eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ حکایت !!! قسمت ششم 🔴 باز آمد کای علی زودم بکش تا نبینم آن دم و وقت ترش من حلالت می‌کنم خونم بریز تا نبیند چشم من آن رستخیز گفتم ار هر ذره‌ای خونی شود خنجر اندر کف به قصد تو رود یک سر مو از تو نتواند برید چون قلم بر تو چنان خطی کشید لیک بی غم شو شفیع تو منم خواجهٔ روحم نه مملوک تنم پیش من این تن ندارد قیمتی بی تن خویشم فتی ابن الفتی خنجر و شمشیر شد ریحان من مرگ من شد بزم و نرگسدان من آنک او تن را بدین سان پی کند حرص میری و خلافت کی کند زان به ظاهر کو شد اندر جاه و حکم تا امیران را نماید راه و حکم تا امیری را دهد جانی دگر تا دهد نخل خلافت را ثمر 🔴 درباره ی دفاعی که مولانا در سه بیت پایانی فوق، از حرص نداشتن امام علی نسبت به خلافت، می کند، باید بدانید که خلیفه ی دوم در وصیت خودش در لحظات مرگ، وقتی پیشنهاد شورا را میدهد و اعضا را تعیین می کند، نسبت به هر کدام نظرش را می گوید تا بر تعیین یا عدم تعیین آن فرد تاثیر گذاشته شود. و درباره امام علی علیه السلام ، می گوید: “عیب او حرصی است که به خلافت دارد. او نظر دارد و می خواهد که خلافت را از میان بردارد و رد کند یا تعدیل کند” لذا مولانا در لابلای داستان نبرد امام علی علیه السلام ، گریزی می زند به این سخن خلیف دوم و سایر اتهاماتی ازین قبیل که صحابه و بزرگان صدر اسلام به مولاعلی می زدند، و از پاکی ایشان دفاع می کند در برابر این اتهامات. برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ پاسخ امام علي (علیه السلام) به اتّهام «حرص به خلافت» 📜 امام علي(عليه السلام) در بخشی از به ماجراى روز شوراى شش نفرى عمر براى انتخاب خليفه سوّم اشاره مى كند و در برابر گفتار كينه توزانه «عبدالرحمن بن عوف» يا «سعد بن ابى وقّاص» ـ كه امام(ع) را به حريص بودن در امر خلافت متّهم ساخت ـ چنين مى فرمايد: (گوينده اى به من گفت: اى فرزند ابوطالب، تو نسبت به اين امر [يعنى خلافت] حريصى! در پاسخش گفتم: به خدا سوگند! شما با اينكه دورتريد، حريص تريد [چرا كه خلافت، شايسته اهل بيت پيامبر(عليهم السلام) است كه به اين كانون هدايت نزديك ترند] و من شايسته تر و نزديكترم)؛ «وَ قَدْ قَالَ قَائِلٌ: إِنَّكَ عَلَى هذَا الْأَمْرِ يَابْنَ أَبِي طَالِبٍ لَحَرِيصٌ؛ فَقُلْتُ: بَلْ أَنْتُمْ وَ اللهِ لَأَحْرَصُ وَ أَبْعَدُ، وَ أَنَا أَخَصُّ وَ أَقْرَبُ». در واقع، عبدالرحمن بن عوف ها و سعد بن ابى وقّاص ها از دريچه كوتاه فكر خود، خلافت را طعمه لذيذى براى خود يا افراد مورد نظرشان مى پنداشتند. آنها نمى دانستند يا نمى خواستند بدانند كه فرزند ابوطالب(عليه السلام) با صراحت مى فرمايد: «اگر براى احقاق حقوق مظلومان نبود، هرگز زير بار خلافت نمى رفتم». او خلافت را براى هدايت و اجراى عدل و پيشرفت و عظمت مسلمين مى خواهد؛ نه براى خودش. آن گاه در ادامه اين سخن مى افزايد: (من فقط حق خويش را مطالبه كردم [چرا كه از همه شايسته ترم و پيامبر(صلى الله عليه و آله) نيز مرا تعيين فرموده] ولى شما ميان من و آن حايل مى شويد و دست ردّ بر سينه ام مى گذاريد)؛ «وَ إِنَّمَا طَلَبْتُ حَقّاً لِي وَ أَنْتُمْ تَحُولُونَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ، وَ تَضْرِبُونَ وَجْهِي دُونَهُ». آنچه امام(عليه السلام) در اين بيان فرموده، دليلى است روشن و برهانى است قاطع كه مقدمات آن براى همه معلوم بود؛ زيرا همه به شايستگى امام علي(ع) و نزديكى او به كانون هدايت يعنى پيامبر(صلى الله عليه و آله) معترف بودند؛ ولى حرص و آز نسبت به امر خلافت به آنان اجازه نمى داد در برابر اين حق تسليم شوند. لذا در ادامه اين سخن مى فرمايد: (هنگامى كه در آن جمع حاضر با اين دليل كوبنده به او پاسخ گفتم، مبهوت و سرگردان ماند و نمى دانست در پاسخم چه بگويد!)؛ «فَلَمَّا قَرَّعْتُهُ بِالْحُجَّةِ فِي الْمَلَإِ الْحَاضِرِينَ هَبَّ كَأَنَّهُ بُهِتَ لَا يَدْرِي مَا يُجِيبُنِي بِهِ!». داستان شوراى شش نفرى عمر كه در آستانه مرگش آن را ترتيب داد، بسيار پر غوغا است و بيانگر كينه ها و حسدهاي گروهي از سرشناسان صحابه نسبت به اميرمؤمنان علي(عليه السلام) است و نشان مى دهد چگونه براى عقب زدن امام(عليه السلام) از مقامى كه حقّ الهى و اجتماعى او بود توطئه كردند و حتى با لحنى طلبكارانه از آن حضرت خواستند كه از حقّ خود عقب نشينى كند؛ و گرنه متهم به حريص بودن در امر خلافت خواهد شد! قابل توجّه اينكه ابن ابى الحديد در شرح اين خطبه مى گويد: «شيعيان معتقدند كه امام(عليه السلام) اين سخن را در سقيفه بنى ساعده ـ كه براى انتخاب نخستين خليفه تشكيل شده بود ـ در برابر «ابو عبيده جرّاح» بيان كرد» ؛ در حالى كه ما در ميان علماى شيعه كسى را سراغ نداريم كه چنين سخنى گفته باشد و معروف و مشهور در ميان ما اين است كه اساساً سقيفه در غياب آن حضرت تشكيل شد. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2