برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_361
راه اجابت #دعا
وَ قَالَ (علیه السلام) : إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ، فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ، فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى.
حضرت علی که درود خدا بر او باد فرمودند: هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم #صلوات و درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت درخواست شده، يكى را برآورد و ديگرى را باز دارد.
#دعا_نهج_البلاغه
🆔 @sahife2
◀️ راه استجابت دعا:
قسمت 1
⏺ امام(عليه السلام) در اين كلام شريف به نكته مهمى درمورد اسباب اجابت دعا اشاره كرده، مى فرمايد: «هرگاه حاجتى به درگاه حق داشتى، نخست با #صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شروع كن، سپس حاجت خود را بخواه زيرا خداوند، كريم تر از آن است كه دو حاجت از او بخواهند، يكى را قبول و ديگرى را رد كند»; (إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللّهِ، سُبْحَانَهُ، حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلاَةِ عَلَى رَسُولِهِ(صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ; فَإِنَّ اللّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَيَمْنَعَ الاُْخْرَى).
در اين جا دو سؤال مهم مطرح است: نخست اين كه چگونه نمى شود بين دو حاجت جدايى افكند، خدا يكى را بپذيرد و ديگرى را نپذيرد، اگر اين موضوع با كرم و رحمت الهى منافات داشته باشد آن مواردى كه يك حاجت بيشتر از خدا نمى خواهيم و برآورده نمى شود چه خواهد شد؟
پاسخ اين سؤال اين است كه خداوند، كريم است و شخص كريم هنگامى كه دو چيز يا چند چيز از او بخواهند در ميان آن ها تجزيه قائل نمى شود و اين نشانه نهايت كرم خداوند است و چنين نيست كه به گفته بعضى از شارحان، يك سخن عاميانه باشد كه در ميان مردم معمول است مى گويند: تبعيض در ميان دو خواهش نبايد كرد، و امام(عليه السلام) هم از باب سخن گفتن مطابق افكار اين دسته از مردم كلام فوق را فرموده باشد. اين اشتباه بزرگى است. مقام امام(عليه السلام) والاتر از آن است كه افكار عاميانه را تأييد كند. البته اجابت دعا همان گونه كه در روايات متعددى وارد شده، گاه به اين صورت است كه خداوند عين آن را به درخواست كننده مى دهد و گاه اگر آن را مصلحت نبيند، عوض آن را در دنيا يا آخرت به صورت ديگرى به او خواهد داد. در واقع هيچ دعايى نيست كه به اجابت نرسد، خواه عين آن خواسته را خدا بدهد يا چيزى را به جاى آن و معادل آن يا بيشتر از آن.
سؤال ديگر اين است كه آيا صلوات فرستادن ما چيزى بر مقام پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى افزايد؟
بعضى از شارحان نهج البلاغه اصرار بر اين دارند كه مقام پيغمبر(صلى الله عليه وآله) بى نهايت بالاست و چيزى بر آن افزوده نخواهد شد. در حالى كه اين سخن اشتباه بزرگى است، مقامات قرب الى الله بى نهايت است، چنين نيست كه پايان بيابد بنابراين خداوند به بركت دعاى ما رحمت تازه اى بر روان پاك پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى فرستد. و به عبارت ديگر، اين ما نيستيم كه مقام آن حضرت را بالاتر از آنچه هست مى بريم بلكه اين خداوند است كه گاه خودش و گاه به بركت تقاضاى فرشتگان و گاه به تقاضاى بندگان صالح، رحمت تازه اى بر روان پاك پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستد.
در دعاها و روايات اسلامى شواهد روشنى بر اين مطلب وجود دارد. در روايت معروف تشهّد نماز، اين تعبير از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است: «وَتَقبَّلْ شَفاعتَه فى اُمَّتِهِ وارفَعْ دَرَجَتَه».
در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان على(عليه السلام) در روز جمعه نيز اين عبارت آمده است: «اللّهمَّ صَلِّ على محمَّد عَبدِكَ وَرَسولِكَ ونَبِيِّكَ صلاةً نامِيةً زاكِيةً تَرفَعُ بها دَرَجَتَه».
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_361
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ راه استجابت دعا:
قسمت 2
⏺ در دعايى كه از امام سجّاد(عليه السلام) وارد شده مى خوانيم كه در مقام #صلوات فرستادن بر پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به پيشگاه خداوند عرضه مى دارد: «فَارْفَعْهُ بِسَلامِنا إلى حَيثِ قدَّرتَ فى سابقِ عِلمِك أن تُبَلِّغَهُ إيّاهُ وبِصَلاتِنا عليه; مقام او را با سلام و درود ما بالا ببر تا آن جا كه در علم خود براى او مقدر كرده اى كه او را به آن مقام برسانى».
از سويى ديگر مى دانيم كه طبق روايات متعدد، هركس سنت حسنه اى بگذارد به تعداد كسانى كه به آن سنت عمل مى كنند به او پاداش داده مى شود. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بزرگ ترين سنت را كه آيين اسلام است در ميان جامعه بشريت قرار داده است بنابراين به تعداد كسانى كه تا روز قيامت به آيين او مى پيوندند و به سنتش عمل مى كنند خداوند اجر و پاداش و ترفيع مقام به او مى دهد.
اضافه بر اين، فرض كنيم پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ده سال بيشتر از اين، عمر نصيبش مى شد آيا در آن ده سال، عبادات او ترفيع مقام برايش نداشت و در همان مقامى كه داشت باقى مى ماند؟
كوتاه سخن اين كه مدارك فراوانى داريم كه ثابت مى كند قرب خداوند نهايت و پايانى ندارد و معصومين(عليهم السلام) نيز مى توانند هر زمان به قرب و مقام والاترى برسند. همان گونه كه از آغاز رسالت و امامت تا پايان آن به يقين ترفيع مقام داشتند بعد از رحلت و شهادت نيز بهوسيله تقاضاى رحمت و صلوات مؤمنان و يا عمل به سنت آن ها ترفيع مقام مى يابند.
به هر حال بدون شك اگر در استقبال يا بدرقه دعاها صلوات و درود بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) باشد به اجابت نزديك است و به همين دليل در بسيارى از دعاهاى امام سجاد(عليه السلام) مى بينيم هنگامى كه چيزى را از خدا مى خواست نخست صلوات و درود بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستاد.
اين مطلب در دعاى مكارم الاخلاق كاملاً نمايان است كه در هر فرازى از اين دعا نخست امام(عليه السلام) صلوات و درود بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرستد و بعد تقاضاى تازه اى از خداوند متعال مى نمايد.
اين سخن را با رواياتى كه مرحوم كلينى در جلد دوم كافى در باب «الصلاة على النبى(صلى الله عليه وآله)...» نقل كرده است پايان مى دهيم:
در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «لاَ يزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يصَلَّى عَلَى وَ عَلَى أَهْلِ بَيتِى; پيوسته دعا محجوب است (و به اجابت نمى رسد) تا زمانى كه صلوات بر محمّد و آل محمّد فرستاده شود».
در حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: «اجْعَلُونِى فِى أَوَّلِ الدُّعَاءِ وَفِى آخِرِهِ وَفِى وَسَطِهِ; مرا در ابتداى دعا و در وسط دعا و در آخر دعا قرار دهيد».
در حديث ديگرى، از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «مَنْ كَانَتْ لَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَاجَةٌ فَلْيبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلَى مُحَمَّد وَآلِهِ ثُمَّ يسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ يخْتِمُ بِالصَّلاةِ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يقْبَلَ الطَّرَفَينِ وَيدَعَ الْوَسَطَ إِذَا كَانَتِ الصَّلاةُ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لا تُحْجَبُ عَنْهُ; كسى كه حاجتى در پيشگاه خدا دارد نخست صلوات بر محمّد و آلش بفرستد بعد حاجت خود را بخواهد سپس آن را با صلوات بر محمّد و آل محمّد پايان دهد زيرا خداوند متعال گرامى تر از آن است كه دو طرف را بپذيرد و آنچه در وسط آن دو واقع شده است را نپذيرد. چون هنگامى كه صلوات بر محمّد و آل محمّد فرستاده شود (به يقين) محجوب از خداوند نخواهد بود»
#نهج_البلاغه_حكمت_361
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_249
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّى وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّى إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُّلَقُواْ اللَّهَ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ واللَّهُ مَعَ الصَّبِرِينَ
پس هنگامى كه طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شمارا به یك نهر آب آزمایش مىكند، پس هر كه از آن بنوشد از من نیست و هركس از آن نخورد از من هست، مگر آنكه با دست، مشتى برگیرد (و بیاشامد.) پس (همین كه به نهر آب رسیدند،) جز اندكى همه از آن نوشیدند، سپس هنگامى كه او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایى مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم. امّا آنها كه اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهى اندك كه با اذن خدا بر گروهى بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت كنندگان) است.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک غزل زیبا از مرحوم فیض کاشانی :
👈 گفتم چه چاره سازم با عشق چاره سوزت
گفتا که چاره آورد این کارها بروزت
گفتم که سوخت جانم در آتش فراقت
گفتا که کار خامست باید جفا هنوزت
گفتم زسوز هجران آمد مرا بلب جان
گفتا که سازی آخر سربرکند زسوزت
گفتم تموز هجران در من فکند آتش
گفتا بهار وصلی آید پس از تموزت
گفتم که با سگانت دیریست آشنایم
گفتا بلی ولی من نشناختم هنوزت
گفتم که نیست جایز از عاشقان بریدن
گفتا که ما معافیم از جان لایجوزت
سربسته حیرت افزود آیا چها کند باز
با اهل دانش ای فیض گرحل شود رموزت
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_78
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
دعای #ششم
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در #صبح و #شب:
«15» اللَّهُمَّ يَسِّرْ عَلَى الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ مَؤُونَتَنَا
وَ امْلَأْ لَنَا مِنْ حَسَنَاتِنَا صَحَائِفَنَا
وَ لَا تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا
خدايا! سختى و دشوارى ما را به بركت تقوا و اعمال شايسته، بر كرام كاتبين كه #فرشتگان نويسنده اعمالند ، آسان ساز،
و صفحات پرونده ما را از خوبىها پر كن،
و ما را نزد فرشتگان نويسنده اعمال، به كردارهاى زشتمان رسوا مساز.
#فرشتگان_حافظ_اعمال
#دعا_ششم_15
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_15
#فرشتگان_حافظ_اعمال 1
🔴 در جملات پايانى اين بخش از دعا، حضرت زينالعابدين عليه السلام عرضه مىدارد:
«الهى زحمت و رنج ما را بر نويسندگان گرامى آسان گردان و نامههاى ما را از حسنات و نيكىهاى ما پُرساز و ما را نزد آنان به بدى كردارمان مفتضح و رسوا مساز.»
مسأله كتاب يا پرونده يا نامه اعمال كه امروز بسته و در فرداى قيامت باز است،
مسألهاى عظيم و وحشتآور و حقيقتى است كه در قرآن مجيد به طور مكرّر به آن اشاره شده است و كتاب خدا در اين زمينه به انسان هشدار داده كه مواظب و مراقب باشد كه پروندهاش با خطوط گناه و معصيت سياه نشود.
قرآن مجيد، كِرام كاتبين و رقيب و عتيد، دست و پا و پوست و زمين را حافظ اعمال انسان و تكميل كنندگان پرونده آدمى مىداند.
قرآن كريم، خداوند و پيامبر و ائمه معصومين را شاهدان اعمال انسان معرفى فرموده و راه هر عذرى را به روى انسان بسته است.
وَ إنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ* كِراماً كاتِبينَ* يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ* إنَّ الأْبْرارَ لَفى نَعيمٍ* وَ إنَّ الْفُجّارَ لَفى جَحيمٍ
و بىترديد بر شما نگهبانانى گماشتهاند* بزرگوارانى نويسنده* كه آنچه را [از خير و شر] انجام مىدهيد، مىدانند [و ضبط مىكنند.]* به يقين نيكان در نعمت فراوانى قرار دارند* و مسلّماً گناهكاران در دوزخاند.
«اين حافظان، فرشتگان و قدرتهاى مافوق و محيط بر انسانند كه اعمال و آثار را حفظ و ثبت مىكنند و به صورت ثابت نگه مىدارند. آن چنانكه صفات و خواصِّ ثبت و متراكم شده در صفحههاى ذرّات هسته ياختههاى نسلى و نطفه و در سراسر ساختمان انسان، از نظرهاى نافذ و علمى نهان است و جز از طريق وحى، اوصاف آنها را نمىتوان دريافت.
اين آيات، اين گونه فرشتگان و مبادى ناپيدا را به چهار صفت توصيف نموده است كه سه صفت آن به صورت اسمى آمده و دلالت بر ثبات دارد. آخرين صفت، يا جمله فعليّهاى است كه مبيّن استمرار است و «ما» در ميان دو فعل دلالت بر تعميم دارد: اين نگهبانان گرامى و نويسندگانند، آنها مىدانند هر چه را كه انجام مىدهيد.
بيان اين اوصاف خاص: حافظين، كرام، كاتبين، يعلمون ... در آن حدّ و براى آن است كه انسان دچار غرور و غفلت نشود و مراقب انديشهها و اعمال خود باشد.
وصف كرام در بين اين اوصاف، انسان گناهكار را اميدوار مىنمايد؛ زيرا اين فرشتگان حافظ و كاتب چون كرام و نماينده ربّ كريماند از ثبت و ابقاى گناه تا مىتوانند چشم مىپوشند و اعمال و نيّات خير و مؤثّر در كمال را اگرچه اندك باشد ثبت و نگهدارى مىكنند و آن را مىافزايند و از اين طريق انسان را در مسير كرامت و تكامل كه قانون اصيل عالم است پيش مىبرند.
آنچه در روايات معصومين در اوصاف اين فرشتگان آمده مطابق همين حقيقت است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 85
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_15
#فرشتگان_حافظ_اعمال 2
🔴 كلام شيخ صدوق درباره فرشتگان
خلاصه اين روايات را شيخ صدوق رحمه الله چنين بيان كرده است:
«هيچ بندهاى نيست مگر آن كه بر او دو فرشته گماشته شده است كه همه اعمال او را مىنويسند. كسى كه قصد كار نيكى نمايد و آن را انجام ندهد، برايش يك حسنه مىنويسند و اگر انجام دهد ده حسنه مىنويسند. او اگر قصد سيّئه نمايد آن را نمىنويسند تا آن كه انجام دهد و چون انجام داد تا هفت ساعت از نوشتن آن خوددارى مىكنند، تا اگر توبه كرد نمىنويسند و اگر توبه نكرد يك سيّئه مىنويسند.
اين فرشتهها هر عمل كوچك و بزرگ تا دميدن در خاكستر را مىنويسند؛ تا مرد مسلمان ساكت است «محسن» نوشته مىشود و چون سخن گفت «محسن» يا «مُسىء» شمرده مىشود.
حفظ و ثبت اعمال به وسيله اين گونه حافظان به صورت محيط سرسبز و نعمتهاى پايدارى درمىآيد كه ابرار در آن با خوشى و رفاه به سر مىبرند و به صورت دوزخ درمىآيد كه فجّار در آن مىسوزند.
شيخ صدوق رحمه الله از ائمه معصومين عليهم السلام نقل مىكند كه:
جاى اين دو فرشته از وجود فرزند آدم، در تَرقُوتين مىباشد. آن كه سمت راست است نيكىها را مىنويسد و آن كه سمت چپ است بدىها را؛ اعمال بنده را دو فرشته در روز و دو فرشته در شب مىنويسند.
اين بيان كه جاى اين نوع فرشتگان را از وجود آدمى در ترقوتين نشان داده است، مثل و تشبيهى است مانند:
وَ نَحْنُ أقْرَبُ إلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ
و ما به او از رگ گردن نزديكتريم.
و شايد محلّ واقعى يا جاى عمل اين گونه فرشتگان از اين جهت در ترقوتين مىباشد كه مركز اعصاب و معبر شريانها و وريدهاى بزرگ و مفصل ميان سر و بدن است؛ از همين مركز، اراده و فرمان منجّز به سوى اعضا و عمل و حركت مىگذرد و احساسات و انفعالها كه در سراسر بدن و خون و قلب حادث مىشود به دستگاه مغز مىرسد و پيوسته محلّ بروز عمل و عكسالعمل مىباشد.
ديگر دستگاههاى بدن و نسوج مختلف، متأثر از انعكاسات پى در پى و مختلفى مىگردند كه به وسيله اعصاب و جريان خون از اين مفصل در آنها منعكس و ثبت مىشود و همه سلولهاى بدن صفحاتى براى ثبت اين انعكاسات مىباشند و سپس از آنها در نسل و صفحات نفوس و اعضاى انسان و اجزا و طبيعت و زمان ثبت مىشوند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 85
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_15
#فرشتگان_حافظ_اعمال 3
🔴 مراقبان انسان در كلام امام على عليه السلام
اميرالمؤمنين عليه السلام منشأ و محلّ و رستنگاه اين مراقبان و نگهبانان را، در نفس و همه جوارح انسان نشان داده است:
«بدانيد بندگان خدا كه بر شما مراقبانى (رَصَداً) از نفوس شما و جاسوسانى (عُيُوناً) از جوارح شما و نگهبانان راستينى (حُفّاظَ صِدْقٍ) هست كه پيوسته اعمال شما و شماره نفسهاى شما را نگه مىدارند.
نه تاريكى شب ديجور شما را از چشم آنان پوشيده مىدارد و نه درهاى سخت و بسته از نفوذ آنها شما را دربرمىگيرد. از اين بيان اميرالمؤمنين عليه السلام معلوم مىشود كه اين نگهبانان از اعماق نفس و جوارح انسان كه مراكز انديشه و عملاند رستهاند، بنابراين صفحات ثبت و ضبط آنها بايد نخست، نفس انسان و جوارح باشد.
وَ كُلَّ إنْسانٍ الْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقيهُ مَنْشوراً* اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيباً
و عمل هر انسانى را براى هميشه ملازم او نمودهايم، و روز قيامت نوشتهاى را [كه كتاب عمل اوست] براى او بيرون مىآوريم كه آن را پيش رويش گشوده مىبيند. [به او مىگويند:] كتاب خود را بخوان، كافى است كه امروز خودت بر خود حسابگر باشى.
از اين آيه نيز معلوم مىشودكه نامه اعمال و نويسندگان آن در وجود و با خود انسان هستند؛ نامه هر كس پيچيده و فشرده است و در روز قيامت گشوده و باز مىشود.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 85
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_15
#فرشتگان_حافظ_اعمال 4
🔴 تفسيرى بر سجين و كتاب مرقوم
«كَلّا إنَّ كِتابَ الْفُجّارِ لَفى سِجّينٍ* وَ مَآ أَدْرَيكَ مَا سِجّينٌ* كِتابٌ مَرْقُومٌ
اينچنين نيست كه مىپندارند [در آن روز] يقيناً پرونده بدكاران در سجّين است.* و تو چه مىدانى كه سجّين چيست؟* قضا و سرنوشتى حتمى [براى خائنان] است.
سجّين به قرينه وزن مبالغه و تقابل با علّيّين، به معناى زندان بس سخت مىباشد كه گويا سختى و تنگى آن افزوده مىشود: گمان و ناباورى مطفّفين هيچ درست نيست؛ چه، در حقيقت نوشته يا نوشتن تبهكاران درباره و در شأن، يا در محيط يا در جهت سجّين است؛ بنابراين معنى سجّين زندان و محيط عذاب و رنج است كه انديشه و عمل تبهكاران در جهت آن پيش مىرود و ثبات مىيابد.
اين معنا موافق است با آنچه مفسران گفته يا نقل كردهاند:
«روح تبهكاران از آسمانها به سوى زمين و از زمين به سوى سجّين رانده مىشود كه محلّ سپاهيان ابليس است.»
سجّين از چاههاى جهنّم است، سجّين نام كتاب جامع ديوان شرّ است كه در آن اعمال آنها ثبت مىشود. زندان ابدى تبهكاران را كه هميشه و با انواع عذاب در آن گرفتارند با تمثيل و تشبيه و مقايسه با سختترين زندانهاى دنيا نمىتوان شناخت.
آن زندان را به صورت ثبت شده اعمال تبهكاران و ستمكاران مىسازد و با اصرار به تبهكارى و گناه، ديوارهاى آن هر چه ضخيمتر و بلندتر و اعماق آن بيشتر مىگردد و از در و ديوار و محيط آن دود و آتشى برمىخيزد كه آتشگيره و افروزندهاش انسان گناهپيشه و اعمال او مىباشد و در آن نسيم رحمتى نمىوزد. آن زندان را جز از طريق وحى و انديشه برتر نمىتوان شناخت: وَ ما أدْريكَ ما سِجّينٌ».
دو كلمه: كتابٌ مَرْقومٌ تعريف و توصيف كوتاهى است براى اهل نظر و انديشمندان، تا رابطه عمل و ثبات آن را با نهايت بروز آن دريابند و از دريچه اين آيه و از دور به چگونگى سجّين نظر كنند.
سجّين كتاب است، چون صورت ثبت شده اعمالى است كه در جهت محدود و اقشار طبيعت و هبوطگاه غرايز حيوانى و در خلاف جهت تعالى انسان مىباشد؛ مرقوم است؛ زيرا تا اعمال، سخت و بارز و محكم نشود و از هر سو انسان را فرانگيرد، با تحوّل و توبه راه گريز از آن باز است، همين كه اعمال به صورت عادات سپس مَلكات و خويهاى بارز و ثابت درآمد و بندها و ديوارهاى آن محكم شد راه گريز از آن دشوار يا محال مىشود و از هر سو و هر جهت ديدگاه بينش را مىپوشاند و روح آزاد و بلندپرواز آدمى را در بند مىگيرد و منافذ ادراك را جز در مسير سجّين و به سوى جهنّم مىبندد.
تبهكاران سركش و ستم پيشه كه با طوفان شهوات و خودخواهيشان بندهاى اخلاقى و وجدانى و قانونى را پاره مىكنند و مىكوشند تا از هر قيد و بندى آزاد شوند چنان در همين جهان رفتار و خوهايشان مكتوب و مرقوم مىگردد و به بندهاى عادات و در ميان ديوارهاى گناه و سركشى سجّين خود گرفتار و زندانى مىشوند كه ديگر هيچ گونه خير و صلاح خود و ديگران را نمىبينند و در آن نمىانديشند و چنان گرفتار انعكاس اعمال و تضاد و كشمكش درونى و وحشتزدگى ناشى از آنها مىگردند كه از سايه خود مىهراسند و از لذّات عقلى و بهرهمندى از جمال هستى يكسره محروم مىشوند و تنها راه آسايش و خوشى را در تخدير احساس و اغفال عقل خود مىيابند و چنان از قلوب و عواطف خلق و رحمت خالق رانده مىگردند كه با همه به دشمنى برمىخيزند و با نظر بد و كينهتوزى مىنگرند؛ اينها در ميان دوستان و محافظان خود محروم و زندانى مىشوند و اين زندان پيوسته تنگتر و دشوارتر مىگردد تا سراسر جهان و هستى براى چنين زندانى، بندى به صورت زندانى وحشتزا و پر از شكنجه مىنمايد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 85
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2