✳️ شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وصال
بیا که بوی تو را میرم ای نسیم شمال
اَحادیاً بجمالِ الحبیبِ قِف وانزِل
که نیست صبر جمیلم ز اشتیاق جمال
حکایت شب هجران فروگذاشته به
به شکر آن که برافکند پرده روز وصال
بیا که پردهٔ گلریز هفت خانه چشم
کشیدهایم به تحریر کارگاه خیال
چو یار بر سر صلح است و عذر میطلبد
توان گذشت ز جور رقیب در همه حال
به جز خیال دهان تو نیست در دل تنگ
که کس مباد چو من در پی خیال محال
قتیل عشق تو شد #حافظ غریب ولی
به خاک ما گذری کن که خون مات حلال
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_303
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴شَمَمتُ روحَ وِدادٍ وشِمتُ برقَ وصال
بیاکه بوی تو را میرم ای نسیم شمال
شمیم جان بخش عشق ودوستی شنیدم ونور ودرخشش وصال مشاهده کردم(همانگونه که به هنگام رعد وبرق،درخشش آذرخش برای لحظه ای کوتاه به چشم آدمی می خورد) ای باد صبا بیا که تشنه ی بوی معشوق هستم وبرای استشمام آن حاضرم جان خویش نثارکنم.
🔴اَحادیاً بجمالِ الحبیبِ قِف وانزِل
که نیست صبرجمیلم زاشتیاق جمال
ای ترانه سرای کاروان معشوق،ای ساربان اندکی درنگ کن و فرود آی که من ازاشتیاق دیدار جمال محبوب سخت بیقرارم. ( به من رخصت دیداربایاررابده تاآتش دل فرونشانم)
بیان شوق چه حاجت که سوزآتش دل
توان شناخت زسوزی که درسخن باشد
🔴حکایت شب هجران فروگذاشته بِه
به شُکرآنکه برافکندپرده روزوصال
حال که امکان وصل میسّراست به شکرانه ی این نعمت، مصلحت آنست که ماجرای اندوهبار شبِ فراق رابیان نکنم وبیشتر درشوق وشعفِ دیدارغرق شوم.
در تیره شبِ هجر توجانم به لب آمد
وقت است که همچون مهِ تابان به درآیی
🔴بیاکه پرده ی گلریزهفت خانه ی چشم
کشیدهایم به تحریرکارگاهِ خیال
ای محبوب، بیاکه پرده ی هفت خانه ی چشم را(پلک ِ رنگین شده ازاشک خونین را) برسردر ِ کارگاهِ تحریر خیال کشیده ایم وراه رابرورودِ غیرتوبسته ایم تافقط تصویر تونمایان باشد.
نقش ِ خیال تو تا وقت صبحدم
برکارگاه دیده ی بی خواب می زدم
🔴قتیلِ عشق تو شد حافظ غریب ولی
به خاک ما گذری کن که خون مات حلال
ای محبوب، حافظ غریب که کشته ی عشق شد خونش حلال توباد امّاحداقل به مزاراوگذری کن.
#حافظ_غزل_303
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2