردارمان #خودپسندی کنیم و #آرزوهای خود را دور و دراز سازیم.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌹
❤️ #مناجات
📝 @sahel_aramesh
🌾 #رزق
🌹قال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:«إنَّما سُمِّیَ شَعبانُ لأِنَّهُ یَتَشَعَّبُ فیهِ أرزاقُ المُؤمِنینَ»
🌷پیامبر صلی الله علیه فرمود:«ماه شعبان، «شعبان» نامیده شد؛ زیرا روزی های مؤمنان در این ماه قسمت می شود.»
📚 ثواب الأعمال ، ص ۶۲
❤️ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷همسر شهید مدافع حرم ابوالفضل سرلک:
« در این اواخر شهید آنقدر به خدا نزدیک شده بود که هیچ چیز او را غمگین نمیکرد و به خاطر همین نزدیکی با خدا بود که او آسمانی شد.»
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار ابوالفضل سرلک قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار مدافع حرم ابوالفضل سرلک قرائت بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
448.mp3
1.63M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار مدافع حرم ابوالفضل سرلک قرائت بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
📄 #داستان
🦈مادر ماهی
از زیارت برگشتند. هوای مطبوع بهاری جان را جلا می داد. محمد دست زهرا را در دستش گرفت. به حوض وسط زیارتگاه اشاره کرد و گفت: می خوای بریم ماهیا رو ببینیم؟
زهرا با دیدن اشتیاق محمد، تنها برآوردن خواسته او برایش مهم بود. با ناز جواب داد: عزیزم هر چی شما بگی. منم دوست دارم ببینم اون ماهی قرمزا میان بالا زیر نور ماه چه شکلی میشن. اصلا پیدان؟
با همدیگر کنار حوض بزرگ و عمیق زیارتگاه رفتند. محمد کمی خرده نان ساندویچش را برایشان ریخت. گفت: عزیزم بیا ببینشون.
زهرا به ماهی ها که یکی یکی بالا می آمدند خیره شد؛ ماهی های قرمز، سفید، ابلق، کوچک و بزرگ. محمد با انگشت به بزرگترین ماهی اشاره کرد: عزیزم ببینش داره میاد طرفت.
زهرا با دیدن حرکت ماهی و فکر کردن به عمق حوض سرش گیج رفت. تمام ساختمان زیارتگاه دور سرش چرخید. تعادلش را از دست داد. خاطره کودکی برایش زنده شد. روزی که درون حوض افتاد. قُلُپ قُلُپ آب حوض را فرو می داد و صدا می زد: نجاتم بده. دارم غرق میشم. غ...ر...ق...شدم. الان مادرماهیه میاد من رو می خوره. صدای قاه قاه خنده مادرش را شنید: دختر دیوونه. بلند شو بایست.
چند قطره آب از راه بینی اش فرو رفت. مغزش سوت کشید. با ضرب سرش را تکاند. خواست حرف بزند. اما مادر مهلتش نداد. گفت: بایست ببین آب حوض تا کجاته؟
زهرا پاهای شناورش را منقبض کرد. ایستاد. آب تا بالای کمرش بود. نگاهی به خودش و نگاهی به مادر انداخت. دستش را دراز کرد و با زاری گفت: بکشم بیرون. الان مادر ماهیه میاد من رو می خوره.
مادر باز هم خندید: کدوم مادر ماهی؟
- همون که همش می گفتی اگه بیفتی تو حوض می خوردت.
- اینجوری می گفتم که دور حوض نیای. حالا که اومدی و افتادی تو حوض، خودتم بیا بیرون.
صدای گریه و التماس زهرا بلند شد. مادر گفت: مامان جون، مادر ماهی در کار نیس. این رو گفته بودم که دور حوض نیای.
زهرا ناگهان فشار دستان قدرتمندی را دور بازوهایش حس کرد. محمد او را از کنار حوض، عقب کشید. او را به طرف صندلی کنار باغچه برد. زهرا پا کشان و به زحمت دنبال او رفت. روی صندلی نشست. محمد گفت: یهو چت شد؟ زنگ بزنم اورژانس بیاد؟
زهرا با حرکت دست جواب رد داد. نفس عمیقی کشید. سرش را پایین انداخت. قدری حالش جا آمد. به گل های باغچه خیره شد. گفت: قربون خدا برم، چقدر خوشگل نقاشی کرده.
محمد نگران پرسید: حالت بهتر شد؟
زهرا شاداب جواب داد: بله، این یه ترس مزخرف از زمان بچگیمه.
محمد کنجکاو و با تعجب زیر نور ماه به برق افتاده روی گونه های برآمده زهرا خیره شد. پرسید: بچگی؟ مگه چی شده؟
زهرا ساندویچ محمد را از دستش قاپید. گاز بزرگی به آن زد. گفت: هی بهت گفتم بخور نخوردی، نمی دونستی بخورش اینجاس؟
محمد خندید: نوش جونت. من اشتها نداشتم. حالا می گی قضیه چیه یا می خوای جون به سرم کنی؟
زهرا با دهان پر، جواب داد: آقا می خوای لقمه بپره تو گلوم و زود از دستم خلاص شی؟
محمد از روی صندلی بلند شد. گفت: باشه تا شما ساندویچ من رو میل می کنی منم برم به ماهیا سلامی بدم.
زهرا به قد و بالای رشید محمد نگاهی انداخت. بقیه ساندویچ را داخل پاکتش برگرداند. گفت: حالا چه زودم بهت برمی خوره. بیا بشین برات تعریف کنم.
محمد کنار زهرا روی صندلی نشست. زهرا چادرش را تکاند. دست محمد را گرفت. کف دست او را سمت صورتش چرخاند. با انگشت کف دست او نقاشی کشید: اون روزا که من هنوز مدرسه نمی رفتم ما تو خونه مون یه حوض کوچولو داشتیم. من همیشه روی لبه اون حوض راه می رفتم و بازی می کردم. ...
🖊#به_قلم_صدف
📝 @sahel_aramesh
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#خدایا
تمام آن وسایل و #اسباب به دست #ارادۀ توست و گریزگاه و #پناهگاه فقط به سوی توست، پس بر محمّد و آلش درود فرست، گریزم را پناه ده و #خواستهام را روا کن.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌹
❤️ #مناجات
📝 @sahel_aramesh
🌎 #دنیا
🌹 قال امام سجاد علیه السلام:
«عَجَباً کُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَکَ دارَ الْبقاء»
🌷امام سجاد علیه السلام فرمود:«بسیار عجیب است از کسانى که براى این دنیاى زودگذر و فانى کار مى کنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را که باقى و ابدى است رها و فراموش کرده اند.»
📚 بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۱۲۷
❤️ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷فرازی از وصیت شهید حجت مقدم:
«ای جوانان از سرمایه جوانی، به خوبی استفاده کنید و قدر خود و دوستانتان را بدانید؛ چرا که از لحظات بعد خود خبر ندارید.جوانان نکند در رختخواب ذلّت بمیرید که حسین {علیه السلام} در میدان نبرد شهید شد.وظیفه ما انجام تکلیف است.به یاد خدا باشید و همیشه او را یاد کنید.»
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار حجت مقدم قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار حجت مقدم قرائت بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
449.mp3
1.72M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار حجت مقدم قرائت بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#خدایا
از تو درخواست میکنم بار #گناهانی که حمل آن، مرا گران بار ساخته، از #دوشم برداری؛ و از تو نسبت به آنچه سنگینیاش مرا به #زانو درآورده، #یاری میطلبم.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌹
❤️ #مناجات
📝 @sahel_aramesh
❤️#نیکی
🌹 قال امام رضا علیه السلام:
«رَأسُ العَقلِ بَعدَ الإيمانِ بِاللَّهِ التَّوَدُّدُ إلَى النّاسِ ، وَاصطِناعُ الخَيرِ إلى كُلِّ بَرٍّ وفاجِرٍ.»
🌷امام رضا علیه السلام فرمود:«سرآمدِ خِرد، پس از ايمان به خدا، مهرورزى با مردم و نيكى كردن به هر شخص خوب و بدى است.»
📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج٢ ص ٣٥ ح ٧٧
❤️ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷 مادرشهید رضا ابوطالب زاده سرابی :
«با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های حق علیه باطل شتافت. می گفت: «چون دشمن به کشور، دین و ناموس ما حمله کرده است، باید از کشور دفاع کنیم و راه امام حسین (ع) را ادامه دهیم. جنگ برای خداست.» به دستور امام به جبهه رفت و هدفش رضای خدا بود. می گفت: «خدا را فراموش نکنید. ما مسئولیت سنگینی را به عهده داریم.»
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار رضا ابوطالب زاده سرابی قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار رضا ابوطالب زاده سرابی بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
450.mp3
1.48M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار رضا ابوطالب زاده سرابی قرائت بفرمایید.
❤️ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh