#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_5
#كرامت_انسان 5
#كرامت_انسان_فيض 1
🔴 فيض كاشانى كه در علوم منقول و معقول و حكمت و عرفان و فهم قرآن و احاديث، انسانى كم نظير است، در رساله «زاد السالك» بر مبناى آيات قرآن و روايات، جهت كسب كرامت مىفرمايد:
«بدان- ايّدَكَ اللّهُ بِروحٍ مِنْه- همچنان كه سفر صورى را مبدئى و منتهايى، و مسافتى و مسيرى، و زادى و راحلهاى، و رفيقى و راهنمايى مىباشد، همچنين سفر معنوى را كه سفر روح است به جانب حق- سبحانه وتعالى- همه هست.
مبدأش جهل و نقصان طبيعى است كه با خود آوردهاى از شكم مادر:
وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئاً
و خدا شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالى كه چيزى نمىدانستيد.
و منتهايش كمال حقيقى است كه فوق همه كمالات است و آن وصول است به حق سبحانه و تعالى:
وَأنَّ إلى رَبِّك الْمُنْتَهى
و اين كه پايان [همه امور] به سوى پروردگارتوست.
يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلَاقِيهِ
اى انسان! يقيناً تو با كوشش و تلاشى سخت به سوى پروردگارت در حركتى، پس او را [در حالى كه مقام فرمانروايى مطلق و حكومت بر همه چيز ويژه اوست و هيچ حكومتى در برابرش وجود ندارد،] ديدار مىكنى.
و مسافت راه، دراين سفر، مراتب كمالات علميّه و عمليّه است كه روح طى آنها مىكند شَيْئاً فَشَيْئاً، هرگاه بر صراط مستقيم شرع كه مسلوك اوليا و اصفياست ساير باشد:
وَأَنَّ هذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَلَاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ
و مسلماً اين [برنامههاى محكم و استوار و قوانين و مقرّرات حكيمانه] راه راست من است؛ بنابراين از آن پيروى كنيد و از راههاى ديگر پيروى مكنيد كه شما را از راه او پراكنده مىكند.
و اين كمالات مترتّب است بعضى بر بعضى؛ تا كمال متقدّم طى نشود به متأخّر منتقل نتوان شد، چنانكه در سفر صورى تا قطعه مسافت متقدمه طى نشود به متأخّر نتوان راه يافت. و منازل اين سفر، صفات حميده و اخلاق پسنديده است كه احوال و مقامات روح است، از هر يك به ديگرى كه فوق آن است منتقل مىشود به تدريج.
منزل اوّل يقظه است كه آگاهى است، و منزل آخر توحيد است كه مقصد اقصى است از اين سفر. و مسير اين سفر، جدّ تمام و جهد بليغ نمودن و همّت گماشتن است در قطع اين منازل به مجاهده و رياضت نفس به حمل أعباى تكاليف شرعيه، از فرائض و سنن و آداب و مراقبه و محاسبه نفس آناً فاناً و لحظةً فلحظةً، هموم را واحد گردانيدن، و منقطع شدن به حق سبحانه و تعالى:
وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبّكَ وَتَبَتَّلْ إلَيْهِ تَبْتيلًا
نام پروردگارت را [به زبان حال و قال] ياد كن [و از غير او قطع اميد نما] و فقط دل بر او بند.
وَالَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا
و كسانى كه براى [به دست آوردن خشنودى] ما [با جان و مال] كوشيدند، بىترديد آنان را به راههاى خود [راه رشد، سعادت، كمال، كرامت، بهشت و مقام قرب] راهنمايى مىكنيم.
و زاد اين سفر تقواست.
وَتَزَوَّدُوا فَإنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوى
و به نفع خود توشه برگيريد كه بهترين توشه، پرهيزكارى است.
و تقوا عبارت است از قيام نمودن به آنچه شارع امر به آن فرموده است، و پرهيز كردن از آنچه نهى از آن كرده، از روى بصيرت، تا دل به نور شرع و صيقل تكاليف آن مستعدّ فيضان معرفت شود از حقّ و عزّوجلّ:
وَاتَّقُوا اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ
و از خدا پروا كنيد و خدا [احكامش را] به شما مىآموزد.
و همچنانكه مسافر صورى تا قوّت بدن از زاد حاصل نكند قطع راه نتواند كرد، همچنين مسافر معنوى تا به تقوا و طهارت شرعيّه ظاهراً و باطناً قيام ننمايد و روح را تقويت به آن نكند، علوم و معارف و اخلاق حميده كه بر تقوا مترتّب مىشود و تقوا از آن حاصل مىشود، بر او فايض نمىگردد. و مَثَل اين مَثَل كسى است كه در شب تار چراغى در دست داشته باشد و به نور آن راهى را مىبيند و مىرود، هر يك گام كه بر مىدارد قطعهاى از آن راه روشن مىشود و بر آن مىرود، و تا گام برندارد و نرود روشن نشود، و تا روشن نشود نتواند رفت. آن ديدن به منزله معرفت است، و آن رفتن به منزله عمل و تقوا.
حضرت باقر عليه السلام فرمود:
مَنْ عَمِلَ بِما عَلِمَ أوْرَثَهُ اللّهُ عِلْمَ ما لَمْ يَعْلَمْ
هر كس به آنچه از واقعيتهاى دينى كه مىداند عمل كند، خداوند آنچه را نمىداند به او مىآموزد.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
الْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ، فَإنْ أجابَهُ وَإلَّا ارْتَحَلَ عَنْهُ.
دانش و معرفت به سوى عمل فرياد مىزند، اگر اجابت كند به آثار معرفت مىرسد، ورنه چراغ معرفت به خاموشى مىگرايد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود: