eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🗣« بروید صحیفه سجادیه را بخوانید و در آن تدبر کنید.... همین دعای " دعای صحیفه سجادیه " یک کتاب درس زندگی و درس است» 👤 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی 4 6 علیه السلام 1 ✳️ حضرت زین العابدین علیه السلام که در آن وقت ازیک طرف بیمار بود و از طرف دیگر اسیر، ... وقتی رفت بالای منبر، چه ولوله ای ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد . گفت الآن مردم می ریزند و مرا می کشند . دست به حیله ای زد ظهر بود، یکدفعه به مؤذن گفت: اذان! وقت نماز دیر می شود . صدای مؤذن بلند شد . امام زین العابدین علیه السلام خاموش شد . مؤذن گفت، ... تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم، امام زین العابدین علیه السلام فریاد زد: « مؤذن! سکوت کن .» رو کرد به یزید و فرمود: «یزید! این که اینجا اسمش برده می شود و گواهی به رسالت او می دهید، کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آورده اید، کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید، که بود؟» تا آن وقت مردم اصلا درست آگاه نبودند که چه کرده اند . (مجموعه آثار، ج 17، ص 313.) 👤 شهید مرتضی ره 👈 ادامه دارد .... علیه السلام ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانواده مسیحی و حاجت از صاحب مسجد مقدس آقا عجل الله.تعالی فرجه الشریف... در ایام ولادت حضرت (ع)، در دی ماه سال ۱۳۹۴ با حضور در منزل شهید روبرت لازار با مادر این شهید دیدار و گفت وگو کرد. این خانواده با به صاحب مسجد جمکران بعد از ده سال از چشم براهی عضو شهید خانواده، خارج میشوند. روبرت لازار در زمان حضور در منطقه عملیاتی دو بار مجروح شد اما به محض مختصر استراحتی دوباره به آغوش جبهه و جنگ بازمی‌گشت تا همرزمان خود را تنها نگذارد و در نهایت در تاریخ ۶۷/۰۴/۳۰ زمانی که دشمن به خود جرأت داده بود که از منطقه عملیاتی میمک (تپه شهدا) به سمت خاک میهن عزیزمان یورش ببرد، با ایستادگی و رشادت خود همراه با دیگر رزمندگان مانع پیشروی دشمن شد و به شهادت رسید. 🆔 @sahife2
با تشکر از همه دوستانی که در این بحث ما مشارکت داشتند
االهم و وفقنى اذا اشتكلت على الامور لاهداها، بار الها! در مواقعى كه امور به هم مى‏آميزد و موجب اشتباه مى‏شود، تو مرا مشمول توفيق خود قرار ده تا آن را كه به حق و صواب نزديكتر است، برگزينم.
هراز گاهی کارها درهم می پیچد...می گوئیم «دار بالبلاء محفوفة و بالغدر معروفة» اما می بینیم بعضی ها زندگی راحتی دارند با آسایش زندگی می کنند...وبرخی سخت تر...مشکل کجاست؟ مشکل از آنجا شروع می شود که گاه انسان با سوء اختیار خود،پائین ترین گزینه را انتخاب می کند خب لازمه اش بلاست هیچکس هم مقصر نیست. مثلاً لذت را انتخاب می کند،لازمه اش،دل شکستن دیگری است.یا ثروت را انتخاب میکند،لازمه اش فقر دیگری است. قرآن مجید می فرماید:«ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدی الناس» با این همه امام سجاد علیه السلام می فرماید:هرگاه کارهایم بهم پیچید،مرا به مسیری هدایت کن که به صواب نزدیک تر است.
در محاكم قضا، گاه دعوايى طرح مى‏شود بسيار پيچيده و مبهم و افرادى كه در اين دعوا به حقيقت امر واقف ‏اند و مى‏توانند پرده‏ى ابهام را بركنار نمايند و مطلب را آنطور كه هست بگويند، لب بازنمى‏كنند و حرفى نمى‏زنند !!! و قاضى یا پس از تعمق و مطالعه ‏ى پرونده، سرانجام يا با دشوارى از رويداد آگاه مى‏گردد و راى مى‏دهد و يا از پى بردن به واقع، مايوس مى‏شود. در دنياى امروز با پيشرفتهايى كه در رشته ‏هاى مختلف علوم نصيب بشر گرديده، قاضى مى‏تواند در مواردى با كمك علم از حقيقت امر آگاهى يابد و طبق واقع راى بدهد. اما در قرون گذشته كه اين قبيل وسايل علمى در دسترس قضات نبود، كار قضاوت و دست يافتن به امر واقعى اشكال بسيار داشت.
(ع) آفريدگار جهان حضرت على بن ابيطالب (ع) را به گونه‏ اى ممتاز آفريده و ذخاير گرانقدرى را در وجود مقدسش به وديعه گذارده كه مايه‏ى شگفتى است. از آن جمله هوش و سرعت انتقال فوق‏العاده‏ ى آن حضرت است كه در امر قضاوت و پى بردن به واقعيتهاى پنهان و دقايق ناشناخته اثر بسيار دارد.
در كتب روايات (ع) را نقل کرده اند که آن حضرت براى حل مشكلها و روشن نمودن مبهم ها از فيزيك و شيمى، روانشناسى و روانكاوى، غريزه ‏ى حب ذات و غريزه ‏ى حب اولاد، وجدان اخلاقى فطرى، و وجدان اخلاقى تربيتى دينى استفاده نموده و حقايق پنهان را آشكار ساخته است. به نظرمان میتوان آنها را از مصاديق دعاى حضرت على بن الحسين عليه السلام دانست..
(ع) علیه السلام 1 قسمت 1 قاسم بن عمره مى‏گويد: جوانى در مدينه به صداى بلند مى‏گفت: اى خدايى كه بهترين حكم كننده‏اى! بين من و مادرم حكم كن. عمر كه نزديك بود و صداى او را مى‏شنيد، گفت: از مادرت چه شكايت دارى؟ جواب داد: او نه ماه مرا در شكم پرورده و دو سال تمام شيرم داده، چون بزرگ شدم و نيك و بد را شناختم و به جوانى رسيدم، مرا طرد كرده و مى‏گويد: بچه‏ ى من نيستى، من تو را نمى ‏شناسم. عمر گفت: مادرت كجاست؟ جواب داد: در سقيفه‏ ى بنى ‏فلان. عمر دستور داد زن را احضار كنند. زن به اتفاق چهار برادر خود و چهل شاهد در محكمه حاضر شد. عمر به جوان گفت: چه مى‏گويى؟ گفته‏ هاى خود را تكرار كرد و قسم ياد نمود كه اين زن مادر من است، نه ماه در شكمش بودم و دو سال شيرم داده است. عمر به زن گفت: اين پسر چه مى‏گويد؟ زن جواب داد: به خداى ناديده قسم و به حق نبى اكرم قسم، من اين پسر را نمى ‏شناسم و نمى‏دانم از كدام خاندان است، او مى‏خواهد مرا در عشيره و خانواده‏ ام رسوا كند، من زنى از خاندان قريشم و تاكنون شوهر نكرده‏ام و مهر بكارتم محفوظ است. عمر گفت: شاهد دارى؟ زن جواب داد: اينها همه شهود من هستند. چهل نفر كه هم قسم شده بودند، به عنوان شاهد شهادت دادند كه پسر به دروغ ادعاى فرزندى زن را مى‏نمايد و مى‏خواهد بدين وسيله زن را در خانواده و عشيره‏اش رسوا كند. شهادت دادند كه زن باكره است و تاكنون شوهر نكرده است. عمر گفت: پسر را زندانى كنيد تا درباره‏ ى شهود تحقيق شود، اگر صحت گفتارشان ثابت شد، پسر را به عنوان مفترى مجازات خواهم كرد. مامورين او را به طرف زندان بردند.
(ع) علیه السلام 1 قسمت 2 بين راه با على (ع) برخورد نمود. پسر فريادى زد و گفت: يا على! من جوان مظلومى هستم و شرح حال خود را به عرض رسانيد و گفت: عمر به زندانم امر كرده است. حضرت فرمود: پسر را نزد عمر برگردانيد. چون برگشتند، عمر گفت: من دستور زندان دادم، چرا جوان را برگردانديد؟ گفتند: على (ع) به ما دستور داد و ما از شما شنيده ‏ايم كه مى‏گفتيد: با امر على بن ابيطالب مخالفت نكنيد. در اين بين على (ع) وارد شد. فرمود: مادر پسر را بياوريد، آوردند. حضرت به جوان فرمود: چه مى‏گويى؟ او مجددا تمام شرح حال را گفت. على (ع) به عمر فرمود: آيا موافقى كه من در اين باره قضاوت كنم؟ عمر گفت: سبحان الله! چطور موافق نباشم؟ من از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‏فرمود: على بن ابيطالب از همه‏ى شما داناتر است. حضرت به زن فرمود: آيا در ادعاى خود شاهد دارى؟ گفت: بلى، چهل شاهد، همه نزديك آمدند و مانند دفعه‏ ى قبل اداى شهادت كردند. على (ع) فرمود: اينك به رضاى خدا حكم مى‏كنم، حكمى كه رسول اكرم (ص) به من آموخته است.
(ع) علیه السلام 1 قسمت 3 سپس به زن فرمود: آيا در كار خود بزرگ و صاحب اختيارى دارى؟ جواب داد: بلى، اين چهار نفر برادر و صاحبان اختيار من هستند. حضرت به برادران زن فرمود: آيا درباره‏ ى خود و خواهرتان به من اجازه و اختيار مى‏دهيد؟ گفتند: بلى، شما درباره‏ ى ما و خواهرمان مجاز و مختاريد. حضرت فرمود: به شهادت خداوند بزرگ و به شهادت تمام مردمى كه در اين مجلس حاضرند، اين زن را به عقد ازدواج اين پسر درآوردم، به مهريه ‏ى چهارصد درهم وجه نقد كه از مال خودم پرداخت كنم و به قنبر فرمود: فورا چهار صد درهم حاضر كن. قنبر چهارصد درهم آورد. حضرت پولها را ريخت در دست جوان. فرمود: بگير و برخيز و مهريه را در دامن زنت بريز و فورا زنت را بردار و ببر و نزد ما برنگردى، مگر آنكه آثار عروسى در تو باشد، يعنى غسل كرده برگردى. پسر از جا حركت كرد و پولها را در دامن زن ريخت و گفت: برخيز برويم. در اين موقع زن فرياد برآورد: آتش، آتش. اى پسر عم پيغمبر، آيا مى‏خواهى مرا به همسرى پسرم درآورى؟ به خدا قسم اين جوان فرزند من است. برادرانم مرا به مردى پست شوهر دادند، پدرش عرب بود، اما مادرش كنيزى بود آلوده دامن. اين پسر را من از او آورده‏ام. وقتى بزرگ شد و به جوانى رسيد به من گفتند از او دورى كنم و او را طرد نمايم. اين بچه به خدا فرزند من است و دلم از تاسف بر او ناراحت و در جوش و اضطراب بود. آنگاه برخاست، دست پسر را گرفت و از مجلس قضا خارج شد. در اين موقع عمر از قضاوت حيرتزاى آن حضرت با صداى بلند گفت: اگر على نمى‏بود، عمر هلاك شده بود. شايد بتوان گفت اين مورد را از مصاديق دعاى حضرت على بن الحسين عليه السلام است.
(علیه السلام ) علیه السلام 2 قسمت 1 امام صادق (ع) فرمود: مردى از اهل جبل در زمان خلافت على (ع) عازم حج بيت الله شد. غلام جوانى داشت، همراه خود برد. غلام در بين راه مرتكب تقصيرى شد، آقاى او براى تاديب وى را زد. غلام جسورانه به مولاى خود متوجه شد و گفت: تو مولاى من نيستى، بلكه من مولاى تو هستم و پيوسته در راه يكديگر را تخويف و تهديد مى‏نمودند و سخنان تند با هم رد و بدل مى‏كردند تا كوفه آمدند و حضور على (ع) شرفياب شدند. آنكه غلام را زده بود به حضرت عرض كرد: اين غلام من است، مرتكب گناه شد، او را زدم. حضرت متوجه دومى شد. او گفت: به خدا قسم، اين غلام من است، پدرم مرا با او فرستاده كه معلم من باشد و اكنون مدعى است كه مولاى من است و مى‏خواهد اموالم را ببرد. هر يك به نفع خود قسم ياد مى‏كرد و ديگرى را تكذيب مى‏نمود. امام (ع) فرمود: هر دو برويد و امشب با هم توافق كنيد كه راست بگوييد و صبح نزد من بياييد، جز آنكه بحق سخن نگوييد.
(علیه السلام ) علیه السلام 2 قسمت 2 صبح فرا رسيد، على (ع) به قنبر فرمود: در اين ديوار دو شكاف بزرگ ايجاد كن كه عمق هر يك به قدرى باشد كه سر و سينه ‏ى يك فرد را در خود جاى دهد. رسم امام (ع) اين بود كه چون صبح مى‏شد، تسبيح مى‏گفت تا آفتاب به بلندى يك نيزه بالا بيايد. در اين موقع آن دو نفر آمدند و مردم نيز اجتماع نمودند، با خود مى‏گفتند: قضيه ‏اى به على (ع) مراجعه شده كه نظير نداشته و على (ع) نمى‏تواند از آن بيرون بيايد. حضرت به آن دو نفر رو كرد، فرمود چه مى‏گوييد؟ هر دو نفر قسم ياد كردند كه آن ديگرى بنده‏ ى من است. حضرت فرمود: برخيزيد، نمى‏بينم كه شما راست بگوييد. به يكى از آن دو فرمود: خم شو و سرت را در داخل شكاف ديوار ببر، و به ديگرى فرمود: تو نيز چنين كن. سپس با صداى بلند كه هر دو نفر مى‏شنيدند فرمود: قنبر! عجله كن، خيلى زود شمشير رسول اكرم (ص) را بياور كه من گردن غلام را بزنم. غلام از ترس جان سر را از شكاف بيرون آورد و آن ديگرى سر را همچنان در شكاف ديوار نگاه داشته بود. على (ع) به او فرمود: مگر تو عقيده نداشتى كه بنده نيستى، چرا سر را از شكاف بيرون آوردى؟ عرض كرد: اعتراف مى‏كنم، من بنده هستم، ولى او به من تعدى نمود و مرا زد. على (ع) از مولاى غلام عهد و پيمان گرفت كه از اين پس او را نزند و آنگاه غلام را به وى سپرد. شايد بتوان گفت اين مورد را از مصاديق دعاى حضرت على بن الحسين عليه السلام است.
امام سجاد (ع) به پيشگاه الهى عرض مى‏كند: اللهم و وفقنى اذا اشتكلت على الامور لاهداها. بار الها! در مواقعى كه با امور مبهم و مشكل مواجه مى‏شوم، موفقم بدار تا آن را كه به حق و صواب نزديكتر است، انتخاب نمايم.
📚 «قضاوت‌‏های امیرمؤمنان حضرت علی علیه‏‌ السلام» - قضاوتهای شگفت، جذاب و حیرت‌آور!!!! https://taaghche.com/book/4419 ✍️ شیخ محمدتقی شوشتری *️⃣ مقدمه نویسنده: : سپاس خدایی را که به حقّ داوری می‏‌کند: « وَاللَّهُ یَقْضِی بِالْحَقِّ » و درود بر پیامبرش ـ که او را برای داوری عادلانه بین مردم برگزید ـ و درود بر خاندان پیامبرش ـ که دادگسترند و قضاوت به فرمان خدا کنند ـ به ویژه پسر عمویش امیرالمؤمنین علیه‏‌السلام که فرمود: اگر بر کرسی قضاوت بنشینیم، بین پیروان تورات (یهودیان) با تورات آنان، بین پیروان انجیل (مسیحیان) با انجیل آنان و بین پیروان قرآن (مسلمانان) با قرآن آنان قضاوت می‏‌کنم و این کتاب‏های آسمانی به سخن خواهند آمد که علی علیه‏‌السلام براساس ما قضاوت کرده است. دوست و دشمن اعتراف کرده‏‌اند که او شایسته‏‌ترین فرد برای قضاوت بین مردم است. خلیفه دوم، عُمَر، بارها در مشکلات اعتراف کرد: اگر علی علیه‏‌السلام نبود، عُمَر هلاک می‏‌شد و علی علیه‏‌السلام اندوهش را برطرف ساخت. 👈 شما میتوانید آن را از قانونی از دریافت کنید (علیه السلام ) علیه السلام ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی 4 6 علیه السلام 2 ✳️ بر او (ابن زیاد) حضرت علی بن حسین علیه السلام را عرضه کردند . فرعون وار صدازد: «من انت; تو کی هستی؟» فرمود: «انا علی بن الحسین; من علی بن حسین هستم .» گفت: مگر علی بن حسین را خدا نکشت؟ (حالا دیگر باید همه چیز به حساب خدا گذاشته شود تا معلوم شود که اینها همه بر حق هستند!) فرمود: من برادری داشتم، نام او هم علی بود و مردم در کربلا او را کشتند . گفت: خیر، خدا کشت . فرمود: البته که قبض روح همه مردم به دست خداست، اما مردم او را کشتند . بعد [ابن زیاد] گفت: «علی و علی » یعنی چه؟! پدر تو اسم همه بچه هایش را علی گذاشته [است] ؟! فرمود: پدر من به پدرش ارادت داشت و این، تو هستی که باید از پدرت «زیاد» ننگ داشته باشی ... این، یکی از خصوصیات اهل بیت بود که با منطق «جبر گرایی » - که در دنیا جبر است و در عین جبر، عدل است; یعنی بشر در این جهان هیچ وظیفه ای برای تغییر و تبدیل و تحول ندارد و آنچه هست، آن است که باید باشد و آنچه نیست، همان است که نباید باشد و بنابر این بشر نقشی ندارد - مبارزه کردند (مجموعه آثار، ج 17، ص 313.) 👤 شهید مرتضی ره 👈 ادامه دارد .... علیه السلام ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَعاً لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَادُمْتُمْ حُرُماً وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ‏ (البتّه) شكار دریا و خوراك آن براى شما حلال شده كه توشه اى براى شما و كاروانیان است، ولى تا وقتى مُحرم هستید، صید صحرایى بر شما حرام است. و از خداوندى كه به سوى او محشور مى شوید، پروا كنید. 👈 تفسیر مجمع البیان وبرخى تفاسیر دیگر و كتب فقهى، از این آیه استفاده كرده اند كه در حال احرام، صید حیوانات دریایى و مصرف آن حلال است، امّا حیوانات صحرایى، شكار و مصرفشان حرام است. البتّه مراد از حیوان دریایى، آبزیان و حیواناتى است كه در آب زندگى مى كنند، گرچه در رودخانه باشد. با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ ومِنْ خطبة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ في الاستسقاء، وفيه تنبيه العباد إلى وجوب استغاثة رحمة اللَّه إذا حبس عنهم رحمة المطر. از خطبه هاى امام عليه السلام است كه درباره طلب ايراد فرموده و در آن، توجه داده شده كه هرگاه باران از مردم گرفته شود بايد به درگاه خدا استغاثه كنند ( ) 👈 این خطبه نورانی در 3 بخش می آید : ✳️ بخش دوم: ، راه افزایش و *️⃣ إِنَّ اللَّهَ يَبْتَلِي عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ، لِيَتُوبَ تَائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ، وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً»؛ فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ وَ اسْتَقَالَ خَطِيئَتَهُ وَ بَادَرَ مَنِيَّتَهُ. ✳️ 2. فلسفه و : *️⃣ خداوند بندگان خود را كه گناه كارند، با كمبود ميوه ها، و جلوگيرى از نزول بركات، و بستن در گنج هاى خيرات، آزمايش مى كند، براى آن كه كننده اى باز گردد، و گناهكار، دل از معصيت بكند، و پند گيرنده، پند گيرد، و باز دارنده، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد، و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسيله دائمى فرو ريختن روزى، و موجب رحمت آفريدگان قرار داد و فرمود: «از پروردگار خود آمرزش بخواهيد، كه آمرزنده است، بركات خود را از آسمان بر شما فرو مى بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را يارى مى دهد، و باغستان ها و نهرهاى پر آب در اختيار شما مى گذارد». پس رحمت خدا بر آن كس كه به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پيش از آن كه مرگ او فرارسد، اصلاح گردد. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح این خطبه ی نورانی را (با عناوین زیر) " اینجا " بخوانید: 👇 👈 گناه و کمبود و برکات * بخشى از فلسفه ها 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " آنگاه که از یاد میشد ، پس از شر او به خدا پناه می برد" (بند 1 تا 3) https://eitaa.com/sahife2/54057 دعای صحیفه سجادیه 🙏 کانال انس با 🆔 @sahife2
5 ‏(33 صفت ) 7 ايجاد سرگرمى ‏هاى ✳️ ايجاد سرگرمى ‏هائى كه انسان را از حضرت حق دور كند، و وى را از عبادات و طاعات باز دارد، به وسيله آرزوها به خصوص آرزوهاى فريبنده كه قرآن به «يمنّى» تعبير مى‏كند. يَعِدُهُم وَ يُمَنِّيهِم وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيطانُ الّا غُرُوراً» «نسا 120» به آنان وعده [دروغ‏] مى‏دهد، و در آرزوها [ى سراب‏وار] مى‏اندازد، و جز وعده فريبنده به آنان نمى‏دهد. راستى، اين آرزوهاى طولانى و دراز و بى پايه كه براى رسيدن به همه آن، زمانى در اختيار نيست، چه بلاها كه بر سر جوامع انسانى نياورده، و چه خسارت‏هاى جبران ناپذيرى كه به حيات انسان نزده است. اگر همه انسان‏ها به پيروى از انبيا و اوليا و امامان معصوم، به دنبال خير دنيا و آخرت بودند، از اين مشكلاتى كه همه انسان‏ها با آن دست به گريبان هستند، خبرى نبود. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 23 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
5 ‏(33 صفت ) 8 چيرگى بر عقل‏ ✳️ زمينه سازى براى چيره شدن به عقل و مشاعر و احساسات و همه ظاهر و باطن انسان، براى دور كردنش از حق و انداختن به راه باطل است. اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَانْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ اولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ الا انَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِروُنَ» «مجادله 19» بر آنان چيره و مسلط شده و ياد خدا را از خاطرشان برده است، آنان‏ حزب شيطانند، آگاه باش كه حزب شيطان يقيناً همان زيان‏كارانند! 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 23 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
D1737514T12799574(Web).mp3
2.17M
👈🔊 دعای صحیفه سجادیه با صدای عربی سلیس مرحوم ( اینجا ) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی 4 6 علیه السلام 3 ✳️ امام سجاد علیه السلام ، آن گریه ها که می کرد و یادآوری می نمود، برای چه بود؟ ... می خواست این حادثه را زنده نگه دارد و مردم یادشان نرود که چرا امام حسین علیه السلام قیام کرد و چه کسانی او را کشتند . این بود که گاهی امام گریه می کرد; گریه های زیادی . روزی یکی از خدمتگزارانش عرض کرد: آقا! آیا وقت آن نرسیده است که شما از گریه باز ایستید؟ فرمود: چه می گویی؟! یعقوب یک یوسف بیشتر نداشت; قرآن عواطف او را این طور تشریح می کند: «و ابیضت عیناه من الحزن » من در جلوی چشم خود هیجده یوسف را دیدم که یکی یکی پس از دیگری بر زمین افتادند (مجموعه آثار، ج 18، ص 34 ) 👤 شهید مرتضی ره 👈 ادامه دارد .... علیه السلام ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2