❇️ #محتواي_دعا
دعای #دوم
بخش اول
در صلوات بر رسول خدا و اهلبيت
عنوان دعا چنين است:
و کان من دعائه عليهالسلام بعد هذا التحميد في الصلوه علي رسولالله صلي الله عليه و آله،
از دعاهاي امام (ع) است، پس از اين ستايش «در صلوات بر رسول خدا (ص)» و اهلبيت (ع). امام (ع) همواره در فرازهاي گوناگون دعاها، بر رسول خدا و آل او درود ميفرستد. و چنانکه مشاهده ميکنيم عنوان دعاء دوم درود و صلوات بر رسول خدا (ص) ميباشد.
براي صلوات، پاداشهاي متنوعي در روايات وارد شده است از جمله: از امام صادق (ع) روايت است که رسول خدا (ص) فرمود: ارفعوا اصواتکم بالصلوه علي فانها تذهب النفاق، صداهايتان را به درود بر من بلند کنيد که نفاق و دورويي را از بين ميبرد.
و نيز از رسول خدا (ص) روايت شده که فرمود: بر من درود بيدنباله نفرستيد. گفتند يا رسولالله درود بيدنباله چيست؟ فرمود: اينکه ميگوئيد: اللهم صل علي محمد، بلکه بگوئيد: اللهم صل علي محمد و آل محمد. و نيز امام صادق (ع) فرمود: هر که را به خداي عزوجل حاجتي باشد، هنگام شروع به درخواست بر محمد و آل او درود بفرستد پس حاجت خود را بخواهد و باز بر محمد و آل او درود بفرستد. زيرا خدا کريمتر و بخشندهتر است از اينکه دو طرف حاجت را بپذيرد و وسط را نپذيرد، چون درخواست درود بر محمد و آل او پذيرفته است. و نيز از رسول خدا (ص) رسيده که فرمود: هر که در کتابي بر من درود فرستد همواره فرشتگان براي او استغفار نموده و آمرزش ميطلبند مادامي که نام من در آن کتاب است.
👈 ادامه دارد ....
#محتواي_دعا_دوم
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ # محتواي_دعا
دعای #دوم
بخش اول
در صلوات بر رسول خدا و اهلبيت
عنوان دعا چنين است:
و کان من دعائه عليهالسلام بعد هذا التحميد في الصلوه علي رسولالله صلي الله عليه و آله،
از دعاهاي امام (ع) است، پس از اين ستايش «در صلوات بر رسول خدا (ص)» و اهلبيت (ع). امام (ع) همواره در فرازهاي گوناگون دعاها، بر رسول خدا و آل او درود ميفرستد. و چنانکه مشاهده ميکنيم عنوان دعاء دوم درود و صلوات بر رسول خدا (ص) ميباشد.
براي صلوات، پاداشهاي متنوعي در روايات وارد شده است از جمله: از امام صادق (ع) روايت است که رسول خدا (ص) فرمود: ارفعوا اصواتکم بالصلوه علي فانها تذهب النفاق، صداهايتان را به درود بر من بلند کنيد که نفاق و دورويي را از بين ميبرد.
و نيز از رسول خدا (ص) روايت شده که فرمود: بر من درود بيدنباله نفرستيد. گفتند يا رسولالله درود بيدنباله چيست؟ فرمود: اينکه ميگوئيد: اللهم صل علي محمد، بلکه بگوئيد: اللهم صل علي محمد و آل محمد. و نيز امام صادق (ع) فرمود: هر که را به خداي عزوجل حاجتي باشد، هنگام شروع به درخواست بر محمد و آل او درود بفرستد پس حاجت خود را بخواهد و باز بر محمد و آل او درود بفرستد. زيرا خدا کريمتر و بخشندهتر است از اينکه دو طرف حاجت را بپذيرد و وسط را نپذيرد، چون درخواست درود بر محمد و آل او پذيرفته است. و نيز از رسول خدا (ص) رسيده که فرمود: هر که در کتابي بر من درود فرستد همواره فرشتگان براي او استغفار نموده و آمرزش ميطلبند مادامي که نام من در آن کتاب است.
👈 ادامه دارد ....
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ # محتواي_دعا
دعای #دوم
بخش سوم
آنگاه به شرح اجمالي مبارزات پيامبر (ص) در راه دفاع از دين خدا و ترويج و تبليغ آن ميپردازد. و پيامبر (ص) را به عنوان الگو و اسوهي مبارزه و جهاد در راه خدا معرفي ميکند. و ميفرمايد:
1- کما نصب لامرک نفسه، همچنانکه او براي انجام فرمان تو خود را آماده نمود.
2- و عرض فيک للمکروه بدنه، و در راه (رساندن دين) تو تن خويش را آماج (هر گونه) آزار ساخت.
3- و کاشف في الدعاء اليک حامته، و در دعوت (مردم) به سوي تو با خويشاوندانش (که زير بار حق نميرفتند) دشمني آشکار نمود. براي برقراري رابطهي ديني و برادري بر اساس ايمان و اعتقاد، روابط خويشاوندي صرف را با دشمنان دين خدا قطع کرد. اين حرکت ايجاد يک انقلاب بنيادين در روابط انسانها بود.
4- و حارب في رضاک اسرته، و در راه رضا و خشنوديت، با قبيلهاش کارزار کرد.
5- و قطع في احياء دينک رحمه، و در زنده نگاه داشتن دين تو از خويشانش دوري گزيد.
6- و اقصي الادنين علي جحودهم و قرب الاقصين علي استجابتهم لک، و نزديکان (خويشان) را بر اثر انکارشان دور گردانيد و دوران (بيگانگان) را بر اثر پذيرفتنشان نزديک نمود.
در پرتو اين انقلاب بزرگ الهي که در روابط اجتماعي انسانها به وجود آمد، رسول خدا (ص) از امثال ابولهب که با ايشان خويشاوندي داشت دور ميشود و سلمان فارسي ايراني، عنوان «سلمان محمدي» ميگيرد. و بلال حبشي سياهپوست، موذن رسولالله ميشود.
7- و اداب نفسه في تبليغ رسالتک، و در رساندن پيام تو، خود را خسته کرد. يعني نهايت تلاش و کوشش و توان خود را در راه تبليغ دين خدا به کار برد.
8- و شغلها بالنصح لاهل دعوتک، و به نصيحت و پند کساني که آنان را (به راه حق) دعوت کردهاي خود را مشغول داشت.
رسالت انبياء و به ويژه رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم، تربيت و انسانسازي بوده لذا، پيامبر (ص) همواره در مسير هدايت و دعوت مردم به دين خدا از طريق نصيحت و اندرز و تقويت فطرت خداجويي آنان گام برميداشتند.
با توجه به تاريخ اسلام، تا اينجا، امام (ع) ظاهرا به بيان دوران (سيزده سال) مکه، که رسول خدا (ص) به دعوت نهان و آشکار مردم ميپرداختند اشاره فرمودهاند. زيرا فراز بعدي دعا در زمينه هجرت و موضوعات مربوط به آن ميباشد، که به گوشههايي از آن اشاره ميشود:
9- و هاجر الي بلاد الغربه، و (از مکه معظمه) هجرت و دوري نمود به شهرهاي غريب.
10- اراده منه لاعزاز دينک، و استنصارا علي اهل الکفر بک، و هدف آن حضرت از هجرت، اقتدار و ارجمندي دين تو و ياري خواستن (براي غلبهي) بر اهل کفر بود.
سپس به نبردهاي رسول خدا (ص) با يهود و مشرکين اشارهي اجمالي ميفرمايد و نويد پيروزي دين خدا را بر کفر بيان کرده و ميفرمايد:
حتي ظهر امرک، و علت کلمتک، و لو کره المشرکون، تا امر و دين تو آشکار شد، و کلمهات (دعوت به اسلام) بلند گرديد (افزايش يافت) هر چند مشرکين نميپسنديدند (و پيروزي اسلام را خوش نداشتند).
👈 ادامه دارد ....
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ # محتواي_دعا
دعای #دوم
بخش چهارم
آنگاه دعا کرده ميفرمايد:
اللهم فارفعه بما کدح فيک الي الدرجه العليا من جنتک، بار خدايا به رنجي که آن حضرت در راه دين تو کشيد، او را به بالاترين درجه و مقام بهشت خود برآور.
چنانکه مشاهده ميکنيم، امام چهارم (ع) در قالب اين دعا و در کنار مناجات و پرستش خداوند که بهترين حالات براي پذيرش پيامهاي الهي ميباشد، درس اسلامشناسي و مراحل بعثت و سير مبارزات پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در مکه و مدينه را تشريح ميکنند. لذا دعا علاوه بر حمد و ستايش خداوند، که آنهم بيان توحيد و موضوعات مربوط به آن است، دربرگيرندهي معارف الهي در تمامي ابعاد آن ميباشد.
کسي که با شناخت، به خواندن اين دعا ميپردازد، علاوه بر نيايش پروردگار، از کلاس دعا درس ميآموزد، درس ايمان و اعتقاد، درس فداکاري و مبارزه در راه استقرار دين خدا، درس پيروي از رسول خدا و اولياء الله. و در پرتو مضامين و عبارات عميق دعا با روحيهاي قويتر و عزمي جزمتر به پيروي از رسول خدا (ص) در راه دين خدا و اطاعت از فرامين الهي و عمل به آنها گام برميدارد. و اگر قرآن و سنت ما را دعوت به خواندن دعا ميکنند، به خاطر تاثيراتي است که از جهت معنوي و بيان معارف الهي، علاوه بر نيايش و پرستش خداوند در محتواي ادعيه نهفته ميباشد.
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
💠اگر با خواندن #صحیفه_سجادیه فهمتان از قرآن بیشتر نشد،سر از تنم جدا کنید.
✍️ شیخ فهیمی از علمای ل سنت هرمزگان
◀️ کانال #انس_با_صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_446
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #یکشنبه
👉🏻 1da.ir/tYO2Vq
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ مرحوم آیت الله #سید_علی_قاضی به لزوم وجود #استاد بسیار اشاره می کند و می گوید :
" کسی که طالب سیر و سلوک شد ، اگر برای پیدا کردن استاد ، نصف عمر خود را در جستجو بگذراند ، ارزش دارد و آن که به استاد رسیده ، نصف راه را طی کرده است!!! "
✍️ گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم
شدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد
پیام داد که خواهم نشست با رندان
بشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد
رواست در بر اگر میتپد کبوتر دل
که دید در ره خود تاب و پیچ دام و نشد
بدان هوس که به مستی ببوسم آن لب لعل
چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد
به کوی عشق منه بیدلیل راه قدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد
فغان که در طلب گنج نامه مقصود
شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد
دریغ و درد که در جست و جوی گنج حضور
بسی شدم به گدایی بر کرام و نشد
هزار حیله برانگیخت #حافظ از سر فکر
در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
🔴 به کوی عشق منه بیدلیل راه قدم
که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد
دلیل راه :راهنما ورهبر، پیر ، مرشد
اهتمام: کوشش
معنی بیت:
اگرقصد داری طریق ِ عشق راانتخاب کنی، حتماً می بایست یک نفر#استاد ، راهنما وراهبرداشته باشی تاچگونگی ِ سیرو سلوک وراه ورسم ِ منزلها را به تو بیاموزد وگرنه به رسیدن به سرمنزل مقصود امکانپذیرنخواهد بود. حافظ خودرا مثال می زند که من می خواستم این طریق را بدون راهنما طی کنم هرچه تلاش کردم نتیجه ی مثبتی نگرفتم.
#حافظ_غزل_168
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#نامه_امام_رضا_به__عبدالعظیم_حسنی
🔴 بسماللهالرحمن الرحیم، یا عبدالعظیم! أبلغ عنی أولیائی السلام و قل لهم:
أن لایجعلو للشیطان علی أنفسهم سبیلا، و مرهم بالصدق فی الحدیث و أداء الأمانهًْ، و مرهم بالسکوت و ترک الجدال فیما لا یعنیهم، و اقبال بعضهم علی بعض و المزاورهًْ، فان ذلک قربهًْ الی. ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضا، فانی آلیت علی نفسی أنه من فعل ذلک و أسخط ولیا من أولیائی دعوتالله لیعذبه فیالدنیا أشد العذاب، و کان فی الآخرهًْ من الخاسرین. و عرفهم أن الله قد غفر لمحسنهم، و تجاوز عن مسیئهم، الا من أشرک به أو آذی ولیا من أولیائی أو أضمر له سوء فان الله لا یغفر له حتی یرجع عنه، فان رجع و الا نزع روح الایمان عن قلبه، و خرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، و أعوذبالله من ذلک.
🔴 به نام خداوند بخشنده و مهربان ؛
ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای #شیطان راهی نگشایند.
آنان را به راستگویی در گفتار و ادای #امانت و سکونت پرمعنا و ترک درگیری و #جدال در کارهای بیهوده و بیفایده دعوت کن.
به #صله_رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت نما، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و به من و به دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصت های گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستان و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که اورا به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را عفو خواهد کرد مگر آنهایی که به او شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، که از این سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد؛ مگر اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) بیبهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه میبرم.
(اختصاص، شیخ مفید، صفحه 241)
👈شرح مفصل صوتی در ده جلسه اینجا
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی علیه السلام
🆔 @sahife2
️ شرح مخصری بر #نامه_امام_رضا_به__عبدالعظیم_حسنی
https://www.aparat.com/v/n121c8c
🔴 قسمت اول
1. بستن راه دل بر #شیطان : یکی از مهمترین مشکلات بشر و ریشه بسیاری از اختلافات در دین و دنیا و عامل هبوط و سقوط بشریت، ابلیس و وسوسه های اوست. خداوند در آیات بسیاری بیان کرده است که ابلیس این شیطان رانده شده از پیشگاه خداوند سوگند خورده است جز بندگان مخلص خداوند که بیرون از دسترس تصرف شیطانی هستند، همه بشر را گمراه کرده و به دوزخ گرفتار کند. (حجر، آیات 39 و 40؛ ص، آیات 82 و 83)
شیطان هر چند که از نظر حیلهگری دارای ضعف است (نساء، آیه 76)، اما به سبب دو عامل میتواند به مقاصد خویش برسد. عامل نخست، بستری است که در ذات انسان به عنوان هواهای نفسانی وجود دارد؛ ابلیس و شیاطین پیرو مکتبش، با بهرهگیری از این نقطه ضعف انسانی امکان آن را مییابند تا به مقاصد شوم و پلید خویش در گمراه کردن انسان برسند و او را به سقوط بکشانند و از خداوند و صراط مستقیم عبودیت که هدف و فلسفه آفرینش انسان و جن است دور سازند. (ذاریات، آیه 5) بسیاری از مردم به جای پیروی از عقل، از شهوت و غضب پیروی میکنند و اینگونه است که هواهای نفسانی را معبود خویش قرار میدهند، هر چند ممکن است از اهل بصیرت و بینایی و از عالمان برجسته باشند. (اعراف، آیه 176؛ کهف، آیه 28؛ طه، آیه 15؛ فرقان، آیه 43؛ جاثیه، آیه 23) اصولا براساس آموزههای قرآنی چنانکه حضرت یوسف(ع) بیان میکند، نفس بسیار امرکننده به بدی و زشتی به جای خوبی و زیبایی است. (یوسف، آیه 53)
عامل دومی که به ابلیس و شیاطین جنی کمک میکند، نهان بودن آنان از چشم انسانهاست؛ زیرا جنیان که از عصاره آتش هستند، دارای جسمی بسیار لطیفند که امکان دیدن آنان نیست. آنان ما را میبینند ولی ما آنان را نمیبینیم (اعراف، آیه 27)؛ البته این بدان معنا نیست که آنها از امور غیبی از جمله غیب درون و نیات باطنی ما خبر داشته باشند و گرنه از مرگ حضرت سلیمان(ع) آگاه میشدند در حالی که نشدند (سباء، آیه 14)؛ این شیاطین تنها از راه نشانههای ظاهری میتوانند به باطن و نیات درونی ما آگاه شوند و علم غیب نمیدانند.
به هر حال، ابلیس و شیاطین هر چند که دارای موقعیت برتری از یک جهت هستند، ولی انسانها از موقعیتهایی برخوردارند که ابلیس و شیاطین در اختیار ندارند؛ از این رو میتوانند با تلاشها و کمینهای شیطانی مقابله کنند؛ اما اگر اجازه دهند تا ابلیس به درون دلشان راه یابد، دیگر خود این انسان است که خویشتن را تحت ولایت شیطان درآورده و زمام امورش را به او سپرده است. در این حالت این ابلیس و شیطان است که افکار و اعمال فرد را مهار و مدیریت میکند و شخص، بازیچهای در دست شیطان و عامل او میشود. این همان چیزی است که خداوند به عنوان اولیای شیطان از آن یاد کرده و در برخی از موارد، چون شخص انسانی و یا حتی جنی، ایمان خود را از دست داده و شیطانی شده و هویت شیطان را پیدا کرده است، به عنوان شیاطین انس و جن از آنان یاد میکند. (ناس، آیات 5 و 6؛ نساء، آیه 76)
2- #صداقت در گفتار: بیگمان کلید بسیاری از گناهان، #دروغ و عدم صداقت در گفتار است. امام حسن عسگری(ع) میفرماید: جعلت الخبائث کلها فیبیت و جعل مفتاحها الکذب؛ تمام زشتیها در اتاقی قرار داده شده و کلید آن، دروغ است. (بحارالانوار، ج 72، ص 262)
در روایت است که شخصی به حضور پیامبر اکرم(ص) رسید و عرض کرد: من بیشتر گناهان را مرتکب میشوم، ولی تصمیم گرفتهام که خود را اصلاح کنم، ولی نمیدانم چگونه؟ حضرت فرمود: راست بگو و دروغ نگو و هر گناهی که میخواهی، انجام بده. او در محضر پیامبر تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید.
پس از مدت کوتاهی، شیطان او را وسوسه کرد تا کار خلافی انجام دهد. بی درنگ به فکر فرو رفت که اگر من مرتکب چنین عملی شوم و فردا رسول خدا (ص) از من در این باره بپرسد، چه بگویم. اگر راست بگویم، حد بر من جاری میکند و اگر دروغ بگویم، که خلاف تعهد است. به همین ترتیب، هر گاه میخواست مرتکب گناهی شود، قدری اندیشه میکرد و به این ترتیب، ترک دروغ سبب شد دیگر گناهان را نیز ترک کند.(امالی، ص 419)
در آیات و روایات نخستین شرط سلامت نفسانی، صداقت دانسته شده است. خداوند دروغ را دشمن میدارد و آن را جزو گناهان کبیره قرار داده و وعده دوزخ به دروغگو داده است. پیامبر (ص) دروغ را به هر شکلی نادرست و باطل میداند حتی اگر برای شادی و سرور دیگران باشد. ایشان میفرماید: ویل للذی یحدث فکذب لیضحک به القوم ویل له، ویل له؛ وای بر کسی که کلام دروغی را نقل کند تا دیگران بخندند. وای بر او، وای بر او (بحارالانوار، ج 74، ص 88)
👈 ادامه دارد ...
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی علیه السلام
🆔 @sahife2
✳️ شرح مخصری بر #نامه_امام_رضا_به__عبدالعظیم_حسنی
🔴 قسمت دوم
3. ادای #امانت: در آیات و روایات بر ادای امانت و ترک خیانت، بسیار تاکید شده است. خداوند در آیه 58 سوره نساء و آیه 27 سوره انفال، فرمان میدهد که امانت را چنانکه تحویل گرفتهاید ادا کرده و به صاحبان آن برگردانید و خیانت در امانت نکنید. خیانت در امانت نسبت به هر کسی چه مومن و چه کافر یا فاجر و فاسق و سالم، جایز نیست و برخلاف روش یهودیان که خیانت به دیگر امتها را روا میدانند، خداوند این رویه را باطل و بر خلاف حکم شرع میداند.
امیر مومنان (ع)- فرمود:« سوگند میخورم که لحضهای قبل از وفات پیامبر (ص) سه بار از او شنیدم که فرمود: یا اباالحسن! ادالامانه الی البر و الفاجر فیما قل و جل حتی فی الخیط و المخیط؛ ای علی! امانت را به نیکوکار و بدکار پس بده، کم باشد یا زیاد، حتی نخ و سوزن.» (بحارالانوار، ج 77، ص 275)
همچنین آن حضرت (ع) در یکی از وصیتهایش فرمود: «ادوا الامانات ولو الی قتله الانبیاء؛ امانتها را رد کنید، گرچه به قاتلان پیامبران باشد.» (تحف، العقول، ص 74)
نیز میفرماید: لیس منا من خان مسلما فی اهله و ماله؛ آنکه به ناموس و مال مسلمانی خیانت کند، از ما نیست.(بحارالانوار، ج 75، ص 172)
امیرمومنان علی (ع) نیز فرموده است: «شر الناس من لا یعتقد الامانه و لا یجتنب الخیانه؛ بدترین مردم کسی است که به امانت معتقد نباشد و از خیانت پرهیز نکند.» (شرح غرر الحکم، ج 4، ص 175)
اصولا از ویژگیهای هر مومنی، وفای به عهد (مومنون، آیه 8) و ادای امانت و ترک خیانت است. (انفال، آیه 27) در برخی از روایات آمده که علی (ع) فرمود: راس الاسلام الامانه؛ سر اسلام، امانتداری است. (شرح غرر الحکم، ج 4، ص 47)
4. #سکوت پر معنا: اگر سخن گفتن نقره وسیم باشد، سکوت، طلای ناب است؛ زیرا در سخن گفتن بویژه پر گویی ممکن است خلاف گویی رخ دهد و فرد، سخنی را به سهو و یا عمد بگوید که موجب رنجش دیگران شود. البته هر سکوتی خوب نیست، بلکه سکوتی پسندیده است که انسان به جای خیالبافی به اذکار و اوراد و یا به تفکر و تدبر و تعقل بپردازد. اصولا انسان نمیتواند ساکت باشد، زیرا ذهن و قلب او همواره درگیر است، پس باید آن را بهگونهای ترتیب کند که اگر تفکر و تعقل نمیکند و با پرسش و پاسخهای درونی به حل و فصل امور نمیپردازد و در هستی و آیات الهی تفکر و تدبر نمیکند، لااقل به ذکر و وردگویی بپردازد نه آنکه با دیگران بنشیند و هم سخن شود و یا به لغو و لهو بپردازد و یا در آینه خیال و اوهام خود به گردش باطل و موهوم برود.
در زمینه تاثیر سکوت در تعمیق تفکر و استواری عقل، از رسولخدا (ص) نقل شده است که فرمود: اذا رایتم المومن صموتا فادنوا منه فانه یلقی الحکمه و المومن قلیل الکلام کثیرالعمل والمنافق کثیر الکلام، قلیل العمل؛ هرگاه مومنی را بسیار ساکت یافتید به او نزدیک شوید، زیرا در حالت سکوت، بر قلب مومن حکمت جاری میشود. مومن، کمگو و پر عمل است اما منافق، پرگو و کم عمل است. (مستدرک الوسایل، محدث نوری، ج 9، ص 18)
امام موسی کاظم (ع) نیز فرموده است: اکثر صمتک یتوفر فکرک و یستنر قلبک و یسلم الناس من یدک؛ بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود و عقلت نورانی گردد و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!. ( غرر الحکم، ج 3، ص 10، حدیث 3725)
در روایات اسلامی صمت به عنوان نشانههای مومن معرفی شده؛ چرا که آغاز عبادت با صمت و سکوت همراه است؛ و با سکوت این امر فراهم میاید که انسان به تفکر بپردازد یا به ذکر الهی اقدام کند و عبادت خداوندگار نماید.
امام علیبنموسیالرضا (ع) درباره فواید سکوت میفرماید: من علامات الفقه الحکم و العلم و الصمت ان الصمت باب من ابوب الحکمته، ان الصمت یکسب المحبه انه دلیل علی کل خیر؛ از نشانههای فهم عمیق و درست، بردباری، دانش و سکوت است دری از درهای حکمت است. سکوت محبت میآورد و راهنمای هر خیری است.( اصول کافی، ج 2، ص 113، باب الصمت و حفظ اللسان، حدیث 1)
امام صادق (ع) نیز درباره فواید سکوت میفرماید: لایزال العبد المومن یکتب محسنا مادام ساکتا فاذا تکلم متب محسنا او مسیئا؛ بنده مومن مادام که خاموش است جزء نیکان شمرده میشود، پس هرگاه زبان بگشاید، یا نیکوکار است یا بدکار.(اصول کافی،ج 2، ص 116، باب الصمت و حفظ اللسان، حدیث 21)
👈 ادامه دارد ...
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی علیه السلام
🆔 @sahife2
✳️ شرح مخصری بر #نامه_امام_رضا_به__عبدالعظیم_حسنی
🔴 قسمت سوم
5. ترک #جدال بیفایده: در آیات قرآنی از جدال جز به جدال احسن و مجادله به روش نیک نهی شده است.(نحل، آیه 125) جدال احسن که با هدف تعلیم و بیان حقیقت صورت میگیرد با استفاده از معقولات مقبول در نزد مخاطب است. اما روشهای دیگر جدال جز زیان برای دو طرف چیزی دربر ندارد. از این رو امام رضا(ع) در سفارش خویش به شیعیان میفرماید که از درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده پرهیز کنند.
6. صلهرحم: رفت و آمد با دیدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم بویژه میان خویشان و نیز برادران ایمانی امری است که امام رضا (ع) بر اساس آموزههای قرآنی به آن دعوت میکند؛ چرا که این کار باعث تقریب به خدا و اهل بیت عصمت (ع) و دیگر اولیای الهی میشود. و موجب طول عمر شخص و افزایش روزی میگردد.
بهترین #صله_رحم همان زیارت قریب و بعید چهارده معصوم (ع) است که خداوند فرمان به آن داده و از قطع آن نهی کرده است.(بقره، آیه 27، رعد، آیه 25؛ و روایات تفسیری) و یکی از راههای صلهرحم صلوات فرستادن و اظهار دوستی و محبت به اهل بیت (ع) و اطاعت از آنان است.(آل عمران، آیات 31 و 32؛ احزاب، آیه 33)
7. نیکی و #بخشش : امام رضا (ع) در سفارش خویش به شیعیان میفرماید: به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش قرار داده و بدکاران آنان را جز اهل شرک و آزار رسان به مومنان و کینه ورزان میبخشد. به نظر میرسد که جز این سه امر خیر همه امور قابل بخشش و عفو است و انسان میبایست احسان را در این امر تمام کند، چرا که یکی از مصادیق احسان به دیگری همان عفو و بخشش از گناهان است. البته اگر انسان یکگام فراتر رود و افزون بر احسان بهمقام اکرام وارد شود و پس از عفو و بخشش، بذل و اکرام و مساعدتی مالی و معنوی و مانند آن داشته باشد، بسیار به ایمان نزدیکتر خواهد بود.
8. ترک #شرک : براساس آموزههای قرآنی شرک، ظلم بزرگی است که بخشیده نمیشود. انسانها باید از هرگونه شرک خود را برهانند. متاسفانه بسیاری از مسلمانان دچار نوعی شرک خفی هستند که باید از آن اجتناب شود.(لقمان، آیه 13)
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی علیه السلام
🆔 @sahife2
🙏آیت الله #بهجت به زیارت حرم مطهر #حضرت_عبدالعظیم_حسنی علیه السلام اصرار داشتند و میفرمودند:
❇️ اهل #تهران اگر هفتهای یک مرتبه به زیارت ایشان نروند، جفا کرده اند.
🔗 کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
حقّ حیات.mp3
868.4K
💠 حقّ حیات
🔹 ایامی كه متعلّق به وجود مبارك #حضرت_عبدالعظیم_حسنی (سلام الله علیه) است، باید عنایت كنیم كه به بركت ولایت و تشیعی كه وجود مبارك حضرت عبدالعظیم به ایران مخصوصاً ری عطا كردهاند باید بسیار مغتنم باشد. مستحضرید كه ایران را اصحاب سقیفه فتح كردند نه اصحاب غدیر; یعنی نیاكان ما, اجداد ما، علی بن ابیطالب را نمیشناختند, فاطمه زهرا, امام حسن, امام حسین(علیهم السلام) را نمیشناختند؛ چون ایران به دست امیرالمؤمنین كه فتح نشد، به دست شیعیان كه فتح نشد, به دست اصحاب سقیفه فتح شد. اما این سادات بزرگوار مخصوصاً حضرت عبدالعظیم حسنی(سلام الله علیه) و دودمان اهل بیت(علیهم السلام)، بعد از وجود مبارك امام رضا، این ساداتی كه آمدند وجود مبارك فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در قم, برادر بزرگوارش در فارس، اینها جریان غدیر را, ولایت را, اهل بیت را, تشیع را به اجداد ما معرفی كردند و اینها هم پذیرفتند.
🔹 بنابراین این بزرگواران یك حقّ حیاتی به گردن ما دارند. ما جریان غدیری بودن خود را به بركت این ذوات قدسی داریم؛ لذا ایامی كه مربوط به این سادات و این امامزادههاست مخصوصاً حضرت عبدالعظیم حسنی(سلام الله علیه) برای ما خیلی محترم است و همه شهدا كه این كشور مدیون آنهاست، با خون آنها این كشور مستقل شد، ارواح همه اینها را از خدای سبحان بخواهیم كه با ارواح شهدای كربلا محشور كند!
👤آیت الله #جوادی_آملی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ قصّۀ آن کِه دَرِ یاری بِکوفت، از درون گفت کیست؟ آن گفت مَنَم، گفت چون تو تویی، دَر نمیگُشایَم، هیچ کَس را از یاران نمیشِناسَم که او من باشد، بُرو.
👈این داستان بیان کننده این موضوع است که تا زمانی که از من و ما رها نشوی نمی توانی وصل با معشوق حقیقی را در یابی.
📜 آن یکی آمد دَرِ یاری بِزَد
گفت یارش کیستی ای معتمد
گفت من گفتش برو هنگام نیست
بر چنین خوانی مقام خام نیست
خام را جز آتش هجر و فراق
کی پزد کی وا رهاند از نفاق
رفت آن مسکین و سالی در سفر
در فراق دوست سوزید از شرر
پخته گشت آن سوخته پس باز گشت
باز گرد خانهٔ همباز گشت
حلقه زد بر در بصد ترس و ادب
تا بنجهد بیادب لفظی ز لب
بانگ زد یارش که بر در کیست آن
گفت بر در هم توی ای دلستان
گفت اکنون چون منی ای من در آ
نیست گنجایی دو من را در سرا
نیست سوزن را سر رشتهٔ دوتا
چونک یکتایی درین سوزن در آ
رشته را با سوزن آمد ارتباط
نیست در خور با جمل سم الخیاط
کی شود باریک هستی جمل
جز بمقراض ریاضات و عمل
دست حق باید مر آن را ای فلان
کو بود بر هر محالی کن فکان
هر محال از دست او ممکن شود
هر حرون از بیم او ساکن شود
اکمه و ابرص چه باشد مرده نیز
زنده گردد از فسون آن عزیز
و آن عدم کز مرده مردهتر بود
در کف ایجاد او مضطر بود
کل یوم هو فی شان بخوان
مر ورا بی کار و بیفعلی مدان
کمترین کاریش هر روزست آن
کو سه لشکر را کند این سو روان
لشکری ز اصلاب سوی امهات
بهر آن تا در رحم روید نبات
لشکری ز ارحام سوی خاکدان
تا ز نر و ماده پر گردد جهان
لشکری از خاک زان سوی اجل
تا ببیند هر کسی حسن عمل
این سخن پایان ندارد هین بتاز
سوی آن دو یار پاک پاکباز
گفت یارش کاندر آ ای جمله من
نی مخالف چون گل و خار چمن
رشته یکتا شد غلط کم شو کنون
گر دوتا بینی حروف کاف و نون
کاف و نون همچون کمند آمد جذوب
تا کشاند مر عدم را در خطوب
پس دوتا باید کمند اندر صور
گرچه یکتا باشد آن دو در اثر
گر دو پا گر چار پا ره را برد
همچو مقراض دو تا یکتا برد
آن دو همبازان گازر را ببین
هست در ظاهر خلافی زان و زین
آن یکی کرباس را در آب زد
وان دگر همباز خشکش میکند
باز او آن خشک را تر میکند
گوییا ز استیزه ضد بر میتند
لیک این دو ضد استیزهنما
یکدل و یککار باشد در رضا
هر نبی و هر ولی را ملکیست
لیک تا حق میبرد جمله یکیست
چونک جمع مستمع را خواب برد
سنگهای آسیا را آب برد
رفتن این آب فوق آسیاست
رفتنش در آسیا بهر شماست
چون شما را حاجت طاحون نماند
آب را در جوی اصلی باز راند
ناطقه سوی دهان تعلیم راست
ورنه خود آن نطق را جویی جداست
میرود بی بانگ و بی تکرارها
تحتها الانهار تا گلزارها
ای خدا جان را تو بنما آن مقام
کاندرو بیحرف میروید کلام
تا که سازد جان پاک از سر قدم
سوی عرصهٔ دور و پنهای عدم
عرصهای بس با گشاد و با فضا
وین خیال و هست یابد زو نوا
تنگتر آمد خیالات از عدم
زان سبب باشد خیال اسباب غم
باز هستی تنگتر بود از خیال
زان شود در وی قمر همچون هلال
باز هستی جهان حس و رنگ
تنگتر آمد که زندانیست تنگ
علت تنگیست ترکیب و عدد
جانب ترکیب حسها میکشد
زان سوی حس عالم توحید دان
گر یکی خواهی بدان جانب بران
امر کن یک فعل بود و نون و کاف
در سخن افتاد و معنی بود صاف
این سخن پایان ندارد باز گرد
تا چه شد احوال گرگ اندر نبرد
#مثنوی_معنوی_144
🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2