eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/oh2u 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل مطیع نفس و شیطانی چه حاصل بود قدر تو افزون از ملایک تو قدر خود نمیدانی چه حاصل ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ یکی از غم های معنوی و مقدّس غم فراق از علیه السلام است که در بسیاری از دعاها مثل ، ، آل یس و آمده است و جزو وظایف منتظران حضرت در زمان است، چنین غمی می تواند در انسان تحول ایجاد کند؛ زیرا کسی که در فراق حضرت محزون است، همواره به یاد اوست و خود را برای ظهورش آماده می سازد و فکرش در مسیر آن عزیز است، چنین شخصی نمی تواند در مسیر فساد گام بردارد در یکی از فرازهای « » چنین آمده است: اللّهُمَّ اکشِفْ هذِهِ الْغَمَّةِ عَنْ هذِهِ اْلُامَّةِ بِحُضُورِه وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ خداوندا! برطرف ساز این غم و گرفتگی را با حضور حضرت و تعجیل فرما از برای ما ظهور آن حضرت را. 🔴 سَمن بویان غبار غم چو بنشینند ، بنشانند پَری رویان قرار از دل چو بستیزند ، بستانند به فتراک جفا دلها چو بَربندند ، بربندند ززلف عَنبرین جانها چو بگشایند ، بفشانند به عمری یک نفس با ما چو بنشینند ، برخیزند نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند سرشکِ گوشه گیران را چو دَریابند، دُر یابند رُخ مِهر از نگردانند، اگر دانند ز چشمم لعل رُمّانی ، چو می خندند ، می بارند ز رویم راز پنهانی چو می بینند ، می خوانند دَوای دردِ عاشق را کسی کو سَهل پندارد ز فکر آنان که در تدبیر درمانند ، دَر مانند چو منصور از مراد آنان که بَر دارند ، بَر دارند بدین درگاه را چو می خوانند ، می رانند درین حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ، ناز آرند که با این درد اگر در فکر درمانند ، در مانند 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️غم های پسندیده 🔴حزنی که انسان را متوجه خدا، آخرت و مسئولیت های شرعی و اجتماعی کند، پسندیده است. حزن از این که چرا در انجام تکالیف کوتاهی کرده ایم چرا گناه کرده و.. . انسان عاقلی که مرتکب گناهی شده، اگر متوجّه شود این عمل موجب شده که سعادت آخرت را از دست بدهد. در حالی که می توانست با انجام دادن کار دیگری سعادت دنیا و آخرت را کسب کند، محزون می شود. این گونه حزن ها اگر به حّد افراط نرسد مطلوب است. امّا اگر این حزن ها به حدّی برسد که انسان را از کار و زندگی باز دارد و باعث شود که فرد تکالیف شرعی خود را انجام ندهد، هیچ فایده ای ندارد. غم و غصه ای که موجب شود انسان در زندگی نتواند درس بخواند، عبادت کند، به اجتماع خدمت کند و سایر فعالیت های مطلوب را انجام دهد، چه فایده ای دارد. بنابراین حزن هم تا اندازه ای می تواند مطلوب باشد و آن زمانی است که انسان را وادار به جبران گذشته نماید و تکالیف و کارهای خیری که باعث سعادت آخرت او می شوند انجام دهد. در اینجا به برخی از آنها شاره می شود: 1- غم بی توشه بودن 2- احساس عدم ترقی 3- غم از دست دادن استعدادها و سرمایه ها 4- غم دوری از امام زمان علیه السلام 5- حزن در خواندن قرآن 6- غم آخرت 7- شرکت در نماز میت 8- یاد مرگ 9- یاد مصایب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم 10- غم فقر و گرفتاری دیگران 11- غم مسلمین 12- غم مظلومان 13- غم هایی که بخاطر هم سنخ بودن به انسان می رسد 14- محزون بودن در حزن ائمه علیه السلام 📜https://hawzah.net/fa/Article/View/96337/%D8%BA%D9%85-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87- ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
از قانون 7 عاشقی گر زین سر و گر زان سر است عاقـبـت مـا را بـدان سـر رهبـر اسـت عاشقی در دو حالت ظاهر می شود. عشق ها یا حقیقی اند و متوجه ذات پاک خداوند هستند و انسان ها عاشق جمال و جلال حق می شوند و در جاذبه کمال قرار می گیرند و یا مجازی اند و آدمیان به مظاهر صفات خداوندی عاشق می شوند و از این طریق در مدار جاذبه قرار می گیرند. مولوی می گوید: عشق و عاشقی چه حقیقی باشد و چه مجازی، بالاخره ما را به سوی عالم حقیقت رهنمون می شوند. البته به قول بزرگان آن عشق مجازی می تواند به حقیقت رهنمون گردد که از آلودگی های شهوانی و نفسانی دور باشد .... عشق به همسر ، فرزند و خانواده از این مقوله اند ... پس انانکه به خانواده خالصانه و به دور از گناه ( برای خدا ) عشق می ورزند ، انشاالله عاقبت به عشق حقیقی که همان الله است ، رهنمون شوند ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 برنامه ی ◀️ رابطه عقل و گفتار وَ قَالَ (علیه السلام) : قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ، وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ. قلب احمق در دهان او، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد. (اين از سخنان ارزشمند و شگفتى آور است، كه عاقل زبانش را بدون مشورت و فكر و سنجش رها نمى سازد، امّا احمق هر چه بر زبانش آيد مى گويد بدون فكر و دقّت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مى گيرد). 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ باز هم فرق عاقل و احمق 📋 مرحوم سیّد رضى در آغاز این سخن حکیمانه مى گوید: «همان جمله پرمایه قبل از امام(علیه السلام) به تعبیر دیگرى بدین صورت نقل شده است: «قلب احمق در دهان اوست و زبان عاقل در درون قلبش قرار دارد»; (وَقَدْ رُوِىَ عَنْهُ(علیه السلام) هذا الْمَعْنى بِلَْفظ آخَر، وَهُوَ قَوْلِهِ: قَلْبُ الاَْحْمَقِ فِی فِیهِ، وَلِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ). سپس مى افزاید: «و هر دو یک معنا را بازگو مى کنند»; (وَمَعْناهُما واحِدٌ.). تفاوت این دو تعبیر آن است که در تعبیر اول مى فرماید: زبان عاقل پشت قلب (عقل) اوست. در اینجا مى فرماید: در درون قلب اوست و در آنجا مى فرمود: قلب احمق پشت زبان اوست و در اینجا مى فرماید: در دهان اوست. به یقین هر دو بیان تعبیرى کنایى زیبا و صحیحى است و هر دو اشاره به یک حقیقت دارد و آن این که افراد عاقل بى مطالعه، فکر و دقت سخن نمى گویند; حسن و قبح، سود و زیان، مناسبت و عدم مناسبتِ گفتار خود را به دقت بررسیده و سپس آن را بر زبان جارى مى کنند در حالى که افراد نادان به عکس آن هستند; سخنى را بى مطالعه مى گویند و بعد که به آثار زیانبارش برخورد کردند در فکر فرو مى روند که آیا صلاح بود ما چنین سخنى را بگوییم؟ در کتاب محجة البیضاء همین مضمون کلام امام(علیه السلام) با شرح بیشترى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که مى فرماید: «إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ یَتَکَلَّمَ بِشَىْء تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانُ الْمُنافِقِ أمامَ قَلْبِهِ فَإذا هَمَّ بِشَىْء أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ یَتَدَبَّرَه بِقَلْبِهِ ; زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامى که اراده کند سخنى بگوید نخست با عقل خود آن را بررسى مى کند سپس بر زبانش جارى مى سازد ولى زبان منافق جلو قلب (عقل) اوست هنگامى که تصمیم به چیزى بگیرد بدون مطالعه بر زبانش جارى مى سازد». در حدیث دیگرى از امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى خوانیم: «یَسْتَدَلُّ عَلى عَقْلِ کُلِّ امْرِء بِما یَجْرى عَلى لِسانِهِ; سخنانى که بر زبان هر انسانى جارى مى شود دلیل بر میزان عقل اوست». نیز در همان کتاب در عبارت کوتاه ترى آمده است: «کَلامُ الرَّجُلِ میزانُ عَقْلِهِ; سخن انسان معیار عقل اوست». در ادامه همین کلمات قصار در جمله 392 خواهد آمد: «تَکَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ; سخن بگویید تا شناخته شوید; زیرا شخصیت انسان زیر زبان او پنهان شده است». هرگاه در مورد عبادات و طاعات و گناهان و سیئات دقت کنیم مى بینیم قسمت عمده طاعات با زبان و قسمت مهم گناهان نیز با زبان است، بنابراین زبانى که در اختیار صاحبش نباشد بلاى بزرگى است و به عکس، زبانى که در اختیار عقل انسان باشد منبع برکات و طاعات فراوانى است. 🔸 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
✳️ حکایت متهم کردن غلامان را 🔴 بود لقمان پیش خواجهٔ خویشتن در میان بندگانش خوارتن می‌فرستاد او غلامان را به باغ تا که میوه آیدش بهر فراغ بود لقمان در غلامان چون طفیل پر معانی تیره‌صورت همچو لیل آن غلامان میوه‌های جمع را خوش بخوردند از نهیب طمع را خواجه را گفتند لقمان خورد آن خواجه بر لقمان ترش گشت و گران چون تفحص کرد لقمان از سبب در عتاب خواجه‌اش بگشاد لب گفت لقمان سیدا پیش خدا بندهٔ خاین نباشد مرتضی امتحان کن جمله‌مان را ای کریم سیرمان در ده تو از آب حمیم بعد از آن ما را به صحرایی کلان تو سواره ما پیاده می‌دوان آنگهان بنگر تو بدکردار را صنعهای کاشف الاسرار را گشت ساقی خواجه از آب حمیم مر غلامان را و خوردند آن ز بیم بعد از آن می‌راندشان در دشتها می‌دویدند آن نفر تحت و علا قی در افتادند ایشان از عنا آب می‌آورد زیشان میوه‌ها چون که لقمان را در آمد قی ز ناف می بر آمد از درونش آب صاف حکمت لقمان چو داند این نمود پس چه باشد حکمت رب الوجود یوم تبلی والسرائر کلها بان منکم کامن لا یشتهی چون سقوا ماء حمیما قطعت جملة الاستار مما افضعت نار زان آمد عذاب کافران که حجر را نار باشد امتحان آن دل چون سنگ را ما چند چند نرم گفتیم و نمی‌پذرفت پند ریش بد را داروی بد یافت رگ مر سر خر را سر دندان سگ الخبیثات الخبیثین حکمتست زشت را هم زشت جفت و بابتست پس تو هر جفتی که می‌خواهی برو محو و هم‌شکل و صفات او بشو نور خواهی مستعد نور شو دور خواهی خویش‌بین و دور شو ور رهی خواهی ازین سجن خرب سر مکش از دوست و اسجد واقترب برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴روزگاری، حکیم در خدمت خواجه ای بود. خواجه، غلام های بسیار داشت. لقمان بسیار دانا همواره مورد توجّه خواجه بود. غلامان دیگر بر او حسد می ورزیدند و همواره پی بهانه ای می گشتند برای بدنام کردن لقمان پیش خواجه. روزی از روزها، خواجه به لقمان و چند تن از غلامانش دستور داد تا برای چیدن میوه به باغ بروند. غلام ها و لقمان، میوه ها را چیدند و به سوی خانه حرکت کردند. در بین راه غلام ها میوه ها را یک به یک خوردند و تا به خانه برسند، همه میوه ها تمام شد و سبد خالی به خانه رسید. خواجه وقتی درباره میوه ها پرسید، غلام ها که میانه خوشی با لقمان نداشتند. گفتند: میوه ها را لقمان خورده است. خواجه از دست لقمان عصبانی شد. خواجه پرسید: «ای لقمان، چرا میوه ها را خوردی؟ مگر نمی دانستی که من امشب، مهمان دارم؟ اصلاً به من بگو ببینم، چگونه توانستی آن همه میوه را به تنهایی بخوری؟!» لقمان گفت: من لب به میوه ها نزده ام. این کار، خیانت به خواجه است!» خواجه گفت: «چگونه می توانی ثابت کنی که تو میوه ها را نخورده ای؟ در حالی که همه غلام ها شهادت می دهند که تو میوه ها را خورده ای!» لقمان گفت: «ای خواجه، ما را آزمایش کن، تا بفهمی که میوه ها را چه کسی خورده است!» خواجه برآشفت: «ای لقمان، مرا دست می اندازی؟ چگونه بفهمم که میوه ها را چه کسی خورده است؟ هر کسی که میوه ها را خورده است، میوه ها در شکمش است. برای این کار باید شکم همه شما را پاره کنم تا بفهمم میوه ها در شکم کیست.» لقمان لبخندی زد و گفت: «کاملاً درست است. میوه ها در شکم کسی است که آن ها را خورده است. اما برای اینکه بفهمید چه کسی میوه ها را خورده است، لازم نیست که شکم همه ما را پاره کنید! لقمان گفت: دستور بده تا همه آب گرم بخورند و خودت با اسب و ما پیاده به دنبالت بدویم. خواجه پرسید: «بسیار خوب، اما این کار چه نتیجه ای دارد؟» لقمان گفت: «نتیجه اش در پایان کار آشکار می گردد!» خواجه نیز فرمان داد تا آب گرمی آوردند و همه از آن خوردند و خود با اسب در صحرا می رفت و غلامان به دنبال او می دویدند. پس از ساعتی، لقمان و همه غلام ها به استفراغ افتادند. آب گرمی که خورده بودند، هر چه را که در معده شان بود، بیرون ریخت! خواجه متوجه شد که همه غلام ها از آن میوه ها خورده اند، جز لقمان. خواجه غلام ها را به خاطر خوردن میوه ها و تهمت ناروا زدن به لقمان، توبیخ کرد و لقمان را مورد لطف قرار داد. آری، وقتی یک بنده ضعیف مثل لقمان، چنین حکمت هایی دارد، پس آفریننده او که خداوند جهان است، چه حکمت ها دارد. و حکمت ها همه در پیش خداوند است. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴سَمن بویان غبار غم چو بنشینند ، بنشانند پَری رویان قرار از دل چو بستیزند ، بستانند 👈سَمن: گلی سفید سه برگ که بسیارخوشبوست. سَمن بویان : زیبارویانی که شمیم سمن می پراکنندوخوشبوهستند امّانه به مَددِ عطر وادکلن،بلکه همانندگلها ذاتاً رایحه ی دلنوازی دارند ومشام ِ همنشینانشان را مطبوع می سازند. نشاندن: چندین معنادارند:غرس کردن،فرونشاندن،کاشتن،دفع کردن ،کندن،اینجا به معنی دفع کردن وکندن وفروکش کردن است. غباربه ذرّاتی گفته می شود که درهوا معلّق است.درمحلّ تاریک اگرروزنه ی روشنایی رانگاه کنید ذرّات غبار قابل مشاهده هست که درهوا معّلق هستند.حافظ تمام واژه وفعل ها را مخصوصاً دراین غزل ناب، باوسواسی خاص انتخاب کرده وبه تمام معناهایی که یک واژه دردل خودنهفته،عنایت داشته است.بانشستن سمن بویان،ذرات غبارغم که درفضای سینه ی عاشق معلّق بوده وعاشق رامی آزارند،فروکش می کنند وعاشق احساس لطیفی پیدامی کند. دراین غزل که تضاد وتقابل وپارادکس درتمام بیت ها غوغا می کند کلمات وواژه ها نیزازلحاظ شکل ظاهری ومعنا درتضاد وتقابل یکدیگرند وحسّی غریب وشگفت انگیزایجادمی کنند. 🔴معنی بیت : زیبارویان سَمن بو هنگامی که ازروی لطف وعنایت، کنار عاشقان بنشینند، غبارغم واندوه ازدل دفع کرده ومی زَدایند.(وقتی غبارغم درسَرای دل فروکش کرد نشاط وخرّمی دل رافرامی گیرد).وهنگامی که همین پری رویان ِ سمن بوکه باحضور خودبردل عشّاق،جَلا و صفامی بخشنداگر باعاشقان کج خُلقی کرده و لجاجت کنند آرام ازجان و قرار از دل می بَرند . این غزل آنقدرزیبا ودلنشین است که نه دردیوان حافظ بلکه درعرصه ی ادبیات ِ عاشقانه نظیر ندارد. پارادوکس های اندیشه پروری که به مَددِ نبوغ اعجازگر حافظ درهربیت خَلق شده، موسیقی روح نواز، مضامین بِکر ،آرایه های ادبی، وتصاویردل انگیز بامخاطبین همان می کند که پری رویان سمن بو باعاشقان ازسرلطف می کنند. هربار که این غزل را می خوانی،عواطف واحساسات برمی انگیزد وشور واشتیاق درونی فَوَران می کند وآدمی درفضایی عاشقانه شناور می ماند. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 علیرضا ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انشا الله از امروز دعای 28 صحیفه سجادیه را شروع میکنیم
🙏 دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " در ترس از خدا " 👇 وَ كان مِن دعائِه عليه‏السَّلام مُتَفَزِّعاً اِلَى اللَّهِ عَزَّوجَلّ‏ His Supplication in Fleeing to God for Protection این دعا 12 بند دارد 👌متن و صوت دعا 👇 📋 https://plink.ir/fSIvQ ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای صحیفه سجادیه 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " در ترس از خدا " 🔴 با دل‌بریدن از همه می‌توان قلب را از یاد غیر خدا پیراسته کرد. 🔴 نیازخواهی انسانِ نیازمند از نیازمندی دیگر، نشانه کم‌خردی و کج‌اندیشی است. 🔴 چه بسیار مردمی که از غیر خدا عزت طلبیده‌اند و ذلت نصیبشان شده و توانگری جسته‌اند، اما به تنگدستی رسیده‌‌اند. 🔴 انسان دوراندیش با دیدن این موارد (موارد ذکر شده در آموزه قبلی) از امیدبستن به دیگران در امان می‌ماند و توفیق بندگی می‌یابد. 🔴 وحدانیت و یگانگی، قدرت بی‌نیازی، کمال توانمندی، والایی و رفعت فقط از آنِ خداست. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
◀️ دعای صحیفه سجادیه در این آثار شرح شده است: 👈 شرح‌های فارسی دیار عاشقان اثر حسین انصاریان، جلد ۷، صفحه ۷۷ تا ۸۲. شهود و شناخت اثر محمدحسن ممدوحی کرمانشاهی، جلد ۲، صفحه ۵۱۳ (به صورت مختصر). شرح صحیفه سجادیه اثر محمد بن سلیمان تنکابنی. 👈شرح‌های عربی آفاق الروح اثر سید محمدحسین فضل الله. ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید الساجدین اثر سید علیخان حسینی، جلد ۴، صفحه ۲۷۹ تا ۳۰۹. فی ظلال الصحیفه السجادیه اثر محمد جواد مغنیه، صفحه ۳۶۹ تا ۳۷۳. 👈 شرح‌های لغوی تعلیقات علی الصحیفه السجادیه اثر محمد بن مرتضی فیض کاشانی. حل لغات الصحیفه السجادیه اثر محمدباقر شفیع حسینی. شرح الصحیفه السجادیه اثر عزالدین جزائری. ✳️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ «عَبْرَةَ مَنْ بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ » زیارت 🔴عظمت گریه مؤمنان 📜 انسان مؤمن چون به حق تعالی ایمان دارد و ارتباط روحی و عملی با او پیدا می کند از عظمت خاصی نزد خداوند متعال برخوردار است به ویژه آن وقتی که این ارتباط را برقرار می کند . تا جایی که امام صادق علیه السلام می فرماید: المؤمن اعظم حرمة من الکعبة : مؤمن حرمتش از کعبه بزرگ تر است . و چون در برابر حق تعالی خضوع دارد هر چیزی که نشانه این خضوع باشد آن نیز عظمت پیدا می کند . از این جهت قرآن کریم پس از ذکر انبیاء اولوالعزم و غیر ایشان در توصیف آنها می فرماید: اولئک الذین انعم الله علیهم من النبیین من ذریة آدم و ممن حملنا مع نوح و من ذریة ابراهیم و اسرائیل و ممن هدینا و اجتبینا اذا تتلی علیهم آیات الرحمن خروا سجدا و بکیا : ایشان کسانی هستند که خداوند برایشان نعمت داده است از انبیایی از نسل آدم و از کسانی که با نوح حمل کردیم و از نسل ابراهیم و اسرائیل و از کسانی که هدایت کردیم و انتخابشان نمودیم . وقتی که آیات خداوند مهربان بر ایشان خوانده می شود با حالت سجده و گریه به زمین می افتند . همچنین در آیه دیگر حالت گریه از خضوع خداوند و به سجده افتادن را از اوصاف صاحبان علم به حقانیت دین الهی معرفی کرده است. امام باقر علیه السلام می فرماید: ما من قطرة احب الی الله عز و جل من قطرة دموع فی سواد اللیل مخافة من الله لایرادبها غیره : هیچ قطره ای نزد خداوند عز و جل محبوبتر نیست از قطره اشکها در تاریکی شب به سبب ترس از خداوند . به گونه ای که غیر خدا را با آن قصد نکند . همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: هر چشمی روز قیامت گریان است جز سه چشم: چشمی که از محرمات خداوند پوشیده شود و چشمی که در طاعت خداوند شب را به صبح سپری کند و چشمی که در نیمه شب از ترس خداوند گریان باشد . همچنین در بیان دیگر می فرماید: خداوند عز و جل به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد: به راستی بندگانم به سوی من نزدیک نشدند به چیزی که محبوب تر باشد نزد من از سه خصلت . حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: پروردگارا ! آنها چیست ؟ خداوند فرمود: ای موسی ! زهد در دنیا و ورع از گناهان و گریه از ترس من . حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: پروردگارا ! آن کسی که این سه خصلت را داشته باشد چه آثاری دارد؟ خداوند عز و جل به او وحی کرد: ای موسی ! اما زاهدین در دنیا پس در بهشتند و اما گریه کنندگان از ترس من در رفیع اعلی می باشند . به گونه ای که کسی با ایشان شریک نیست و اما اهل ورع از معاصی از مردم سؤال و جستجو می کنم ولی از ایشان بازخواست و جستجو نمی کنم . عظمت گریه کردن از خوف خداوند متعال شاید سببش آن باشد که با حالت گریه دگرگونی واقعی از کرده های خویش در انسان حاصل می شود و تا حدود زیادی موجب می شود که انسان دنبال معصیت نرود . از این جهت قطره اشک محبوب خداوند بوده و موجب تقرب انسان به او و گریان نبودن صاحبش در قیامت می شود و بدین جهت اگر گریه هم از انسان نیاید، خود را به حالت گریه کننده در آوردن خوب است . زیرا تدریجاً به حقیقت می پیوندد . حتی اگر بعضی توجهات ظاهری زمینه را برای گریه برای خدا ایجاد کند آن نیز مطلوب است . همان طور که راوی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: می خواهم دعا کنم و میل به گریه کردن دارم ولی اشکم نمی آید و گاهی یاد می کنم بعضی از اقوامم را که مرده اند و حالت رقت پیدا کرده و گریه می کنم . آیا این کار جایز است؟ حضرت فرمودند: بله. ایشان را یاد کن . پس وقتی حالت رقت قلب پیدا کردی گریه کن و پروردگار تبارک و تعالی را بخوان . چون گریه یک چنین خصوصیتی دارد، خداوند متعال آن را از اوصاف اهل آخرت معرفی کرده است: اعینهم باکیة... یبکون علی خطایاهم... مونسهم دموعهم التی تفیض علی خدودهم : چشمانشان گریان است... بر گناهانشان گریه می کنند... مونس ایشان اشکهایی است که بر چهره ایشان جاری می شود و یکی از اوصاف عابد شدن و محبین به خود را کثرت گریه از خوف خود دانسته و می فرماید: و خوف یزداد کل یوم فی بکائه... و یبکی کثیرا : و ترسی که هر روز گریه اش را زیاد کند... و زیاد گریه می کند . ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️گریه های امام سجاد علیه السلام 📜امام سجاد علیه السلام به دو دلیل مهم گریه می‎کرد: برای شهادت مظلومانه پدر بزرگوارش امام حسین علیه السلام و خوف از خدا. 1️⃣روزی یکی از غلامان آن حضرت، از ایشان دلیل گریه بسیارش را پرسید. حضرت در پاسخ فرمود: سرزنشم نکنید. یعقوب علیه السلام یکی از فرزندانش را گم کرد و آن قدر گریست تا نابینا شد، با وجود آنکه به مرگ او یقین نداشت؛ ولی من در یک نبرد، شهادت چهارده نفر از خاندانم را دیدم. شما می پندارید هیچ‎گاه غم آنان از دلم می رود؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «جدم امام سجاد علیه السلام بیست سال بر پدرش گریست. او روزها را روزه بود و شب ها را به عبادت می‎گذراند. هنگام افطار، وقتی غذایی در برابر حضرت می‎گذاشتند، به یاد پدرش می گریست و می فرمود: پدرم گرسنه و تشنه شهید شد، و پیوسته این جمله را تکرار می کرد تا آنکه غذا از اشک چشمش خیس و آب به اشک چشمانش آمیخته می شد». 2️⃣یکی از غلامان حضرت می گوید: روزی امام سجاد علیه السلام به بیابان رفت. من نیز همراه ایشان رفتم و دیدم که پیشانی خود را بر سنگ سختی نهاده است. آن گاه صدای گریه وناله ایشان را شنیدم که می فرمود «لااله الا الله، حقا حقا، لااله الا الله تعبدا و رقا، لا اله الا الله ایماناً وتصدیقا وصدقاً؛ به حق و به راستی معبودی جز خدای یکتا وبی همتا نیست. من با کمال بندگی و خضوع اقرار می کنم که معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست و از روی ایمان، تصدیق، صدق و خلوص به یکتایی ذات پاک خدا، اعتراف می کنم.» آن‎گاه که حضرت سر از سجده برداشت، دیدم محاسن و صورت مبارکش از اشک چشمانش خیس شده است. از ایشان دلیل گریه بسیارش را پرسیدم، فرمود: «امروز از خوف خدا می‎گریم، برای وقتی که عریان و ذلیل با بار سنگین عمل از قبر بیرون می آیم». ( مجلسی، 1362: 91و92 ) آن حضرت در زیارت امین اللّه عرضه می دارد: «وَعَبْرَةَ مَنْ بَکی مِنْ خَوْفِک مَرْحُومَةً؛ اشکی که از برای خوف تو بریزد، مورد ترحّم توست». ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2