eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
انس با صحیفه سجادیه.pdf
94.3K
🤞شرکت کنندگان کانال ما در مسابقه مسابقه
📚 جای را هیچ چیز نمی‌گیرد!! 👤 📚 ، رهبر انقلاب و های فاخر خارجی *️⃣ دن آرام میخائیل شولوخوف «کتاب «دن آرام» شولوخوف را خوانده ام که کتاب خوبی است اما کتاب «گذر از رنج ها» از آلکسی تولستوی در به تصویر کشیدن انقلاب، بهتر است.» ️⃣ گذر از رنج ها آلکسی تولستوی «این «آلکسی تولستوی» یک نویسنده بسیار قوی است و رمان های بسیار خوبی دارد و از نویسندگان انقلاب شوروی است و طعم دوران جدید در نوشته اوست؛ و الا شما در کتاب «جنگ و صلح» لئو تولستوی آثار ملیت روسی را می بینید، اما آثار دوران شصت ساله اخیر را نمی بینید؛ آن یک دوره و یک اثر دیگر است و اصلاً متعلق به جای دیگر است. آن چیزی که نشان دهنده شخصیت امروز روسیه است، کدام است؟ اثر «شولوخوف» و اثر همین «آلکسی تولستوی» و امثال این هاست.» ️⃣ جنگ و صلح لئو تولستوی «وقتی «جنگ و صلح» را می خوانید، یا داستان های امیل زولا را می خوانید، می توانید وضعیت جامعه روس یا فرانسه یا انگلیس یا جاهایی دیگری را، از این داستان ها به دست بیاورید. یعنی انسان می تواند چیزهایی را که در تاریخ نیست، در این کتاب ها پیدا کند.» ️⃣ بینوایان ویکتور هوگو «به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه رمان های طول تاریخ را نخوانده ام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خوانده ام که مربوط به حوادث قرن های گوناگون هم هست. بعضی رمان های خیلی قدیمی را هم خوانده ام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خوانده ام. امیرارسلان هم خوانده ام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خوانده ام. وقتی نگاه می کنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، می بینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچ کس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بوده ام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم... من می گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان نویسی، در عالم کتاب نویسی. واقعاً یک معجزه است... این کتاب جامعه شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.» ️⃣ خانواده تیبو روژه مارتن دوگار «من یک کتابی را از روژه مارتین دوگار نویسنده فرانسوی که رمانی نوشته به نام «خانواده تیبو» خوانده ام. به فارسی هم ترجمه شده و من چون با این نوشته های هنری از قدیم آشنا بوده ام، گاهی اوقات این چیزها را می بینم و نکات مهمی در این ها پیدا می کنم. این ظاهراً از اومانیست های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. این انسانیت گراها که معتقد بودند عشق به انسان و انسانیت و علاقه و وجدان انسانی می تواند پرکننده خلأ اندیشه مذهبی و ایمان مذهبی و جاذبه مذهبی باشد، این ها قبل از رواج مارکسیسم خیلی کتاب می نوشتند و این روژه مارتین هم جزو آن هاست که خیلی خوب در کتابش قضیه را تشریح می کند. البته نه این که بخواهد این را بگوید بلکه از زبان قهرمان داستانش که در هنگام یک بیماری لاعلاج با خودش فکر می کند فایده تلاش من چه بود و یادداشت هایش را می نویسد حقایقی را که تفکر اومانیستی به انسان می دهد و آن احساس ناگزیر این تفکر اومانسیتی را کاملا مشخص می کند و آن جا کاملا می شود این را فهمید. او می گوید فایده زندگی کردن همین است که تو لذت ببری! واقعاً طبق تفکر جهان بینی مادی جز این هم چیز دیگری نیست.» ️⃣ جان شیفته رومن رولان «قیمت این کتاب «جان شیفته» رومن رولان به مراتب از این بیشتر است؛ هم تاریخ است، هم ادبیات است، هم اخلاق است، هم هنر است؛ این کتاب همه چیز است، این کتاب را من سال ها پیش خوانده ام.» ️⃣ غرور و تعصب جین اوستین «خلاصه انگلیسی کتاب های جین اوستین را از جمله همین کتاب «غرور و تعصب» را من خواندم. برای کسانی که انگلیسی می آموزند، خلاصه های ساده ای درست می کنند.» 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی علیه السلام مولود کعبه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با تشکر از همه دوستانی که در این بحث امروز ما مشارکت داشتند ( 24 مطلب)
1- امام علیه السلام عاشق خداست وتمام اندیشه مبارکش این است که رضای معشوق را جلب کند،دغدغه اش این است چه کنم که مرا دوست داشته باشد. از طرفی امام علیه السلام دلسوز امت است ،می خواهد که مردم نیز لذت انس با خدا را بچشند تابه رشد و کمال برسند. دعاهای صحیفه سجادیه نیز حول همین محور است از جمله همین دعا: «خدایا خیر را به دست من جاری کن....» از بزرگی شنیدم روایتی از امام صادق علیه السلام را که :«خداوند فرمود خیر را خلق کردم و آن را به دست هرکس که دوستش دارم جاری میکنم پس خوشا بحال کسی من خیر را به دست او جاری کنم ...» پس معنای دعای امام سجاد علیه السلام این می شود:«خدایا مرا دوست داشته باش..» وای... چه مراوده ای...چه چیز بهتر ازاین... رشته ای بر گردنم افکنده دوست می کشد هرجا که خاطر خواه اوست وامام علیه السلام آفت آن را هم بیان می فرماید:«ولاتمحقه بالمن». در سوره بقره/۲۴۶ می فرماید:«لاتبطلوا صدقاتکم بالمن والاذی» خدایا از تو می خواهم این خیری را که تو به دست من جاری کردی با منت گذاشتن از بین نبرم. بالمهدی علیه السلام.
2- امام سجاد (ع) از پيشگاه خدا درخواست مى‏كند. بار الها! خير و خوبى را به دست من براى مردم جريان ده و آن را با منت گذاردن بر سرشان محو و باطل منما. در اين عبارت دو مطلب آمده است: مطلب اول آنكه خير انسان بايد به مردم برسد و مطلب دوم آنكه خير را با منت گذاردن به آنان نابود نكنيم و از بين نبريم.
3- اگر كسى يك يا چند بار در طول يك ماه صدقه بدهد عمل خير انجام داده، ولى آن را صدقه‏ى جاريه نمى‏گويند. صدقه‏ى جاريه تاسيس يك اثر خيرى است كه نفعش جريان داشته باشد و خيرش پيوسته عايد مردم گردد. كسى كه ملك پرقيمتى را وقف كند كه از درآمد آن همه روزه صد گرسنه‏ى فقير را سير كنند يا درمانگاهى تاسيس نمايد كه مرضاى بى‏بضاعت در آن مورد معاينه قرار گيرند و به آنان داروى رايگاه داده شود يا قناتى حفر كند كه اهالى يك محل، به طور مستمر، از آب آن مشروب گردند و از اين قبيل كارها كه پيوسته نفعش عايد مردم مى‏شود، در اسلام، صدقه‏ى جاريه خوانده شده است. امام (ع) كه از خداوند جريان خير را براى مردم به دست خود تمنى مى‏كند شايد از اين نظر باشد كه مى‏خواهد بگويد: بار الها! در طول زندگيم وسايل را به گونه‏اى مهيا فرما كه خير من به طور مستمر عايد مردم شود و هرگز منقطع نگردد.
4- تمايلاتى كه در ما وجود دارد دو گروه است: يك گروه، تمايلات حيوانى است و يك گروه تمايلات انسانى. تمايلات حيوانى آن چيزهايى است كه مشترك بين ما و حيوانات است، تمايل به غذا، تمايل به آب، تمايل به خواب، تمايل به بازى، تمايل جنسى، تمايل به غضب و انتقامجويى، تمايل تفوق‏طلبى، تمايل در حب اولاد، و امثال اينها. اين تمايلات را حيوانات هم دارند و ما هم داريم. وجود اين تمايلات، ضرورت زندگى است. يكى از اين تمايلات اگر نباشد بايد گفت يكى از پايه‏هاى اساسى زندگى نيست. با اينكه اين تمايلات براى زندگى ضرورى است اما افتخار بشر نيست. تمايل به غذا ضرورت دارد، اما معيار افتخار نيست، خوابيدن و استراحت براى رفع خستگى ضرورت دارد و فقدان آن منجر به مرگ مى‏شود اما افتخار انسانيت نيست، حب اولاد لازمه‏ى تربيت اولاد است و مادر به مهر و محبت، آن همه مصائب را تحمل مى‏كند اما حب اولاد، افتخار انسان نيست. بنابراين، گروه تمايلات حيوانى در وجود انسان براى امرار زندگى، واجب و لازم و قطعى و ضرورى است، اما معيار بزرگى و بزرگوارى نيست. در كنار تمايلات حيوانى تمايلات عالى انسانى وجود دارد. اين تمايلات عالى انسانى به هر نسبتى كه پيشروى كند و تحقق زيادترى بيابد انسانيت، بيشتر شكوفا مى‏شود و افتخار براى انسان بيشتر خواهد بود. تمايلات انسانى از قبيل 1. اداى امانت، 2. وفاى به عهد، 3. انصاف، 4. عدالت، 5. احسان، 6. دگردوستى، و امثال اين امور كه خيلى هم معدود و محدودند. هر كدام از اين صفات، يك پايه‏ى اصولى در تعالى بشر است.
5- احسان و دگردوستى اين صفت در مقابل خوددوستى است. خوددوستى را تمام حيوانات، حتى حشرات، هم دارند، مثلا مگس، ، اين دو حشره‏ى ناچيز هم خوددوستى دارند، در تابستان به صورت شما نشسته، همين كه دستتان نزديك آمد احساس خطر مى‏كند و فورا فرار مى‏نمايد، چرا؟ زيرا به خودش و زندگيش علاقه دارد. يك بچه‏ماهى كوچك در آب تا دستتان به حوض دراز مى‏شود فرار مى‏كند، اينها خوددوستى دارند و اين خوددوستى را ما هم داريم و حيوانات هم دارند ولى هيچيك از اين تمايلات حيوانى معيار عظمت و بزرگى انسان نيست، معيار بزرگى و عظمت انسان، دگردوستى است و به هر نسبت كه دگردوستى، در يك جامعه تقويت شود و علاقه‏ى به مردم و حفظ لزوم خدمتگزارى به مردم تقويت گردد، دلالت دارد بر اينكه انسانيت رشد بيشترى كرده و بشر قدمهاى بلندترى به سوى تعالى و تكامل برداشته است.
6- امام موسى بن جعفر عليهماالسلام فرموده است: مردم روى زمين تا وقتى كه يكدگر را دوست بدارند، اداى امانت كنند و بر طريق حق قدم بردارند و عمل نمايند مورد ترحم و تفضل ذات اقدس الهى هستند. ملاحظه مى‏كنيد كه در اين حديث، حضرت موسى بن جعفر از اهل كره‏ى زمين، صرف‏نظر از عقايد مذهبى و روشهاى دينى سخن مى‏گويد، يعنى اگر اين سه مطلب، كه شان انسانيت است، يكى دگردوستى، آن دگر اداى امانت، و سوم قدم برداشتن به راه حق و درستى، اين سه صفت كه در جامعه‏ى بشرى موجود باشد استحقاق تفضل و عنايت الهى را دارند و همواره مورد رحمت‏اند. همين سخن امام (ع) است كه به صورت نظم آورده: بنى‏آدم اعضاى يك پيكرند كه در آفرينش ز يك گوهرند چو عضوى بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو كز محنت ديگران بى‏غمى نشايد كه نامت نهند آدمى
7- بشر دوستى آدمى را وامى‏دارد كه به بيماران بى‏بضاعت كمك كند، به افتادگان دستگيرى نمايد، عناصر گرسنه را سير كند و افراد يتيم را مورد نوازش قرار دهد و از اين قبيل اعمال خيرخواهانه‏ى انسانى. على (ع) موقعى كه مالك اشتر را مامور مصر مى‏نمايد و حكومت آن كشور پهناور را به وى مى‏سپارد دستورهاى لازم را ضمن عهدنامه‏ى مبسوطى كه مرقوم فرموده، به وى مى‏دهد و در اوايل نامه از بشردوستى و محبت سخن مى‏گويد و توصيه مى‏كند كه اين سجيه‏ى انسانى را درباره‏ى تمامى مردم از مسلمان و غيرمسلمان رعايت بنمايد. و اشعر قلبك الرحمه للرعيه و المحبه لهم و اللطف بهم و لا تكونن عليهم سبعا ضاريا تغتنم اكلهم فانهم صنفان: اما اخ لك فى الدين، او نظير لك فى الخلق. مالك! دلت را مهيا كن تا با رحمت و محبت و يا لطف و مهربانى با مردم برخورد نمايى. مبادا همچون درنده‏اى كه خوردن شكار خويش را مغتنم مى‏شمارد با آنان مواجه گردى چه آنكه مردم مصر دو گروه‏اند: يا از نظر دينى برادر تو هستند، يا از جهت آفرينش و خلقت همانند تو، و در هر دو صورت، انسان‏اند و بايد با روش انسانى با آنان معامله نمايى. در روايت ديگر، مامور ديگرى را مخاطب ساخته و فرموده است: عامل سائر الناس بالانصاف و عامل المومنين بالايثار. رفتارت با همه‏ى مردم براساس انصاف باشد و با برادران دينيت از روش خودگذشتگى و ايثار استفاده كن.
8- امام صادق (ع) فرموده است: الخلق عيال الله فاحب الخلق الى الله من نفع عيال الله و ادخل على اهل بيت سرورا. مردم رزق‏خوار خدا هستند و موونه آنان به عهده‏ى اوست. محبوبترين خلق كسى است كه به روزى‏خواران خدا نفعى برساند و اهل‏بيتى را خوشحال و مسرور نمايد.
9- احسان نمودن و نفع رساندن به بندگان خدا لازمه‏ى انسانيت است و اين مهم در اسلام، پسنديده و ممدوح شناخته شده، ولى مهمتر از احسان مالى رفع ظلم و اقامه‏ى عدل و انصاف درباره‏ى آنان است، خواه شخص مورد ستم مسلمان باشد يا غير مسلمان. رسول گرامى در اين باره فرموده است: من سمع رجلا ينادى يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم. كسى كه بشنود شخص مظلومى فرياد مى‏زند و مسلمانان را به يارى مى‏طلبد اگر صداى استغاثه‏ى او را بشنود و به ياريش نرود مسلمان نيست.
10- از مواردى كه حقوق انسانى بايد رعايت شود درباره‏ى همسايگان است و رسول اكرم در اين باره چنين فرموده است: همسايگان سه قسم‏اند: قسمى داراى سه حق‏اند: حق اسلام، حق همسايگى، و حق قرابت. قسمى داراى دو حق‏اند: يكى حق اسلام و آن ديگر حق همسايگى. و بعضى داراى يك حق‏اند، و همسايه‏ى كافر از اين قسم است و حق همسايگى دارد.
11- چند حديث درباره‏ى روابط مسلمانان با هم و خدمت آنان به يكديگر : رسول اكرم فرموده است: مومنين در مقام رحمت و عطوفت نسبت به يكديگر به منزله‏ى يك جسدند، وقتى يك عضو از جسد بيمار شود ساير اعضاى آن همانند او تبدارى و شب‏بيدارى دارند و در غم و مصيبت او شريكند. معلى بن خنيس كه از اصحاب امام صادق (ع) است از آن حضرت سوال كرد كه حق مسلمان بر مسلمان چيست. حضرت فرمود: من بر تو خائفم، مى‏ترسم حقوق را بدانى و عمل ننمايى. معلى اظهار اميد كرد كه به قوه‏ى الهى عمل نمايم. آنگاه امام حقوقى را شمرد كه بعضى از آنها در اينجا ذكر مى‏شود: امام (ع) فرمود: آسانترين حق مسلمان اين است كه آن را كه براى خود دوست مى‏دارى براى او دوست دارى و آن را كه خود ميل ندارى براى او بى‏ميل باشى و اينكه او را خشمگين نكنى، رضايش را جلب نمايى، و دستورش را به كار بندى، و اينكه او را با نفست، با مالت، به زبانت، و با دست و پايت يارى نمايى، و اينكه تو به منزله‏ى چشم او، راهنماى او، و آيينه‏ى او باشى، چنين نباشد كه تو سير باشى و او گرسنه، تو سيراب باشى و او تشنه، و تو پوشيده باشى و او برهنه.
12- مواسات مسلمانان با يكديگر آنقدر در اسلام مهم است كه در بعضى از روايات رسول گرامى آمده است كه: مسلمان متمكن اگر نسبت به همسايه‏ى خود كه تهيدست و فقير است بى‏تفاوت باشد از اسلام واقعى برخوردار نيست پیامبر صلى الله عليه و آله : آن كسى كه خودش شب سير بخوابد و همسايه‏ى او گرسنه باشد به من ايمان نياورده است. و نيز فرموده است: آن كس كه خودش با لباس باشد و شب را پوشيده بگذراند و همسايه‏ى او برهنه باشد به من ايمان نياورده است. رسول اكرم مى‏فرمود: آن انسان مسلمانى كه خودش سير و همسايه‏اش در كنار او گرسنه باشد از گروه مومنين و پيروان واقعى قرآن شريف نيست.
13- اسلام علاوه بر دوست داشتن مردم از ايثار كه مرحله‏ى بالاترى از آن است نيز سخن گفته و آنان را به ايثار تشويق نموده است كه به منظور جلب خشنودى ذات اقدس الهى در مواقعى كه بتوانند دگران را بر خويشتن مقدم دارند و چيزى كه مورد احتياج خود آنان است به مسلمانى كه نيازمندتر است اعطا نمايند. على (ع) فرموده است: در زمينه‏ى ايثار بر نفس گوهر طبع و رفعت روح افراد كريم‏النفس آشكار مى‏گردد.