eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " هنگام " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع) " هنگام " : 🔹 و فُرْقَانا فَرَقْتَ بِهِ بَيْنَ حَلالِكَ وَ حَرَامِكَ، وَ قُرْآنا أَعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْكَامِكَ وَ كِتَابا فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِكَ تَفْصِيلا، وَ وَحْيا أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ - صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ – تَنْزِيلا 🔹 🔸کتابی که آن را فرقان قرار دادی و با آن حلال را از حرام جداى كردى، قرآن است كه شرايع و احكام خود را در آن آشكار نمودى، كتابى است براى بندگان شكافته و روشن، و وحى است كه بر پيغمبرت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) فرستادى🔸 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ نتایج مواجهه‌ ی خردمندانه با قرآن 🔴 ۱. شکل‌گیری احساس شخصیت انسان وقتی از منظر کتاب با قرآن کریم روبه‌رو می‌شود، در او احساس شخصیت شکل می‌گیرد. با تشریفات و ویژگی‌های خاصی برای هدایت متقین فرستاده شده و در دسترس آنها قرار گرفته است. اگر این را بفهمیم، ممکن است جان دهیم و قالب تهی کنیم! اینکه «بین دفتین»، بین دو جلد، یک‌جا به صورت نوشته شده و کنار هم چیده شده با این ترتیب از سوی خدای متعال به سوی ما فرستاده شده، چنانچه با آن شکوه و عظمتش بر ما طلوع کند، اگر کسی جان داد، ملامتی ندارد. «ذَلِكَ» نشان می‌دهد که قرآن خیلی رفیع‌الشأن است. «لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»؛ برای هدایت و رساندن شما به مقام شامخ تقوا آمده است. با توجه به این مطالب، وقتی این قرآن و این کتاب را در دست می‌گیرید، چه حسی پیدا می‌کنید؟ انسان چقدر بزرگ می‌شود و چه احساس شخصیتی می‌کند! احساس بسیار عجیبی است. اگر در ما این احساس شکوه شکل نمی‌گیرد، خودمان را درست کنیم. ما قرآن را می‌بوسیم و تلاوت هم می‌کنیم، اما هیچ احساسی در ما شکل نمی‌گیرد. یک لحظه فکر کنید که این کتاب برقی است از آن علم الهی، با این ویژگی‌ها: استحکام، گستردگی، تفصیل مبین، شامل اوامر و نواهی و معارف محکم. پیامبر اعظم (ص) جمله‌ی تکان‌دهنده‌ای در مورد قرآن دارند: «فَضْلُ الْقُرآنِ عَلي سائِر الكَلام كَفَضْل اللهِ عَلي خَلْقِهِ؛برترى قرآن بر ديگر سخنان، همچون برترى خدا بر خلق خود است». با این حال درک ما از قرآن کریم و سایر کتاب‌ها در چه حد هست؟ چقدر تفاوتش را احساس می‌کنیم؟ ۲. کسب آمادگی جهت دریافت معرفت و فرمان‌های الهی دومین احساس انسان هنگام مواجهه با قرآن، آمادگی برای دریافت معرفت و فرمان‌های الهی است. این جمله را از سخن خدای متعال خطاب به جناب یحیی برداشت کردم؛ آنجا که در قرآن کریم فرمود: «يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ؛ اى يحيى كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير». آماده باش، تمام قوایت را بسیج کن و همه‌ی توان جسمی، جوارحی، جوانحی، قلبی، روانی، روحانی و عقلانی خود را به کار گیر تا کتاب خدا را دریافت کنی. آیا تاکنون این‌گونه به محضر قرآن رفته‌ایم؟ «خُذ»؛ یعنی با قوّت بگیر، سرسری و عادی نگیر؛ چراکه این، کتاب و فرمان خدا است. ۳. ایجاد حالت شکر حالت سپاس و شکر نیز در مواجهه با قرآن در ما شکل می‌گیرد. علت اینکه به حضرت علی بن الحسین(علیه السلام) سیدالساجدین می‌گفتند، این بود که هر وقت یاد نعمتی می‌افتادند، به سجده می‌افتادند؛ که اوج کرنش و خضوع و خشوع از سویی، و حالت شکر و سپاس از سوی دیگر، و عجز از شکر، از سوی سوم، همه با هم در سجده جمع می‌شود. در قرآن کریم آیات سجده داریم که برخی واجب و بعضی مستحب است. اما نزد اهل معرفت، هر آیه از قرآن کریم یک سجده دارد. چنانچه عظمت، شکوه، جلوه و تجلی قرآن را دریافت کنی، حاصلش حالت سجده است که اگر امکانش باشد، به سجده می‌افتی و اگر امکانش نباشد، حالت سجده در انسان شکل می‌گیرد. توجه به این نعمت، یعنی بدانی کتابی که در دست تو است و در حضورش هستی، حاوی اسما الله تبارک و تعالی و همه‌ی اسرار آفرینش است. بنابراین باید فراوان به خاطر قرآن کریم سجده‌ی شکر داشته باشیم. منتظر نشویم به سجده‌ی واجب یا مستحبی برسیم، هر وقت در خلوت‌تان حتی به یاد قرآن افتادید، و البته زمینه‌اش فراهم بود، به سجده بروید. اگر به سجده هم نرفتید، حالت شکر و سجده در شما شکل بگیرد. در چند جمله‌ی بعد به آداب مواجه با قرآن کریم می‌رسیم. آنجا خواهید دید چقدر در برابر این کتاب آسمانی بی‌ادب هستیم. بخش عمده‌ای از عدم راهیابی به مفاهیم و معارف قرآن کریم، به خاطر این است که آدابش را رعایت نمی‌کنیم. چرا مؤدب نیستیم؟ چون شناخت نداریم. برای رسیدن به آن ادب، مبادی شناختی تو در این بحث‌ها یک مقدار تقویت می‌شود. ۴. شکل‌گیری معاشقه و صمیمیت با خداوند از صدر تا ذیل و از آغاز تا انجام این کتاب، با وجود استحکام و شکوهش، در اوج صمیمیت، ملاطفت و نرمی از مقام رحمانیت و رحیمیت مطلق صادر شده است. خود او فرمود: «الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ؛ [خداى] رحمان، قرآن را ياد داد». خدا در قرآن به تو می‌گوید: «دوست دارم». از اول تا آخر این کتاب، حامل پیام دوستی است. لذا بعضی از اولیای الهی، از جمله حضرت امام به این کلمه علاقه‌مند هستند: «نامه‌ی دوست». «بسم الله الرحمن الرحیم» ابراز محبت خداوند و دعوت به مهر و گشایش باب دوستی است. قرآن یک رفیق، جلیس، انیس و دوست همیشگی به ما معرفی می‌کند که خداوند تبارک و تعالی است. خدا حاج‌آقا حق‌شناس را رحمت کند؛ در لابلای سخنانش می‌گفت: «داداش جون». همین عبارت بس است برای اعلام دوستی. خداوند نیز با «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای سوره‌های قرآن، به همه‌ی ما اعلام دوستی کرده است. 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ «الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً» قرآن است قسمت اول 🔴 واژه‌ی «نور» خیلی جذاب است. اوج جذابیتش به خاطر این است که از اسما الله تبارک و تعالی است. خدای متعال وقتی می‌خواست خود را در این پهنه‌ی آفاق و هستی نشان دهد، از این واژه استفاده کرد: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ خدا نور آسمان‌ها و زمین است». واژه‌ی فوق‌العاده جذاب، دوست‌داشتنی، الهام‌بخش، انرژی‌بخش، گرمابخش و پیش‌برنده‌ای است. در ادبیات قرآن کریم درست در نقطه مقابلش، کلمه‌ی «ظلمات» قرار دارد. ما برداشت حسی از نور داریم که برای فهمیدن معنای آن خیلی کمک‌کننده است. خورشید منبع اصلی نور برای ما است و در روز، حس خیلی خوبی داریم. ضمن اینکه نور‌های مصنوعی دست‌ساز بشر، از قدیمی‌اش تا مدرنش، حس خیلی خوبی به انسان می‌دهد. وقتی می‌گوییم نور، گشایش، انبساط، فراخی، وسعت، آرامش و اطمینان به ذهن ما متبادر می‌شود. کلمه‌ی دیگری نیز به ذهن ما خطور می‌کند که خیلی جالب است: «زیبایی». نور اصلاً با جمال همراه است. جالب است که از این واژه در اسما الله تبارک و تعالی استفاده شده و خدا متعال، این اسمش را وصف کتابش قرار داده است. نقطه‌ی مقابلش، ظلمت نیست؛ ظلمات است. منظور آنکه امام(علیه السلام)، هنرمندانه و عارفانه از واژه‌هایی بهره برده که خداوند متعال در قرآن کریم برای معرفی خود قرآن کریم استفاده کرده است. در قرآن کریم نیز واژه‌ی نور در چند مورد استفاده شده است. برای مثال: «فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياري‌اش كردند و نورى را كه با او نازل شده است، پيروى كردند، آنان همان رستگارانند». چقدر این آیه قشنگ و عاشقانه است؟! اینها هستند که تمام ظرفیت‌ها و استعداد‌هایشان به فعلیت می‌رسد و شکوفا می‌شود. آیه‌ی دیگری که در آن کلمه‌ی نور آمده، این است: «یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبیناً؛ اى مردم! درحقيقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما به سوى شما نورى تابناك فروفرستاده‏‌ايم». این آیه پیام جالبی دارد و آن رسالت جهانی و همیشگی قرآن کریم برای همه‌ی مردم است. اینجا نیز لطایفی دارد که بماند؛ فقط این را بگویم که «أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ»، یعنی جنابعالی حواست هست که برایت کتابی فرستاده شده است؟ جالب است که نور، خودش آشکار و واضح است. خدا علامه طباطبایی(اعلی الله مقام الشریف) را رحمت کند. در بدایه می‌گوید: «ظاهرا به ذاته مظهره به غیره». یعنی اصلاً آشکار بودن، وضوح و روشنایی، در ذات آن است. ولی در این آیه برای نور، صفت مبین آمده که تأکید را نشان می‌دهد. قرآن به نور، آن‌هم نور مبین توصیف شد؛ پس کسی که آن را نمی‌بیند و از وضوح و آشکاری این نور سهمی نگرفته است،‌ باید خیلی کور باشد. خداوند متعال در سوره‌ی مبارکه‌ی تغابن، می‌فرماید: «فَامِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنزَلْنَا؛ پس به خدا و پيامبر او و آن نورى كه ما فرو فرستاديم، ايمان آوريد». اینجا دو لطیفه‌ی بسیار بهجت‌افزا و شوق‌انگیز عرض می‌کنم. اول نسبت قرآن کریم در جلوه‌ی نور با پیغمبر اکرم(ص) است که از اتفاق، از اوصاف وجود نازنین او هم نور است. حال به این نسبت دقت کنید: «وَاتَّبَعُوا النّورَ الَّذي أُنزِلَ مَعَهُ و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند». نوری که با پیامبر اکرم(ص) فرستادیم، «نورٌ عَلی نورٍ، و نورٌ مِن النور» است. جمال و جلال قرآن در تجلی تام و نهایی، می‌شود جلال و جمال محمد مصطفی(صلوات الله علیه و آله). تجلی‌اش در سیمای فاطمی، اعلا و ابها است که «وَلها جَمالٌ لَیس فَوق جماله الّْا جَمال الله وَلَها جَلالٌ لَیسَ فَوقَ جلاله الّا جلال الله؛ برای آن جمالی است که برتر از آن جمالی نیست، جز جمال خداوند؛ و برای آن جلالی است که برتر از آن جلالی نیست، جز جلال خداوند». 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ «الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً» قرآن است قسمت 2 🔴 دو جا روضه‌ی حضرت زهرا(س) برای من حالت کُشنده پیدا می‌کند؛ یکی همین‌جا است. می‌گویند که حضرت، از امیر المؤمنین(علیه السلام) رو می‌گرفت. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مَتی قامَتْ فِی مِحرابِها بَیْنَ یَدَیْ رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ زَهَرَ نُورُها لِمَلائِکَةِ السَّماءِ کَما یَزهَرُ نُورُ الْکَواکِبِ ِلاَهلِ الاَرضِ؛ وقتی [فاطمه] در محراب عبادتش در پیشگاه الهی به عبادت می‌ایستد، نورش برای فرشتگان آسمان می‌درخشد؛ همان‌طور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد». وقتی حضرت در محراب می‌ایستاد، در عالم غوغا می‌شد. خداوند متعال همه را خبر می‌کرد و فراخوان می‌داد که: «یا مَلائِکَتِی أُنظُرُوا إلی اَمَتی فاطِمَةَ سَیِّدَةُ إمائی قَائِمَةٌ بَیْنَ یَدَیَّ تَرتَعِدُ فَرائِصُها مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقبَلَتْ بِقَلبِها عَلی عِبادَتی؛ ای فرشتگان من، نگاه کنید به کنیز و بنده‌ی من، فاطمه، که سَرور کنیزان و بنده‌های من است. ببینید چگونه در پیشگاه من به عبادت ایستاده و در محراب عبادت، تمام ارکان وجودش از خوف من می‌لرزد و با همه‌ی قلبش به عبادت من روی آورده‌ است». صف‌درصف فرشته‌ها ایستاده‌اند تا از جمال و نور او بهره ببرند؛ اما «وَخَسَفَ الْقَمَرُ؛ و ماه بى‌نور گردد». من در عالم خیال خودم می‌گویم: آن شب وقتی این ماه در افق آسمان‌ها و ملکوت عالم طلوع کرد، به فرشته‌ها چه گذشت؟ چه به روز امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمد؟ حضرت در خطبه‌ی شقشقیه جمله‌ای دارند که اگر بفهمیم، دیوانه می‌شویم؛ منتها خوشبختانه آن را نمی‌فهمیم. حضرت فرمود: «طَفِقتُ أرتَئی بَینَ أن أصولَ بِیدٍ جَذّاءَ، أو أصبِرَ عَلى طَخیةٍ عَمیاءَ؛ با خود مى اندیشم که آیا با دستى تهى یورش بَرَم یا بر ظلمت کورى مردم صبر کنم؟». علی، غیرت الله تبارک و تعالی، زنده باشد و چنین اتفاقی گزارش شود؟ می‌شود باور کرد؟ حضرت فرمود: چه کنم دستم بریده بود. نسبت عجیبی بین نور و حضرت زهرا (س) برقرار است. زهرا مساوی است با نور؛ مساوی است با قرآن؛ مساوی است با پیامبر و... خانه‌ی فاطمه، تجلی‌گاه نور عظمت حق است : «فِى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالغُدُوِّ وَالْأَصَالِ؛ [نور الهی] در خانه‏هایى است كه خداوند اذن داده رفعت یابند و نام او در آنها ذكر شود. در آنها بامدادان و شامگاهان او را تسبیح گویند». اینجا جلوه زهرایی و فاطمی آشکار شد. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ «الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً» قرآن است قسمت 3 🔴 وقتی به محضر قرآن کریم با وصف نور می‌روید، باید توجه شما به ظلمات وجودی خودتان باشد. این ظلمات تودرتو و حجاب‌های متراکم، در منطقه‌ی فکر، عقل، قلب، نیات، عزائم، اخلاق و اعمال ما است. بر طرف کردن این ظلمات، راهی جز این نداریم که خود را برسانیم به محضر نور مطلق که قرآن کریم است. استضائه، استناره و تمنا کنیم تا ان‌شاءالله عقل ما روشن شود و از حجاب و تاریکی خارج شود. اگر معرفت نفس برایت اتفاق بیفتد، می‌بینی چقدر گرفتار حجاب‌های تودرتو بودی که همانند حبس‌های انفرادی است. در ایام مبارکه‌ی دهه‌ی فجر، همراه آقای نوری به موزه‌ی عبرت رفتیم. برخی، ازجمله مقام معظّم رهبری، چند ماه در این سلول‌ها بودند. چنانچه آن تاریکی را تجربه کنید، التماس می‌کنی یک رشعه‌ی نور به داخل سلول بتابد. اگر خدای متعال، معرفت نفس را به تو روزی کند، می‌فهمی که در سلولی. آن وقت تمنای نور داری و احساس عطش و طلب نور در وجودت شکل می‌گیرد. ما دنبال آن نیستیم، چون گرفتار جهل مرکّب هستیم. انسانِ در تاریکی نمی‌داند در تاریکی است. حال اگر به این معرفت برسیم، رفتن ما به محضر قرآن، شکل دیگری پیدا می‌کند. قرآن نور است؛ برای عقل شما نور است، برای قلب شما نور است، برای جوارح شما نور است، برای جوانح شما نور است. «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ»، یعنی آن نور از قلب حضرت خاتم و انسان کامل، جدایی‌ناپذیر است. وقتی پیغمبر اکرم(ص) خواستند این را برای ما آشکار سازند، فرمودند: «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِيَ». ثقل اصغر و ثقل اکبرِ حدیث ثقلین، اصلاً انفکاک‌ناپذیر هستند. ما غیر از مواردی که گفتم، گرفتار ظلمات طبیعت هم هستیم. دنیا با همه‌ی روشنایی‌هایش نسبت به آخرت، ظلمت است. اینجا «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ» است که «إِذَا أَخْرَ‌جَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَ‌اهَا؛ هرگاه [غرقه] دستش را بيرون آورد، به زحمت آن را مى‌بيند». مسئله‌ی دنیا و آخرت، حکایت عالم ماقبل دنیا و دنیا است. قرآن برای توصیف دوران جنینی، می‌گوید: «ظلمات ثلاث». بعد فرمودند شما در رحم دنیا، مثل جنین در رحم مادر هستید و نسبت دنیا با آخرت از نظر تنگنا و تاریکی، مثل نسبت رحم مادر است با دنیا. حالا اگر تو در آن عالم متولد شوی، چه می‌شود؟! هنر قرآن کریم این است که دست تو را می‌گیرد و از این شکم نهنگ دنیا خارج می‌سازد. خدا رحمت کند آقای حق‌شناس را که فرمود: «لولاأَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِى بَطْنِهِ إِلَي يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛اگر او از زمره‌ی تسبيح‏كنندگان نبود، قطعاً تا روزى كه برانگيخته مى‌شوند، در شكم آن [ماهى] مى‏‌ماند». اگر حضرت یونس تسیبح نکرده بود، تا قیامت در شکم ماهی حبس می‌شد. آیت‌الله حق‌شناس فرمودند: داداش تو شکم نهنگ اسیری ـ البته حبس اجتماعی غافلت کرده ـ اگر به مقام تسیبح و تحلیل نرسی و یونس‌وار نگویی: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ؛ معبودى جز تو نيست. منزهى تو. راستى كه من از ستمكاران بودم» همین‌جا کال می‌مانی. قرآن کریم این هنر و معجزه را دارد که تمام این پرده‌ها را از جلوی وجود تو بردارد. امیدواریم خداوند تبارک و تعالی به حق سید الساجدین (علیه السلام)، همه‌ی آنچه در دعای چهل دوم حضرت درخواست کرده‌اند، نصیب جمع ما و همه‌ی دوستان امیر المؤمنین و حضرت صدیقه‌ی طاهره(علیهما السلام) بفرماید. 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ نکوهش بیتابی در مصیبت 🔴 و قَالَ (علیه السلام): يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ، وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ، حَبِطَ [أَجْرُهُ] عَمَلُهُ. 🔴   به اندازه فرود آيد، و آن كه در مصيبت بى تاب بر رانش زند، اجرش نابود مى گردد.  🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ توازن و 📋 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به دو نكته اشاره مى كند. نخست توازن در ميان صبر و مصيبت و سپس بر باد رفتن اجر انسان به خاطر بى تابى و جزع. مى فرمايد: «صبر و شكيبايى به اندازه مصيبت نازل مى شود و كسى كه دستش را (به عنوان بى تابى و ناشكرى) به هنگام مصيبت بر زانو زند اجر او ضايع مى گردد (و پاداشى در برابر مصيبت نخواهد داشت)»; (يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ، وَمَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ). شك نيست كه در زندگى دنيا هميشه مشكلاتى بوده و خواهد بود. اين طبيعت حيات دنياست; ولى خداوندى كه انسان را براى زندگى در اين جهان آفريده نيروهايى در وجود او براى مقابله با مشكلات خلق كرده از جمله صبر و تحملى است كه به انسان داده تا بتواند مصائب را برتابد. گاه ديده ايم مادرى كه فرزند عزيزش را در جوانى از دست مى دهد، لحظات اول چنان بى تابى مى كند كه گويى مى خواهد جان به جان آفرين تسليم نمايد; اما ساعات يا ايامى مى گذرد، كم كم آرامش بر وجود او مسلط مى شود; گويى نيرويى از درون او مى جوشد و با آن مصيبت بزرگ به مبارزه بر مى خيزد و تدريجاً آن را مهار مى كند و هر قدر مصيبت سنگين تر باشد اين نيروى مقاومت كه نامش صبر و شكيبايى است قوى تر است. البته افرادى هم پيدا مى شوند كه بر خلاف اين اصل كلى رشته صبر را از دست مى دهند; يا دست به خودكشى مى زنند و يا مرگ ناگهانى به زندگى آنها پايان مى دهد. اين بيان امام(عليه السلام) در واقع مايه تسلى خاطر براى تمام مصيبت ديدگان است كه وقتى با مصيبت روبرو مى شوند بى تابى نكنند و بدانند خدا صبر لازم را به آن ها مرحمت خواهد كرد. بعضى از مفسران نهج البلاغه تفسیرى براى این جمله ذکر کرده اند که به ظاهر مراد امام(علیه السلام) نیست و آن این که تلخى صبر همیشه به اندازه تلخى مصیبت است و این خود واقعیتى است. اما این که امام(علیه السلام) مى فرماید: کسى که دست خود را به هنگام مصیبت به زانو بزند اجر او ضایع مى گردد به سبب چیزى است که در روایات اسلامى آمده است که اگر انسان در مقابل مصیبت صبور و شکور باشد خداوند به او پاداش مى دهد و اگر ناشکرى و بى تابى و جزع کند اجر و پاداشى نخواهد داشت، چنان که در ضمن حکمت 291 خواهد آمد که امام(علیه السلام) به هنگام تسلیت به «اشعث بن قیس» درباره مرگ فرزندش فرمود: «إنْ صَبَرْتَ جَرى عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأنْتَ مَأْجوُرٌ، وَاِنْ جَزِعْتَ جَرى عَلَیْکَ الْقَدَرُ وَأنْتَ مَأْزورٌ; اگر صبر کنى مقدّرات انجام مى شود و تو اجر و پاداش خواهى داشت و اگر بى تابى کنى باز هم مقدّرات انجام مى شود و تو گناه کار خواهى بود». این مطلب در بحارالانوار نیز با اندک تفاوتى از امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل شده است. البته گریه و عزادارى براى مرگ عزیزان در اسلام ممنوع نیست، زیرا سرچشمه هاى عاطفى دارد و اسلام هرگز با عواطف مردم مبارزه نکرده است. آنچه ممنوع است بى تابى و اظهار ناشکرى و حرکات و سخنانى است که دلیل بر شکایت از تقدیرات الهى باشد. حدیث معروف پیامبر(صلى الله علیه وآله) که به هنگام وفات فرزندش ابراهیم در کتب مختلف نقل شده نیز اشاره به همین معناست; هنگامى که خبر وفات فرزند به او رسید اشک در چشمان حضرت حلقه زد و سرازیر شد. شاید بعضى به آن حضرت ایراد کردند، فرمود: «تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَیَحْزَنُ الْقَلْبُ وَلا نَقُولُ ما یُسْخَطُ الرَّبُ; چشم مى گرید و قلب محزون مى شود اما چیزى که موجب خشم خدا شود نمى گویم» 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
1_610282099.mp3
5.17M
✳️هیچ ی برترازترک حرام نیست 👌ادامه ی شرح 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ (7) (خداوندا! ما را به) راه كسانى كه آنها را مشمول نعمت خود ساختى، (هدايت كن) نه غضب شدگان و نه گمراهان! 👌انسان در تربيت، نيازمند مى باشد. انبيا، شهدا، صدّيقين وصالحان، نمونه هاى زيباى انسانيّت اند. 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/nJlckp 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علیه السلام ✳️ زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم طره را تاب مده تا ندهی بر بادم یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم قد برافراز که از سرو کنی آزادم شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس تا به خاک در آصف نرسد فریادم از جور تو حاشا که بگرداند روی من از آن روز که دربند توام آزادم 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️یا علیه السلام 🔴 زلف بربادمده تاندهی بربادم نازبنیاد مکن تا نکَنی بنی ای محبوب من، زلف خویش به دست بادمسپارواینچنین دلسِتانانه گیسوانت رو پریشان مکن که تحمّل دیدن پریشانی رلف توراندارم وبربادمی روم. دلبری رابرنازو عشوه پایه گذاری مکن که بااینکارریشه ی وجودمن کنده می شودوبنیادهستی من زیروزبرمی گردد. 🔴 یاربیگانه مشوتا نَبَری ازخویشم غم اغیارمخور تا نکُنی ناشادم بابیگانگان نشست وبرخاست مکن تا مرا ازخودبی خودنکنی اندوه بیگانگان مخورو مراغمگین واندوهگین مساز. 🔴 رُخ برافروزکه فارغ کنی ازبرگ گلم قد برافراز که از سرو کنی آزادم دلبراچهره بنما که باپرداختن به زیبائیها ولطایفِ رخسارتو،ازنگاه کردن به برگ گل خلاص شوم(وقتی که گل رخسار باشد نیازی به برگ نیست) قامت برافراز وبلند شوتا بادیدن قد وبالای تو ازتماشای سروفارغ گردم. 🔴 شمع هرجمع مشووَرنه بسوزی مارا یاد هر قوم مکن تا نروی از یاد درهرجمعی حاضرمشو رونق بخش هرانجمن مباش ازآنهاسخن مگوی وگرنه ازرشگ و حسادت وغصّه هستی مارا به آتش می کشی 🔴 شُهره ی شهرمشوتا ننهم سردرکوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم کاری مکن که زبان زد عام وخاص شوی ودرشهر شهرت پیداکنی که دراینصورت من ازغم واندوه سربه بیابان خواهم گذاشت مثال شیرین، دلبری مکن تامن نیزچونان فرهاد به کوهکنی نپردازم گرچه : گرچو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست بس حکایتهای شیرین بازمی ماند زمن 🔴 رحم کن برمن مسکین وبفریادم رس تا به خاک در آصف نرسد فریادم برمن ِ ناتوان وتهیدست ترّحم کن وبه داد من برس پیش ازآنی که دست به دامنِ وزیربشوم وشکایت خودبازگویم 🔴 حافظ ازجورتوحاشاکه بگرداند روی من از آن روز که دربند تواَم آزاد حافظ عاشقی نیست که با جوروجفای تو پا پس کشیده وازتو وازعشق تو رویگردان شود ازهمان روزی که من به عشق تومبتلاشدم ازهردوجهان آزاد ورها گشتم. گرفتاری دردنیای عشق، به معنای رهایی ازبندتعلّقات است. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (ع ) در مکارم اخلاق: 🔹اللَّهُمَّ إِلَى مَغْفِرَتِكَ وَفَدْتُ، وَ إِلَى عَفْوِكَ قَصَدْتُ، وَ إِلَى تَجَاوُزِكَ اشْتَقْتُ، وَ بِفَضْلِكَ وَثِقْتُ، وَ لَيْسَ عِنْدِى مَا يُوجِبُ لِى مَغْفِرَتَكَ، وَ لا فِى عَمَلِى مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَكَ، وَ مَا لِى بَعْدَ أَنْ حَكَمْتُ عَلَى نَفْسِى إِلا فَضْلُكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ🔹 🔸خدايا! سوى آمرزش تو آمدم، و آهنگ بخشايش تو كردم، و شوق به گذشت تو دارم و به فضل تو اميدوارم، اما چيزيم نيست كه موجب مغفرت تو گردد و عملى نكردم كه سزاوار عفو تو باشد و پس از اعتراف به تقصير خود چاره اى جز اعتماد بر فضل تو ندارم، پس درود بر محمد و آل او فرست، و بر من تفضّل كن🔸 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
طرح هفته 1 از عبارات نورانی ✳️ عبارت " 🙏 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ تَوَلنِي فِي جِبِرَانِي وَ مَوَالِيَّ الْعَارِفِينَ بِحَقِّنَا ، وَ الْمُنَابِذِينَ لِأَعْدَائِنَا بِاَفْضَلِ وَلَايَتِكَ . خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و سرپرستی مرا، دربارۀ همسایگان و دوستانم که به حقّ ما آگاه و با دشمنان ما در مخالفت و ستیزند، به برترین سرپرستی‌ات به عهده گیر. دعای 👈 نظرات و حرفهای صمیمانه ی شما با اسم خودتان (البته درصورت صلاحدید خودتان) در این قسمت بارگذاری میشود ◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی مشارکت فرمایید مطالب شما در روز های و تعطیل که اختصاص به شما دارد. انشاالله منتشر خواهد شد 👌 ادمین 👇 @yas2463 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
از طرف حسینی؛ حق همسایگان مهم است خیلی مهم مواظب این حق باشیم