•••
«من محتاج کسی هستم که مرا بیشتر از خودم بخواهد.
مرا در آغوش محبت خودش غرق کند.»
"طرحجلد، برگرفته از کتابِ #رنج_مقدس
اثر خانم #نرجس_شکوریان_فرد 🌸✨"
☁️💓
یه دفتر خاص که هیچجای دیگه نمیتونید پیدا کنید...😍
مخصوص کسایی که با کتاب رنج مقدس حال متفاوت و خوبی بهشون دست داد و میخوان این حس و حال رو ثبت کنن😌🌿
هرموقع این دفتر رو ببینن، اون حس و حال، لحظات با لیلا، دوباره براشون یادآوری میشه😇💌
🎀📝
دفتر خطدار ۵۰برگ
قیمت: ۳۵ تومان
برا تهیه به آیدی زیر پیام بدید🪄
@namaktab_farhangi🛒
#رنج_مقدس
#بوی_ماه_مهر
|@saheleroman|
•••
واقعا وقتی حالت خوب نیست، رنج مقدس خلائی رو درونت پر میکنه که حالت رو خوب میکنه😇🦋🌱
#رنج_مقدس
#نظرات_مخاطبین
|@saheleroman|
کتاب رنج مقدس از اون کتابایی هست که
همه حالات غم و شادی رو میشه باهاش حس کرد😅☹️
•
•
شما هم برامون حس و حال و نظراتتون رو بفرستید:) @p_namaktab
#ده_دقیقهای_ها
#رنج_مقدس
⌈🌿° @patogh_namaktab ○°.⌋
هدایت شده از پاتوق نمکتاب
کتاب رنج مقدس از اون کتابایی هست که همه حالات غم و شادی رو میشه باهاش حس کرد😅☹️
شما هم برامون حس و حال و نظراتتون رو بفرستید:)👇
@p_namaktab
#ده_دقیقهای_ها
#رنج_مقدس
⌈🌿° @patogh_namaktab ○°.⌋
#مهرِختام
#رنج_مقدس
یک ماهی از برگشتنم میگذشت و خنکای نسیمِ آرامش به قلب سوختهام می وزید؛ آرامشی ابدی که با ترک همیشگی آن خانه و زندگی نصیبم شد. نشستم پشت میز و لای برگه های کتاب رنج مقدسم را گشودم. مدت ها بود دل و دماغ کتاب خواندن نداشتم اما دلم برای لیلا تنگ شدهبود. از صفحات اول باز مطالعه را آغاز کردم. رسیدم به سهیل، همانی که برایم هم رسم و نام صالح بود. با ولعی بیشتر انگار که برای اولین بار کتاب به دستم رسیده باشد، گوش جان سپردم به افکار لیلا که میگفت سهیل همسر خوبی بود اما برای من نه. سهیل در بازی های کودکی اگر حامی او بود، در زندگی هم میخواست همانگونه باشد، همان قدر فانتزی و همانقدر عاشقانه که میخواست او را از عقده های جمع شده توی دلش امان دهد. سهیل میخواست جای خالی تمام نداشته هایش را پر کند، سهیل همانی بود که همیشه برایش رویا می بافت اما سهیل...
ندای درونش حرف دیگری داشت: پازل گمشدهٔ افکارش با سهیل پر نمیشد!
سهیل در برابر لیلا، همانی بود که صالح در برابر من. همان اندازه عاشق و دلخسته و حامی و همان اندازه متعصب و کجفکر. پا به پای لیلا که می رفت و می آمد و سهیل را از ذهنش خط میزد اشک حسرت ریختم؛ اشک ریختم که چرا #رنجِمقدس را سال ها بود وقف در گردش میان دوستانم میچرخاندم و خودم یک خط از فلسفهٔ قصه اش را به خاطر نداشتم.
فرق من با لیلا، نه در احساسات دخترانهام بود نه حتی عقدههای سر باز کردهٔ دلم، فرق من با لیلا در خیال بود و فکر!
او واقعی زندگی میکرد من فانتزی. او همانقدری فکرمیکرد که من، همانقدری میخواند که من، همانقدری مینوشت و میگفت و رنج میکشید که من...
اما او جام واقعیت را نوشید و من غرقه در اقیانوس خیالات گرفتار صالح شدم. لیلا از همان قدم اول به جای دنبال آیه و نشانه گشتن، سهیل را به چالش کشید، دنیا را از نگاهش دید و توحش او را در یک سیلی دریافت.
هرچه کشیدم از خودم بود و یک به یک زخم هایی که بر پیکرم نشست بانگ بود بر غلط انداز توی سرم از زندگی که بیدار شوم و حالا که نور دارد از همین زخم ها راهش را میگیرد و بر قلبم میتابد برای شما بنویسم.
ای کاش میشد تمام صحنه هایی که رمانها و فیلمها برای فاطمهٔ درونم رویا بافته و بر تنش کردهاند، قیچی حقیقت به دست پاره پاره کنم.
و فریاد بر آورم: کمی فکر کن، نه خیال، لطفا ای من درون!
✍🏻نظر واقعگرایانهای خوانندهی کتاب رنج مقدس!
••
از اون وقتا که دلت میخواد داد بزنی:
- آهای دنیا من خیلی دوسش دارم!🌏:)
#حالا_پرش | #روز_چهارم | #رنج_مقدس۲
••
مدتها بشینی و زُل بزنی به انعکاس نور رو اون گنبد طلایی که ترکیبش با آسمونِ آبی بینظیره!✨☁️
#حالا_پرش | #روز_پنجم | #رنج_مقدس۲
ساحل رمان
•• ریاضیت خوبه؟👀
••
هیچ خبر دارین ما یه PDF چهل و دو صفحهای از کتاب #رنج_مقدس رو تو کانال داریم؟!😎🤌🏼
بفرمایید، نوش جان!🤝
سلام ثمین هستم
کتاب رنج مقدس 2 را تمام کردم
این کتاب دید من را نسبت به خدا تغییر داد و من فهمیدم که خدا در هر شرایطی کنارمونه وما هرچه رنج بیشتری از یک اتفاق ببینیم همان اندازه برایمان خوشی ایجاد میشه.....
واینکه شیطان مثل آتش است وما مثل چوبیم که اگر به دام شیطان بیفتیم اول آتش وبعد خاکستر میشویم ودر نهایت باد خاکستر را پخش میکند....
#رنج_مقدس
@SAHELEROMAN
هدایت شده از پاتوق نمکتاب
•🌱•
مایه افتخاره که مخاطبای نمکتاب محدود به یه سن و قشر نیستن 😎
و البته که یه مخاطب عادی هم نیستن!
مخاطبای ما متفکر، فهیم و کنشگرن😍👌
خرید کتاب 👇🏻 :)
@ketab98_99
#نظرات_مخاطبین
#رنج_مقدس
◈@PATOGH_NAMAKTAB ◈