برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_120
◀️ برتری بنیهاشم بر دیگران
وَ [قَدْ] سُئِلَ عَنْ قُرَيْشٍ، فَقَالَ (علیه السلام): أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ فَرَيْحَانَةُ قُرَيْشٍ، [تُحِبُ] نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ وَ النِّكَاحَ فِي نِسَائِهِمْ؛ وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا؛ وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا، وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ، وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ.
🔴 و (از قريش پرسيدند) درود خدا بر او، فرمود: امّا بنى مخزوم، گل خوشبوى قريشند، و كه شنيدن سخن مردانشان، و ازدواج با زنانشان را دوست داريم، امّا بنى عبد شمس دورانديش تر، و در حمايت مال و فرزندان توانمندترند كه به همين جهت بد انديش تر و بخيل تر مى باشند.
و امّا ما (بنى هاشم) آنچه را در دست داريم بخشنده تر، و براى جانبازى در راه دين سخاوتمندريم. آنها شمارشان بيشتر امّا فريب كارتر و زشت روى ترند، و ما گوياتر و خيرخواه تر و خوش روى تريم.
◀️بنى عبد شمس، همان امويان هستند، كه عبد شمس پسر عموى هاشم بن عبد المطلّب بود.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ ويژگى هاى قبايل قريش
قسمت 1
📋 اين كلام حكيمانه در پاسخ كسى بيان شد كه از امام(عليه السلام) درباره ويژگى هاى قبايل قريش سؤال كرد امام(عليه السلام) نيز به سه قبيله معروف آنها («بنو مخزوم»، «بنو عبد شمس» و «بنو هاشم») اشاره كرد و ويژگى هاى روحى و جسمى آنها را بر شمرد و در واقع به عنوان يك روان شناس ماهر در عبارات كوتاهى سجاياى آنها را بررسى كرد»; (وَ سُئِلَ(عليه السلام) عَنْ قُرَيْش).
نخست در پاسخ اين سؤال ـ سؤال درباره طايفه قريش ـ از قبيله «بنى مخزوم» سخن مى گويد و مى فرمايد: «اما بنى مخزوم گل هاى قبيله قريش اند كه ما دوست داريم با مردانشان هم سخن شويم و با زنانشان ازدواج كنيم»; (فَقَالَ أَمَّا بَنُو مَخْزُوم فَرَيْحَانَةُ قُرَيْش، نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ، وَالنِّكَاحَ فِي نِسَائِهِمْ).
«مخزوم»، جد اين قبيله فرزند «يقظة بن مرة» بود. و اين طايفه به پاكيزگى و برخورد خوب و حسن معاشرت معروف بودند. امام(عليه السلام) نيز همين اوصافشان را ستود نه اوصاف معنوى و اخلاقى ديگر را و مى دانيم كه «ابو جهل» معروف، «وليد» و دودمان «مغيره» از دشمنان سرسخت اسلام از اين قبيله بودند كه شأن نزول بعضى از آيات قرآن مسائل مربوط به آنها را تشكيل مى دهد; از جمله در شأن نزول آيات (ذَرْنِى وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً * وَجَعَلْتُ لَهُ مَالا مَّمْدُوداً ...) (1) گفته اند که این آیات درباره «ولید بن مغیره» ى معروف است که تصمیم داشت با قرآن معارضه کند. و آیه شریفه (ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ)(2) درباره «ابو جهل» نازل شده که مذمت شدیدى در این آیات از هر دو به چشم مى خورد.
سپس امام(عليه السلام) به سراغ معرفى طايفه «بنى عبد شمس» مى رود كه «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنى اميه» از اين قبيله اند، مى فرمايد: «اما طائفه بنى عبد شمس از همه بدانديش تر و بخيل ترند»; (وَأَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْس فَأَبْعَدُهَا رَأْياً، وَأَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا).
جمله «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» گاه به شكل مدح تفسير شده به اين گونه كه آنها داراى افكارى عميق و دورنگرند و نسبت به آنچه در اختيار دارند شجاعانه دفاع مى كنند و گاه به صورت دو وصف مذموم تفسير شده و جمله «أَبْعَدُهَا رَأْياً» يعنى دورترين قبايل قريش از حقند و «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» به اين معنا تفسير شده كه آنها بخيل ترين افرادند نسبت به چيزهايى كه در اختيار دارند. با توجه به شواهد و قراين تاريخى و وجود افرادى همچون «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنى اميه» در ميان آنها، تفسير دوم مناسب تر به نظر مى رسد و جمله «امكر» و «انكر» كه بعدا خواهد آمد نيز شاهد اين مدعاست.
آن گاه امام(عليه السلام) از بنى هاشم ياد كرده، مى فرمايد: «اما ما (طايفه بنى هاشم) از همه آنها به آنچه در دست داريم بخشنده تر و به هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتريم، جمعيت آنها بيشتر و مكرشان فزون تر و زشت ترند و ما فصيح تر و دلسوزتر و زيباتريم»; (وَأَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا، وَأَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا، وَهُمْ أَكْثَرُ وَأَمْكَرُ وَأَنْكَرُ، وَنَحْنُ أَفْصَحُ وَأَنْصَحُ وَأَصْبَحُ).
ادامه دارد ....
#نهج_البلاغه_حكمت_120
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ ويژگى هاى قبايل قريش
قسمت 2
📋 فصاحت بنى هاشم نمونه بارز آن در پيغمبر اكرم و اميرمؤمنان(عليهما السلام) و خطبه هاى نهج البلاغه و نامه ها و كلمات قصار آن كاملاً نمودار است. دعاى عرفه امام حسين(عليه السلام) و دعاهاى صحيفه سجاديه نيز نمونه هاى ديگرى از اين فصاحت بى بديل است. خيرخواهى آنها درباره اسلام تا آنجا بود كه تا پاى جان ايستادند و همه چيز را براى حفظ اسلام در صحنه هايى همچون كربلا و غير آن فدا كردند. زيبايى صورت آنها در تواريخ كاملاً منعكس است. بذل و بخشش آنان در زندگى امير مؤمنان كه هزار برده را با دسترنج خود آزاد كرد و در ركوع نماز انگشتر گران قيمتى را به سائل داد و آيه در مدح او نازل شد و در زندگى بانوى اسلام فاطمه زهرا(عليها السلام) كه پيراهن شب زفافش را به سائل تقديم كرد و در زندگى امام حسن(عليه السلام) كه در طول عمر خود چند بار تمام اموالش را ميان خود و نيازمندان تنصيف نمود و همچنين در زندگى امام صادق(عليه السلام) كه بخشى از اموال خود را به دست يكى از شيعيان سپرده بود تا اگر اختلافى در ميان شيعيان در باره مسائل مالى ببيند مبلغ مورد اختلاف را از اموال او بپردازد و ميان آنها صلح و صفا برقرار سازد معروف است.
كوتاه سخن اين كه تاريخ اسلام كه به دست دوست و دشمن نوشته شده شاهد گوياى سخنان فشرده و پرمعنايى است كه امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميز خود بيان فرموده است.
در اينجا اين سؤال مطرح مى شود كه چگونه امام(عليه السلام) قبيله اى را به طور عموم زير سؤال مى برد و آنها را آشكارا مذمت و نكوهش مى كند در حالى كه از نظر شرع اسلام چنين كارى مناسب به نظر نمى رسد.
پاسخ اين سؤال روشن است. اولاً اين گونه حكم هاى عام ناظر به عموم نيست، بلكه ناظر به غالب افراد است. مثلاً وقتى مى گوييم: جوانان جسور و سركش اند مفهومش اين نيست كه همه بدون استثنا چنين اند و يا اين سخن كه پيران پخته و پرتجربه اند دليل وجود اين صفت در تمام افراد كهن سال نيست. ثانياً ابراز صفات مخفى و پنهان اشكال دارد اما صفات آشكار كه افراد نمونه هاى آن را در اين قبايل آشكارا ديده بودند، بيان آن بى اشكال است; مثلا در طايفه بنى عبد شمس چهره هايى همچون «ابو سفيان» و فرزندانش و همچون همسر آلوده و زشت كارش «هند» را مى ديدند.
سؤال ديگر اينكه در عصر جاهليت، عرب به افراد قبيله خود افتخار مى كردند و حتى كثرت جمعيت خود را به رخ ديگرى مى كشيدند; ولى با ظهور اسلام اين تفاخر به انساب جاهلى از ميان رفت. چگونه امير مؤمنان على(عليه السلام) در اينجا ويژگى هاى قبايل قريش و برترى بنى هاشم را بيان مى كند؟
پاسخ آن است كه عرب جاهلى بر ارزش هاى اخلاقى تكيه نمى كرد، بلكه روى تعداد و كثرت و پاره اى از صفات زشت مانند غارت گر بودن تكيه داشت و اصولاً دفاع از قبيله، دفاعى بى چون و چرا و بى قيد و شرط و تعصب آميز بود نه براى ارزش هاى اخلاقى آنها. امام(عليه السلام) نيز در اينجا تكيه بر ويژگى هاى اخلاقى مى كند.
#نهج_البلاغه_حكمت_120
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
1.mp3
2.45M
#منتخب
#دعا_اول_1
🔹اَلْحَمْدُ لِلَّه الْاَوَّلِ بِلا اَوَّلٍ كانَ قَبْلَهُ، سپاس مخصوص خداست. آن وجود مباركي كه اول است، بيآن كه كه اوّلي پيش از او باشد وَالْاخِرِ بِلا اخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ، و آخر است، بيآن كه آخري پس از او باشد.
👌بخشی از دعای #اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
May 11
#انس_با_قرآن
⏪برنامه ی روزنامه ی
✅ #ختم_قرآن کریم
👈 روزی یک صفحه
#صفحه_583
انشاءالله این جزء آخر را با توجه بیشتری تلاوت کنیم ...
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #پنجشنبه
👉🏻 1da.ir/XKHl
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ #شب_جمعه ، شب رحمت
👤 آیت الله #ناصری
✳️ هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش
لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش
این خرد خام به میخانه بر
تا می لعل آوردش خون به جوش
گر چه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش
گوش من و حلقه گیسوی یار
روی من و خاک در می فروش
رندی #حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش
داور دین شاه شجاع آن که کرد
روح قدس حلقه امرش به گوش
ای ملک العرش مرادش بده
و از خطر چشم بدش دار گوش
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_284
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت #ضرب_المثل " با اگر گفتن کار درست نمی شود " (در چند قسمت )
قسمت 2
🌺 این همه عالم طلبکار خوشند
وز خوش تزویر اندر آتشند
طالب زر گشته جمله پیر و خام
لیک قلب از زر نداند چشم عام
پرتوی بر قلب زد خالص ببین
بی محک زر را مکن از ظن گزین
گر محک داری گزین کن ور نه رو
نزد دانا خویشتن را کن گرو
یا محک باید میان جان خویش
ور ندانی ره مرو تنها تو پیش
بانگ غولان هست بانگ آشنا
آشنایی که کشد سوی فنا
بانگ میدارد که هان ای کاروان
سوی من آیید نک راه و نشان
نام هر یک میبرد غول ای فلان
تا کند آن خواجه را از آفلان
چون رسد آنجا ببیند گرگ و شیر
عمر ضایع راه دور و روز دیر
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_19
قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌺 خوشی های پایدار وخوشی های ناپایدار
🔴 بلى همه عالم طالب خوشى هستند ولى از خوشى دروغى در زحمت اند.
پیر و جوان در طلب زر هستند ولى چشم عوام زر را از قلب نشناسد.
اگر پرتوى بقلب تو زد و دلت زر شناس شد زر خالص را ببین و اختیار کن و گرنه بدون محک از روى گمان زر انتخاب مکن.
اگر محک دارى انتخاب کن و گرنه برو و خود را بدانایى بسپار.
لازم است که در درون خود و میان جان داراى محک باشى و اگر ندارى تنها براه قدم نگذار.
در این راه بانگ غولان بنظر آشنا آمده و این آشنا تو را بفنا و هلاک مىکشد.
صدا مىزند اى کاروان بطرف من بیایید و نشانى هم مىدهد.
و نام هر یک را بر زبان مىآورد تا بطرف پستى و فنا بکشد.
وقتى به آن جا رسید جز گرگ و شیر چیزى نمىبیند در اینجا است که عمر ضایع شده روز گذشته و راه درازى در پیش است.
👈 تمام مردم جهان خواهان رسیدن به خوشیهای این جهانیاند و به سبب خوشی دروغین دنیا، در آتش رنج و محنت میسوزند. مولانا میگوید: همه در پی حقیقتاند اما حقیقت را از مجاز تشخیص نمیدهند. برای تشخیص حقیقت از مجاز و به عبارت دیگر برای تشخیص دلبستگیهای پایدار از دلبستگیهای ناپایدار، به شدت نیازمند به مِحَک و معیار هستیم. این محک چیست و یا چگونه به دست میآید؟! سالک باید این محک را در درون خود ایجاد نماید؛ یعنی سعی کند به قوه تشخیص برسد و تا ایجاد چنین تشخیصی در درون، میتوان به خدمت مردان واصل و کامل پناه برد. بدون محک و به تنهایی، پیمودن راه سلوک الیالله مشکل است و یا منجر به گمراهی خواهد شد. زیرا دچار بانگ غول بیابان خواهد شد. به اعتقاد قدما در بیابان موجودی به نام غول، کاروانیان را از راه خارج و نابود میکرد. این غول بیابان گاه نام افراد را صدا میکرد و به سوی خود میخواند و با زبان خود او را گول میزد. وقتی شخص به محل بانگ غول میرسید و در آنجا گرگ و شیر و حیوانات درنده را میدید؛ متوجه میشد که عمرش تباه گشته و از مقصود باز مانده است. این تمثیلی بود از غول بیرونی. اما بشنو از غول باطن:
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_19
قسمت 2
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#چله_ی_انس_با_دعای_مکارم_الاخلاق 23
▪️ دعای #مکارم_الاخلاق یکی از دعاهای معروف امام سجاد علیه السلام و دعای بیستم صحیفه سجادیه است. این دعا به دلیل دارا بودن محتوا و مضامین عالی و ابعاد تربیتی و سیر و سلوکی از سوی سالکان و عارفان و محققان و دعا پژوهان مورد توجه بسیار قرار گرفته و شرح و تفسیرهای فراوان بر آن نوشته شده است. بررسی این دعا از این جهت دارای اهمیت است که دارای ابعاد گوناگون و از آن جمله توجه به حیات جمعی و تلقین و ارزش گذاری اموری است که فرد در زندگی خود باید آنها را بهکار گیرد.
این دعا از ۲۲ قسمت تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد شروع گردیده و با در خواستهایی که هر کدام اخلاق پسندیده میباشد دنبال میگردد و همه آن ها مضمونشان درخواست توفیق الهی میباشد.
▪️به امید آن که انس با این دعا سبب تحولی بزرگ در رفتار و کردار ما شود باهم دعای #بیستم را چهل روز زمزمه میکنیم :
♦️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ .....👇
🎵 b2n.ir/SAHIFE2_20
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2