eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 « » 👈در باب انجام اعمال و روز جمعه و با استناد به آیات قرآن و احادیث پیامبر و امامان نوشته شده است. شما میتوانید آنرا از قانونی دریافت کنید https://taaghche.com/book/61019 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👆 با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
بسم الله الرحمن الرحيم و حسن السيره و سكون الريح.
خوشخویی در رفتار و گفتار و آرامش را به من عطا فرما. یکی از بزرگان می فرمود،دعاهای صحیفه سجادیه،هرکدام دارای چهار چوب ونظم هدفدار است.مثلا در دعای مکارم الاخلاق،هدف زدودن رذائل اخلاقی سپس متصف شدن به فضائل اخلاقی است. بنظر می رسد ازجمله وحلنی بحلیة الصالحین....امام علیه السلام ،فضائل اخلاقی را ازخداوند متعال طلب می کنند. «حسن السیره»یعنی راه و روش مرا در زندگی،نیکو قرار ده . چگونگی راه و روش نیکو نیز در صحیفه سجادیه آمده است.ر.ک:دعاهای مختلف؛ارتباط با خدا،ارتباط با خود،ارتباط با خلق.(سه نوع ارتباطی که انسان در طول حیات خود دارد. ...«سکون الریح»کنایه از آرامش و وقار است. ببینید؛ نظم هدفدار که ذکر شد،همین است دراینجا آرامش،وقار ،نتیجه «حسن السیره »است،یعنی وقتی راه و روش شما در زندگی،نیکو باشد درپی آن آرامش می آیدوچنین می شودکه؛ «ان الذین سبقت لهم مناالحسنی اولئک عنها مبعدون»آنان که وعده نیکوی ما بر آنها سبقت یافته،ازدوزخ دور خواهند بود.
امام سجاد عليه‌السلام در اين قسمت دو درخواست از پيشگاه مقدس بارى ‌تعالى نموده است: اول توفيق حسن رفتار و نيكى روش در جميع شئون زندگى، و دوم فرو نشاندن امواج قدرت در معاشرت و مصاحبت با برادران دينى
حضرت على بن الحسين (عليهماالسلام) در آغاز اين قطعه از دعا درخواست توفيق بسط عدل در جامعه نموده و سپس چيزهايى را از خدا خواسته كه هر يك از آنها به نوبه ‌ى خود در حفظ عدل اجتماعى اثرى دارد، از آن جمله دو دعايى است كه در اینجا مطرح می کنند: و حسن السيره و سكون الريح.
«سيره» در لغت عرب به معناى «سنت و طريقه» است. سيره الرجل كيفيه سلوكه بين الناس: سيره‌ ى آدمى چگونگى رفتارش بين مردم است. در فارسى «سيره» به معناى راه و روشى است كه يك فرد آن را برنامه‌ى اعمال خود در شئون مختلف زندگى قرار مى‌دهد و طبق آن عمل مى‌نمايد، پسنديده و مشروع باشد يا ناپسند و غير مشروع. در كتب لغت براى «سيره» مثالهايى ذكر كرده‌اند: سيره السلطان طريقه التى يحمل عليها رعيته من عدل او جور: سيره‌ ى سلطان راهى است از عدل يا ظلم كه او براى خود گزيده و بر ملت خود تحميل مى‌نمايد. سار الوالى فى الرعيه سيره حسنه او قبيحه: والى در چگونگى رفتار خود با مردم سيره و روشى را گزيده است، خوب يا بد.
سيره‌ ى رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) كه در كتب احاديث آمده حاوى : چگونگى اعمال و اقوال آن حضرت نسبت به جميع مسائل مختلف در خانواده و اجتماع است. معاشرت و مجالست با مردم، رفت و آمد با آنان، ورود و خروج در مجالس، نشست و برخاست، سخن گفتن و سكوت نمودن، حلم و بردبارى، گشاده ‌رويى و تبسم، عذرپذيرى و اغماض، كيفيت كارهاى ديگر آن حضرت در سفر و حضر يا جنگ و صلح، همه سيره‌ى آن حضرت است
مسلمانانى كه بخواهند از بهترين و عاليترين سيره و روش برخوردار گردند بايد به رسول گرامى (ص) اقتدا كنند و تا آنجا كه قادرند گفتار و رفتار آن حضرت را سرمشق خويش قرار دهند و اعمال خود را با آن تطبيق نمايند: لقد كان لكم فى رسول‌الله اسوه حسنه. سيره‌ى پيغمبر اسلام را سرمشق خود قرار دادن و به آن حضرت اقتدا نمودن تاسى بسيار عالى و سعادت‌ بخشى است و پيروى از آن مردم را به كمال و تعالى مادى و معنوى مى‌رساند.
سيره و روش برونى ما در اعمال ظاهرى از چگونگى سريره و نيات درونمان سرچشمه مى‌گيرد، اگر سريره خوب باشد سيره نيز خوب است و اگر بد باشد سيره نيز بد خواهد بود. على (ع) فرموده: خوبى سيره ‌ى برون دليل حسن سريره‌ى درون است.
قرآن کریم در آيات متعدد، پيش از آنكه از اعمال صالحه نام ببرد از ايمان نام برده است، مثلا مى‌فرمايد: و بشر الذين آمنوا و عملوا الصالحات- ثم رددناه اسفل سافلين الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات، و العصر. ان الانسان لفى خسر. الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات. و از اين قبيل آيات. و اين دلالت دارد كه اعمال صالحه و سيره‌ ى خوب زمانى از ارزش معنوى و پاداش الهى برخوردار مى‌گردد كه متكى به ايمان باشد چه آنكه ايمان به آدمى حسن سريره و پاكى نيت مى‌بخشد و در مكتب اسلام حسن سريره از حسن سيره برتر و نيت خوب از عمل نيك بالاتر است.
امام صادق (ع) فرموده: نيت، برتر از عمل است. آگاه باشيد كه نيت عمل واقعى است و خداوند در قرآن فرموده: عمل تمام مردم طبق شاكله‌ ى آنان يعنى طبق نيتى است كه در ضمير خود دارند. اين روايت، نيت را افضل از عمل معرفى نموده و روايات ديگرى از اولياى گرامى اسلام رسيده است كه نيت مومن را از عملش بهتر و نيت كافر و منافق را از عملش بدتر خوانده‌اند. رسول اكرم (ص) فرموده است: نيت مومن از عملش بهتر و نيت كافر از عملش بدتر است و همه‌ى مردم عاملى هستند كه بر وفق نيت خويش عمل مى‌نمايند. و نيز فرموده است: نيت مومن از عملش بهتر و نيت منافق از عملش بدتر است و همه طبق نيت خود عمل مى‌كنند.
روايات برترى نيت از عمل، تبيين‌كننده‌ ى اين واقعيت است كه عمل بدن منبعث از نيت و سيره‌ ى برون ناشى از سريره‌ى درون است و خوب و بد اعمال ظاهر، تابع چگونگى سريره و نيت است. امام صادق (ع) فرموده: فساد ظاهر از فساد باطن است و آن كس كه سريره‌ى خود را اصلاح نمايد خداوند آشكارش را اصلاح مى‌فرمايد.
سئوال : چطور ممكن است نيت يك مومن از عملش بهتر باشد و نيت يك كافر يا منافق از عملش بدتر؟ پاسخ با یک مثال : اگر كسى از راه وسايل علمى و فنى و در پرتو مجاهده و كوشش از زير كوهى كه بالنسبه دور از منزل است تا اندرون خانه لوله ‌ى باريكى بكشد و مقدارى از آب گواراى چشمه‌اى را كه زير كوه مى‌جوشد به داخل منزل بياورد، خودش و خانواده‌اش در طول زندگى پيوسته از آن آب جارى استفاده بنمايند و ضمنا نيت قطعى كند و تصميم بگيرد كه هر تشنه ‌اى كه از جلو منزل عبور نمايد و آب بخواهد با گشاده‌ رويى ظرف آبى به دستش بدهد و سيرابش نمايد. اگر كسى سئوال كند ظرف آب كه به تشنه داده مى‌شود بهتر است يا آبى كه از چشمه به وسيله‌ى لوله در اندرون منزل جريان دارد؟ پاسخ اين پرسش واضح و روشن است، قطعا هر كس مى‌گويد آب جارى لوله كه مى‌تواند در طول ماهها و سالها، صدها و هزارها ظرف آب به رهگذران تشنه بدهد و به اين عمل خير اقدام نمايد از يك ظرف آبى كه به دست تشنه‌اى داده شده به مراتب برتر و بالاتر است. مومنى كه در پرتو تعاليم دينى و بر اثر مجاهده و كوشش، سريره ‌ى خود را با نيت مواسات و خدمت به مردم مى‌سازد و تصميم مى‌گيرد در طول زندگى تا قدرت دارد به ارحام بى‌بضاعت و افراد تهيدست و به برادران دينى عائله‌دار و خلاصه به هر كه نياز دارد كمك كند، اگر در يك مورد به تهيدستى خدمت مالى نمود منشاء آن، سريره‌ ى خوب و نيت باطنى اوست و آن خدمت مالى نسبت به نيت او به منزله‌ ى همان ليوان آب از چشمه‌ى جارى در اندرون منزل است، پس نيت مومن از عملش بهتر و برتر است زيرا نيت انفاق مى‌تواند در طول ساليان دراز انفاقها و احسانها به وجود بياورد و بر همين اساس، نيت كافر و منافق هم كه مصمم به سرپيچى از حق و افساد بين مسلمين است از يك سرپيچى و يك عمل فاسد به مراتب بدتر و زيانبارتر است.
امام هادى عليه‌السلام در حديثى به جاى نيت عمل از عامل عمل نام برده و فرموده است: از كار نيك بهتر، عامل نيك است، و از سخن خوب خوبتر گوينده‌ى آن سخن است، و از علم بالاتر عالمى است كه علم را در بر دارد، و بدتر از شر كسى است كه شر را به وجود مى‌آورد. در اين حديث، عامل عمل بهتر از نفس عمل خوانده شده و در احاديث نيت، قصد مومن، بهتر از عمل مومن معرفى گرديده و اين هر دو بر اساس يك معيار است و آن برترى منشاء عمل از اصل عمل است. اين منشاء در روايت امام هادى (ع)، عامل عمل، و در روايات نيت، توطين نفس مومن است.
امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارم‌الاخلاق» به پيشگاه خداوند عرض مى‌كند: و حسن السيره: بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه در جميع شئون زندگى سيره ‌ى حميده و روش پسنديده در پيش گيرند. حسن سيره ناشى از حسن سريره است و روش خوب از نيت خوب سرچشمه مى‌گيرد و افراد علاقمند به حسن سيره بايد در راه به دست آوردن حسن سريره مجاهده نمايند و اگر از فكر بد و انديشه‌ ى پليد مصونيت يافتند، قطعا در زندگى، سيره و روش خوب خواهند داشت و عامل بزرگى كه مى‌تواند دل را پاك و سريره را منزه نمايد، ايمان به ذات اقدس الهى و پيروى عملى از مكتب آسمانى پيمبران است. اگر جامعه‌اى به اين توفيق نايل آيد و در پرتو ايمان به خدا، سريره‌ى خويش را اصلاح نمايد، قطعا از حسن سيره و پاكى عمل برخوردار مى‌شود. و مطمئنا در چنين جامعه ‌اى عدل اجتماعى حاكم خواهد بود و بسط عدل كه اول خواسته‌ ى امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارم‌الاخلاق» است تحقق مى‌يابد.
پس از مسافرتهاى طولانى و پيمودن راهها و ديدن شهرها و مواجهه با اقوام مختلف وارد محيطى شد كه در نگاههاى اول چيزهاى غير عادى در آنجا مشاهده كرد، مثلا ديد قبور مردگان در جلو منزلهاست، خانه‌هاى مسكونى در و دربند ندارد، قدرى بيشتر توقف نمود و بررسى كرد متوجه شد كه آن مردم، مومن به خدا و پيرو يكى از انبياى بزرگ الهى هستند. جالب آنكه فهميد آنان با روشهاى خاص و مزايايى كم‌نظير زندگى مى‌كنند. تصميم گرفت آنچه را كه ديده و از آنها مطلع شده است از آنان پرسش نمايد و به عللشان واقف گردد و چون پرسشها و پاسخها از نتايج پاكى سريره و حسن سيره حكايت مى‌كند در اينجا بيشتر آن پرسشها و پاسخها ذكر مى‌شود: * ذوالقرنين گفت: اى مردم! مرا از خبر خود آگاه سازيد كه من زمين را گشتم، شرق و غربش را، صحرا و دريايش را، جلگه و كوهش را، محيط نور و ظلمتش را ديدم و مانند شما مشاهده ننمودم، به من بگوييد، *چرا قبور گذشتگانتان جلو خانه‌هاى شماست؟ گفتند: براى آنكه مرگ را فراموش نكنيم و از دلمان خارج نشود. *پرسيد چرا منزلهاى شما در ندارد؟ گفتند: براى اينكه بين ما دزد يا افراد مورد سوءظن وجود ندارد و همه امين و مورد اعتمادند. *پرسيد: چرا كسى بر شما فرمانروا نيست. پاسخ دادند: ما به يكديگر ستم نمى‌كنيم تا فرمانروا جلو ظلم ما را بگيرد. *پرسيد: چرا بين خود قاضى و حاكم نداريد؟ گفتند: ما با يكديگر خصومت نمى‌كنيم تا نياز به قاضى باشد. *گفت: چرا از نظر مالى تفاوت نداريد و بعضى بر بعضى برتر نيستند؟ پاسخ گفتند: براى آنكه تعاون و عطوفت بين ما هست. *پرسيد: چرا با هم نزاع و اختلاف نداريد؟ پاسخ دادند: براى محبت دلمان و رعايت صلاح مابينمان. *پرسيد: چرا شما به يكديگر دشنام نمى‌گوييد و فكر قتل يكديگر را در سر نمى‌پروريد؟ گفتند: براى اينكه ما با اراده‌ى جدى و عزم قاطع بر غرايزمان غلبه كرده‌ايم و نفس سركش را با حلم و بردبارى مهار نموده‌ايم. *پرسيد: چرا كلمه‌ى شما يكى است و راهتان مستقيم است؟ گفتند: از اين جهت است كه به هم دروغ نمى‌گوييم، با يكديگر خدعه نمى‌كنيم، و بعضى از بعض ديگر غيبت نمى‌نمايند. *پرسيد: چرا بين شما فقير و مسكين نيست؟ گفتند: از اين جهت كه ما اموال را به طور متساوى بين خود تقسيم مى‌كنيم. *پرسيد: چرا در شما خشونت و غلظت مشاهده نمى‌شود؟ گفتند: براى فروتنى و تواضعى است كه نسبت به هم داريم. *پرسيد: چرا خداوند به شما عمر طولانى داده؟ گفتند: براى آنكه در عمل، حق را رعايت مى‌كنيم و بين خود به عدل حكم مى‌نماييم. *ذوالقرنين گفت: اى مردم! به من بگوييد كه : *آيا پدرانتان همانند شما عمل مى‌كردند؟ در پاسخ كارهاى پدران خود را اينچنين شرح دادند: *به تهيدستان ترحم داشتند، *با فقرا مواسات مى‌نمودند، *اگر از كسى ستم مى‌ديدند مشمول عفوش قرار مى‌دادند، *و اگر بدى مى‌ديدند عمل نارواى بدكننده را با احسان تلافى مى‌كردند، *به علاوه در پيشگاه الهى براى وى استغفار مى‌نمودند، *صله‌ى رحم داشتند، *امانت را به صاحبش برمى‌گرداندند، *گفته ‌ى افراد را تصديق مى‌نمودند و آنان را تكذيب نمى‌كردند، و خداوند بر اثر اين اعمال، امور آنان را اصلاح نمود. ذوالقرنين به آن مردم علاقمند شد، در آن سرزمين سكونت گزيد و آنجا ماند تا سرانجام از دار دنيا رفت.
حسن سيره موضوع درخواست حضرت زين‌العابدين (ع) در اين قطعه از دعا هر زمان و در هر محيط تحقق يابد منشاء درستكارى و صحت عمل جامعه مى‌شود و موجب مى‌گردد كه عدل اجتماعى در سطح وسيع باقى و پايدار بماند.
امام سجاد (ع) در قسمت دوم اين قسمت از دعاى شريف «مكارم‌الاخلاق» در پيشگاه خداوند عرض مى‌كند: و سكون الريح: بار الها! مسلمانان را موفق بدار كه در مقابل برادران دينى خود نرم‌خو و ملايم باشند و امواج قدرت و شدتى را كه بايد در مقابل كفار داشته باشند فرونشانند و آن را به آرامش و سكون آميخته به مهر و محبت تبديل كنند.
علامه‌ى بزرگ، مرحوم ، در كتاب رياض‌السالكين، شرح صحيفه ‌ى سجاديه، ذيل همين كلمه در دعاى «مكارم‌الاخلاق» دو احتمال را ذكر كرده است: در احتمال اول مى‌گويد: سكون ريح كنايه از وقار است و زمخشرى در كتاب اساس گفته: «مرد ساكن الريح» يعنى «شخص باوقار». «باد» سمبل سرعت حركت است و ما هم در فارسى مى‌گوييم: من در جايى ايستاده بودم و فلانى مثل باد، با سرعت آمد و از مقابل من گذشت. كسى كه با وقار حركت مى‌كند گويى سرعت سير، در وجودش آرام گرفته و به وقار و طمانينه مبدل شده است. به نظر مى‌رسد اين احتمال در توضيح عبارت امام (ع) ضعيف باشد زيرا حضرت زين‌العابدين (ع) در آغاز اين قطعه از دعا در پيشگاه الهى درخواست بسط عدل نموده، سپس كظم غيظ و فرونشاندن آتش خشم، پيوند اهل تفرق و اصلاح ذات‌البين، افشاى خوبيها و پوشاندن عيبها، نرم‌خويى و تواضع، و ديگر صفاتى از اين قبيل را تقاضا نموده است.
وجود هر يك از اين خواسته‌ها در ابقاى عدل اجتماعى و پايدارى آن موثر است و صفات مخالف آنها يعنى برون افكندن غيظ و فروكش آتش خشم، ادامه‌ى اختلاف و جداييها، پنهان داشتن خوبيها و افشاى عيبها، تندخويى و تكبر، به عدل اجتماعى زيان مى‌رساند و مردم را به گناهكارى و اعمال ضد عدل سوق مى‌دهد.
جالب آنكه امام (ع) پيش از «سكون ريح» خواستار حسن سيره‌ ى مسلمانان شده است. «حسن سيره» كه اداى تمام فرائض و ترك همه‌ ى محرمات را در جميع شئون فردى و اجتماعى در بر دارد پايه ‌ى بزرگ حفظ عدل است و سكون ريح كه در كنار آن ذكر شده، اگر به معناى «وقار» باشد، با عدل اجتماعى تناسب ندارد زيرا اگر تمام مردم در راه رفتن مثل باد با سرعت حركت كنند به عدل اجتماعى ضرر نمى‌زنند و اگر همه‌ ى آنان آرام و باوقار راه بروند عدل اجتماعى را تقويت و تاييد نمى‌نمايند، بنابراين نبايد معناى «سكون ريح» در دعاى امام به معناى «وقار» باشد،
قرآن شريف براى آنكه مسلمانان را از خطر اختلاف و نزاع در مواقع جنگ و مقابله با دشمنان آگاه سازد كلمه‌ى ريح را به كار برده و فرموده است: و اطيعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم. خداوند و رسول خدا را اطاعت نماييد، نزاع نكنيد كه دچار ضعف و ترس مى‌گرديد و پيروزى و قدرتتان از ميان مى‌رود.
راغب در مفردات مى‌گويد: و قد يستعار الريح للغلبه. گاهى كلمه ‌ى ريح را براى پيروزى و غلبه به استعاره مى‌آورند و سپس به آيه ‌ى مورد بحث استشهاد مى‌كند و مى‌گويد: «و تذهب ريحكم». شيخ طبرسى در مجمع‌البيان ذيل اين آيه‌ى شريفه‌ ى «و تذهب ريحكم» مى‌گويد: معناى آيه اين است كه صولت و قدرتتان مى‌رود. مجاهد مى‌گويد: نصرتتان، و اخفش مى‌گويد: دولتتان. ريح در اين آيه كنايه از نفوذ امر و جريان كار بر وفق مراد است. عرب اين كلمه را وقتى به كار مى‌برد كه امور طبق اراده‌ى شخصى، جريان داشته باشد.