✍️ مرا به رندی و عشق آن فضول #عیب کند
که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
کمال صدق محبت ببین نه نقص گناه
که هر که بیهنر افتد نظر به عیب کند
ز عطر حور بهشت آن نفس برآید بوی
که خاک میکده ما عبیر جیب کند
چنان زند ره اسلام غمزه ساقی
که اجتناب ز صهبا مگر صهیب کند
کلید گنج سعادت قبول اهل دل است
مباد آن که در این نکته شک و ریب کند
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد
که چند سال به جان خدمت شعیب کند
ز دیده خون بچکاند فسانه #حافظ
چو یاد وقت زمان شباب و شیب کند
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_188
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👈 برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_33
◀️ میانهروی در بخشش و مصرف
- فَقَالَ (علیه السلام): كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً، وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً.
- امير مؤمنان على (عليه السلام) فرمود: بخشنده باش امّا زياده روى نكن، در زندگى حسابگر باش امّا سخت گير مباش.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ افراط و تفريط ممنوع!
📋 امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخشش هاى مالى مى کند و مى فرماید: «سخاوتمند باش و در این راه اسراف مکن و در زندگى حساب گر باش و سخت گیر مباش»;
مى دانیم بسیارى از علماى اخلاق اسلامى، تمام فضایل اخلاقى را حد وسط در میان افراط و تفریط مى دانند. این مسئله هرچند عمومیت ندارد; ولى در مورد بسیارى از صفات از جمله فضیلت سخاوت صادق است که در میان دو صفت رذیله قرار گرفته: اسراف و تبذیر، و بخل و تقتیر.
مُبذّر از ماده «تبذیر» از ریشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معناى پاشیدن دانه است; ولى چون این واژه در مورد اموال به کار رود به کار کسانى اطلاق مى شود که اموال خود را به صورت نادرست مصرف کرده و آن را حیف و میل مى کنند. معادل آن در فارسى امروز ریخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف این است که اسراف مصرف بى رویه و تبذیر اتلاف بى رویه است. البته این در صورتى است که این دو واژه در مقابل هم قرار گیرند; ولى هرگاه جداگانه استعمال شوند ممکن است مفهوم عامى داشته باشند.
«مُقتِّر» از ماده «تقتیر» در اصل به معناى تنگ گرفتن است و هنگامى که در مورد اموال به کار رود به معناى بخیل و خسیس بودن است. «مقدّر» از ماده تقدیر به معناى مدیریت صحیح اموال است که حد وسط در میان تبذیر و تقتیر است.
قرآن مجید درباره مبذّرین مى فرماید: «(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ وَابْنَ السَّبیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذیراً * إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطین); حق خویشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا کن و تبذیر مکن، چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند».
در جاى دیگر درباره صفات والاى بندگان برگزیده و عباد الرحمان مى فرماید: «(وَالَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً); آنها کسانى هستند که هنگامى که انفاق مى کنند نه اسراف مى کنند و نه بخل و سخت گیرى دارند و در میان این دو، حد اعتدال را رعایت مى کنند».
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) با ذکر مثال روشن و جالبى این حد اعتدال بیان شده است. راوى مى گوید: امام مشتى از سنگریزه برداشت و محکم در دست خود گرفت سپس فرمود: بخل و اقتار که خداوند فرموده همین است. آن گاه مشت دیگرى بر داشت و چنان دست خود را گشود که همه آن روى زمین ریخت و فرمود این اسراف است آن گاه مشت دیگرى برداشت و آن را به طورى گشود که مقدارى در کف دست باقى ماند و مقدارى از لابه لاى انگشتان فرو ریخت و فرمود این همان قوام است (که در قرآن مجید آمده است)».
در شأن نزول آیه 29 سوره «اسراء» نیز آمده است که شخص سائلى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) تقاضاى پیراهن کرد. پیامبر پیراهن خود را به او بخشید و همین امر سبب شد که آن روز نتواند براى نماز به مسجد برود. این جریان سبب شد که زبان منافقان باز گردد و بگویند محمد خواب مانده یا مشغول لهو و سرگرمى شده و نمازش را به فراموشى سپرده است. (ولى هنگامى که از جریان کار باخبر شدند شرمنده گشتند) آیه فوق نازل شد و به پیامبر چنین دستور داد: «(وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَلا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً); دست خود را بر گردن خویش زنجیر مکن (و انفاق و بخشش را ترک منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشاى که خانه نشین شوى و مورد سرزنش قرارگیرى و از کار خود فرو مانى».
در اینجا این سؤال پیش مى آید که تاکید در میانه روى در انفاق چگونه با ایثار (مقدم داشتن دیگران بر خویشتن) که در حالات بسیارى از پیشوایان آمده سازگار است مثل آنچه در شأن نزول سوره «دهر» و داستان مسکین و یتیم و اسیر آمده و به دنبال آن آیه شریفه (وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَأَسِیراً) نازل شد.
پاسخ این سؤال روشن است، مسئله اعتدال حکمى عام است و ایثار حکمى خاص که مربوط به موارد معینى است. به عبارت دیگر: اصل بر اعتدال در مسئله انفاق و ایثار یک استثناست. به علاوه، دستور به ایثار مربوط به جایى است که بخشش فراوان، نابسامانى فوق العاده اى در زندگى انسان ایجاد نکند و «ملوم» و «محسور» نگردد در غیر این صورت باید از دستور اعتدال پیروى کرد.(
#ميانه_روى
🔸 #نهج_البلاغه_حكمت_33
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ حکایت عیادت کر از #همسایه ی بیمارش
👈 آن کری را گفت افزون مایهای
که ترا رنجور شد همسایهای
گفت با خود کر که با گوش گران
من چه دریابم ز گفت آن جوان
خاصه رنجور و ضعیف آواز شد
لیک باید رفت آنجا نیست بد
چون ببینم کان لبش جنبان شود
من قیاسی گیرم آن را هم ز خود
چون بگویم چونی ای محنتکشم
او بخواهد گفت نیکم یا خوشم
من بگویم شکر چه خوردی ابا
او بگوید شربتی یا ماش با
من بگویم صحه نوشت کیست آن
از طبیبان پیش تو گوید فلان
من بگویم بس مبارکپاست او
چونک او آمد شود کارت نکو
پای او را آزمودستیم ما
هر کجا شد میشود حاجت روا
این جوابات قیاسی راست کرد
پیش آن رنجور شد آن نیکمرد
گفت چونی گفت مردم گفت شکر
شد ازین رنجور پر آزار و نکر
کین چه شکرست او مگر با ما بدست
کر قیاسی کرد و آن کژ آمدست
بعد از آن گفتش چه خوردی گفت زهر
گفت نوشت باد افزون گشت قهر
بعد از آن گفت از طبیبان کیست او
که همیآید به چاره پیش تو
گفت عزرائیل میآید برو
گفت پایش بس مبارک شاد شو
کر برون آمد بگفت او شادمان
شکر کش کردم مراعات این زمان
گفت رنجور این عدو جان ماست
ما ندانستیم کو کان جفاست
خاطر رنجور جویان شد سقط
تا که پیغامش کند از هر نمط
چون کسی که خورده باشد آش بد
میبشوراند دلش تا قی کند
کظم غیظ اینست آن را قی مکن
تا بیابی در جزا شیرین سخن
چون نبودش صبر میپیچید او
کین سگ زنروسپی حیز کو
تا بریزم بر وی آنچ گفته بود
کان زمان شیر ضمیرم خفته بود
چون عیادت بهر دلآرامیست
این عیادت نیست دشمن کامیست
تا ببیند دشمن خود را نزار
تا بگیرد خاطر زشتش قرار
بس کسان کایشان ز طاعت گمرهند
دل به رضوان و ثواب آن دهند
خود حقیقت معصیت باشد خفی
بس کدر کان را تو پنداری صفی
همچو آن کر کو همی پنداشتست
کو نکویی کرد و آن بر عکس جست
او نشسته خوش که خدمت کردهام
حق همسایه بجا آوردهام
بهر خود او آتشی افروختست
در دل رنجور و خود را سوختست
فاتقوا النار التی اوقدتم
انکم فی المعصیه ازددتم
گفت پیغامبر به یک صاحبریا
صل انک لم تصل یا فتی
از برای چارهٔ این خوفها
آمد اندر هر نمازی اهدنا
کین نمازم را میامیز ای خدا
با نماز ضالین و اهل ریا
از قیاسی که بکرد آن کر گزین
صحبت دهساله باطل شد بدین
خاصه ای خواجه قیاس حس دون
اندر آن وحیی که هست از حد فزون
گوش حس تو به حرف ار در خورست
دان که گوش غیبگیر تو کرست
#مثنوی_معنوی_154
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️"انسان" پیش از هر چیز عبارت از رابطه است و رابطه پیش از هر چیز گفت و گوست. هر چه کیفیت گفت و گوهایمان بالاتر باشد، انسان تر هستیم. گفتگو های ما وقتی مثمر ثمر است که تعاملی و بده بستانی و به قول روانشناسان رفتار متقابل، "موازی" باشد. اما غالبا این گفت و گوها "متقاطع" و منجر به سوء تفاهم و بعضا منم منم و دعوا می شود. برای این که هر یک حرف خود را می زنیم بی آنکه حرف طرف مقابل را بشنویم. اگر هم حرف یکدیگر را می شنویم، اولا آن را مطابق میل و ذهنیت خود تفسیر می کنیم و می فهمیم و ثانیا حرف و را می شنویم تا نوبت سخنرانی خودمان برسد. در حالی که اگر هنر شنیدن داشته باشیم، از هر کس می توان چیزی بیاموزیم. به قول پیامبر انسان عاقل کسی است که عقل دیگران را به عقل خود بیفزاید و این "هم افزایی" مستلزم خوب شنیدن است. تفسیر سخنان دیگران بر اساس امیال خود ما را به یاد داستان کری می اندازد که در مثنوی به عیادت همسایة بیمارش می رود و چون می خواهد ناشنواییش را بپوشاند، بر اساس ظن و گمان خود سوال و جواب های متداول در عیادت بیماران را پیش خود مرور و حفظ می کند. غافل از این که این ناشنوایی کار دستش می دهد و سوال و جواب ها با ظنون و تخیلات او موافق نمی افتد و رابطة دوستی و همسایگی آن ها را شکراب می کند. در واقع ما با پیشداوری ها و ظنون خود روابطمان را تخریب می کنیم. گفتگوهای ما با هم گفتگوهای کران است که متقاطع و مخرب است نه مکمل و موازی. بر سوء تفاهماتمان می افزاید نه بر مفاهمه هایمان.
کر با خود می گوید من گوشم سنگین است و او هم به علت بیماری صدایش در نمی آید. پس بهتر است بر اساس حدس و گمان و قیاسات ذهنی جوابش را بدهم
کر پیش خود می گوید من می پرسم که چطوری او می گوید خوبم. من هم شکر می کنم و می پرسم چه آشی خورده ای و طبیبت کیست الی آخر
اما ماجرا به خلاف خیالات و قیاسات کر شکل می گیرد
کر از پیش بیمار می آید و خوشحال که کار خیری انجام داده است
اما رنجور این گفت و شنید را به دل می گیرد
مولانا نتیجه می گیرد چه بسیار کسانی که مانند آن کر، فکر می کنند کارهای نیک و عبادت گونه انجام می دهند و خود را بهشتی می دانند ولی در ضلالت و گمراهیند. چون محاسباتشان نه بر پایة شناخت بلکه بر مبنای تقلید و قیاسات ذهنی است
#مثنوی_معنوی_154
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_154
دعای #بیست_هفتم
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" برای #مرزداران و رزمندگان "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_بیست_هفتم_8
دعای سیدالساجدین (ع ) برای #مرزداران :
🔹اللَّهُمَّ اغْزُ بِكُلِّ نَاحِيَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ عَلَى مَنْ بِإِزَائِهِمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ، وَ أَمْدِدْهُمْ بِمَلائِكَةٍ مِنْ عِنْدِكَ مُرْدِفِينَ حَتَّى يَكْشِفُوهُمْ إِلَى مُنْقَطَعِ التُّرَابِ قَتْلا فِى أَرْضِكَ وَ أَسْرا، أَوْ يُقِرُّوا بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ🔹
🔸خداوندا! در هر ناحيت مسلمانان را به دفع مشركانى كه در برابر آنانند برانگيز و به فرشتگان خود پيوسته مدد فرست كه آنان را تا پايان زمين عزيمت دهند، كشته شوند يا گرفتار گردند يا اقرار كنند كه تويى خدا و غير تو معبودى سزاوار پرستش نيست، تويى تنها كه شريك ندارى🔸
#بیست_هفتم
📱 کانال انس با صحیفه سجادیه
🌐 @sahife2
شرح ( اللَّهُمَّ وَ قَوِّ بِذَلِكَ مِحَالَ أَهْلِ الْإِسْلَامِ وَ حَصِّن_ _ _ _ ...).pdf
480.3K
#شرح
#دعا_بیست_هفتم_7
#دعا_بیست_هفتم_8
🔹 خدايا! به اين امور تدبير مسلمانان را نيرو بخش، و شهرهايشان را استوار ساز، و اموالشان را فزونى ده، و خاطرشان را از جنگ با دشمن براى بندگيت، و از كارزار با آنان براى #خلوت كردن جهت راز و نياز خودت آسوده كن؛ تا در سراسر زمين جز تو پرستش نشود، و صورتى از آنان جز براى تو به خاك نسايد.
خدايا! هر ناحيه از مسلمانان را، به جنگ با مشركانى كه در برابرشان هستند بدار، و آنان را از جانب خود به فرشتگانى كه پياپى درآيند مدد فرما، تا دشمنان را به دورترين نقطه آباد زمين فرارى دهند، و با كشتن و اسارتشان، زمينت را از لوث وجود آنان خالى كرده و پاك نمايند، يا اين كه اقرار كنند به اين كه تو خدايى و غير تو خدايى نيست، تنهايى و همتا ندارى.
🔴 هدف از جهاد، تربيت انسان و اقامه توحيد
🔴 روش اعتدال در اسلام
دعای #بیست_هفتم #مرزداران
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ اللَّهُمَّ اغْزُ بِكُلِّ نَاحِيَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ... #دعا_بیست_هفتم_8
📜 حضرت عرض می فرماید خدایا از همه ناحیه ی مسلمین به ازای مشرکین اینها را در این فراگیری قرار بده، در این جنگی که به اصطلاح با مشرکین قرار بگیرند تو اینها را همه در پوشش قرار بده وَ أَمْدِدْهُمْ بِمَلَائِكَةٍ مِنْ عِنْدِكَ مُرْدِفِينَ اینها را با ملائکه ی مردفین از طرف خودت کمک کن. و کسانی که دارند برای دین و ایمان در برابر شرک و در برابر کفر جنگ می کنند (ببینید! هر نوع جنگ و لشکر کشی را کاری نداریم. بحث کفر و ایمان است) خدایا اینها را کمکشان کن با ملائکه مُردِفین. یعنی ملائکه ای که ردیف، پشت سر هم دارند می آیند و بعضی وقت ها آن چنان هر یک از این رزمندگان را حمایت می کنند که انگار پشت هر کدامشان یک ملکی وجود دارد و گاهی وقت ها برعکس یعنی مُردَفین خوانده می شود یعنی به جای اینکه ملکی پشت سر تو قرار داشته باشد تو خودت پشت سر یک ملکی هستی و تو خودت تحت پوشش یک ملکی، و پشت سر یک ملکی در واقع گارد گرفته ای و داری به جلو می روی، (هر دو کلمه هست و هر دو هم بحثش شده است) تا آن جایی که بلاد مسکونی هست و منقطع التراب هست اینها بتوانند پیشروی بکنند. حالا برای چه؟ آیا برای این که تحت سیطره ما بیایند؟ نه! أَوْ يُقِرُّوا بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ تا جایی که اینها اقرار کنند که فقط تو خدایی !
نکته مهم را متوجه شدی؟ ما دو هزار تا خواسته نداریم. این عرائضی که دارم می کنم در ذیل دعای بیست و هفتم؛ اینها را مستقل از زمان و مکان دارم عرض می کنم. چون قرن ها این دعا بوده و هست و خواهد بود و ان شاء الله اگر کسی مراجعه ای بکند برای خواندن این دعا، باید حواسش به این نکته ها باشد. بنابراین منحصر به یک نکته خاص نکنید.
ببینید؛ ما در این نوع جهاد و یا این نوع دفاعی که در این دعای بیست و هفتم صحیفه امام سجاد(ع) عرض می فرماید ما یک مطلب بیشتر نداریم و آن هم این است که «اقرار کنند که خدا، خدای واحد است.»
شاید شما بگوید چرا این را دوباره می گوید. ما که یک بار شنیدیم ولی نه؛ بیشتر باید روی آن تامل کنید. یک موقع هست ما ده ها خواسته از طرف مقابل داریم و یا یک عالَم میزان هایی داریم که باید با همه میزان ها خودش را وفق دهد. اما این جا ببینید، بحث بر سر این است که أَوْ يُقِرُّوا بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ اقرار کنند که خدا فقط خداست.
و اگر اقرار به پرستش خدا بکنند، این عنوان دیگر بر داشته می شود! و با هر کسی بخواهی بجنگی دیگر این عنوان را ندارد. سر بی صاحب نباید تراشید و باید تکلیف روشن شود. یک موقعی هم هست که دارند یک عده ای یا اصلا یک امامی مثل امیرالمومنین (ع) که در مقام ولی و حاکم است یک عده دارند می آیند نظام جامعه را به هم می ریزند. خوب با اینها هم حضرت مقابله می کند و البته با رعایت مقدمات بسیار، ... که صحبت کردند و مهلت دادند و اینها.... و بالاخره حضرت مقابله کردند و ظاهر جنگ برای این نیست که اینها بگویند خدا خداست و خدای واحد است (گرچه البته در باطنش همین است!) ولی خوب، دعوا بر سر این بوده که اینها آمدند نظام جامعه را به هم زدند و مسلمان ها را دارند به آشوب می کشانند. حتی مرزی نیست. جنگ بین یک مرز و مرز دیگر نیست که اسمش بخواهد جهاد بشود. اما آن چیزی که جهاد است و آن چیزی که در این دعا امام سجاد علیه السلام عرض می کند که خدایا ملائکه مردفینت را بفرست، مربوط به آن نوع جهاد است.
http://noroozshad1.blogfa.com/post/108
دعای #بیست_هفتم
✳️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
sahife2 9.mp3
8.3M
#تکنیک_های_مهربانی 9
تکنیک نهم ؛
برای محبت کردن؛ آدما رو انتخاب نکن!
مهم نیست، کی محبتت رو دریافت میکنه!
مهم اینه که محبت داره، از تو صادر میشه
و بر روحِ دیگران، می باره…
مثل خدا مدام و بی توقع ببار ...
👤 استاد #شجاعی
🙏لطفا با ما شنونده ی این سلسله گفتگو ها باشید
☑️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚 #کتاب
*«پشت شیشهی مات»
روایتی داستانی از زندگی شهید آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی #بهشتی
(#قهرمانان_انقلاب ۱۵)
https://taaghche.com/book/37464
#کتاب_بهشتی
🆔 @sahife2
🔴کـمـال صدق مـحـبّـت بـبـیـن نـه نقـص گناه
کـه هر کـه بی هنر افتد نظر به عیب کـند
❤️سعی کن به مواردِ مثبت بیاندیشی نه به مواردِمنفی! ببین که چشمه ی جوشان ِ محبّت چگونه فَوَران کرده است! به نقص وکمبود وایراداتِ کار وخطاها ولغزش ها نگاه مکن، هرگلی خاری دارد،به زیبائیهای عشقورزی نگاه کن نه به #عیب وایرادِ کار! ای فضول ،تقصیرازتونیست. هرکس که اندرونش ازهنر وذوق واشتیاق خالی باشد قادرنیست به موارد مثبت بیاندیشد! چنین شخصی بدبین هست وبه دنبال عیب وایراد می گردد.
به پیرمیکده گفتم که چیست راهِ نجات
بخواست جام می وگفت عیب پوشیدن
#حافظ_غزل_184
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هر چه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید
تجلی ایمان را بیشتر می بینید.
👤شهید آیت الله دکتر #بهشتی (ره)
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️با دشمن از موضع قدرت باید سخن گفت ...
👤شهید آیت الله دکتر #بهشتی (ره)
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
حماسه 10 ساله.mp3
1.55M
💠 حماسه ده ساله
🔹 شما ندیدید « شهید #بهشتی » را! تمام قد مدیر بود، چقدر مؤدّب بود! من میدیدم در درس خصوصی مرحوم علامه، او تنها میتواند جوابگو باشد؛ باهوش! بافهم! باادب! بعد از شهادت ایشان و شاید هم در همان روزهای اول در همان شورای عالی قضایی یک مقداری بیش از حدّ معمول قرآن خواندم برای ایشان و بعد خوابیدم، دیدم ایشان با جلال و شکوه دارد میرود، گفتم کجا؟ دیدم اشاره کرد به یک قصری، گفت آنجا، جای «شهید بهشتی» به واقع خالی است! سر تا پا ادب بود، سر تا پا محبّت بود، مدیریت او هم که ممتاز بود. به هر حال اینها را از ما گرفتند.
🔹 این هشت سالی که زد و خورد بود آنها همه چیز داشتند، ما هیچ چیزی نداشتیم، ولی عزیزان ما به هر وسیلهای بود نظام را حفظ کردند. خدا صدام را گرفت و او حمله کرد به کویت که این کشور یکی از استانهای من است. آنها تلاش و کوشش کردند که یک اتحادیه تشکیل بدهند و از غرب لشکرکشی کردند و آمدند اینجا که صدام را بیرون بکنند و بهرهای از نفت ببرند. همه آنها برای اینکه هزینه کمتری کنند به مسئولین ما، به مردم ما، به نظامیهای ما گفتند شما هم چهار گلوله از طرف شرق بزنید که هزینه ما کمتر شود؛ نه امام، نه مسئولین، نه مردم هیچکدام این کار را نکردند، گفتند ما امضا کردیم. این شرافت و شهامت یک فردوسی میخواهد، ما کم کاری نکردیم! شهید دادن و گریه کردن، کار مظلومانه و منفعلانه است. روزی که ما قدرت داریم گفتیم ما پای امضایمان ایستادهایم، چون دین ما میگوید شما اگر تعهد کردید دخالت نکنید؛ این کم کاری نیست!
👤آیت الله #جوادی_آملی #صلوات
👌کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔
موانع استجابت دعا_1.mp3
11.57M
#موانع_استجابت_دعا ۱
فشارها، کمبودها، دویدنها، انقباضات، اضطرابها و .... جزء لاینفک سبک زندگی امروز بشر شده است!
چرا بافاصلهی یک یا دو دهه قبلتر،
با وجود امکانات کمتر،
این عوامل آسیبزا، قدرت کمتری برای نفوذ در درون انسانها، و حذف آرامش آنان را داشتند؟
👤 استاد #شجاعی
🙏لطفا با ما شنونده ی این سلسله گفتگو ها باشید
☑️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #محتواي_دعا
دعای #شانزدهم
هنگامي که از گناهان، گذشت ميطلبيد، يا در درخواست بخشش از ناپسنديدهها تضرع مينمود
عنوان دعا چنين است:
و کان من دعائه عليهالسلام اذا استقال من ذنوبه، او تضرع في طلب العفو عن عيوبه:
از دعاهاي امام (ع) هنگامي که از گناهان، گذشت ميطلبيد، يا در درخواست بخشش از ناپسنديدهها تضرع مينمود.
پيش از اين توضيح داده شد که امام معصوم نه تنها نافرماني خدا نميکند بلکه فکر و انديشهي گناه نيز به دلش خطور نميکند. و اگر در صحيفه عناويني چون استغفار از گناه، طلب مغفرت و... آمده است در حقيقت آموزشي است به ما که چگونه از خداوند درخواست عفو و بخشش داشته باشيم، بايد دانست امام (ع) به لحاظ شناخت و معرفت نسبت به مقام الهي، به هر ميزان که خدا را عبادت ميکند، باز معتقد است، که حق عبادت را در پيشگاه اقدس الهي بجا نياورده است، لذا در نهايت عبوديت در پيشگاه عظمت خداوند جل و جلاله پيشاني بندگي بر زمين ساييده و طلب استغفار ميکند. البته اين استغفار، با استغفار براي بخشش از نافرماني خدا تفاوت دارد. زيرا بندگي و عبوديت در پيشگاه اقدس الهي اقتضا ميکند که انسان هر چه ميتواند خاضع و خاشع باشد. و همواره در نهايت بندگي از خداوند درخواست کند. و چه لذتي براي مردان خدا مخصوصا اولياءالله بيشتر و بهتر از اين که خاضعانه با خداوند راز و نياز کنند. مگر نه اين است که بزرگترين افتخار رسول خدا (ص) عبد بودن ايشان است و ما همواره در تشهد نماز به اين مطلب شهادت ميدهيم و ميگوئيم: اشهد ان محمدا عبده و رسوله.
دعاء شانزدهم اينگونه آغاز ميشود: اللهم يا من برحمته يستغيث المذنبون، بار خدايا، اي آنکه گناهکاران به سبب رحمت او فريادرسي ميجويند. در اين دعا امام (ع) ابتدا در زمينهي خداشناسي مطالبي را بيان ميفرمايند، و با زيباترين عبارات و توصيفات، ديدگاه و انديشه و اعتقاد به خدايي که ميپرستيم را روشن ميکنند. و در اين زمينه به نکات زير اشاره ميفرمايند:
1- خداوند مونس و آرامبخش هر غريب است.
2- فرج و گشايش در کارها و مشکلات با خدا است.
3- رحمت الهي در تمامي پهنهي هستي گسترده است.
4- خداوند فريادرس هر تنها مانده است.
5- خداوند براي نعمتهايي که به ما داده پاداش نميطلبد.
6- خداوند در مجازات افراط نميکند.
سپس امام (ع) به ما ميآموزد که در مقام اقرار به خطاها و گناهان، خالصانه و با صداقت به بيان کاستيها و لغزشهاي خود در پيشگاه خداوند بپردازيم. در اين فراز از دعا امام (ع) ميفرمايد: و انا يا الهي عبدک الذي امرته بالدعاء فقال: لبيک و سعديک، ها انا ذا، يا رب، مطروح بين يديک، و من اي خداي من، بندهي توام که او را به دعا امر فرمودي و گفت: لبيک و سعديک يعني اطاعت ميکنم و فرمانت را به جا ميآورم، اينک منم اي پروردگار، بندهاي که در پيشگاهت افتاده است.
آنگاه در فرازهاي آخر دعا پس از صلوات بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و اهلبيت طاهرينش عليهمالسلام به ما ميآموزد که چه درخواستهايي از خداوند داشته باشيم، و آنها را چنين برميشمرد:
1- و قني من المعاصي، و مرا از گناهان مصون بدار.
2- و استعملني بالطاعه، و مرا به فرمانبرداري از خود مشغول بدار.
3- و ارزقني حسن الانابه، و نيکي بازگشت از گناه را روزيام فرما.
4- و طهرني بالتوبه، و مرا به توبه پاک گردان.
5- و ايدني بالعصمه، و مرا به نگهداري (از گناهان و گرفتاريها) کمک کن.
6- و استصلحني بالعافيه، و با تندرستي آشتيم ده.
7- و اذقني حلاوه المغفره، و شيريني آمرزش را به من بچشان.
8- و اجعلني طليق عفوک، و مرا رها شدهي عفو خود گردان.
چنانکه ملاحظه ميکنيم، تمامي درخواستها در زمينه اصلاح نفس و سازندگي شخصيت الهي انسان است، توفيق توبه و به دست آوردن غفران و بخشش الهي و موفق شدن به اطاعت از فرامين خداوند، محورهاي اصلي هدايت و سعادت و نيکبختي دنيا و آخرت انسان است، که امام (ع) در قالب دعا و در جهت ساختن و تربيت الهي انسان آنها را به زيبايي مطرح فرموده است.
#محتواي_دعا_شانزدهم
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2