eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح انس با نهج البلاغه @sahife2.pdf
505K
🔸 طرح #ختم_نهج_البلاغه روزانه یک یا یک و نیم صفحه ترجمه #روز_42 ♦️ خطبه 108 ♦️ نامه - ♦️ حکمت 171 - 175 📱 لطفا بر اساس برنامه ی روزانه ی ما از روی #نرم_افزار #بلاغه و یا آدرسهای زیر در ختم ما مشارکت فرمایید . 📱 b2n.ir/97440 📱 b2n.ir/16895 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈 برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_11 #سیاسی #اخلاقی ◀️ #عفو و #گذشت با وجود قدرت - و قال عليه السلام: إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ. - امير مؤمنان على (عليه السلام) فرمود: اگر بر دشمنت دست يافتى، بخشيدن او را شكرانه پيروزى قرار ده. 📜 1da.ir/4Ihali 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انس_با_نهج_البلاغه ♦️ شیعه شدن پروفسور لگنهاوزن بامطالعه نهج البلاغه 👌 من یکی از اولین کتاب های اسلامی که خوانده بودم #نهج_البلاغه بود و من خیلی شیفتة شخصیت حضرت علی(علیه السلام) شده بودم، به طوری که اسلام اصلی را تشیع می دانستم .... 👇 📋 1da.ir/saMH 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
30.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 حکایت عجیب و شنیدنی حضرت ابراهیم و پیرمرد مجوسی! 🔻متن و صوت کامل 👉 erfan.ir/s15300 👤استاد 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
شرح دعای25؛ جلسه4.mp3
13.26M
🔴 جلسات جلسه 4 👤 آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی دعای 📆 22 آذر ۱۳۹۸ 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔆در سلوک الی الله خواست قلبی و طلب باطنی شرط است . هر چه طلب شدیدتر باشد ، راه کوتاهتر و نیل به مقصد نزدیکتر می شود . فعل ظاهری چندان شرط نیست؛ لذا اگر بعضی اوقات علی رغم اشتیاق باطنی که داری، موفّق به انجام برخی اعمال مستحب و حتی واجب نشدی، مثلا اگر چند شب موفّق به #نماز_شب نشدی، یا یک روز خواب ماندی و نماز صبحت قضا شد، خیلی شلوغ نکن... ممکن است خدای ناکرده، مداومت بر آن عمل تو را در معرض مبتلا شدن به #عجب عبادت و غرور به عمل صالح قرار داده بود و خداوند بر ای اینکه از ابتلای به عجب و غرور ایمن گردی، چند وقت تو را به انجام آن موفّق نکرد. 🌺 مرحوم میرزا اسماعیل #دولابی 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏪ #انس_با_قرآن ⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ #ختم_قرآن کریم 👈 روزی یک صفحه #صفحه_277 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #یکشنبه 👉🏻 1da.ir/tYO2Vq 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
y2mate.com - hd_5CW4grUOv38.mp3
24.97M
🔆 #تلاوت فوق العاده شنیدنی و محزون 👤استاد #عبدالباسط 🔊سور #فجر و #بلد و #ضحی و #شرح #تین #نصر ☑️اجرا در کویت مسجد سوق 🔵سال 1966 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
نفحات قدسی.mp3
1.53M
💠 نفحات قدسی 🔹 «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي‏ أَيَّامِ‏ دَهْرِكُمْ‏ نَفَحَاتٍ‏ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»؛ پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: گاهي در روزگار شما يك نسيم مي‌وزد؛ آن نسيم يا در رؤيا يا در حالت بيداري نصيب آدم مي‌ شود و اين محصول درس و بحث نيست؛ يعني دسترنج كسي نيست كه برود پرده را كنار بزند و از پشت پرده مرگ باخبر شود؛ اين شخص در جاي خود نشسته است، نسيمي مي ‌وزد و اين پرده كنار مي ‌رود. 🔹 مرحوم آقاي (رضوان الله عليه) و بسياري از آقايان, را مدرسه مي‌ دانستند. خيلي از ما كه به قبرستان براي زيارت قبور مي‌ رويم، براي ثواب و طلب مغفرت هست, اين كار، كارِ خوبي است؛ اما اين بزرگوارها برابر دستورهايي كه در دين آمده, قبرستان را مدرسه مي ‌دانستند. ✅ آیت الله 👁کانال انس با 🆔 @sahife2و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آشتی بنده فراری 👈 من نمیخوام بنده ام از من دور بمونه... 👈 کاری که ثوابش برابر است با یک سال عبادتِ به تمام معنا!!! 👤استاد #انصاریان 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
🌖رهبر معظم انقلاب 😭 « به يادآن لحظه باشيد که ما را سر دوش ميگيرند، ميبرند بسمت جايگاه ابدی و سرازير قبر میکنند... از اين حالات نبايد غافل بود؛ بايد جلوی چشممان باشد. 🔹اينكه سفارش ميكنند به #قبرستان برويد، يک علتش اين است. 🔺بعضی بدشان می‌آيد كه كسی آنها را #ياد_مرگ بيندازد؛ نه، اين درمان است، اين داروست؛ علاج خودخواهی‌ها وغفلتها و هوسرانی‌های ماست. ۹۴/۴/۲ ☘کانال انس با #صحیفه_سجادیه @sahife2
🔅 برنامه ی روزانه ❇️ تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودازده از غصه دو نیم افتادست چشم جادوی تو خود عین سواد است لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست دل من در هوس روی تو ای مونس جان خاک راهیست که در دست نسیم افتادست همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت بر در میکده دیدم که مقیم افتادست گمشده را با غمت ای یار عزیز اتحادیست که در عهد قدیم افتادست ❇️ 1da.ir/qI1WnQO 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔅 برنامه ی دیوان #شمس_خوانی ❇️ ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما انا فتحنا الصلا بازآ ز بام از در درآ ای بحر پرمرجان من والله سبک شد جان من این جان سرگردان من از گردش این آسیا ای ساربان با قافله مگذر مرو زین مرحله اشتر بخوابان هین هله نه از بهر من بهر خدا نی نی برو مجنون برو خوش در میان خون برو از چون مگو بی‌چون برو زیرا که جان را نیست جا گر قالبت در خاک شد جان تو بر افلاک شد گر خرقه تو چاک شد جان تو را نبود فنا از سر دل بیرون نه‌ای بنمای رو کایینه‌ای چون عشق را سرفتنه‌ای پیش تو آید فتنه‌ها گویی مرا چون می‌روی گستاخ و افزون می‌روی بنگر که در خون می‌روی آخر نگویی تا کجا گفتم کز آتش‌های دل بر روی مفرش‌های دل می غلط در سودای دل تا بحر یفعل ما یشا هر دم رسولی می‌رسد جان را گریبان می‌کشد بر دل خیالی می‌دود یعنی به اصل خود بیا دل از جهان رنگ و بو گشته گریزان سو به سو نعره زنان کان اصل کو جامه دران اندر وفا #دیوان_شمس_غزل_18 🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه 🆔 @sahife2
🔅 برنامه ی ❇️ حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان (قسمت اول ) ❇️ بود بقالی و وی را طوطیی خوش‌نوایی سبز و گویا طوطیی بر دکان بودی نگهبان دکان نکته گفتی با همه سوداگران در خطاب آدمی ناطق بدی در نوای طوطیان حاذق بدی خواجه روزی سوی خانه رفته بود بر دکان طوطی نگهبانی نمود گربه‌ای برجست ناگه بر دکان بهر موشی طوطیک از بیم جان جست از سوی دکان سویی گریخت شیشه‌های روغن گل را بریخت از سوی خانه بیامد خواجه‌اش بر دکان بنشست فارغ خواجه‌وش دید پر روغن دکان و جامه چرب بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب روزکی چندی سخن کوتاه کرد مرد بقال از ندامت آه کرد ریش بر می‌کند و می‌گفت ای دریغ کافتاب نعمتم شد زیر میغ دست من بشکسته بودی آن زمان که زدم من بر سر آن خوش زبان هدیه‌ها می‌داد هر درویش را تا بیابد نطق مرغ خویش را بعد سه روز و سه شب حیران و زار بر دکان بنشسته بد نومیدوار می‌نمود آن مرغ را هر گون نهفت تا که باشد اندر آید او بگفت جولقیی سر برهنه می‌گذشت با سر بی مو چو پشت طاس و طشت آمد اندر گفت طوطی آن زمان بانگ بر درویش زد چون عاقلان کز چه ای کل با کلان آمیختی تو مگر از شیشه روغن ریختی از قیاسش خنده آمد خلق را کو چو خود پنداشت صاحب دلق را 👈🏻ادامه دارد .... - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔅 برنامه ی ❇️ حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان (قسمت دوم ) کار پاکان را قیاس از خود مگیر گر چه ماند در نبشتن شیر و شیر جمله عالم زین سبب گمراه شد کم کسی ز ابدال حق آگاه شد همسری با انبیا برداشتند اولیا را همچو خود پنداشتند گفته اینک ما بشر ایشان بشر ما و ایشان بستهٔ خوابیم و خور این ندانستند ایشان از عمی هست فرقی درمیان بی‌منتهی هر دو گون زنبور خوردند از محل لیک شد زان نیش و زین دیگر عسل هر دو گون آهو گیا خوردند و آب زین یکی سرگین شد و زان مشک ناب هر دو نی خوردند از یک آب‌خور این یکی خالی و آن پر از شکر صد هزاران این چنین اشباه بین فرقشان هفتاد ساله راه بین این خورد گردد پلیدی زو جدا آن خورد گردد همه نور خدا این خورد زاید همه بخل و حسد وآن خورد زاید همه نور احد این زمین پاک و آن شوره‌ست و بد این فرشتهٔ پاک و آن دیوست و دد هر دو صورت گر به هم ماند رواست آب تلخ و آب شیرین را صفاست جز که صاحب ذوق کی شناسد بیاب او شناسد آب خوش از شوره آب سحر را با معجزه کرده قیاس هر دو را بر مکر پندارد اساس ساحران موسی از استیزه را برگرفته چون عصای او عصا زین عصا تا آن عصا فرقیست ژرف زین عمل تا آن عمل راهی شگرف لعنة الله این عمل را در قفا رحمة الله آن عمل را در وفا کافران اندر مری بوزینه طبع آفتی آمد درون سینه طبع هرچه مردم می‌کند بوزینه هم آن کند کز مرد بیند دم بدم او گمان برده که من کردم چو او فرق را کی داند آن استیزه‌رو این کند از امر و او بهر ستیز بر سر استیزه‌رویان خاک ریز آن منافق با موافق در نماز از پی استیزه آید نه نیاز در نماز و روزه و حج و زکات با منافق مؤمنان در برد و مات مؤمنان را برد باشد عاقبت بر منافق مات اندر آخرت گرچه هر دو بر سر یک بازی‌اند هر دو با هم مروزی و رازی‌اند هر یکی سوی مقام خود رود هر یکی بر وفق نام خود رود مؤمنش خوانند جانش خوش شود ور منافق تیز و پر آتش شود نام او محبوب از ذات وی است نام این مبغوض از آفات وی است میم و واو و میم و نون تشریف نیست لطف مؤمن جز پی تعریف نیست گر منافق خوانیش این نام دون همچو کزدم می‌خلد در اندرون گرنه این نام اشتقاق دوزخست پس چرا در وی مذاق دوزخست زشتی آن نام بد از حرف نیست تلخی آن آب بحر از ظرف نیست حرف ظرف آمد درو معنی چون آب بحر معنی عنده ام الکتاب بحر تلخ و بحر شیرین در جهان در میانشان برزخ لا یبغیان وانگه این هر دو ز یک اصلی روان 👈🏻ادامه دارد .... ❇️ 1da.ir/E2oAO5 - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔅 برنامه ی ❇️ حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان (قسمت سوم) بر گذر زین هر دو رو تا اصل آن زر قلب و زر نیکو در عیار بی محک هرگز ندانی ز اعتبار هر که را در جان خدا بنهد محک هر یقین را باز داند او ز شک در دهان زنده خاشاکی جهد آنگه آرامد که بیرونش نهد در هزاران لقمه یک خاشاک خرد چون در آمد حس زنده پی ببرد حس دنیا نردبان این جهان حس دینی نردبان آسمان صحت این حس بجویید از طبیب صحت آن حس بجویید از حبیب صحت این حس ز معموری تن صحت آن حس ز تخریب بدن راه جان مر جسم را ویران کند بعد از آن ویرانی آبادان کند کرد ویران خانه بهر گنج زر وز همان گنجش کند معمورتر آب را ببرید و جو را پاک کرد بعد از آن در جو روان کرد آب خورد پوست را بشکافت و پیکان را کشید پوست تازه بعد از آنش بر دمید قلعه ویران کرد و از کافر ستد بعد از آن بر ساختش صد برج و سد کار بی‌چون را که کیفیت نهد اینک گفتم این ضرورت می‌دهد گه چنین بنماید و گه ضد این جز که حیرانی نباشد کار دین نه چنان حیران که پشتش سوی اوست بل چنان حیران و غرق و مست دوست آن یکی را روی او شد سوی دوست وان یکی را روی او خود روی اوست روی هر یک می‌نگر می‌دار پاس بوک گردی تو ز خدمت روشناس چون بسی ابلیس آدم‌روی هست پس بهر دستی نشاید داد دست زانک صیاد آورد بانگ صفیر تا فریبد مرغ را آن مرغ‌گیر بشنود آن مرغ بانگ جنس خویش از هوا آید بیاید دام و نیش حرف درویشان بدزدد مرد دون تا بخواند بر سلیمی زان فسون کار مردان روشنی و گرمیست کار دونان حیله و بی‌شرمیست شیر پشمین از برای کد کنند بومسیلم را لقب احمد کنند بومسیلم را لقب کذاب ماند مر محمد را اولوا الالباب ماند آن شراب حق ختامش مشک ناب باده را ختمش بود گند و عذاب 👉🏻 1da.ir/E2oAO5 - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2