🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی به همراه شرح
❇️ طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد
♦️ زاغ چون بشنود آمد از حسد
با سلیمان گفت کو کژ گفت و بد
از ادب نبود به پیش شه مقال
خاصه خودلاف دروغین و محال
گر مر او را این نظر بودی مدام
چون ندیدی زیر مشتی خاک دام
چون گرفتار آمدی در دام او
چون قفس اندر شدی ناکام او
پس سلیمان گفت ای هدهد رواست
کز تو در اول قدح این درد خاست
چون نمایی مستی ای خورده تو دوغ
پیش من لافی زنی آنگه دروغ
#مثنوی_معنوی_67
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
🔅 برنامه ی #مثنوی_خوانی به همراه شرح ❇️ طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد ♦️ زاغ چون بشنود آمد از حسد با
👆زاغ، چون بشنود، آمد از #حسد
♦️زاغ به محض اینکه حرفهای هدهد را شنید از روی حسادت به نزد سلیمان آمد و بدو عرض کرد: این هدهد لاف می زند و دروغ می گوید. در محضر شما حرف زدن مغایر ادب است، به خصوص که حرف آدمی ادعایی محض و بی پایه و اساس باشد. اگر آن هدهد دارای چنین خاصیت مهمی است که آب را در عمق زمین می بیند، پس چطور زیر مشتی خاک دام را ندید؟ این هدهد که اینگونه مدعی چنین بینایی ژرفی است، پس چرا در دام گرفتار آمد و با آن حال در قفس محبوس شد؟
حضرت سلیمان با حالت گلایه به هدهد گفت: آیا درست است که در همین ابتدای راه، اینچنین ناخالصی و نادرستی از تو دیده شود؟ ای کسی که دوغ خورده ای چرا به دروغ خودت را مست نشان می دهی؟ چرا پیش من لاف میزنی و دروغ می بافی؟
#مثنوی_معنوی_67
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2