برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_170
*️⃣ وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ في وجوب اتباع الحقّ عند قيام الحجّة. كلّم به بعض العرب و قد أرسله قوم من أهل البصرة لما قرب عليه السلام منها ليعلم لهم منه حقيقة حاله مع أصحاب الجمل لتزول الشبهة من نفوسهم، فبين له عليه السلام من أمره معهم ما علم به أنّه على الحقّ، ثمّ قال له: بايع، فقال: إنّي رسول قوم، و لا أحدِث حدثاً حتى أرجع إليهم.
از سخنان امام عليه السلام است كه درباره وجوب پيروى از حق به هنگام قيام حجت بيان فرموده است:
اين سخن را امام عليه السلام براى بعضى از اعراب كه فرستاده مردم بصره بودند، بيان فرمود. در آن هنگام كه امام نزديك بصره رسيد، آن ها كسى را نزد حضرت فرستادند تا حقيقت حال را جويا شود كه با اصحاب #جمل (#طلحه و #زبير و هوادارانش) چگونه رفتار خواهد كرد؟ تا شك و شبهه از آن ها برطرف شود.
امام عليه السلام چگونگى رفتار خويش را به گونه اى بيان فرمود كه حقانيّت آن حضرت بر آن شخص روشن شد. سپس به او فرمود: بيعت كن. اما او پاسخ داد: من فرستاده گروهى هستم و از پيش خود نمى توانم كارى كنم. (امام عليه السلام سخنان زير را براى او با يك بيان شيرين و منطقى ايراد فرمود و او تسليم شد و بيعت كرد
👈 این خطبه نورانی در یک بخش می آید :
✳️ پذیرش و پیروی از حق
*️⃣ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ الَّذِينَ وَرَاءَكَ بَعَثُوكَ رَائِداً تَبْتَغِي لَهُمْ مَسَاقِطَ الْغَيْثِ، فَرَجَعْتَ إِلَيْهِمْ وَ أَخْبَرْتَهُمْ عَنِ الْكَلَإِ وَ الْمَاءِ فَخَالَفُوا إِلَى الْمَعَاطِشِ وَ الْمَجَادِبِ، مَا كُنْتَ صَانِعاً؟ قَالَ كُنْتُ تَارِكَهُمْ وَ مُخَالِفَهُمْ إِلَى الْكَلَإِ وَ الْمَاءِ؛ فَقَالَ (علیه السلام) فَامْدُدْ إِذاً يَدَكَ. فَقَالَ الرَّجُلُ: فَوَاللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُ أَنْ أَمْتَنِعَ عِنْدَ قِيَامِ الْحُجَّةِ عَلَيَّ، فَبَايَعْتُهُ (علیه السلام). وَ الرَّجُلُ يُعْرَفُ بِكُلَيْبٍ الْجَرْمِيِ.
✳️ روش #هدايت كردن
*️⃣ اگر آنها تو را مى فرستادند كه محل ريزش باران را بيابى، سپس به سوى آنان باز مى گشتى و از گياه و سبزه و آب خبر مى دادى، اگر مخالفت مى كردند، و به سرزمين هاى خشك و بى آب روى مى آوردند تو چه مى كردى (گفت: آنها را رها مى كردم و به سوى آب و گياه مى رفتم، امام فرمود:) پس دستت را براى بيعت كردن بگشاى.
(مرد گفت: سوگند به خدا به هنگام روشن شدن حق، توانايى مخالفت نداشتم و با امام عليه السّلام بيعت كردم).
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* خطبه در يك نگاه
* چرا #بيعت نمى کنى؟!
* #جاذبه گفتار امام(عليه السلام)
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
۲۵ مهر ۱۴۰۲
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_172
*️⃣ (مطالب اين خطبه، بخشى از نوشته هاى افشاگرانه اى است كه در سال 40 هجرى براى روشن شدن واقعيّت هاى تاريخ اسلام به دستور امام نوشته شد).
👈 این خطبه نورانی در 2 بخش می آید :
✳️ بخش دوم: نکوهش اصحاب #جمل
*️⃣ فخَرَجُوا يَجُرُّونَ حُرْمَةَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) كَمَا تُجَرُّ الْأَمَةُ عِنْدَ شِرَائِهَا مُتَوَجِّهِينَ بِهَا إِلَى الْبَصْرَةِ، فَحَبَسَا نِسَاءَهُمَا فِي بُيُوتِهِمَا وَ أَبْرَزَا حَبِيسَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَهُمَا وَ لِغَيْرِهِمَا فِي جَيْشٍ مَا مِنْهُمْ رَجُلٌ إِلَّا وَ قَدْ أَعْطَانِي الطَّاعَةَ وَ سَمَحَ لِي بِالْبَيْعَةِ طَائِعاً غَيْرَ مُكْرَهٍ. فَقَدِمُوا عَلَى عَامِلِي بِهَا وَ خُزَّانِ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ وَ غَيْرِهِمْ مِنْ أَهْلِهَا فَقَتَلُوا طَائِفَةً صَبْراً وَ طَائِفَةً غَدْراً. فَوَاللَّهِ [إِنْ] لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلًا وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِي قَتْلُ ذَلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ، دَعْ مَا [إِنَّهُمْ] أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ.
✳️ 3. شكوه از #ناكثين
*️⃣ #طلحه و #زبير و يارانشان بر من خروج كردند، و همسر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم - #عایشه- را به همراه خود مى كشيدند چونان كنيزى را كه به بازار برده فروشان مى برند، به بصره روى آوردند، در حالى كه همسران خود را پشت پرده نگهداشته، امّا پرده نشين حرم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را در برابر ديدگان خود و ديگران قرار دادند. لشكرى را گرد آوردند كه همه آنها به اطاعت من گردن نهاده، و بدون اكراه، و با رضايت كامل با من بيعت كرده بودند، پس از ورود به بصره، به فرماندار من و خزانه داران بيت المال مسلمين، و به مردم بصره حمله كردند، گروهى از آنان را شكنجه (1) و گروه ديگر را با حيله كشتند.
به خدا سوگند، اگر جز به يك نفر دست نمى يافتند و او را عمدا بدون گناه مى كشتند كشتار همه آنها براى من حلال بود، زيرا همگان حضور داشتند و انكار نكردند، و از #مظلوم با دست و زبان دفاع نكردند، چه رسد به اينكه ناكثين به تعداد لشكريان خود از مردم بى دفاع بصره قتل عام كردند.
______________________________________________
(1). «صبر» در اينجا بمعنى «زجر كش كردن» است. قتل صبر، يعنى دست و پاى كسى را ببندند و او را بكشند. «شرح خوبى ج 10 ص 134 نقل از جواهر الكلام»
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* رسوايى آتش افروزان جنگ جمل
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
۱ آبان ۱۴۰۲
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_174
*️⃣ وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ في معنى طلحة بن عبيداللَّه و قد قاله حين بلغه خروج طلحة و الزبير إلى البصرة لقتاله.
اين خطبه در زمانى ايراد شد كه به امام عليه السلام خبر رسيد #طلحه و #زبير به سوى بصره رفته اند و قصد دارند آن جا را تصرف كنند و سپس وارد جنگ با امام عليه السلام شوند. امام عليه السلام براى اين كه روحيه يارانش را تقويت كند و پرده ها را كنار بزند و طلحه و زبير را معرفى كند اين خطبه را ايراد فرمود.
👈 این خطبه نورانی در یک بخش می آید :
✳️ رسوا کردن سران #فتنه
*️⃣ قَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ، وَ أَنَا عَلَى مَا قَدْ وَعَدَنِي رَبِّي مِنَ النَّصْرِ. وَ اللَّهِ مَا اسْتَعْجَلَ مُتَجَرِّداً لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثْمَانَ إِلَّا خَوْفاً مِنْ أَنْ يُطَالَبَ بِدَمِهِ، لِأَنَّهُ مَظِنَّتُهُ وَ لَمْ يَكُنْ فِي الْقَوْمِ أَحْرَصُ عَلَيْهِ مِنْهُ، فَأَرَادَ أَنْ يُغَالِطَ بِمَا أَجْلَبَ فِيهِ لِيَلْتَبِسَ الْأَمْرُ وَ يَقَعَ الشَّكُّ. وَ وَاللَّهِ مَا صَنَعَ فِي أَمْرِ عُثْمَانَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ: لَئِنْ كَانَ ابْنُ عَفَّانَ ظَالِماً كَمَا كَانَ يَزْعُمُ، لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُوَازِرَ قَاتِلِيهِ وَ أَنْ يُنَابِذَ نَاصِرِيهِ، وَ لَئِنْ كَانَ مَظْلُوماً لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُنَهْنِهِينَ عَنْهُ وَ الْمُعَذِّرِينَ فِيهِ، وَ لَئِنْ كَانَ فِي شَكٍّ مِنَ الْخَصْلَتَيْنِ لَقَدْ كَانَ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْتَزِلَهُ وَ يَرْكُدَ جَانِباً وَ يَدَعَ النَّاسَ مَعَهُ، فَمَا فَعَلَ وَاحِدَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ جَاءَ بِأَمْرٍ لَمْ يُعْرَفْ بَابُهُ وَ لَمْ تَسْلَمْ مَعَاذِيرُهُ.
✳️ فشاء ادّعاهاى دروغين طلحه
*️⃣ تا بوده ام مرا از جنگ نترسانده، و از ضربت شمشير نهراسانده اند، من به وعده پيروزى كه پروردگارم داده است استوارم.
به خدا سوگند، طلحة بن عبيد الله، براى خونخواهى #عثمان شورش نكرد، جز اينكه مى ترسيد خون عثمان از او مطالبه شود، زيرا او خود متّهم به قتل عثمان است، كه در ميان مردم از او حريص تر بر قتل عثمان يافت نمى شد.(1) براى اينكه مردم را دچار شك و ترديد كند، دست به اينگونه ادّعاهاى دروغين زد.
سوگند به خدا، لازم بود طلحه، نسبت به عثمان يكى از سه راه حل را انجام مى داد كه نداد:
اگر پسر عفّان ستمكار بود چنانكه طلحه مى انديشيد، سزاوار بود با قاتلان عثمان همكارى مى كرد، و از ياران عثمان دورى مى گزيد،
يا اگر عثمان مظلوم بود مى بايست از كشته شدن او جلوگيرى مى كرد و نسبت به كارهاى عثمان عذرهاى موجّه و عموم پسندى را طرح مى كرد (تا خشم مردم فرو نشين)
و اگر نسبت به امور عثمان شك و ترديد داشت خوب بود كه از مردم خشمگين كناره مى گرفت و به انزوا پناه برده و مردم را با عثمان وا مى گذاشت.
امّا او هيچ كدام از سه راه حل را انجام نداد، و به كارى دست زد كه دليل روشنى براى انجام آن نداشت، و عذرهايى آورد كه مردم پسند نيست.
______________________________
(1). طلحه تا سه روز نگذاشت جنازه عثمان را دفن كنند، افرادى را مأمور كرد تا با سنگ باران كردن خانواده عثمان مانع دفن او شوند، كه سرانجام با دخالت امام علی علیه السلام او را دفن كردند. و در كشتن او از همه مهاجمان حريص تر بود، همه اين حقيقت را مى دانستند كه مروان بن حكم در جنگ #جمل او را با تيرى هدف قرار داد و كشت و بارها مى گفت : من انتقام عثمان را گرفتم. «تاريخ طبرى»
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* خطبه در يك نگاه
* کارهاى ضد و نقيض طلحه دليل رسوايى اوست
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
۸ آبان ۱۴۰۲
ورنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_218
*️⃣ ومِن كلامٍ لَهُ عَليهِ السَلامُ في ذِكْرِ السَّائِرينَ إلَى الْبَصْرَةِ لِحَرْبِهِ عليه السلام.
از سخنان امام عليه السلام است درباره كسانى كه براى جنگ با او به سوى بصره حركت كردند.
👈 این خطبه در یک بخش می آید :
✳️ جنایات اصحاب #جمل
*️⃣ فقَدِمُوا عَلَى عُمَّالِي وَ خُزَّانِ بَيْتِ [مَالِ] الْمُسْلِمِينَ الَّذِي فِي يَدَيَّ وَ عَلَى أَهْلِ مِصْرٍ، كُلُّهُمْ فِي طَاعَتِي وَ عَلَى بَيْعَتِي، فَشَتَّتُوا كَلِمَتَهُمْ وَ أَفْسَدُوا عَلَيَّ جَمَاعَتَهُمْ وَ وَثَبُوا عَلَى شِيعَتِي، فَقَتَلُوا طَائفَةً منْهُمْ غَدْراً وَ [طَائفَةً] طَائفَةٌ عَضُّوا عَلَى أَسْيَافِهِمْ، فَضَارَبُوا بِهَا حَتَّى لَقُوا اللَّهَ صَادِقِينَ.
✳️ افشاى خيانت ناكثان :
*️⃣ بر كارگزاران و خزانه داران بيت المال مسلمانان كه در فرمان من بودند، و بر مردم شهرى كه تمامى آنها بر اطاعت من، و وفادارى در بيعت با من وحدت داشتند، هجوم آوردند، آنان را از هم پراكندند، و به زيان من، در ميانشان اختلاف افكندند، و بر شيعيان من تاختند، گروهى را با نيرنگ كشتند، و گروهى دست بر شمشير فشرده با دشمن جنگيدند تا صادقانه خدا را ملاقات كردند.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* خطبه در يك نگاه:
امام عليه السلام در اين عبارت كوتاه اشاره اى به جنايات متعدّد لشكر جمل كه به اتفاق #عايشه و #طلحه و #زبير راهى بصره شدند تا بر امام بشورند، مى فرمايد.
* جنايات آتش افروزان جنگ جمل در بصره
*امام(عليه السلام) در اين بيان کوتاه و پرمعنا به سه جنايت روشن آنها اشاره فرمود:
غارت بيت المال،
ايجاد نفاق و تفرقه ميان مردم
و کشتار گروهى بى گناه از مسلمانان پاکباز و صالح و صادق.
🆔 @sahife2
۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_خطبه_219
*️⃣ وَمِن كلامٍ لَهُ عَليهِ السَلامُ لَمَّا مَرَّ بِطَلْحَةِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ وَ عَبْدِالرَّحْمنِ بْنِ عَتَّابِ بن أُسَيْدٍ وَ هُما قَتيلانِ يَوْمَ الْجَمَلِ.
از سخنان امام عليه السلام است اين سخن را هنگامى فرمود كه در روز جنگ جمل از كنار كشته طلحة بن عبداللَّه و عبدالرحمن بن عتّاب بن اسيد عبور كرد.
👈 این خطبه در یک بخش می آید :
✳️ تأسف بر کشتگان جنگ #جمل
*️⃣ لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُو مُحَمَّدٍ بِهَذَا الْمَكَانِ غَرِيباً؛ أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ أَكْرَهُ أَنْ تَكُونَ قُرَيْشٌ قَتْلَى تَحْتَ بُطُونِ الْكَوَاكِبِ؛ أَدْرَكْتُ وَتْرِي مِنْ بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ وَ [أَفْلَتَنِي أَعْيَارُ] أَفْلَتَتْنِي أَعْيَانُ بَنِي [جُمَحٍ] جُمَحَ. لَقَدْ أَتْلَعُوا أَعْنَاقَهُمْ إِلَى أَمْرٍ لَمْ يَكُونُوا أَهْلَهُ، فَوُقِصُوا دُونَه.
✳️ تأسّف بر كشتگان جمل:
*️⃣ ابو محمد (#طلحه) در اين مكان، غريب مانده است. به خدا سوگند خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم. به خونخواهى، بر فرزندان «عبد مناف» دست يافتم، ولى سر كردگانى «بنى جمح» از دستم گريختند. آنان براى كارى كه در شأن آنها نبود سر بر افراشتند، و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* خطبه در يك نگاه:
اين سخن كوتاه سه نكته را بيان مى كند:
يكى اظهار تأسّف امام نسبت به قتل طلحه كه نمى بايست با آن همه سوابقى كه در اسلام داشت اين مسير غلط را مى پيمود و سرانجام در قيامى شيطانى كشته مى شد و در زير اين آسمان غريبانه مى افتاد.
ديگر اينكه سردمداران جنگ جمل كه خازنان بيت المال بصره و شيعيان امام را كشته بودند سرانجام به مجازات خود رسيدند.
و سوم اينكه آنها (و امثال آنان) سوداى چيزى را در سر داشتند كه اهليّت آن را نداشتند.
* صحنه اى دردناک بعد از جنگ جمل
* حبّ #دنيا و عواقب شوم آن
* شايستگى شرط اوّل هر کار است
🆔 @sahife2
۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_20
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیستم_10
#محتوای_22_گانه_بند_ده 3
3- #خاموش_كردن_فتنه 2
✳️ امير المؤمنين عليه السلام ريشه #فتنه را هواى نفس و برنامههاى آلوده به بدعت مىداند:
ايُّهَا النّاسُ انَّما بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ مِنْ اهْواءٍ تُتَّبَعُ، وَ احْكامٍ تُبْتَدَعُ يُخالَفُ فِيها حُكْمُ اللّهِ.
اى مردم! بدون شك شروع وقوع فتنه از هواپرستى، و احكام خود رأى است كه مخالف حكم خداست. ( #نهج_البلاغه_خطبه_50 )
https://eitaa.com/sahife2/49258
رسول خدا صلى الله عليه و آله اصحاب #جمل و #صفين و #نهروان را فتنه گران آلودهاى مىدانست كه در زمان حكومت مولا در ميان مردم بى گناه و #مظلوم، آتشها روشن كنند و مزاحم دولت الهى على عليه السلام شوند، آنان را در تعبير ديگر ناكث و قاسط و مارق خواند.
توضیح : ناكث: بيعت شكنان، قاسط: روگردانان از حق، مارق: بيرون روندگان از دين همچون تير از كمان.
رسول خدا پس از بيانات مفصل خود، و نشان دادن موضع فتنه گران پليد فرمودند:
يا عَلِىُّ انَّكَ باقٍ بَعْدى وَ مُبْتَلىً بِامَّتى وَ مُخاصِمٌ بَيْنَ يَدَى اللّهِ فَأَعِدَّ لِلْخُصُومِ جَواباً. فَقُلْتُ: بِابى انْتَ وَ امّى، بَيِّنْ لِى ما هذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتى ابْتُلِىَ بِها، وَ عَلى ما اجاهِدُ بَعْدَكَ؟
فَقالَ لى: انَّكَ سَتُقاتِلُ بَعْدِى النّاكِثَةَ وَ الْقاسِطَةَ وَ الْمارِقَةَ؛ وَ حَلّاهُمْ وَ سَمّاهُمْ رَجُلًا رَجُلًا، وَ تُجاهِدُ امَّتى عَلى كُلِّ مَنْ خالَفَ الْقُرآنَ مِمَّنْ يَعْمَلُ فِى الدِّينِ بِالرَّأْى وَ لا رَأْىَ فِى الدِّينِ، انَّما هُوَ امْرٌ مِنَ الرَّبِّ وَ نَهْيِهِ.
يا على! پس از من زندگيت ادامه پيدا مىكند و به امّتم مبتلا مىشوى، و در پيشگاه حق با آنان به محاكمه مىنشينى براى آن روز جواب آماده كن، عرضه داشتم: پدر و مادرم فدايت! اين فتنهاى كه امّت به آن گرفتار مىشوند براى من توضيح بده و اين كه بر چه چيزى با آنان بجنگم!!
فرمود: بعد از من با #ناكثين و #قاسطين و #مارقين قتال خواهى كرد. آنگاه اسامى فرد فرد آنان را گفت، سپس فرمود: با هر كس كه در امّتم با قرآن مخالفت كند و در دين به رأى خودش عمل كند جنگ كن كه دين رأى بردار نيست، دين فقط و فقط امر و نهى خداست.
به هر صورت قرآن و روايات فتنه را گناهى بزرگ و خاموش كردن آن را عملى عظيم و ثوابى فوق العاده مهم مىدانند.
مردم مؤمن اگر در مقابل فتنه نايستند و با قدم و قلم و زبان و جان، و مال و آبرو جلوى گسترش فتنه را نگيرند، آتش فتنه به جان و ايمان خود آنان هم خواهد افتاد.
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج8، ص: 357
ادامه دارد ...
#بیستم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#شروع_نامه_ها
#نهج_البلاغه_نامه_1
*️⃣ إلى أهلِ الْکُوفَةِ، عِنْدَ مَسیرِهِ مِنَ الْمَدینَةِ إلَى الْبَصْرَةِ.
از نامه هاى امام(علیه السلام) است که براى اهل کوفه به هنگام حرکت از مدینه به سوى بصره نگاشته.
👈 این نامه در یک بخش می آید :
✳️ نکوهش #عثمان :
*️⃣ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَهْلِ الْكُوفَةِ جَبْهَةِ الْأَنْصَارِ وَ سَنَامِ الْعَرَبِ؛ أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي أُخْبِرُكُمْ عَنْ أَمْرِ عُثْمَانَ حَتَّى يَكُونَ سَمْعُهُ كَعِيَانِهِ: إِنَّ النَّاسَ طَعَنُوا عَلَيْهِ، فَكُنْتُ رَجُلًا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ أُكْثِرُ اسْتِعْتَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ؛ وَ كَانَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ أَهْوَنُ سَيْرِهِمَا فِيهِ الْوَجِيفُ وَ أَرْفَقُ حِدَائِهِمَا الْعَنِيفُ، وَ كَانَ مِنْ عَائِشَةَ فِيهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ؛ فَأُتِيحَ لَهُ قَوْمٌ [قَتَلُوهُ] فَقَتَلُوهُ، وَ بَايَعَنِي النَّاسُ غَيْرَ مُسْتَكْرَهِينَ وَ لَا مُجْبَرِينَ، بَلْ طَائِعِينَ مُخَيَّرِينَ. وَ اعْلَمُوا أَنَّ دَارَ الْهِجْرَةِ قَدْ قَلَعَتْ بِأَهْلِهَا وَ قَلَعُوا بِهَا وَ جَاشَتْ جَيْشَ الْمِرْجَلِ وَ قَامَتِ الْفِتْنَةُ عَلَى الْقُطْبِ؛ فَأَسْرِعُوا إِلَى أَمِيرِكُمْ وَ بَادِرُوا جِهَادَ عَدُوِّكُمْ، إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ.
✳️ افشاى سران #ناكثين :
*️⃣ از بنده خدا، على امير مؤمنان، به مردم كوفه، كه در ميان انصار پايه اى ارزشمند، و در عرب مقامى والا دارند، پس از ستايش پروردگار همانا شما را از كار #عثمان چنان آگاهى دهم كه شنيدن آن چونان ديدن باشد، مردم بر عثمان عيب گرفتند، و من تنها كسى از مهاجران بودم كه او را به جلب رضايت مردم واداشته، و كمتر به سرزنش او زبان گشودم. امّا #طلحه و #زبير، آسان ترين كارشان آن بود كه بر او يورش برند، و او را برنجانند، و ناتوانش سازند. #عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت، عدّه اى به تنگ آمده او را كشتند، آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار، با من بيعت كردند.
آگاه باشيد مدينه مردم را يك پارچه بيرون راند و مردم نيز براى سركوبى آشوب از او فاصله گرفتند. ديگر حوادث آشوب به جوش آمد و فتنه ها بر پايه هاى خود ايستاد. پس به سوى فرمانده خود بشتابيد، و در جهاد با دشمن بر يكديگر پيشى گيريد، به خواست خداى عزيز و بزرگ.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه
نامه به مردم كوفه به هنگام حركت از مدينه به طرف بصره، در سال 36 هجرى اين نامه را امام حسن عليه السّلام و عمّار ياسر به كوفه بردند . در واقع هدف از نوشتن این نامه سه چیز بوده است.
* حقيقت ماجراى قتل عثمان
*ماجراى #ابوموسی_اشعری و بسيج مردم کوفه براى حمايت امام(عليه السلام)
*خوش بُوَد گر محک تجربه آيد به ميان
*سرنوشت شورشيان #جمل
🆔 @sahife2
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_نامه_2
*️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) إليهم بعد فتح البصرة:
از نامه هاى امام(عليه السلام) است که بعد از فتح بصره به اهل کوفه نوشت.
👈 این نامه در یک بخش می آید :
• ✳️ قدردانی از مجاهدت یاران :
*️⃣ وَ جَزَاكُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاكِرِينَ لِنِعْمَتِهِ؛ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ، وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُم.
✳️ تشكّر از مجاهدان از جنگ بر گشته:
*️⃣ خداوند شما مردم كوفه را از سوى اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پاداش نيكو دهد، بهترين پاداشى كه به بندگان فرمانبردار، و سپاسگزاران نعمتش عطا مى فرمايد، زيرا شما دعوت ما را شنيديد و اطاعت كرديد، به جنگ فرا خوانده شديد و بسيج گشتيد.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه
این نامه بخش کوتاهى از نامه مفصل ترى است که امام(علیه السلام) بعد از پایان جنگ جمل براى مردم کوفه نوشت و محتواى آن قدردانى از زحمات آنان نسبت به اسلام و اهل بیت پیغمبر اکرم است; زیرا دعوت امام(علیه السلام) را پذیرفته بودند و در جنگ با شورشیان و طغیانگران #جمل پایمردى به خرج داده بودند.
* رضايت امام(عليه السلام) از مردم کوفه
*متن کامل نامه امام(عليه السلام) به اهل کوفه به نقل از مرحوم مجلسى در بحارالانوار از کتاب الکافية فى ابطال توبة الخاطئة (نوشته شيخ مفيد) ( بحارالانوار، ج 35، ص 252، ح 198)
🆔 @sahife2
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_نامه_4
*️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) إلى بعض أمراء جَيشه:
از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به بعضى از سران سپاهش نوشته.
👈 این نامه در یک بخش می آید :
✳️ مقابله با سرکشان :
*️⃣ فَإِنْ عَادُوا إِلَى ظِلِّ الطَّاعَةِ فَذَاكَ الَّذِي نُحِبُّ؛ وَ إِنْ تَوَافَتِ الْأُمُورُ بِالْقَوْمِ إِلَى الشِّقَاقِ وَ الْعِصْيَانِ، فَانْهَدْ بِمَنْ أَطَاعَكَ إِلَى مَنْ عَصَاكَ، وَ اسْتَغْنِ بِمَنِ انْقَادَ مَعَكَ عَمَّنْ تَقَاعَسَ عَنْكَ؛ فَإِنَّ الْمُتَكَارِهَ مَغِيبُهُ خَيْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ وَ قُعُودُهُ أَغْنَى مِنْ نُهُوضِه.
✳️ روش #گزينش نيروهاى عمل كننده :
*️⃣ اگر دشمنان اسلام به سايه اطاعت باز گردند پس همان است كه دوست داريم، و اگر كارشان به جدايى و نافرمانى كشيد با كمك فرمانبرداران با مخالفان نبرد كن، و از آنان كه فرمان مى برند براى سركوب آنها كه از يارى تو سرباز مى زنند مدد گير، زيرا آن كس كه از جنگ كراهت دارد بهتر است كه شركت نداشته باشد، و شركت نكردنش از يارى دادن اجبارى بهتر است.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه
* افراد سست را کنار بزن
* جنايات شورشيان #جمل
* به چه کسانى مى توان اعتماد کرد؟
#الغارات
🆔 @sahife2
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_نامه_29
*️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) إلى أهل البصرة :
از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به اهل بصره نگاشت .
👈 این نامه در یک بخش می آید :
✳️ هشدار به مخالفان حکومت حق :
وَ قَدْ كَانَ مِنِ انْتِشَارِ حَبْلِكُمْ وَ شِقَاقِكُمْ مَا لَمْ تَغْبَوْا عَنْهُ؛ فَعَفَوْتُ عَنْ مُجْرِمِكُمْ وَ رَفَعْتُ السَّيْفَ عَنْ مُدْبِرِكُمْ وَ قَبِلْتُ مِنْ مُقْبِلِكُمْ؛ فَإِنْ خَطَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ الْمُرْدِيَةُ وَ سَفَهُ الْآرَاءِ الْجَائِرَةِ إِلَى مُنَابَذَتِي وَ خِلَافِي فَهَا أَنَا ذَا قَدْ قَرَّبْتُ جِيَادِي وَ رَحَلْتُ رِكَابِي، وَ لَئِنْ أَلْجَأْتُمُونِي إِلَى الْمَسِيرِ إِلَيْكُمْ لَأُوقِعَنَّ بِكُمْ وَقْعَةً لَا يَكُونُ يَوْمُ الْجَمَلِ إِلَيْهَا إِلَّا كَلَعْقَةِ لَاعِقٍ، مَعَ أَنِّي عَارِفٌ لِذِي الطَّاعَةِ مِنْكُمْ فَضْلَهُ وَ لِذِي النَّصِيحَةِ حَقَّهُ، غَيْرُ مُتَجَاوِزٍ مُتَّهَماً إِلَى بَرِيٍّ وَ لَا نَاكِثاً إِلَى وَفِيٍّ.
✳️ هشدار به مردم بصره:
*️⃣ شما از پيمان شكستن، و دشمنى آشكارا با من آگاهيد. با اين همه جرم شما را عفو كردم، و شمشير از فراريان برداشتم، و استقبال كنندگان را پذيرفتم، و از گناه شما چشم پوشيدم، اگر هم اكنون كارهاى ناروا، و انديشه هاى نابخردانه، شما را به مخالفت و دشمنى با من بكشاند، سپاه من آماده، و پا در ركابند. و اگر مرا به حركت دوباره مجبور كنيد، حمله اى بر شما روا دارم كه جنگ #جمل در برابر آن بسيار كوچك باشد، با اينكه به ارزش هاى فرمانبردارانتان آگاهم، و حق نصيحت كنندگان شما را مى شناسم، و هرگز به جاى شخص متّهمى، انسان نيكوكارى را نخواهم گرفت، و هرگز پيمان وفاداران را نخواهم شكست.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه :
این نامه مربوط به فتنه اى است که معاویه در بصره به راه انداخت و ماجراى آن به طور فشرده چنین بود که بعضى از اطرافیان معاویه بعد از اشغال مصر به دست عمرو بن عاص و کشته شدن محمد بن ابى بکر به او گفتند: فردى را به بصره بفرست تا آنجا را نیز از تحت حکومت على(علیه السلام) خارج سازد. معاویه این پیشنهاد را پذیرفت و با عمرو عاص مشورت کرد او نیز روى موافق نشان داد. سرانجام یکى از فرماندهان لشکر خود، به نام ابن حضرمى را روانه بصره کرد و این در حالى بود که عبدالله بن عباس والى بصره براى تسلیت به امیرمؤمنان(علیه السلام) در مورد شهادت محمد بن ابى بکر به کوفه رفته بود و زیاد بن ابیه را به جاى خود گماشته بود. معاویه به ابن حضرمى دستور داده بود که از احساسات خون خواهى عثمان و کینه اى که گروهى از جنگ جمل در دل داشتند بهره گیرى کند و از قبایل مختلف بصره براى این هدف بهره گیرى نماید.
عبدالله بن عباس به سرعت به بصره برگشت و جریان فتنه را براى امام(علیه السلام) گزارش داد. امام(علیه السلام) یکى از مردان خود را به نام اعیَن که در بصره نفوذ داشت مأمور کرد تا به بصره برود و مردم را از اطراف ابن حضرمى پراکنده سازد. اعین تا حد زیادى در کار خود موفق شد; ولى چون به دست گروهى از خوارج به شهادت رسید و خبر شهادت او به امام(علیه السلام) واصل گشت امام(علیه السلام) فرد نافذ الکلمه دیگرى را به نام جاریة بن قدامه همراه نامه مورد بحث که در واقع تهدیدى است براى شورشیان و متمردان بصره، به سوى بصره گسیل داشت و دستور داد نامه را براى عموم مردم بخواند. آنچه در نهج البلاغه آمده تنها بخشى از این نامه است.
مخالفان امام(علیه السلام) پس از یک درگیرى شدید شکست خوردند و ابن حضرمى در خانه اى پناهنده شد. جاریه دستور داد خانه را آتش زدند. ابن حضرمى و هفتاد نفر از طرفدارانش هلاک شدند و فتنه خاموش شد.
* خاموش کردن آتش فتنه در بصره
🆔 @sahife2
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_نامه_57
*️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) إلى أَهْلِ الْکُوفَةِ عِنْدَ مَسیرِهِ مِنَ الْمَدینَةِ إلَى الْبَصْرَةِ.
از نامه هاى امام(عليه السلام) به اهل کوفه است که هنگام حرکت از مدينه به سوى بصره براى آنان فرستاد
👈 این نامه در 1 بخش می آید :
✳️ یاری #مظلوم و مخالفت با #ظالم:
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي خَرَجْتُ [عَنْ] مِنْ حَيِّي هَذَا إِمَّا ظَالِماً وَ إِمَّا مَظْلُوماً، وَ إِمَّا بَاغِياً وَ إِمَّا مَبْغِيّاً عَلَيْهِ؛ وَ إِنِّي أُذَكِّرُ اللَّهَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي هَذَا لَمَّا نَفَرَ إِلَيَّ، فَإِنْ كُنْتُ مُحْسِناً أَعَانَنِي، وَ إِنْ كُنْتُ مُسِيئاً اسْتَعْتَبَنِي.
✳️ روش #بسيج كردن مردم براى #جهاد
پس از ياد خدا و درود من از جايگاه خود، مدينه بيرون آمدم، يا ستم كارم يا ستم ديده، يا سركشى كردم يا از فرمانم سرباز زدند. همانا من خدا را به ياد كسى مى آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوى من كوچ كند: اگر مرا نيكوكار يافت يارى كند، و اگر گناهكار بودم مرا به حق بازگرداند.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه:
از تاریخ طبرى به خوبى استفاده مى شود هنگامى که امیرمؤمنان على(علیه السلام)تصمیم بر پیکار با جمعیت #ناکثین و آتش افروزان جنگ #جمل گرفت، #ابوموسى_اشعرى با نهایت شیطنت، مشغول کارشکنى در کوفه شد. از جمله اینکه مردم را جمع کرد و چنین گفت:
اى مردم! این جریان، #فتنه کورى است که اگر انسان در آن خواب باشد بهتر از بیدار بودن است و بیدار بودن (در حالى که در بستر دراز کشیده) بهتر از نشستن و نشستن بهتر از ایستادن و ایستادن بهتر از سوار شدن است. شمشیرهاى خود را در غلاف کنید و نوک نیزه ها را بشکنید و زهِ کمان را قطع کنید، مظلومان را پناه دهید تا زمانى که کار سامان یابد و فتنه خاموش گردد.
به همین دلیل امام(علیه السلام) نامه فوق را با امام حسن(علیه السلام) و عمار یاسر به کوفه فرستاد تا جلوى فتنه ابو موسى را بگیرند و مردم را براى کمک به امام به سوى بصره بسیج کنند. این تعبیر نشان مى دهد که هدف امام در این نامه این است که مردم کوفه را که بر اثر سم پاشى هاى زشت ابو موسى اشعرى احیانا در حال تردید به سر مى بردند، وادار به حرکت کند، زیرا محتواى نامه این است که امام مى فرماید:
از دو حال خارج نیست یا مى خواهیم ستمگرى را از پاى در آوریم یا خود ستم کنیم;
در هر دو صورت وظیفه شما حرکت کردن به سوى ماست که اگر مى خواهیم دست ستمگر را کوتاه کنیم ما را یارى نمایید
و اگر مى خواهیم دست به ستم دراز کنیم ما را از آن باز دارید.
* به يارى من بشتابيد
🆔 @sahife2
۱۳ آذر ۱۴۰۳
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_نامه_63
*️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) إلى أبي موسى الأشعري و هو عاملُه على الكوفة، و قد بلَغه عنه تثبيطُه الناس عن الخروج إليه لمّا نَدَبهم لِحرب أصحاب الجمل:
از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به ابوموسى اشعرى فرماندار آن حضرت در کوفه نگاشت هنگامى که به آن حضرت خبر رسيد که ابو موسى اهل کوفه را از حرکت براى همراهى آن حضرت در جنگ #جمل (به سوى بصره) باز داشته است.
👈 این نامه در 1 بخش می آید :
✳️ نکوهش #ابوموسی_اشعری:
مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ؛ أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِي عَنْكَ قَوْلٌ هُوَ لَكَ وَ عَلَيْكَ؛ فَإِذَا قَدِمَ [عَلَيْكَ رَسُولِي] رَسُولِي عَلَيْكَ فَارْفَعْ ذَيْلَكَ وَ اشْدُدْ مِئْزَرَكَ وَ اخْرُجْ مِنْ جُحْرِكَ وَ انْدُبْ مَنْ مَعَكَ، فَإِنْ حَقَّقْتَ فَانْفُذْ وَ إِنْ تَفَشَّلْتَ فَابْعُدْ. وَ ايْمُ اللَّهِ لَتُؤْتَيَنَّ مِنْ حَيْثُ أَنْتَ وَ لَا تُتْرَكُ حَتَّى يُخْلَطَ زُبْدُكَ بِخَاثِرِكَ وَ ذَائِبُكَ بِجَامِدِكَ، وَ حَتَّى تُعْجَلَ عَنْ قِعْدَتِكَ وَ تَحْذَرَ مِنْ أَمَامِكَ كَحَذَرِكَ مِنْ خَلْفِكَ، وَ مَا هِيَ بِالْهُوَيْنَى الَّتِي تَرْجُو وَ لَكِنَّهَا الدَّاهِيَةُ الْكُبْرَى يُرْكَبُ جَمَلُهَا وَ [يُذَلُ] يُذَلَّلُّ صَعْبُهَا وَ يُسَهَّلُ جَبَلُهَا. فَاعْقِلْ عَقْلَكَ وَ امْلِكْ أَمْرَكَ وَ خُذْ نَصِيبَكَ وَ حَظَّكَ؛ فَإِنْ كَرِهْتَ فَتَنَحَّ إِلَى غَيْرِ رَحْبٍ وَ لَا فِي نَجَاةٍ، فَبِالْحَرِيِّ لَتُكْفَيَنَّ وَ أَنْتَ نَائِمٌ حَتَّى لَا يُقَالَ أَيْنَ فُلَانٌ؛ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مَعَ مُحِقٍّ وَ مَا [يُبَالِي] أُبَالِي مَا صَنَعَ الْمُلْحِدُونَ؛ وَ السَّلَامُ.
✳️ باز داشتن ابو موسى از فتنه انگيزى :
از بنده خدا على امير مؤمنان به عبد اللّه بن قيس (ابو موسى اشعرى) پس از ستايش پروردگار و درود، سخنى از تو به من رسيده كه هم به سود، و هم به زيان تو است. چون فرستاده من پيش تو آيد، دامن همّت به كمر زن، كمرت را براى جنگ محكم ببند، و از سوراخ خود بيرون آى، و مردم را براى جنگ بسيج كن. اگر حق را در من ديدى بپذير، و اگر دو دل ماندى كناره گير.
به خدا سوگند هر جا كه باشى تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت در هم ريزد، و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روى خود همانگونه بترسى كه از پشت سرت هراسناكى. حوادث جارى كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر مى كنى، بلكه حادثه بسيار بزرگى است كه بايد بر مركبش سوار شد، و سختى هاى آن را هموار كرد، و پيمودن راه هاى سخت و كوهستانى آن را آسان كرد.
پس فكرت را به كار گير، و مالك كار خويش باش، و سهم و بهره ات را بردار، اگر همراهى با ما را خوش ندارى كناره گير، بى آن كه مورد ستايش قرار گيرى يا رستگار شوى، كه سزاوار است تو در خواب باشى و ديگران مسئوليّت هاى تو را بر آورند، و از تو نپرسند كه كجا هستى و به كجا رفته اى. به خدا سوگند اين راه حق است و به دست مرد حق انجام مى گيرد، و باكى ندارم كه خدا نشناسان چه مى كنند، با درود.
http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه
👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید
* نامه در یک نگاه:
ماجراى نامه چنین است که وقتى امام امیر المؤمنین(علیه السلام) با لشکر خود به سوى بصره آمد و آتش جنگى را که #طلحه و #زبیر و #عایشه برافروخته بودند خاموش کند دو نفر از یاران خود به نام محمد بن جعفر و محمد بن ابى بکر را براى بسیج مردم کوفه فرستاد. گروهى از مردم کوفه بعد از شنیدن پیام على(علیه السلام) شبانه به سراغ ابوموسى اشعرى رفتند تا با او در این زمینه مشورت کنند که آیا همراه این دو نفر به سوى على(علیه السلام) حرکت کنند یا نه. ابو موسى (با لحن شیطنت آمیزى) گفت: اگر راه آخرت را مى خواهید در خانه هاى خود بنشینید و تکان نخورید و اگر راه دنیا را مى خواهید همراه این دو نفر حرکت کنید و به این ترتیب مانع از خروج اهل کوفه شد. این سخن به نمایندگان على(علیه السلام)رسید. آنها شدیدا به ابو موسى اعتراض کردند. او در پاسخ گفت: بیعت #عثمان بر گردن على و بر گردن من و گردن هاى شماست.
این مرد لجوج و بى خرد فراموش کرده بود که بیعت اگر بیعت راستین هم باشد با مرگ از بین مى رود وگرنه همه آنها باید به بیعت خلیفه اوّل وفادار باشند و با کس دیگرى بیعت نکنند، زیرا بیعت با دو نفر به عنوان رئیس جمعیت معنا ندارد.
در نقل دیگرى آمده هنگامى که خبر حرکت امام(علیه السلام) به بصره براى خاموش کردن آتش #فتنه رسید، ابو موسى به مردم کوفه گفت: على امام هدایت است و بیعت او صحیح است; ولى جایز نیست همراه او در مقابل اهل قبله (اشاره به لشکر جمل است) پیکار کرد.
* شناسايى بيشتر ابوموسى
🆔 @sahife2
۲۲ آذر ۱۴۰۳