قرآن کریم می فرماید:«ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله...»
فاتبعونی یعنی تبعیت از امام معصوم.
باتبعیت از امام،می توان محبوب خدا شد.امام عدل قرآن است،هیچ فرقی ندارد.
در دعای علقمه آمده است«وباسمک الذی جعلته عندهم...وله ابنتهم وابنت فضلهم....
حقیقت اسماءرا مختص آن ها نمودی و بر عالمیان برتری دادی.....
بنابراین باتبعیت از دستورات امام معصوم،داخل حصن امنیت می شویم.
«طریقة المثلی»پیروی از روش ائمه علیهم السلام است و انحراف و اختلاف،خروج از حصن امن الهی است،انحراف از حقیقت ظرف عظمت خداوند.
پس شایسته است ازخداوند،این جایگاه طلب شود بلکه دعایی واجب است.
«مثلى» به معناى «فضلى»، تانيث «امثل» است، به معناى «افضل».
و مراد از «طريقهى مثلى» راه حقى است كه ما را به خداوند مىرساند و آن راه #هدايت بارى تعالى است كه به معرفى پيمبران او شناخته مىشود و از راههاى باطل ممتاز مىگردد.
كلمهى «مثلى» و «امثل» در روايات :
*سئل رسولالله صلى الله عليه و آله: من اشد الناس بلاء فى الدنيا؟
فقال: النبيون ثم الامثل فالامثل و يبتلى المومن بعد على قدر ايمانه و حسن اعماله .
از رسول اكرم (ص) سئوال شد كدام گروه از مردم دنيا به بلاياى شديد مبتلا بودهاند؟
فرمود: پيمبران الهى و هر كدام كه برتر و افضل بودهاند ابتلائاتشان فزونتر بود و سپس افراد باايمان به مقدار ايمان و خوبى اعمالشان.
حضرت زينالعابدين (ع) طريقه ى مثلى و راه افضل را از خداوند درخواست مىكند،
خداوندى كه به تمام حوايج آگاه است و همهى دقايق سعادت بشر را مىداند و اگر حضرت بارىتعالى مدد فرمايد و آدمى را به طريقه ى مثلى سوق دهد قطعا هر فردى با پيمودن آن راه به كمال لايق انسانى خود دست مىيابد،
اما اگر بشر ناآگاه بخواهد طريقه ى مثلى و راه افضل را كه حاوى تمام مراتب سعادت و مدارج كمال باشد تعيين نمايد قطعا به خطا مىرود و چه بسا پاره اى از نقائص را كمال تصور كند و آن را قسمتى از طريقه ى مثلى معرفى نمايد،
چه آنكه همه ى انسانها از هر قوم و نژاد تحت تاثير عوامل گوناگونى هستند و خوب و بدها را در شئون مختلف اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى، تربيتى، و ديگر امور از همان ديدگاه مىنگرند و بر همان اساس قضاوت مىنمايند.
پيروان مكتب مادى گمان مىكنند طريقه ى مثلى و راه افضل براى تامين سعادت بشر، ماديگرى و نفى آفريدگار حكيم است.
پيروان كليسا تصور مىكنند بهترين عقيدهى دينى و باور معنوى، تثليث و دلبستگى به «آب» و «ابن» و «روحالقدس» است.
بتپرستان، آتشپرستان، گاوپرستان، و معتقدين به ساير پرستشهاى موهوم عقيدهى خود را طريقهى مثلى و راه افضل مىپندارند و مردم را به سوى آن مىخوانند.
در امر اقتصاد نيز همان اختلاف عقيده وجود دارد، از زمانى كه رژيم كمونيستى در اتحاد جماهير شوروى پايهگذارى شد ميليونها مردم تصور مىكردند طريقهى مثلى و راه سعادت براى همهى كشورهاى جهان برقرار شدن رژيم كمونيستى است.
اما با تحولى كه اخيرا در آن كشور پهناور به وجود آمد معلوم شد كه دهها سال در اشتباه بودهاند و اين رژيم با كشتن هزارها افراد بىگناه، مردم را به راه بدبختى و سيهروزى سوق داده است.
طرفداران سيستم سرمايهدارى عقيده دارند كه طريقهى مثلى و راه برتر در امر اقتصاد، سرمايهدارى است در حالى كه سرمايهدارى به منطق دنياى غرب امروز مايهى اختلاف شديد طبقاتى است و هر روز فاصلهى مردم مملكت و فاصلهى ملل جهان را از يكديگر افزايش مىدهد و زمينهى عناد و فساد اجتماعى را در جهان فراهم مىآورد. شايد طولى نكشد كه سرمايهدارى همانند رژيم اشتراكى مطرود گردد و طرفداران آن از عمل نارواى خويش اظهار ندامت نمايند.
نه تنها انسانهاى امروز راه خود را طريقه ى مثلى مىپندارند بلكه در گذشته نيز بسيارى از مردم جهان اسير اين تصور باطل بودند .
نمونهى آن، مطلبى است كه در قرآن شريف آمده است.
موقعى كه حضرت موسى و هارون از طرف خداوند ماموريت يافتند كه مردم مصر را از اسارت فرعون مستبد و مدعى ربوبيت نجات دهند و موسى عصاى خود را افكند و به امر الهى به صورت اژدها درآمد پيروان فرعون به زبان آمدند:
قالوا ان هذان لساحران يريدان ان يخرجاكم من ارضكم بسحرهما و يذهبا بطريقتكم المثلى.
اين دو نفر دو ساحرند، مىخواهند با سحر خودشان شما را از سرزمينتان بيرون برند و طريقهى مثلى و راه برترتان را كه فرعونپرستى است از ميان ببرند.
منشاء اين سوء تشخيص و باطلنگرى انحراف از يكتاپرستى است.
قرآن شريف در اين باره فرموده:
و لا تكونوا من المشركين. من الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا كل حزب بما لديهم فرحون.
از گرايش به شرك كه مايهى اصلى تفرق و پراكندگى است بركنار بمانيد تا دچار اين فكر باطل نشويد كه هر كس روش ناصحيح خود را طريقهى مثلى تلقى كند و هر گروهى راه گزيدهى خويشتن را مايهى شادى و مسرت بداند.
*طريقهى مثلى و راه افضل و برتر، صراط مستقيم خداوند است، همان راهى كه فرستادهى او حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله از طرف بارىتعالى به مردم ارائه نموده و فرموده است:
و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله.
و اين است راه مستقيم من، از آن پيروى كنيد و به راههاى مختلف گرايش نيابيد كه موجب تفرق و پراكندگى شما از راه مستقيم خداوند مىشود.
*طريقهى مثلى و راه افضل و برتر، همان صراط مستقيم است كه در سورهى حمد آمده و افراد باايمان در نمازهاى يوميه روزى چند بار از پيشگاه الهى درخواست مىنمايند:
اهدنا الصراط المستقيم،
ما را به راه راست هدايت فرما،
يعنى: بار الها! تفضل هدايت خود را درباره ى ما ادامه بده چه اگر لحظه اى فيضت قطع شود زمينه ى انحرافمان از مسير حق و صراط مستقيم مهيا مىگردد.
امام صادق (ع) در تفسير «اهدنا الصراط المستقيم» فرمود: گوينده ى آن از خداوند درخواست مىكند كه ما را ارشاد فرما به راه راست، ارشاد فرما كه همواره ملازم راهى باشيم كه به محبتت منتهى مىگردد و ما را به دينت مىرساند ، نمىگذارد از هواى نفس كه موجب هلاكت است تبعيت نماييم و مانع آن مىشود كه از راى خودمان كه مايهى تباهى است پيروى كنيم.
«طريقهى مثلى» و راه افضل و برتر، همان صراط مستقيم است كه رسول گرامى (ص) از طرف حضرت بارى تعالى ماموريت يافت به مردم ارائه كند و پيرويش را از آنان بخواهد.
طريقهى مثلى همان صراط مستقيم است كه پيمبر گرامى اسلام (ص) و ائمهى معصومين عليهمالسلام و تمام مسلمانان، موظفاند در نمازهاى روزانه از خداوند درخواست نمايند.
امام سجاد (ع) در نمازهاى واجب و مستحب همه روزه اين وظيفه مقدس را انجام مىدهد
به علاوه در جمله ى اول اين قطعه نورانی از دعاى «مكارمالاخلاق» به پيشگاه بارىتعالى عرض مىكند:
اللهم اسلك بى الطريقه المثلى،
بار الها! مرا به مسيرى كه برتر و بالاتر از هر طريقى است سوق ده و وادارم نما كه آن راه را بپيمايم.
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #نساء
#نساء_138
#نساء_139
* بَشِّرِ الْمُنَفِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَفِرِينَ أَوْلِيَآءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً
منافقان را بشارت ده كه برایشان عذابى دردناك است.
آنان كه كافران را بجاى مؤمنان، سرپرست و دوست خود مى گیرند آیا عزّت را نزد آنان مى جویند؟ همانا عزتّ به تمامى از آن خداست.
* مضمون این آیه كه انتقاد شدید از دوست و سرپرست گرفتن كفّار است، در آیه ى #آل_عمران_28 نیز بیان شده است.
در صدر اسلام، منافقان با یهود مدینه و مشركان مكّه رابطه داشتند تا اگر مسلمانان شكست خوردند، آنها ضررى نبینند و جایگاه خود را از دست ندهند.
عزّت تنها به دست خداست. چون سرچشمه ى عزّت یا علم است یا قدرت، و دیگران از علم و قدرت بى بهره اند. در #مناجات_شعبانیّه (اینجا ) مى خوانیم: «الهى بیدك لا بید غیرك زیادتى و نقصى» خداوندا! زیادى و یا كاستى من تنها در دست توست، نه در دست دیگرى.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2