زبانش به لکنت افتاد و سر از شرم پایین انداخت و آرام زمزمه کرد:
- رویم نمیشود . امام با گفتن گناه من اذیت میشود و دلش میگیرد .
گفتم :
- امام همه چیز را میبیند و میداند . همان لحظه هایی که تو گناه میکنی ، او میداند و دعا میکند که تو همت غلبه بر نفس و هوست را پیدا کنی .
نگرانی امام برای تو همیشگی است . مهربانیاش دائمی و محبت اش آب چشمه ای جوشان ! بگوئی، نگوئی می داند ؛ پس بگو حرفهایم را که میشنوی ، همراهش از چشمانش اشک هم میباری ...
.
.
.
③⑤ شرکتکننده پنجاهو سوم
.
.
.
[ ساحل رمان،
جایی برای خواندن کتابهای جذاب و
شرکت در مسابقات هیجانانگیز🤩
از دستش ندید! ]
•
.
🎁| #چالش
📖| #صاحب_پنجشنبهها
✍🏻| #نرجس_شکوریان_فرد
♥️| #کتاب_دوستداشتنی
● https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c ○