eitaa logo
ساحل رمان
8.8هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
821 ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
🚊 🚥 این روزا هرجا هستی کرونا هم هست⚠️ گاهی خودش بیشتر وقتاااااا عواقبش...!!🤭 مثل حالا که سوار قطار شیش تخته ایم اما کوپه مون سه نفره👨‍👦‍👦 است! به خاطر همین ویروس فسقلی و فاصـــــ👥ـــــلـه اجتماعی و... روزای اول ذوق می‌کردیم برای تعطیلیا🤩 دو روز بود، شد چهار روز، بعد دو هفته، حالا چهار ماهم رد کرده!... انصافا کرونا قد و اندازه اش به این کارها نمی‌خورد کلا سر و تهش با چشم که هیچ، با میکروسکوپ🔬 هم به چشم نمی‌اومد!!👀 بگذریم😬 امشب به کوری چشم کرونا دو هزار و چندصد نفری قطار رو پر کردیم!✋😎 خب جــشــن داریم دیگه!...☺️😍🎉🎈🎊 ✨ 🌱🌸 @saheleroman🌸🌱
🚦 تو قطار نه تنها تویی که داری می‌ری🚶‍♂ بلکه آنتن هم هی داره می‌ره و میاد!🚶‍♂ هی قطع و وصل میشه📶 اگه یاران صمیمی بغل دستت هی حرف نزنن و شیطنت نکنن،💕 خیلی غیر مستقیم و نامربوط یاد دل خودت میفتی❣️ یه وقت وصـلــه...✅ یه وقت قطعـه...❌ یه وقت اِشغاله...❕ یه وقت شکسته...〽️ حالش که خوبه انگار عالم و آدم روی ریل آرامشه...🌈 وقتی مریضه، عالم و آدم رو سرت خراب می‌شه...💔 ... فعلا که یاران صمیمی اون کوپه رو سر ما خراب شدن!!!🤨😁 میخوان یه چیزی نشونمون بدن انگار..🧐 ✨ 🌱🌸 @saheleroman 🌸🌱
💢 ♨️ کل دار و ندار کوپه مون یه طرف این ترمز اضطراری📛 اصلا یه چیز دیگه اس!... هی وسوسه میشی بکشیش😈 اما اون یه تیکه نوشته بالاش منصرفت می‌کنه🤐 اما از شما چه پنهان🙈 اگه یه پدال گاز میذاشتن که زودتر برسیم مشهد😍 حتما امتحانش می‌کردم‼️ کاملا عقلشون رسیده که نذاشتن دیگه!😁 وقتی قطار دوهزارتا راننده داشته باشه یا اول راه تصادف💥می‌شه یا آخرش!!... دیگه اشاره نکنم به زندگی شخصیم🚙 که گاهی فرمونش دست همه هست، جز خودم!! ای خداااااااا...😥😰 ✨ 🍃@saheleroman🍃
🌴 ☔️ ... قطار که توقف می‌کنه⛔️ تازه وقت حرکت کردن ما میشه!😍😍😍 آرامش و بی‌تابی رو باهم تجربه می‌کنیم! خیلی لحظه نابیه...💎 وسایل‌مون رو برمیداریم و از قطار میزنیم بیرون...🎒 می‌ریم حرم...🕌 باهم💕 پای پیاده👞 صوت هایی که تو خیابون پخش می‌شه🔉📢 حال خوبمون رو خوبتر می‌کنه...😇💙 ✨ 🍃@saheleroman🍃
و در انتهای جشن... هستیم خدمتتون با... قسمت رمان شیرین‌مون😍
🌹🍀🌹🍀🌹 🍀🌹🍀🌹 🌹🍀🌹 🍀🌹 🌹 {✨سلام رفقا😊 این خبر خوب رو یادتونه؟😉 امشب خودتون رو برای شنیدنش آماده کنید😍 🍃https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 کتابےاز جنس محبت و لطافت... کتابی که حال زندگےات را رو به راه می‌کند🙂🙃... پنجمین جلد از مجموعه" از او" رسید😍 ✨کتاب عبدالمهدی به قلم نرجس شکوریان‌فرد هم‌اکنون این کتاب را می‌توانید از سایت نمکتاب تهیه کنید😉 🍃https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c🍃
[تُو‌مراجان‌و‌جَهانی چِه‌کنم‌جان‌و‌جَهان‌را...]
✍🏻 سلام سلام به خواننده‌های خوب و مهربونم 💖 خوشحالم که برای شما می‌نویسم و خوشحال‌تر که شما من رو همراهی می‌کنید.😉 رمان به جایی رسیده که لازم دیدم یه توضیح کوچولو بدم تا برای ادامه‌ی مطلب دچار سردرگمی نشیم🧐 تا اینجا دو شخصیت داشتیم: من او محمد، من رو می‌نوشت.🙂 زهرا جان هم، او رو رقم می‌زد.🙃 اما الان رسیدیم به قسمت دیگه‌ای از داستان؛ ......ما...... یادتونه محمد دفتری به زهرا داد تا با هم بنویسند✍🏻؟ تا حالا این دو تا زوج بلا، نوشته‌های دفتر مشترکشون رو از ما پنهان کرده بودن😜.... اما از فردا شب دیگه نوبت دفتر این عروس و داماد خودمونه. یعنی از فردا شب، از قسمت ....ما....ی داستان رونمایی می‌شه.😍 دیگه من و اویی در کار نیست، زندگی مشترکیست و دفتری ک ما با هم می‌خونیم😅 فقط دقت کنید نشونه‌گذاری می‌کنیم که کدوم قسمت رو زهرا جان مینویسد و کدوم قسمت رو محمد! بعدا نگید قاطی کردیم😀 در ضمن بگم که خیلی از شما خوبان با نظراتتون من رو خوشحال کردید و تشکر کردن من هم شما رو خوشحال می‌کنه!😃 منتظر نظرات و پیشنهادات خود خود شما هستم.😉 🍃@saheleroman🍃
🌹🍀🌹🍀🌹 🍀🌹🍀🌹 🌹🍀🌹 🍀🌹 🌹 {✨سلام به تیزهوش‌های عالم هستی، که دیروز متوجه شدن، این دو قسمت؛ نوشته عروس خانممونه😉 یه توضیح مختصر: قسمت‌هایی از رمان که: ۱_علامت➕دارند. ۲_✍🏻💖دارند. ۳_متن‌، برجسته‌ است. نوشته زهرا خانم داستانه🙂. و قسمت‌هایی از رمان که: ۱_علامت ✔️ دارند. ۲_✍🏻💙دارند. ۳_مَــــتــݩ، فوݩتِــش مُتِفاوِتـِـــه😉 نوشته‌های آقا دومادند🙃 🍃https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c🍃
☘ امشب کنار غزل‌های من بخواب شاید جهان تو آرام‌تر شود... 🍃@saheleroman🍃
✍🏻 بسم الله الرحمن الرحیم با کلاس‌ها، اینگونه‌اند...💌 اول، اول که من نبودم و شما هم نبودی، دستوری هم نبود... ❌هوس و خواسته‌های نفس و شیطان هم در کنار ما نبود. ✨خالقم، من را آورد با عزت و احترام، به وسعت وجود یک زن، مادرمان حضرت حوّا !❤️ یعنی به همان عزت حضرت آدم، حضرت حوّا هم خلق شد🙂، به همان شکوه پیامبری آدم، خدا برای حوّا هم مایه گذاشت؛ شد حضرت حوّا😇. به مردها کار ندارم چون مرد نیستم. اما وقتی که ما را آفرید،( منظور من جنس زن را،..) در وجودم درک لذت‌ها را گذاشت؛ لذت محبت، لذت خو‌ش‌بختی، لذت زیبایی...💖 🍃خودش گذاشت و خودش هم ارزشمند کرد و خودش هم قانون‌های بهتر زیستن من را گذاشت! خلقم کرده است، مخترعم است، روزیم را می‌دهد، امنیتم را تامین می‌کند، آب و نان و غذایم را می‌دهد، خوابم را، بیداریم را، زیبائیم را، دوستانم را، همه را "او" آفریده و ... خیلی طبیعی هم هست، یعنی بدیهی است، دودوتا چهارتای عقلی است... راستی عقــ💡ــل را هم او داده، خب عقــ💡ــلی است که قانون‌های زندگی در این دنیا را هم او بدهد. عاقــ💡ــلانه هم هست که من به این قوانین عمل کنم. شاید دیر متوجه شدم اما خوش‌حالم که بالاخره فهمیدم حجاب هم قانون خداست. 😊 همان خدایی که آب را آفرید تا تشنه نمانم، مادر را آفرید تا بی‌محبــ❣ــت نمانم، طبیعــ🌱ــت را آفرید تا زنده بمانم، حجاب را هم آفرید ... و عقلانی هم هست که من به او بگویم: _چشم! حتما..‌. می‌شوم همانی که تو می‌گویی! تو می‌خواهی! خیلی طبیعی است. به نظرم با کلاس‌ترین💌 افراد کسانی هستند که با مخترع و خالق‌شان بیشترین ارتباط را دارند، چون زندگی خوب را دوست دارند، خدا هم آن‌ها را.😍 🍃@saheleroman🍃
══✼°•|...♡...|•°✼══ 🌱 مَعــ❣ــشوقِ یِکے باۺ... مَحـ💕ـبوبِ هَمِہ...
══✼°•|...♡...|•°✼══ 🌱 بنده ࢪا گستاخ می‌سازد حضوࢪ دائمی... مࢪحمت کن، گاه گاه از خویش غافل کن مࢪا..
🌱 ══✼°•|...♡...|•°✼══ به وصل خود دوایی کن، دل دیوانهٔ ما را ... 🍃@saheleroman🍃
"خاک" باید آماده می‌شد🏝 تا آدم بیـاید و ساکـن زمیـن🌏 بشود جوانه بزند و رشـد کند و بزرگ🌿 بـشــود... "آسمان" باید بالا می‌رفت🌈 تا افق پـــــرواز باشد برای روح!🕊 تا دلخوشی باشد و دل در خاک خشک🍂 نشــود! بـاد🌬 و طـوفـان🌪 و آتـشفـشان🌋 هـم بـود... اما قرار نبود انسان بماند و تنهایی و برهوت دنیا! خـدا که نمی‌خواسـت دردانه‌اش "زمین‌گیر" شود! قبـل تـر از ساختـن زمیـن و زمـان و آسمـان‌ها🌌 از نور خودش خورشید🌕 را خلق کرد! امام دست آدم✋ را گرفت! آدم آرام✨ گـرفـت! پناه گرفت! دلش که می‌گرفت، سراغ امامش را می‌گرفت!💔 دلش باز می‌شد دیگر...❤️ بعدهـا آلـودگی هـوای زمین زیـاد شـد و ابـرها💨 پرده کشیدند مقابل نور!🌥 پـرت شـد حـواس بعضـی‌ها و کشیـدنـد کنـار!🚶‍♂ خب؛ خودشان باید سر بالا بگیرند تا ببیند!👀 خودشـان باید قدم پیـش بگذارند👣 دست جلو بیاورند و کاری کنند✍🏼 برای "کنــــار" زدن پرده‌ها!...✂️ 🌱🌸 @yaran_samimii 🌸🌱
🌱 دل‌را چنان به مهر تو بستم که بعد از این دیگر هوای دلبر دیگر نمی‌کنم..
🌱 محبوب من جز شما خبری نیست شما تنها خبر خوب این عالم هستی
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 یکی دوتا نبودند خواستگارها. خیلی ها آمده بودند، و جواب رد شنیده بودند و رفته بودند. ثروت داشتند، شهرت داشتند، چیز های دیگری هم داشتند که برای فاطمه مهم نبود! 💌 او که آمد، از مجاهدت هایش گفت و از پیش قدم شدنش در اسلام. تایید پیامبر را که شنید، خواسته اش را گفت؛ خواستگاری کرد بانو را. 💌 علی مثل «همه» نبود، عزیز و جان پیامبر بود و جانشین بعد از او. همه می دانستند قصه محبت رسول خدا به او را. اما به این جا که رسید، پیامبر جواب داد... 🍀🍀🍀 آدم عاقل فرق دزد و اهل را از همین نقطه ها می‌فهمد. از همین خط و ربط ها. تفاوت قائل است بین کسی که از دیوار می آید یا در خانه را می زند.🙂🙃 کسی که آبرو وسط می گذارد را ترجیح می‌دهد به کسی که بی آبرویی می‌کند.😌😔 🌸💖 دختر خوشبخت، دست در دست هر دستی نمی گذارد! 🌼💛 پسر خوشبخت، دست سمت هر دستی دراز نمی کند! 💦 💙 ✨💐 @saheleroman💐✨
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 پیامبر علی را می شناسد، قبول دارد، دوست دارد. اما تصمیم ازدواج فاطمه را به تصمیم فاطمه اش گره میزند. سراغش می رود، نظرش را می پرسد، اما جواب نمی شنود! 💌 سکوت دختر به گوش می رسد و صدای پیامبر: _ الله اکبر... نشانه رضایت است! ☘️☘️☘️ قدیم ترها ازدواج دختـ♡ـر یک شرط داشت که رضـایت پـدر بود!✔️ جدیدا هم یک شرط حضور فعال دارد و آن هم سلیقه دختر است!🌈 اسلام، تمام بد ها را رد می کند! هم رضایت پدر را وسط می کشد برای شناخت پسر🔍 هم پسند دختر را شرط می کند برای زندگی با پسر!❣ 💦 💙 ✨💐 @saheleroman 💐✨
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 مهر را که تعیین کردند، شد چهارصد سکه نقره. 💌داماد زرهش را فروخت و پرداخت کرد. نه از دنیا داری خبری بود نه سرمایه داری! 🍀🍀🍀 یاد 📖 افتادم‌، وقتی پدر می‌گوید: - لیلاجان! می‌فرمایند هرچی که شما مهریه بگی همان. تازه یادم می‌آید که مهریه هم هست. حالا چه بگویم. تجارت که نمی‌خواهم راه بیندازم. دختر هم که خرید و فروش نمی‌شود.❌ یک قراردادی برای عزتمندی است و عزت من که پول و ملک نیست. همه ساکت‌اند چرا؟ این را از دستی که به پهلویم می‌خورد می‌فهمم. ریحانه😊 است. - همون چهارده سکه. صدایم این‌قدر یواش است که زن‌ها هم به زور می‌شنوند. مادر مصطفی بلند می‌گوید. مرد‌ها هم صلوات می‌فرستند. من که سر بلند نمی‌کنم، پدر مصطفی یک حج عمره و یک کربلا هم تقبل🎁 می‌کند... 💦 💙 ✨💐 @saheleroman 💐✨
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 عروسی ساده گذشت. خرج شام هم تقسیم شد. گوشت و نان با پیامبر و روغن و خرما با علی-؏‌- 💌 فقیری هم آمد و دست خالی نرفت! عروس لباسش را بخشید✨ و با همان لباس قدیمی ساده... عروسی برگزار شد. 💌 عروس و داماد رفتند سراغ زندگی... بدون دغدغه دنیا👑 و بدون شکستن دل فقیر! ☘️☘️☘️ ◾️ سنگ بزرگ برداشتن نشانه ی نزدن است! این را قدیمی ها می گفتند و برای جدیدی ها هم جواب می‌دهد! می خواهند زندگی را طوری شروع کنند که اصلا شروع نشود! عروســــ🍗🥞💍🎊🏖ــــــی گرفتن سخت تر می شود از زن گرفتن! هوای حرف مردم را داشتن مشکل تر می‌شود از شوهر داشتن! آخرش هم خرج عروسی بیشتر می شود از لذتش!...🙃🙃 💦 💙 ✨💐 @saheleroman 💐✨
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 پیش پیامبر رفتند برای یک سوال! 💌 زندگی کار دارد و کار هم، برنامه می خواهد؛ برنامه‌ے کـار و زندگی را از پیامبـر طلب کردند... 💌 شخصیت و احترام هردو مهم تر بود از پول و درآمد خانه! 💌 نظم این بود که هر کس سر کار خودش باشد! کار خانه بر دوش فاطمه افتاد🌸🏡 و کار بیرون سهم علی شد!🌼🏡 💌 هردو راضی بودند و خوشحال! و خدا هم راضی بود... 🍀🍀🍀 بعضی ها نظم✖️ ندارند! کار ها را بهم ریخته تقسیم می‌کنند! چشـم می بندند روی توانایی ها و روحیه ها متاسفانه😔 زن را جای مرد می گذارند و مرد را جای زن! اسمش را می گذارند حق و عالم را به وارونگی🍂💥 می کشانند! 💦 💙 ✨💐 @saheleroman 💐✨
🌷سلام رفقا!🌷 این عید قشنگ رو صمیمانه بهتون تبریک میگیم و کلی آرزوی قشنگ و شیرین براتون می‌کنیم!... (زرنگا گرفتن چه آرزویی رو می‌گیم!!😉😍😃) ⏰ تا فردا شب ساعت 21 منتظر جواب های چالش از طرف شما هستیم: ☘️ @sahelleroman
✍🏻 ﷽✨ قدیمی‌ها، راحت‌تر ازدواج🎊 می‌کردند. دل پسر که می‌خواست💙... دل دختر که می‌لرزید💖... برای هم می‌شدند🙃! یک دل نبود و ...صـ💕ـــ💗ـ❣ــ💝ـد دلبر! یک دل💙 و یک دلبــ💖ــر و یک زندگی پرشور و نشاط، که با هم می‌ساختند! سختی‌ها، کارشان را به دادگاه نمی‌کشاند❌... در سختی‌ها، هم صبر را یاد می‌گرفتند... هم تدبیر... شیرین🍭ــی‌ها هم، غافلشان نمی‌کرد و کافر در شیرینــ🍭ــی‌ها... ✨شکر می‌کردند و بندگی مهربان پروردگار... این بود که زندگی‌ها، پر از آرامــ😇ــش بود.. این نیست که رفاه💰 ظاهری نباشد، اما... خدا که نباشد هیچ❌ نیست... @saheleroman