فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شیعه_انگلیسی
🔅« محمود حسنی صرخی»
عامل حمله به کنسولگری ایران در کربلا کیست؟
😳 ابتدا نام خود را «شیخ محمود التمیمی» میگذارد. پس از آن عمامه سفیدی به تن کرد و ملقب به شیخ محمود شد. پس از مدتی نیز عمامه سیاه به تن نموده و نام محمود الصرخی را برای خود انتخاب کرد. پس از مدتی به سید محمود الحسنی تغییر نام داد و به مردم میگفت که او، شخصِ سید الحسن الخراسانی است که امام زمان (عج) را میشناسد. مدتی بعد، ادعا کرد که نائب امام زمان (عج) و پس از مدتی هم مدعی شد که خود امام زمان (عج) است، ولی نمیخواسته خودنمایی کند !!!!
👈بیشتر بدانید👇
📋 ytre.ir/uX1
👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔅ترجمه آیات صفحه 239 قرآن کریم :
📋 هنگامی که بانوی کاخ، موذی گری زنان را [که توطئه ای بر ضدش بود] شنید، [کسی را] به سویشان فرستاد [و آنان را به میهمانی دعوت کرد]، و برای آنان [جهت تکیه دادن] بالش هایی [در سالن] آماده کرد، و [برای خوردن میوه] به هرکدامشان کاردی داد، و [به یوسف] گفت: به [مجلس] آنان درآی! چون او را دیدند [از هر جهت] بزرگش یافتند، و [باشگفتی از جمالش، اختیار از دست داده، به جای میوه] جای جای دست های خود را بریدند! و گفتند: خداوند عجزی [از آفریدن چنین موجود کامل و زیبایی] ندارد، [به راستی که] این [مخلوق]، به بشر نمی ماند، این جز فرشته ای بزرگوار نیست !«31» [بانوی کاخ] گفت: این همان کسی است که مرا دربارۀ [دلبستگی و عشق به] او سرزنش کردید، این من بودم که از او درخواست کام جویی کردم، ولی او خود را حفظ [و به شدت با خواستۀ من مخالفت] کرد، چنانچه تسلیم خواسته ام نشود مسلّماً به زندان خواهد افتاد، و خوار و بی مقدار خواهد شد «32» [یوسف] گفت: پروردگارا! زندان نزد من از کار زشتی که [بانوی کاخ و دیگر زنان] مرا به آن دعوت می کنند محبوب تر است، چنانچه [با یاری خود] نیرنگشان را از من برطرف نکنی به سویشان رغبت می کنم، و از زمرۀ جاهلان خواهم شد«33» پروردگارش خواسته اش را اجابت کرد، و نیرنگ زنان را از او بازداشت؛ زیرا او شنوا و داناست «34» [زنانِ درباری] بعد از آن که نشانه ها[ی فراوانی بر پاکدامنی و تقوایش] دیدند عزمشان بر این جزم شد که تا مدتی او را زندانی کنند«35» دو جوان [از خدمتکاران شاه] با یوسف وارد زندان شدند، یکی از آن دو نفر گفت: من پی درپی خواب می بینم که [برای] شراب [، انگور] می فشارم. و دیگری گفت: من خواب می بینم که روی سرم نان حمل می کنم و پرندگان از آن می خورند. از تعبیرش ما را خبر ده! چون برای ما مسلّم است که تو از نیکوکارانی«36» [یوسف] گفت: هیچ جیرۀ غذایی که سهم شماست به دستتان نمی رسد مگر آن که پیش از رسیدنش از ماهیت و ویژگی و مآل آن آگاهتان می کنم، [تعبیر و غیب گویی من دربارۀ] این دو [خواب] از جمله دانشی است که پروردگارم به من آموخته، من آیین مردمی را که به خداوندِ یکتا ایمان ندارند و به آخرت کافرند رها کرده ام، [و به شدت به آن بی اعتنایم]«37»
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2