❇️ ادامه ی حکایت سوال پرسیدن از حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم)
( که قبلا در بند 99 آمد #مثنوی_معنوی_99 )
❇️گفت صدیقه که: ای زبدهٔ وجود
حکمت #باران امروزین چه بود؟
این ز بارانهای رحمت بود یا
بهر تهدید است و عدل کبریا
این از آن لطف بهاریات بود
یا ز پاییزی پُر آفات بود
گفت: این از بهر تسکین غم است
کز مصیبت بر نژاد آدم است
گر بر آن آتش بماندی آدمی
بس خرابی در فتادی و کمی
این جهان ویران شدی اندر زمان
حرصها بیرون شدی از مردمان
اُستن ِ این عالم ای جان غفلت است
هوشیاری این جهان را آفت است
هوشیاری زان جهان است و چو آن
غالب آید پَست گردد این جهان
هوشیاری آفتاب و حرصْ یخ
هوشیاری آب و این عالم وَسَخ
زان جهان اندک ترشّح میرسد
تا نغرد در جهان حرص و حسد
گر ترشّح بیشتر گردد ز غیب
نه هنر ماند درین عالم، نه عیب
این ندارد حد سوی آغاز رو
سوی قصهٔ مرد مطرب باز رو
#مثنوی_معنوی_102
🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ ادامه ی حکایت سوال پرسیدن از حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) ( که قبلا در بند 99 آمد #م
🔹 عایشه از پیامبر پرسید که ای خلاصه و برگزیده عالم حکمت باران امروز چه بود ایا باران رحمت بود و لطف الهی یا باران قهر و تهدید حق ؟ ایا این باران لطف بهاری بود یا بارش پر اسیب پاییزی ؟ پیامبر ص جواب دادند که این باران لطف الهیست که برای تسکین غم بشر میبارد
گفت صدیقه که ای زبدهٔ وجود
حکمت باران امروزین چه بود
🔹مولانا در ادامه میفرماید که این باران لطف الهی در اتش سوختن انسان را کمتر میکنه اما زیادی این رحمت هم باعث اگاهی و بیرون شدن حرص و میل در انسان میشه و او را از ادامه تلاش برای بقا بازمیداره … میفرماید که این جهان بر پایه غفلت و نادانی بنا شده است و هوشیاری الهی برای مردمان عادی مثل باران خزانی افت است و زیان دارد
گر بر آن آتش بماندی آدمی
بس خرابی در فتادی و کمی
🔹این اگاهی ها مختص جهان دیگرست وقتی زیاد فرود بیاد باعث پستی این عالم میشه …هوشیاری مثل افتاب میمونه که یخ غفلت رو آب میکنه و یا مثل آبی میمونه که چرک و کثیفی(وسخ) رو میشوره میبره … ازین اگاهی و هوشیاری اندکی در جهان ما ترشح میشود تا ادمیزادی از نادانی و حرص و طمع نابود نشه اگه ازین باران اگاهی خداوندی بیشتر بر عالم بباره همه چیز اشکار خواهد شد و نه ذوق هنری باقی میمونه و نه عیبی …
هوشیاری زان جهانست و چو آن
غالب آید پست گردد این جهان
🔹این اسرارو حقایق حد و پایانی نداره پس بهتره که به اول برگردیم به قصه پیر چنگی ….
این ندارد حد سوی آغاز رو
سوی قصهٔ مرد مطرب باز رو
#مثنوی_معنوی_102
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ پرسيدن عايشه كه يا رسول اللَّه سر باران امروز چه بود؟
🔹 عايشه با حال ادب و خشوع و صدق در حالى كه عشق در سينه او در جوش و خروش بود سؤال كرد. كه اى خلاصه عالم هستى و اى زبده عالم وجود حكمت باران امروز چه بود؟
آيا اين از بارانهاى رحمت بود يا باران تهديد و اجراى عدالت.
از بارانهاى لطف بهارى بود يا از آفات پائيزى.
فرمود اين باران براى تسكين غم مصيبتى بود كه بر نژاد آدم وارد شده.
اگر با همان آتش غم اولاد آدم باقى مىماند بس خرابيها اتفاق مىافتاد.
حرص از دلها بيرون مىرفت و اين عالم تبديل بويرانه مىگرديد.
غفلت ستون اين عالم است و هوشيارى آفت آن.
هوشيارى متعلق بجهان ديگرى است كه وقتى غلبه يابد اين جهان پست مىگردد.
هوشيارى چون آفتاب و حرص چون يخ است يا هوشيارى چون آب و اين عالم چون كثافت است.
از آن عالم ترشحى مىرسد نه زيادتر براى اينكه حرص و حسد از ميان نرود.
و اگر ترشح بيشتر شود نه هنر در اين عالم مىماند و نه عيب
اين مبحث حديقف ندارد پس بقصه مرد چنگى باز مىگرديم.
#مثنوی_معنوی_102 ترجمه ی ابیات
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2