eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹و يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ🔹 🌺حضرت آیت الله سیّد عبدالکریم می‌فرمودند: 📋 "در نجف اشرف به خاطر ریاضت‌های شرعی و حشر و نشری که با اولیای خدا داشتم، من باز شده بودو صورت برزخی اشخاص را آشکارا می‌دیدم. بسیاری از افراد سرشناس که برای آنان احترام فوق العاده‌ای قایل بودم، صورت‌های برزخی ناخوشایندی داشتند و دیدن آن‌ها بسیار آزارم می‌داد، ولی در میان اشخاصی که در حوزه نجف مطرح نبودند و یا در حوزه اخلاق و عرفان نیز معروفیّتی نداشتند افرادی بودند که چهره برزخی شان بسیار زیبا و تماشایی بود، و همین امر باعث شده بود که کمتر در مجامع حاضر شوم و غالبا سعی می‌کردم با کسی مراوده‌ای نداشته باشم. به تدریج که این حالت فزونی می‌گرفت، به هنگام بیرون رفتن از خانه هراسی در من پدید می‌آمد که مبادا نگاهم ناخوداگاه به شخصی بیفتد که برای او مقام و منزلتی قایلم، ولی چهره برزخی نامناسبی داشته باشد! به همین جهت حتّی المقدور می‌کوشیدم که سرم به پایین باشد و نگاهم با اشخاص تلاقی پیدا نکند! یک روز که در خلوت خودبه "محاسبه نفس" مشغول بودم و حالت مراقبه‌ای داشتم با خود گفتم: اگر چه در اثر باز شدن چشم برزخی به مراحل بیشتری از یقین قلبی رسیده ام، ولی در عوض نظرم نسبت به بسیاری از اشخاص تغییر یافته و حسن ظنّ من درباره آنان دارد به سوء ظنّ مبدّل می‌شود و این از نظر اخلاقی کار درستی نیست! زیرا امکان دارد که در آینده در اثر استغفار و یا انجام اعمال ناشایسته صورت کریه و زشت برزخی آنان عوض شود، ولی من درباره آنان بر اساس همین صورت فعلی داوری کنم و قاعده -استصحاب- را درباره آنان جاری سازم! و مرتکب خطا و اشتباه شوم! لذا در فکر چاره جویی برآمدم و تصمیم گرفتم با مراجعه به اهل بصیرت مشکل خود را برطرف کنم. چند روزی گذشت و یکی از عارفان وارسته و بلند پایه‌ای که در یکی از شهر‌های هند سکونت داشت به قصد زیارت و عتبه بوسی حضرت امیر به نجف امد. سال‌ها بود که او در ایّام به خصوصی از سال به نجف می‌آمد و یک اربعین به ریاضت‌های شرعی می‌پرداخت و بعد به شهر و دیار خود برمی گشت، و من چند سالی بود که توفیق آشنایی با او را پیدا کرده بودم و از محضر نورانی اش استفاده می‌کردم. روزی که او به دیدار من آمد، در همان نگاه اوّل به حالت من پی برد و به من گفت: به دست آوردن چشم برزخی خیلی دشوار است و از دست دادن آن بسیارآسان! گفتم: طاقت ادامه دادن به این وضع را ندارم! گفت: امروز به قصّابی محل مراجعه کن و گوشت گوساله‌ای بخر و بگو در حیاط خانه و در فضای باز آن را بر روی آتش کباب کنند و بعد نوش جان کن! مشکل تو فورا برطرف می‌گردد! طبق دستوری که داده بود عمل کردم، و با فرو بردن اوّلین لقمه کباب بود که چشم برزخی من بسته شد! و حالت عادی خود را پیدا کردم و بعد از مدّت‌ها نفسی به راحتی کشیدم." 👁کانال انس با 🆔 @sahife2