••
این بخشی از مکالمه من و یکی دیگه از ادمینهاست؛ همین دیشب!
داشتم با خودم فکر میکردم که چه طور ممکنه یه عالمه آدم که تا چند وقت پیش مدام ازشون پیام و برای هر پست، واکنش دریافت میکردی، حالا یه جوری نباشن که انگار هیچوقت نبودن!
حالایی که ما هم به خاطر مسائلی کمرنگ شدیم و فکر میکردیم این، هزاران علامت سوال برای مخاطبهامون ایجاد میکنه..
بیشتر که تو تجربههای معلولم سِیر میکنم، میبینم توقعمون بیجا بود.
طبیعیه!
ما خیلی زود همه چیز رو به فراموشی میسپاریم...
حتی "چیز"هایی رو که روزگاری تو بوق و کرنا کرده بودیم که" این یکی دیگه فرق داره!"
گمونم تو دنیایی که سلول به سلولش رو با آلزایمر آمیختهن، نمیشه خیلی از کسی و چیزی توقع داشت...
باید به یه جای دیگه خیره شد و منتظر موند.
به نظرم که آسمون گزینهی خوبی باشه. نه؟... :)☁️🪐
#ادیمن_جان
#شبنوشت
••