#انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_504
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #سه_شنبه
👉🏻 1da.ir/oh2u
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ خوشا آنان که دائم در نمازند ....
🔴 الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
آنان كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خفته، ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند: اى پروردگار ما، اين جهان را به بيهوده نيافريدهاى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار. ( آل عمران 191 )
امام باقر علیه السلام : این آیه در شان امیرالمومنین علی عليهالسلام و تعدادی از اصحاب و ياران خاص او نازل گرديده است.
السلام علیک یا امیر المومنین یا علی ابن ابیطالب ...
✳️ از دیده خون دل همه بر روی ما رود
بر روی ما ز دیده چه گویم چهها رود
ما در درون سینه هوایی نهفته ایم
بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود
خورشید خاوری کند از رشک جامه چاک
گر ماه مهرپرور من در قبا رود
بر خاک راه یار نهادیم روی خویش
بر روی ما رواست اگر آشنا رود
سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد
گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود
ما را به آب دیده شب و روز ماجراست
زان رهگذر که بر سر کویش چرا رود
#حافظ به کوی میکده دایم به صدق دل
چون صوفیان صومعه دار از صفا رود
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_220
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ خوابی یا بیدار؟
📜 حبه عرنی و #نوف_بکالي ، شب را در صحن حیاط دارالاماره کوفه خوابیدند. بعد از نیمه شب دیدند امیر المؤمنین علی علیه السلام آهسته از داخل قصر به طرف صحن حیاط می آید، اما با حالتی غیر عادی: دهشتی فوق العاده بر او مستولی است، قادر نیست تعادل خود را حفظ کند، دست خود را به دیوار تکیه داده و خم شده و با کمک دیوار قدم به قدم پیش می آید و با خود آیات آخر سوره ال عمران را زمزمه می کند:
👈ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته و ما للظالمین
ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فامنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار
ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک و لا تخزنا یوم القیامة انک لا تخلف المیعاد
همینکه این آیات را به آخر رساند، از سرگرفت. مکرر این آیات را - در حالی که از خود بیخود شده بود و گویی هوش از سرش پریده بود - تلاوت کرد.
حبه و نوف هر دو در بستر خویش آرمیده بودند و این منظره عجیب را از نظر می گذراندند. حبه مانند بهت زدگان خیره خیره می نگریست. اما نوف نتوانست جلو اشک چشم خود را بگیرد و مرتب گریه می کرد.
تا اینکه علی به نزدیک خوابگاه حبه رسید و گفت:
«خوابی یا بیدار؟»
- بیدارم یا امیر المؤمنین! تو که از هیبت و خشیت خدا اینچنین هستی پس وای به حال ما بیچارگان!
امیر المؤمنین چشمها را پایین انداخت و گریست، آنگاه فرمود:
«ای حبه! همگی ما روزی در مقابل خداوند نگه داشته خواهیم شد، و هیچ عملی از اعمال ما بر او پوشیده نیست. او به من و تو از رگ گردن نزدیکتر است، هیچ چیز نمی تواند بین ما و خدا حائل شود.»
آنگاه به نوف خطاب کرد:
«خوابی؟»
- نه یا امیر المؤمنین! بیدارم، مدتی است که اشک می ریزم.
- ای نوف! اگر امروز از خوف خدا زیاد بگریی فردا چشمت روشن خواهد شد. ای نوف! هر قطره اشکی که از خوف خدا از دیده ای بیرون آید دریاهایی از آتش را فرو می نشاند.
ای نوف! هیچ کس مقام و منزلتش بالاتر از کسی نیست که از خوف خدا بگرید و به خاطر خدا دوست بدارد.
ای نوف! آن کس که خدا را دوست بدارد و هر چه را دوست می دارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزی را بر دوستی خدا ترجیح نمی دهد، و آن کس که هر چه را دشمن می دارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنی جز نیکی به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به کمال دریافته اید.
سپس لختی حبه و نوف را موعظه کرد و اندرز داد، آخرین جمله ای که گفت این بود: «از خدا بترسید، من به شما ابلاغ کردم.»
آنگاه از آن دو نفر گذشت و سرگرم احوال خود شد، به مناجات پرداخت، می گفت: «خدایا ای کاش می دانستم هنگامی که از تو غفلت می کنم تو از من رو می گردانی یا باز به من توجه داری. ای کاش می دانستم در این خوابهای طولانیم و در این کوتاهی کردنم در شکرگزاری، حالم نزد تو چگونه است.»
حبه و نوف گفتند: «به خدا قسم دائما راه رفت و حالش همین بود تا صبح طلوع کرد.»
✍️ بحار الانوار، جلد9
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ داستان آدم ابلهی که از #عیسی علیه السلام در خو است #اسم_اعظم برای طنده کردن ممرده ها کرد!!!
🔴 گشت با عیسی یکی ابله رفیق
استخوانها دید در حفرهٔ عمیق
گفت ای همراه آن نام سنی
که بدان مرده تو زنده میکنی
مر مرا آموز تا احسان کنم
استخوانها را بدان با جان کنم
گفت خامش کن که آن کار تو نیست
لایق انفاس و گفتار تو نیست
کان نفس خواهد ز باران پاک تر
وز فرشته در روش دراکتر
عمرها بایست تا دم پاک شد
تا امین مخزن افلاک شد
خود گرفتی این عصا در دست راست
دست را دستان موسی از کجاست
گفت اگر من نیستم اسرارخوان
هم تو بر خوان نام را بر استخوان
گفت عیسی یا رب این اسرار چیست
میل این ابله درین بیگار چیست
چون غم خود نیست این بیمار را
چون غم جان نیست این مردار را
مردهٔ خود را رها کردست او
مردهٔ بیگانه را جوید رفو
گفت حق ادبار اگر ادبارجوست
خار روییده جزای کشت اوست
آنک تخم خار کارد در جهان
هان و هان او را مجو در گلستان
گر گلی گیرد به کف خاری شود
ور سوی یاری رود ماری شود
کیمیای زهر و مارست آن شقی
بر خلاف کیمیای متقی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_4
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ داستان آدم ابلهی که از #عیسی علیه السلام در خو است #اسم_اعظم برای طنده کردن ممرده ها کرد!!! 🔴 گ
👈 شخصى که همراه حضرت عیسى علیه السلام بود در ته گورى استخوانهایى دیده. گفت یا روح اللَّه آن نام بزرگ و اسم اعظمى را که با او مرده را زنده مىکنى. بمن یاد بده تا در حق این استخوانها احسان کرده به آن جان داده و زنده کنم. حضرت عیسى فرمود ساکت باش که این کار کار تو نبوده گفتار و انفاس تو شایسته این کار نیست. این کار نفسى مىخواهد که از باران پاکتر و از فرشته چالاکتر باشد. عمرها لازم است که آدم پاک شده امین مخزن افلاک گردد. گرفتیم که تو خیلى خوب عصا را بدست گرفتى دست موسى را از کجا خواهى آورد که عصا را اژدها کند.
ابله که اصرارش بجایی نرسید از عیسی خواست که خود آن نام را بر استخوان بخواند و مرده زنده کند. عیسی که از اصرار او متحیر شده بود خطاب به خداوند گفت: خدایا این همه اسرار این ابله برای زنده کردن مرده برای چیست در حالی که او مرده وجود خود را فراموش کرده ایت.
وخداوند پاسخ داد : او اگر اسم اعظم را هم بداند و بخواند اثر معکوس می دهد یعنی؛ بر زنده بخواند مرده می شود و بر مرده بخواند زنده نمی شود.
توضیح : در میان اسمای پروردگار، «الله» را #اسم_اعظم دانسته اند، اما آنچه پیامبران و اولیاء الهی را به کارهای خارقالعاده توانا میسازد، یک کلمه نیست. قدرتی روحانی و رابطه معنوی است که توانایی انسان را به توانایی حق وصل میکند که در این مرتبه اراده و فعل انسان، اراده و فعل حق است. بنابراین تأثیر اسم اعظم یا هر اسمی از اسمای الهی بستگی تام و تمامی به وصول به حقیقت آن اسم دارد، آن هم نه وصول ذهنی و علمی، بلکه وصول حقیقی. این امر فقط با تهذیب نفس و ریاضت و مداومت بر ذکر حق، حاصل میشود. بقول حافظ:
گر انگشت سلیمانى نباشد
چه خاصیت دهد نقش نگینى
این حکایت از یک جهت با حکایت پیشین همانند است و آن اینکه گاه کسى از روى نادانى وجهالت چیزى را درخواست می کند که به زیان اوست. به علاوه نکته دیگرى را نیز در بر دارد و آن اینکه گاه ناقصان را هواى برابرى با کاملان در سر مىافتد و چنین مىپندارند که مىتوانند در آشنایى به حقیقت و معرفتِ به اسرار با آنان برابر باشند. همراه عیسى گمان مىکرد تنها دانستن اسم اعظم الهى براى زنده کردن مردگان بس است، و به گمان خود جان بخشیدن بدان استخوانها را احسانى در حق آنها مىدید اما نمىدانست رسیدن به چنان مقام در حد هر کس نیست بلکه نَفَس پاک تر از باران را می طلبد.
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_4
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️معرفی حضرت #عیسی علیه السلام از زبان امام علی علیه السلام
📜امیر المومنین علی علیه السلام اوصافی را برای پیامبر بزرگ خدا عیسی علیه السلام ذکر می فرمایند که شاید مسیحیان هم نشنیده باشند.
امام علی علیه السلام در #نهج_البلاغه_خطبه_160 در مورد عیسی مسیح نکاتی را نقل می کنند که بسیار جالب و خواندنی است.
🔴امیر المومنین علیه السلام در این خطبه ابتدا بحث خدا شناسی را مطرح می کنند و بعد از آن شیوه زندگی پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله را شرح می دهند و بعد برای ساده زیستی بعضی از پیامبران خدا، از جمله عیسی علیه السلام چند نمونه ذکر می فرمایند.
1- خدا شناسى
فرمان خدا قضاى حتمى و حكمت، و خشنودى او مایه امنیّت و رحمت است، از روى علم، حكم مى كند و با حلم و بردبارى مى بخشاید. خدایا سپاس تو راست بر آنچه مى گیرى، و عطا مى فرمایى، و شفا مى دهى یا مبتلا مى سازى، سپاسى كه تو را رضایت بخشترین، محبوبترین، و ممتازترین باشد، سپاسى كه آفریدگانت را سرشار سازد، و تا آنجا كه تو بخواهى تداوم یابد، سپاسى كه از تو پوشیده نباشد، و از رسیدن به پیشگاهت باز نماند، سپاسى كه شمارش آن پایان نپذیرد، و تداوم آن از بین نرود. خدایا حقیقت بزرگى تو را نمى دانیم، جز آن كه مى دانیم كه تو زنده اى و احتیاج به غیر ندارى، خواب سنگین یا سبك تو را نمى رباید، هیچ اندیشه اى به تو نرسد و هیچ دیده اى تو را ننگرد، اما دیدهها را تو مى نگرى، و اعمال انسانها را شماره فرمایى، و قدمها و موى پیشانى ها (زمام امور همه) به دست تو است، خدایا آنچه را كه از آفرینش تو مى نگریم، و از قدرت تو به شگفت مى آییم و بدان بزرگى قدرت تو را مى ستاییم، بسى ناچیزتر است در برابر آنچه كه از ما پنهان، و چشمه اى ما از دیدن آنها ناتوان، و عقل هاى ما از درك آنها عاجز است،
و پرده هاى غیب میان ما و آنها گسترده مى باشد.
2- سیرى در زندگانى پیامبران الهی علیهم السّلام (براى انتخاب الگوهاى ساده زیستى)
براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را اطاعت نمایى، تا راهنمایى خوبى براى تو در شناخت بدى ها و عیب هاى دنیا و رسوایى ها و زشتى هاى آن باشد، چه اینكه دنیا از هر سو بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم باز داشته و براى غیر او گسترانده شد، از پستان دنیا شیر نخورد، و از زیوره اى آن فاصله گرفت. اگر مى خواهى دومى را، موسى علیه السّلام و زندگى او را تعریف كنم، آنجا كه مى گوید: «پروردگارا هر چه به من از نیكى عطا كنى نیازمندم» به خدا سوگند، موسى علیه السّلام جز قرص نانى كه گرسنگى را بر طرف سازد چیز دیگرى نخواست، زیرا موسى علیه السّلام از سبزیجات زمین مى خورد، تا آنجا كه بر اثر لاغرى و آب شدن گوشت بدن، سبزى گیاه از پشت پردهى شكم او آشكار بود. و اگر مى خواهى: سومى را، حضرت داوود علیه السّلام
صاحب نى هاى نوازنده، و خواننده بهشتیان را الگوى خویش سازى، كه با هنر دستان خود از لیف خرما زنبیل مى بافت، و از همنشینان خود مى پرسید چه كسى از شما این زنبیل را مى فروشد و با بهاى آن به خوردن نان جوى قناعت مى كرد. و اگر خواهى از عیسى بن مریم علیه السّلام بگویم، كه سنگ را بالش خود قرار مى داد، لباس پشمى خشن به تن مى كرد، و نان خشك مى خورد، نان خورش او گرسنگى، و چراغش در شب ماه، و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمین بود، میوه و گل او سبزیجاتى بود كه زمین براى چهارپایان مى رویاند، زنى نداشت كه او را فریفته خود سازد، فرزندى نداشت تا او را غمگین سازد، مالى نداشت تا او را سرگرم كند، و آز و طمعى نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید، مركب سوارى او دو پایش، و خدمتگزار وى، دستهایش بود.
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2