eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
برنامه ی ◀️ ، عامل ذلت 🔴 و قَالَ (علیه السلام) : الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ. طمع ورزى، بردگى هميشگى است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان! قسمت اول امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به آثار زيان بار طمع اشاره كرده مى فرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»; (اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ). حقيقت طمع، علاقه شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى پذيرد و به همين دليل همچون برده اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مى كند از همين رو امام(عليه السلام) آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمع كار انسان هاى ضعيف، زبون، دون همت و فاقد شخصيت اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ; قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد. در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است. در مورد اصل طمع مرحوم کلینى بابى در جلد دوم کافى عنوان کرده و احادیث نابى در ذیل آن آورده است; از جمله از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ وَبِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چه بد انسانى است آن کس که طمعى دارد که وى را به هر سو مى کشاند و چه بد انسانى است کسى که علاقه به چیزى دارد که سبب ذلت او مى شود» در مورد قطع امید از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسین(علیهما السلام) مى فرماید: «رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیْدِى النَّاسِ; تمام خوبى ها را در قطع امید از آنچه در دست مردم است دیدم». حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم در جواب این سؤال که چه چیز ایمان را در قلب راسخ و ثابت مى دارد مى فرماید: «الْوَرَعُ» (تقوا و پرهیزگارى) و در پاسخ این پرسش که چه چیز ایمان را از قلب انسان خارج مى کند مى فرماید: «الطَّمَعُ». شخص طماع در واقع نه اعتمادى به خدا دارد و نه ایمان درستى به رزاقیت او به همین دلیل دست نیاز به سوى این و آن دراز مى کند. از این فراتر حدیثى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده و مى فرماید: «الطَّمَعُ یُذْهِبُ الْحِکْمَةَ مِنْ قُلُوبِ الْعُلَماءِ; طمع علم و دانش را از دل هاى دانشمندان دور مى سازد». دلیل آن این است که علم و دانش نیاز به حریت فکر و آزادمنشى دارد در حالى که شخص طماع چون اسیر خواسته هاى خویش است نمى تواند درست بیندیشد و چه بسا براى رسیدن به مقصود خود کارهاى خلاف ارباب قدرت و مقام را توجیه کند و به بیان دیگر، طمع نوعى مستى و تخدیر فکر مى آورد و به طمّاع اجازه نمى دهد درست بیندیشد. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان! قسمت 2 براى این که بدانیم «طمع» کار انسان را به چه جایى مى رساند کافى است تاریخ طمع کاران را مطالعه و بررسى کنیم. «اشعب» یکى از طمع کاران معروف عرب است که در میان آنها به صورت ضرب المثل در آمده است. در حالات او نوشته اند: «روزى شخصى را دید که مشغول بافتن زنبیلى است به او گفت خواهش مى کنم آن را بزرگ تر بباف گفت به تو چه مربوط است؟ گفت شاید روزى صاحب آن بخواهد براى من هدیه اى بفرستد و بیشتر در این زنبیل جاى بگیرد. نیز درباره او گفته اند: از اشعب طمع کارتر سگ او بود، زیرا روزى عکس ماه را در وسط چاهى دید خیال کرد گرده نانى است براى به چنگ آوردن آن خود را در چاه پرت کرد و مرد. ابن ابى الحدید قبل از نقل این دو داستان در شرح نهج البلاغه این شعر پرمعنا را نقل کرده است: تَعَفَّفْ وَعِشْ حُرّاً ولا تَکُ طامِعاً فَما قَطَعَ الاْعْناقُ إلاَّ المَطامِعُ این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابو ایوب خالد بن زید» خدمتش رسیده عرض کرد: اى رسول خدا! اندرزى به من ده; اندرزى کوتاه تا بتوانم آن را حفظ کنم (و به آن عمل نمایم) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أُوصیکَ بِخَمْس بِالْیَأسِ عَمّا فی أیْدِى النّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنى وَإیّاکَ وَالطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحاضِرُ وَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّع وَإیّاکَ وَما یُعْتَذَرُ مِنْهُ وَأحِبَّ لاِخیکَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ; پنج چیز را به تو سفارش مى کنم: از آنچه در دست مردم است مأیوس باش و صرف نظر کن که این همان بى نیازى حقیقى است و از طمع بپرهیز که فقر و تنگدستى حاضر است و نمازى را که مى خوانى آنچنان بخوان که گویى آخرین نماز توست و مى خواهى با دنیا وداع کنى و از کارهایى که ناچار مى شوى از آن عذرخواهى کنى بپرهیز و آنچه براى خود دوست دارى براى برادر مسلمانت نیز دوست بدار» 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ قربانگاه عقل! قسمت 2 📜 در گفتار حکیمانه خواندیم که امام(علیه السلام) مى فرماید: «الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ; طمع بردگى و اسارت جاویدان است». در گفتار حکیمانه نیز خواهد آمد که امام(علیه السلام) طمع کار را در بند ذلت گرفتار مى بیند: «الطّامِعُ فی وَثاقِ الذُّلِّ». در غررالحکم نیز آمده است: «ثَمَرَةُ الطَّمَعِ ذُلُّ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ; ثمره طمع، ذلت دنیا و آخرت است». طمع باعث ذلت و اسارت مى شود، زیرا انسان در موارد طمع غالباً به دنبال چیزى مى رود که از دسترس او بیرون است و یا حق او نیست و پیوسته تلاش مى کند و نیروهاى خود را از دست مى دهد و گاه با محرومیت از آنچه به دنبال آن بود چشم از دنیا بر مى بندد. طمع باعث ذلت انسان مى شود، براى این که جهت رسیدن به آن از آبرو و حیثیت خویش مایه مى گذارد و در برابر هر شخصى سر تعظیم فرود مى آورد. ازاین رو در حدیثى از امام حسن عسکرى(علیه السلام)مى خوانیم: «ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چه قدر زشت است براى انسان با ایمان که علائقى داشته باشد که سبب ذلت او شود» شاعر معروف فارسى زبان سعدى مى گوید: بدوزد شره دیده هوشمند درآرد طمع مرغ و ماهى به بند در جایى دیگر نیز مى گوید: قناعت سرافرازد اى مرد هوش سر پر طمع بر نیاید ز دوش طمع آبروى تو آخر بریخت براى دو جو دامنى دُر بریخت 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ اسیران ذلّت 📜 امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به یکى از آفات اشاره کرده، مى فرماید: «طمع کار در بند ذلت گرفتار است»; (الطَّامِعُ فی وَثَاقِ الذُّلِّ). «وَثاق» به معنى بند و زنجیرى است که اسیر و یا حیوانى را با آن مى بندند. شبیه این سخن همان است که در گذشت که فرمود: «الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ; طمع بندگى جاویدان است» نیز در خواندیم که امام مى فرمود: «قربانگاه عقل ها غالباً در زیر نور خیره کننده طمع هاست». همان گونه که پیش از این نیز اشاره شد طمع معمولا به معناى علاقه شدید به چیزى است که فوق استحقاق انسان و غالباً به دست دیگران است شخص طمع کار براى به دست آوردن آن باید در مقابل این و آن خضوع کند و طناب ذلت بر گردن خویش نهد، شاید به مقصود برسد و شاید هم نرسد. به تعبیر دیگر طمع ریسمانى نامرئى است که انسان بر گردن خود مى نهد و سر آن را به دست کسى که از او طمع دارد مى سپارد و همچون برده یا حیوانى در اختیار او قرار مى گیرد. نقطه مقابل طمع قناعت است که انسان را از همگان بى نیاز و عزت و کرامت او را حفظ مى کند. اضافه بر این ها، اموال و مقامات و اشیایى که مورد طمع طمعکاران است. در بسیارى از موارد دست نیافتنى است، به همین دلیل طمع کار براى رسیدن به آن عمرى دست و پا مى زند و چه بسا ناکام از دنیا برود در حالى که سرمایه عمر خود را بیهوده از دست داده نه به مقامى در دنیا رسیده و نه در پیشگاه خدا منزلتى دارد. در حدیث معروفى که ملاصالح مازندرانى در شرح اصول کافى آورده است، مى خوانیم: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَذَلَّ مَنْ طَمَعَ; کسى که قناعت پیشه کند عزیز مى شود، و کسى که طمع بورزد ذلیل خواهد شد». در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان مى خوانیم: «عِنْدَ غُرُورِ الاْطْماعِ وَالاْمالِ تَنْخَدِعُ عُقُولُ الْجُهّالِ وَتَخْتَبِرُ ألْبابُ الرِّجالِ; به هنگام فریب طمع ها و آرزوها عقول جاهلان گرفتار مى شود و عقل مردان بزرگ در آزمون قرار مى گیرد». در نیز خواهد آمد که امام(علیه السلام)مى فرماید: «إنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَیْرُ مُصْدِر، وَضامِنٌ غَیْرُ وَفِىّ; طمع آدمى را به سرچشمه آب وارد مى کند و بى آنکه او را سیراب کرده باشد باز مى گرداند، طمع ضامنى است که هرگز به عهد خود وفا نمى کند». این سخن را با شعر مشهورى که ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود در ذیل این گفتار حکیمانه آورده پایان مى دهیم: طَمِعْتَ بِلَیْلى أنْ تَریعَ وَإنَّما *** تَقَطَّعَ أعْناقَ الرِّجالِ الْمَطامِعُ به لیلا طمع ورزیدى که نظر لطفى به تو کند (و این اشتباه بود) آرى گردن مردان را طمع ها قطع مى کند. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2