🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#خدایا
تا آن گاه که مرا #زنده می داری، به آنچه داده ای قانعم گردان و عیوبم را بپوشان و مرا #سلامت دار و آن #زمان که مرا می میرانی، مرا بیامرز و مشمول #رحمت خود قرار ده.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌹
❤️ #مناجات
📝 @sahel_aramesh
☺ #خوشرویی
🍃 قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : إِنَّ أَحْسَنَ مَا يَأْلَفُ بِهِ اَلنَّاسُ قُلُوبَ أَوِدَّائِهِمْ وَ نَفَوْا بِهِ اَلضِّغْنَ عَنْ قُلُوبِ أَعْدَائِهِمْ حُسْنُ اَلْبِشْرِ عِنْدَ لِقَائِهِمْ وَ اَلتَّفَقُّدُ فِي غَيْبَتِهِمْ وَ اَلْبَشَاشَةُ بِهِمْ عِنْدَ حُضُورِهِمْ.
🍃 امام على عليه السلام فرمود : بهترين وسيله اى كه مردم با آن دلهاى دوستان خود را به دست مى آورند و كينه ها را از دلهاى دشمنانشان مى زدايند،خوشرويى هنگام برخورد با آنان است و جوياى احوال آنان شدن در غيابشان و گشاده رويى با آنان در حضورشان
📚 ميزان الحكمه ،جلد اوّل،صفحه 555؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۷۵ , صفحه۵۷
❤ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید سید علی اکبر حسینی راوندی: ای مردم! ای ملّت شهید پرور! ای ملّتی که با فدایی کردن فرزندان خود اسلام را سرافراز کردید! دل پیغمبر را شاد کنید، مبادا سختی ها در شما راه پیدا کند شما را به اسلام مبادا خدای نکرده بد کند.
در جنگ انسانهای خالص مشخّص میشود، مبادا روز قیامت حسرت بخوریم و انگشت ندامت به دندان بگیریم که دیگر آن روز دیر است. جوانها مبادا در خطّ شیطان قرار بگیرند، من یک گله ای دارم، خدا رحمت کند شهید حسین شمس زاده که او هم گله می کرد و آن این است که چرا بیدار نمی شوید! چرا آسیاب شیطان شده اند ؟! روز پنج شنبه به صورت مفتضح بیرون می آیید کنار قبر شهیدان، خجالت نمی کشید، دردتان نمی آید اینطور عزیزان ما غریبانه به خاک و خون غلطیدند، بدنهایشان میسوزد و مفقود میشوند، شما چگونه روز قیامت جواب خواهید داد ؟! یک مقدار به خود بیایید. من هر وقت می آمدم زیارت با یک دنیا ناراحتی می رفتم، یک مقدار از فرزندان و طفلان شهدا درس بگیرید، این فرزندان هر وقت به یاد پدران خود گریه میکنند مسئولیّت شما بیشتر میشود.
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار سید علی اکبر حسینی راوندی قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار سید علی اکبر حسینی راوندی قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
409.mp3
2.18M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار سید علی اکبر حسینی راوندی قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
هدایت شده از مسار
💌 شما
از: الی الکریم🌺
به: حضرت مادر🌹
🍃سلام بر #حضرت_مادر ، بانوی آب و آینه
مادر تویی پناهم
☘تویی آرام جانم
🍃هر موقع که چشمانم ابری و هوای دلم طوفانی شد با تو نجوا میکنم ناگاه دریای دلم آرام می شود. 🌧
🌿با تمام وجودم به تو اقتدا می کنم قربة الى الله
☘☘☘☘☘☘☘
شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ #نامه_خاص همراه اسم انتخابی تان برای آیدی @taghatoae در ایتا ارسال نمایید.
☘☘☘☘☘☘☘
✨شما هم با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با #انوار_مطهر شریک می شوید.
#نامه_خاص
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#صمیمانه_با_مادر
🆔 @parvanehaye_ashegh
⚡ #اظهار_نظر
🔸 قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : اقْصُرْ رَأْيَكَ عَلَى مَا يَعْنِيكَ
🔹 امام على عليه السلام فرمود:رأى خويش را به چيزهايى كه مربوط به تو مى شود محدود كن.
📚 ميزان الحكمه ،جلد4 ،صفحه351؛ نهج البلاغه، نامه69
❤ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید محمد باقر شریف تبار:به دوستانم بگوئید که بر علیه سرمایه داران بزرگ بایستند و با آنان مقابله کنند و حرف امام را فراموش نکنند که گفت : ما نه طرف دار سرمایه دار هستیم و نه طرفدار نئودال.
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار محمد باقر شریف تبار قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار محمد باقر شریف تبار قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
410.mp3
1.8M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار محمد باقر شریف تبار قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
📄 #داستان
😡 #سقوط
یقه فرهاد میان مشت نادر پیچ می خورد. حسین میانشان ایستاده بود. نادر صورت فرهاد را نمی دید. حسین مدام می گفت:" بسه بابا، مردای گنده دست بردارید، اول کارمون تا قلق کار دستمون بیاد از این ضررا می کنیم." نادر ابروهای کوتاهش را در هم پیچید. جای دست فرهاد روی صورتش زوق زوق می کرد. دندان بر هم فشرد. روی سرپنجه اش ایستاد و از بالای سر حسین صورت کشیده فرهاد را نشانه رفت. صدای سیلی در فضای اتاق پیچید. کف دستش مثل کباب برشته شد. فرهاد فحش داد و مثل خروس جنگی بالا و پایین پرید تا نادر را بزند. مشت و لگد مثل نقل و نبات بین هم رد و بدل می کردند. حسین بین آنها مثل گوشت قربانی از هر دو طرف کتک می خورد.
صورت لاغر حسین مثل انار سرخ شد. تحملش تمام شد. تمام نیرویش را در دستانش جمع کرد. فرهاد و نادر را هل داد،فریاد زد:" بسه دیگه، شورشو درآوردین. دم و دقیقه به جون هم می پرین، خستم کردین." نادر و فرهاد نفس زنان به هم خیره بودند. آتش از چشمانشان می بارید. منتظر بودند نیروی از دست رفته به بازوانشان برگردد تا دوباره درگیر شوند.
حسین هر دو را نگاه کرد. فهمید که داستان سر دراز دارد، به سمت گاوصندوق رفت و گفت:" شراکتمون تموم شد، دیگه می خوام برای خودم کار کنم. شما هم تا می تونین تو سروکله هم بزنین."
نادر و فرهاد با شنیدن حرف حسین وا رفتند. تمام سرمایه کارشان از حسین بود. آنها فقط شراکتی پول اجاره مغازه را می دادند. قبل از اینکه نادر و فرهاد از شوک حرف حسین خارج شوند. حسین کیف و کت به دست گفت:" تا عصر فرشا رو می برم، پول اجاره این دو ماهم خودم می دم. دیگه حوصله دعوا و درگیری ندارم." حسین از راه پله های مارپیچ طبقه دوم مغازه پایین رفت.
فرهاد با اخم به نادر نگاه کرد، گفت:" همینو می خواستی بی عرضه!" بعد به دنبال حسین از پله ها سرازیر شد. بارها سر القابی که فرهاد به او می داد، بحث و دعوا کرده بودند؛ قرار شده بود به هم توهین نکنند اما اشتباه فرهاد و از دست دادن یک معامله ی خوب، دوباره زبان فرهاد را برای توهین باز کرد. نادر مثل زودپز جوش آورد. پشت سر فرهاد راه افتاد. میان راه پله ها حرف فرهاد به حسین را شنید:" از دستش خسته شدم یِ بی عرضه به تمام معناست؛ با اون کارا پیش نمیره خودمون دو تا می تونیم کلی پیشرفت کنیم."
گوش نادر سوت کشید، در مغزش حرف فرهاد می پیچید و تکرار می شد. پرده ای سرخ رنگ جلوی چشمانش را گرفت. فاصله اش با فرهاد را مثل شیر زخمی با پریدن جبران کرد. دستش را روی کمر فرهاد گذاشت، با شدت هلش داد. فرهاد که جایی را نگرفته بود مثل پر کاهی از زمین کنده شد. دو سه پله پایین تر سرش به سنگ پله خورد. روی پله ها غلتید و روی زمین افتاد. حسین و نادر هر دو خشکشان زد. خون از پیشانی فرهاد مثل جوی آب روان شد. حسین با چشم ها باز و گرد به نادر نگاه کرد. با فریاد گفت:" چی کار کردی؟" پله ها را با سرعت پایین رفت.
نادر با فریاد حسین به خودش آمد. قرمزی خون، ضربان قلبش را کند کرد. دو سه پله بالا رفت، برگشت و با سرعت از پله ها پایین رفت. حسین نبض فرهاد را گرفت. چشم های بسته فرهاد نفس های نادر را به شماره انداخت. دو سه قدم عقب عقب به سمت در مغازه رفت. برگشت و نگاهی به بیرون مغازه انداخت. مغازه بزرگ بود و رهگذاری مچاله از خستگی کار روزانه از خشم خورشید سوزان فرار می کردند. نادر تصمیم گرفت از مغازه بیرون برود. در شیشه ای کشویی مغازه را باز کرد. حسین فریاد زد:" ترسوی بزدل نمرده زنگ بزن اورژانس قبل از اینکه دیر بشه. " شنیدن این القاب از زبان حسین او را خرد کرد. گوشی اش را بیرون آورد و شماره گرفت.
🖊 #به_قلم_صبح_طلوع
📝 @sahel_aramesh
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#خدایا
نگذار عمرم را در #شادمانی بیخبری از تو #نابود سازم و #جوانیام را در سرمستیِ #دوری از تو فرسوده گردانم.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌹
❤️ #مناجات
📝 @sahel_aramesh
👋 #مصافحه
✨ قَالَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَا صَافَحَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَجُلاً قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ حَتَّى يَكُونَ هُوَ اَلَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْهُ
🌟 امام صادق عليه السلام فرمود:رسول خدا صلى الله عليه و آله هرگاه با مردى دست مى داد، هرگز دست خود را از دست او نمى كشيد تا اين كه او دستش را از دست حضرت بكشد
📚 ميزان الحكمه ,جلد6 ,صفحه260؛ الکافي , جلد۲ , صفحه۱۸۲
❤ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید محمود شریف نژاد:ای برادران و خواهران : بدانید که شما بنده خدائید پس از فرمان خدا سرباز نزنید . عروس من جبهه شهادت است صدای غرش گلوله و توپ عقد مرا خواهند خواند و با پوششی از خون گرم سرخ خود را برای معشوقم آرایش خواهم کرد و نام فرزندم آزادی و من همین جا فرزندم آزادی را به شما می سپارم از آن محافظت کنید.
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار محمود شریف نژاد قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار محمود شریف نژاد قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
411.mp3
2M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار محمود شریف نژاد قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#خدایا
یک عمر به من #سلامت دادی، من یک عمر #گناه کردم، #معصیت کردم، #نافرمانی تو را کردم. تو فرمودی این کار را نکنید، من انجام دادم. به #بزرگواری خودت مرا ببخش.
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌹
❤️ #مناجات
📝 @sahel_aramesh
🌟 #اخلاص
💥 قَالَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنْ قَدَرْتُمْ أَنْ لاَ تُعْرَفُوا فَافْعَلُوا وَ مَا عَلَيْكَ إِنْ لَمْ يُثْنِ اَلنَّاسُ عَلَيْكَ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مَذْمُوماً عِنْدَ اَلنَّاسِ إِذَا كُنْتَ مَحْمُوداً عِنْدَ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
⚡ امام صادق عليه السلام فرمود : اگر توانستيد ناشناخته بمانيد، چنين كنيد ؛ وقتى نزد خدا ستوده باشى نگران نباش كه مردم ستايشت نكنند و نگران نباش كه در نظرشان نكوهيده اى .
📚 ميزان الحكمه ،جلد سوّم ،صفحه 512؛ الکافي , جلد۸ , صفحه۱۲۸
❤ #از_معصوم_بیاموزیم
📝 @sahel_aramesh
🌷 فرازی از وصیت نامه شهید مصیب قاسمیان: این دنیا آزمایشی بیش نیست و زندگی جاوید آن جهان است. از خواهرانم می خواهم حجاب اسلامی را حفظ کنید . اما برادران عزیز : امام را تنها نگذارید و پشتیبان ولایت فقیه باشید.
🍀 با ذکر صلوات صفحه قرآن امروز را به نیت شهید بزرگوار مصیب قاسمیان قرائت خواهیم کرد.
🌹 #اللهم_صلی_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
📝 @sahel_aramesh
🌷 به نیت شهید بزرگوار مصیب قاسمیان قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh
412.mp3
1.98M
📼 قرائت صفحه قرآن با صدای استاد پرهیزکار است.
🌷 به نیت شهید بزرگوار مصیب قاسمیان قرائت بفرمایید.
❤ #در_محضر_قرآن
📝 @sahel_aramesh