eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@ostad_aali110.mp3
1.93M
🔰درخواست علامه #مجلسی از #امام_زمان علیه السلام🔰 💠استاد #عالی 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
چراغ فروزان.mp3
784.8K
💠 چراغ فروزان 🔹 امام رضا(سلام الله علیه) فرمود: مؤمن وقتی به ایمان كامل بار می‌یابد كه سنّتی از پروردگار در او باشد، چه اینكه سنّتی از پیامبر در او باشد، چه اینكه سنّتی از امام در او باشد: «لَا یكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّی یكُونَ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَال»؛فرمود مؤمن وقتی به مقام ایمان بار می‌یابد كه سنّت خدا، روش خدا و راه خدایی را داشته باشد؛ تا بنده شدم، تابنده شدم! وقتی برده او شد، تابنده می‌شود. فرمود اگر بخواهید طَرْفی از كرامت ببندید، باید آثار خدایی در شما باشد؛ آن بزرگواری، آن عظمت و جلال و شكوه در تو باشد! در این دعاها اسامی او را می‌بریم تا خود متّصف به آنها شویم؛ او را به عنوان جمال, او را به عنوان جلال, او را به عنوان عظیم, او را به عنوان نور می‌خوانیم تا خودمان جلال و جمال و شكوه و نور پیدا كنیم. 🔹 فرمود نورانی شدن برای شما ممكن است ﴿وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ﴾. ممكن است كسی در هر كسوت و شغلی كه هست یك چراغ فروزانی در آن محل یا در آن اداره یا در آن وزارتخانه یا در آن نظام باشد ﴿وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ﴾، مردان الهی مردان نوری‌اند! نور ان است كه راه را به دیگران نشان بدهد، انسانِ نورانی نه بیراهه می‌رود و نه راه كسی را می‌بندد. 👤آیت الله #جوادی_آملی 👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای #صفحه_29 دعای #پنجم #خود_دوستدارانش دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) درباره برای خود و دوستدارانش 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) برای خود و دوستدارانش: 🔹و يَا مَنْ تَصْغُرُ عِنْدَ خَطَرِهِ الْأَخْطَارُ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كَرِّمْنَا عَلَيْكَ🔹 🔸اى كسى كه در مقابل قدر تو همه چيز بيقدر است بر محمد و آل او درود فرست و ما را نزد خود گرامى دار🔸 O He before whose greatness all great things are small! Bless Muhammad and his Household and give us honour with Thee! 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) برای خود و دوستدارانش: 🔹و يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ🔹 🔸و اى كسى كه اخبار پنهان نزد تو آشكار است، بر محمد و خاندان او درود فرست و ما را نزد خود رسوا مكن🔸 O He to whom all hidden tidings are manifest! Bless Muhammad and his Household and expose us not before Thee! 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹و يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ🔹 🌺حضرت آیت الله سیّد عبدالکریم می‌فرمودند: 📋 "در نجف اشرف به خاطر ریاضت‌های شرعی و حشر و نشری که با اولیای خدا داشتم، من باز شده بودو صورت برزخی اشخاص را آشکارا می‌دیدم. بسیاری از افراد سرشناس که برای آنان احترام فوق العاده‌ای قایل بودم، صورت‌های برزخی ناخوشایندی داشتند و دیدن آن‌ها بسیار آزارم می‌داد، ولی در میان اشخاصی که در حوزه نجف مطرح نبودند و یا در حوزه اخلاق و عرفان نیز معروفیّتی نداشتند افرادی بودند که چهره برزخی شان بسیار زیبا و تماشایی بود، و همین امر باعث شده بود که کمتر در مجامع حاضر شوم و غالبا سعی می‌کردم با کسی مراوده‌ای نداشته باشم. به تدریج که این حالت فزونی می‌گرفت، به هنگام بیرون رفتن از خانه هراسی در من پدید می‌آمد که مبادا نگاهم ناخوداگاه به شخصی بیفتد که برای او مقام و منزلتی قایلم، ولی چهره برزخی نامناسبی داشته باشد! به همین جهت حتّی المقدور می‌کوشیدم که سرم به پایین باشد و نگاهم با اشخاص تلاقی پیدا نکند! یک روز که در خلوت خودبه "محاسبه نفس" مشغول بودم و حالت مراقبه‌ای داشتم با خود گفتم: اگر چه در اثر باز شدن چشم برزخی به مراحل بیشتری از یقین قلبی رسیده ام، ولی در عوض نظرم نسبت به بسیاری از اشخاص تغییر یافته و حسن ظنّ من درباره آنان دارد به سوء ظنّ مبدّل می‌شود و این از نظر اخلاقی کار درستی نیست! زیرا امکان دارد که در آینده در اثر استغفار و یا انجام اعمال ناشایسته صورت کریه و زشت برزخی آنان عوض شود، ولی من درباره آنان بر اساس همین صورت فعلی داوری کنم و قاعده -استصحاب- را درباره آنان جاری سازم! و مرتکب خطا و اشتباه شوم! لذا در فکر چاره جویی برآمدم و تصمیم گرفتم با مراجعه به اهل بصیرت مشکل خود را برطرف کنم. چند روزی گذشت و یکی از عارفان وارسته و بلند پایه‌ای که در یکی از شهر‌های هند سکونت داشت به قصد زیارت و عتبه بوسی حضرت امیر به نجف امد. سال‌ها بود که او در ایّام به خصوصی از سال به نجف می‌آمد و یک اربعین به ریاضت‌های شرعی می‌پرداخت و بعد به شهر و دیار خود برمی گشت، و من چند سالی بود که توفیق آشنایی با او را پیدا کرده بودم و از محضر نورانی اش استفاده می‌کردم. روزی که او به دیدار من آمد، در همان نگاه اوّل به حالت من پی برد و به من گفت: به دست آوردن چشم برزخی خیلی دشوار است و از دست دادن آن بسیارآسان! گفتم: طاقت ادامه دادن به این وضع را ندارم! گفت: امروز به قصّابی محل مراجعه کن و گوشت گوساله‌ای بخر و بگو در حیاط خانه و در فضای باز آن را بر روی آتش کباب کنند و بعد نوش جان کن! مشکل تو فورا برطرف می‌گردد! طبق دستوری که داده بود عمل کردم، و با فرو بردن اوّلین لقمه کباب بود که چشم برزخی من بسته شد! و حالت عادی خود را پیدا کردم و بعد از مدّت‌ها نفسی به راحتی کشیدم." 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
اطلاعیه بسم الله الرحمن الرحیم در پی سوالات دوستان و اظهارنگرانی نسبت به وضعیت سلامت استاد به اطلاع عزیزان می رسانیم، حال عمومی استاد خوب است ولی ضعف ناشی از مشکلات شیمی درمانی دارند. ضمن تشکر از همه دوستان برای عافيت و سلامتی ایشان التماس دعا داریم. درخواست داریم حمد شفایی برای سلامتشان قرائت بفرمائید. ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
👤آیت الله #حسن_زاده_آملی : " ... دیدم شخصى ناشناس از درب شرقى شیخان وارد قبرستان شده است و مستقیم به سوى من مى آید تا به من رسیده گفت: آقا قبر میرزا جواد آقاى ملکى را مى خواهید؟ و مرا در کنار قبر آن مرحوم برد و از من جدا شد و به سرعت به سوى درب غربى شیخان رهسپار شد که از قبرستان به در رود، من بى اختیار تکانى خوردم و مضطرب شدم و ایشان را بدین عبارت صدا زدم گفتم: آقا من که قبر ایشان را مى خواستم، اما شما از کجا مى دانستید؟ آن شخص در همان حال که به سرعت به سوى درب غربى شیخان مى رفت، صورت خود را برگردانید و نیم رخ به سوى من نموده گفت:: ما مشترى هاى خود را مى شناسیم. " 👇 👉 yon.ir/el6hX 👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
🌹 معامله با خدا🌹 #صحیفه_سجادیه #دعا_چهل_پنج_12 🔹و أَنْتَ الَّذِى زِدْتَ فِى السَّوْمِ عَلَى نَفْسِكَ لِعِبَادِكَ، تُرِيدُ رِبْحَهُمْ فِى مُتَاجَرَتِهِمْ لَكَ، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَيْكَ، وَ الزِّيَادَةِ مِنْكَ، فَقُلْتَ - تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَيْتَ -: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا، وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى إِلا مِثْلَهَا🔹 🙏 «خداوندا و تويى آنكه بر خود لازم كرده اى تا بندگانت در معامله با تو سود بيشترى ببرند و اراده كرده اى در تجارتشان با تو منفعت كسب كنند و در سير به سويت و حظ فراوانى كه از ناحيه تو نصيبشان مى گردد رستگار شوند. و خود (كه نامت پربركت و بلند است ) فرموده اى: هر كس كار خوبى انجام دهد ، ده برابر مزد مىگيرد و هر كه كار بدى بجا آورد ، فقط يك بار جزا مىبيند. #چهل_پنج 👌 بیان معامله ای با خدا توسط مقام معظم رهبری👇 📋 yon.ir/s23zx 👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
🌹حکایتی از معامله با خدا 📋آورده اند که مردی پارسا، از نیک مردان روزگار ، روزی تنها پول موجود در خانه را برداشت و به بازار شد تا خوراک بخرد. دو مرد را دید با هم گلاویز شده اند و مشغول دعوا و جدال و خصومت هستند. به آنها گفت: جدال و دعوای شما برای چیست؟ گفتند: بخاطر مقداری پول! مرد پارسا پول خود را که اتفاقا به اندازه مقدار مورد نزاع بود به ایشان بخشید و بین آنها آشتی برقرار کرد. سپس به خانه شد و قصه را برای همسرش تعریف کرد. همسر گفت: خوب کردی ، درست کردی ، صواب کردی ...! سپس در همه خانه گشت تا چیزی برای فروش پیدا کند. ریسمانی در خانه بود آنـرا به مــــــرد داد تا آن را بفروشد و غذایی تهیه کند. آن مرد ریسمان را به بازار برد اما هیچ کس آنرا نخرید. هنگام برگشت به خانه مردی را دید که مـــاهی می فروشد و کسی ماهی او را نمیخرد گفت: ای دوست! ماهی تو را کسی نمی خرد و ریسمـــان من را هم ! چطور می بینی که با یکدیگر معامله ای انجام دهیم؟ مرد ماهی فروش قبول کرد. ریسمان به مرد داد و ماهی را گرفت و بسمت خانه روان شد. چون شکم ماهی را شکافتند مروارید بزرگ و پر بهائی از آن بیرون آمد ! مروارید را به بازار بردند و آنرا به صدها هزار درهم فروختند! ... و از برکت آن مال زندگی توام با خداپرستی و فروتنی و نیکوکاری می گذراندند ... روزی سائلی بر در خانه ی آنها آمد و گفت: مردی درمانده و فقیرم، همسر و فرزندانی نزار و پریشـان دارم با من مدارا و مهربانی کنید. زن به مردش نگریست و گفت : به خدا قسم همین حال را ما داشتیم تا خداوند به ما نعمت داد و آســـانی و آسایش بخشید. شکر آن است که این نعمت موجود را با این فقیر تقسیم کنیم . پس آن را دو بخش کردند و یکی را به فقیر دادند . فقیر مال را گرفت و کمی دور شد . ســـپس برگشت و گفت: من فقیر نیستم ! من فرستاده ی خدا هستم به سمت شما ! خداوند شما را آزمایش کـــــرد. در وفـور نعمت شکر کردید و در پریشانی صبر نمودید. پس در دنیا شما را بی نیاز کرد و در آخــــرت آن ببینید که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به خاطر کسی هم نگذشته باشد ... ! (کشف الاسرار – میبدی) 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹معامله با خدا 👤آیت الله #صدیقی 👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
🔹 فَقُلْتَ - تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَيْتَ -: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا، وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى إِلا مِثْلَهَا🔹 🔹 و خود (كه نامت پربركت و بلند است ) فرموده اى: هر كس كار خوبى انجام دهد ، ده برابر مزد مىگيرد و هر كه كار بدى بجا آورد ، فقط يك بار جزا مىبيند. 🔹 👌دوسنان واقعا با وجود چنین خدای مهربانی ، باختند آنهایی که با غیر خدا معامله کردند !!! 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏪ #انس_با_قرآن ⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ #ختم_قرآن کریم 👈 روزی یک صفحه #صفحه_115 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 بخشش علیه السّلام 📋نقل شده است؛ مردى با کسی که گمان می‌کرد قاتل پدرش بوده، خدمت امام سجاد (علیه السلام )رسید و گفت: ای پسر رسول خدا(ص) این مرد پدرم را به قتل رساند. امام زین العابدین(علیه السلام )از متهم حقیقت را پرسید، آن مرد نیز اعتراف به قتل نمود. امام حکم به قصاص داد، اما از فرزند مقتول درخواست بخشش نمود و فرمود: چون عفو، ثواب و أجر بسیاری از سوی پروردگار دارد، از قتل وی درگذر. فرزند مقتول به عفو راضى نشد. امام سجاد(علیه السلام )رو به وى نمود و گفت اگر این مرد بر تو حقّی دارد باید به یاد آرى و این جنایت را بر وی ببخشى و او را به بهانه آن حقّ نکشى، و به خاطر این گناه از خدا برایش طلب بخشش نمایى و او را برای این جرایم عفو کنی. آن مرد گفت: ای فرزند رسول خدا(ص) او بر من حق دارد، اما آن‌قدر نیست که به خاطر آن او را عفو نمایم و از خون پدرم درگذرم. امام(علیه السلام )فرمود: از او چه می‌خواهى؟ گفت: اگر اراده شما باشد که من به همان حقّ اندک او با وی مصالحه به دیه کنم و از قصاصش درگذرم، من نیز صلح کردم و او را عفو نمودم. حضرت سجاد پرسید: حقّ او در ذمّه شما چیست؟ گفت: وی توحید خداى مجید و نبوّت حضرت رسول(ص) و امامت علىّ بن أبى طالب و أئمّه معصومین(علیه السلام )را به من آموخت. امام(علیه السلام )فرمود: آیا به نظر شما این کفایت از خون پدرت نمی‌کند؟! و اللَّه به خداى عالم که این تعلیم حقایق دین و آداب شریعت، به خونبهای تمام مردم زمین از أوّلین و آخرین – غیر از انبیای مرسل و ائمه معصوم- اگر کشته شوند می‌ارزد، امابه خونبهای أنبیاى مرسلین و أئمّه معصومین(علیه السلام )کفایت نمی‌کند. آیا به دیه راضی می‌شوی؟! گفت: بله. 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
🏴 15 شوال علیه السلام تسلیت باد (توصیف حضرت ، زیارتنامه و مداحی) 👇 🎥 yon.ir/a2Gq7 🎥 yon.ir/NV5ev 🎥 yon.ir/ZEhWV 🎥 yon.ir/97UHb 🎥 yon.ir/YbkZm 🎥 yon.ir/xPzST 🎥 yon.ir/70HXc 📋 yon.ir/SWNr7 ⏪ رازی در سینه ام حبس است؛ که خواب را برمن حرام کرده! و تا این راز به اهلش نرسد، مأموریت من، ناقص است ... رازی که سخت ترین آزمون امّت پیامبر است و روزی در پسِ پرده ری ، فاش می شود... ⬅️ استاد 👇 🎥 yon.ir/5e4YV 👁کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏زیارت علیه السلام - آیت الله ره 📋آیت‌الله بهجت رحمه‌الله هر سال وقتی مشرف می‌شد برای مشهد، قبلش به زیارت حضرت عبدالعظیم در شهرری مشرف می‌شد. حتی دیگران را هم سفارش می‌کرد. حتی یادم هست چند نفر از دوستان خواستند مشرف بشوند کربلا، چند روز در مرز مهران معطل شدند و درست نشد بروند. وقتی برمی‌گشتند، آقای بهجت فرمودند: «به اینها پیغام بدهید قبل از اینکه بیایند قم، بروند زیارت حضرت عبدالعظیم، که ثواب زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام را به اینها بدهند». 📋ایشان به‌سبب کثرت علاقه به زیارت امام هشتم علیه‌السلام از همان سال‌های پیش از ١٣۵٠، مقید بودند که تابستانها را در محضر مبارک آن حضرت باشند. مقید بودند که وقتی به تهران می‌رسند به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام نیز مشرف شوند. گاهی هم در تهران به منزل ما تشریف می‌آوردند. گاهی که در خدمت ایشان به زیارت می‌رفتیم، میدیدم که این عالم بالله دست میمالد به پای ضریح و میکشد به چشم و صورت خودش. هر سه بزرگوار [حضرت عبدالعظیم، امام‌زاده حمزه و امام‌زاده طاهر علیهم‌السلام] را زیارت می‌کرد. گاهی نهار در منزل از ایشان پذیرایی می‌کردیم و گاهی شب هم میماندند؛ چون آن موقعها با ماشین میرفتند. در برگشت هم باز برای زیارت به شهرری می‌آمدند. یک دفعه که از مشهد تشریف آورده بودند، قبل از اذان صبح رسیدند. آن‌قدر بی‌آلایش و بزرگوار بودند که به علی آقا اجازه ندادند درِ منزل ما بیاید که مبادا برای ما مزاحمتی باشد. میروند پشت درب صحن، عبایشان را پهن میکنند و همان‌جا مینشینند تا درها باز بشود و به حرم مشرف شوند. این جور در توسلشان به ائمه اطهار و عزیزانی که وابسته به ائمه اطهار بودند قوی بودند. برای حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام عظمت و احترام خاصی قائل بودند؛ نه از نظر امامزاده بودنش، بلکه از نظر اینکه حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام به مقامات عرفان و توحید رسیده بود. یعنی امامزاده بودن یک جهتش بود و مزید بر آن، عالم بالله بودن حضرت عبدالعظیم بود. 📋حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی بهجت می‌گوید: در مسافرت‌هایی که همراه آقا از تهران می‌گذشتیم، اصرار داشتند که به حرم حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام مشرف شوند؛ هم در مسیر رفت و هم در بازگشت. از جمله در سفر به مشهد مقدس اصرار داشتند که سر راه باید به حرم حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام برویم و می‌فرمود: «اهل تهران اگر هفته‌ای یک مرتبه به زیارتش نروند، جفا کرده‌اند». از مشهد که برمی‌گشتیم، باز اصرار داشت که به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام برویم. برخی اوقات ما خسته راه بودیم و اسباب سفر مزاحممان بود، ولی ایشان از زیارت منصرف نمی‌شد. حتی یک بار اتفاق افتاد که ما حدود ساعت ۱۲ شب به تهران رسیدیم؛ حرم حضرت عبدالعظیم را بسته بودند. به در دیگری که در کوچه‌ای خلوت قرار داشت رفتیم، آن هم بسته بود. ایشان در آنجا پیاده شدند و کنار در قدری توقف نمودند. فکر کردیم زیارت مختصری کرده، برمی‌گردیم، ولی بعد از چند سلام و تحیت، عبا را از دوش برداشته، کنار درب صحن انداختند و روی آن قرار گرفتند و گفتند: «همین‌جا می‌مانیم تا در حرم باز شود!». وضو گرفتند و نزدیک اذان که در باز شد، رفتند داخل حرم. در سفرهای بعدی مسافرخانه می‌گرفتیم که آن‌طور پشت در به انتظار نمانیم و گاهی به منزل برخی ارادتمندان ایشان می‌رفتیم. 🔗 کانال انس با 🆔 @sahife2