eitaa logo
قربان صحرائی چاله‌سرائی
182 دنبال‌کننده
510 عکس
285 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بخشی از دست نوشته‌ها، مقالات، گزارشات و تصاویر تهیه شده توسط اینجانب درج می‌شود. راه ارتباط 👇 @sahraei
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 ماجرای تخریب آثار تاریخی توسط ظل السلطان ✍🏻 نقل است یکی از حکام قاجاری اصفهان هرچند وقت یکبار با تصمیماتی جنون آمیز دستور میداد بخشی از آثار معماری نفیس و بی نظیر باقی مانده از عصر صفوی و دیگر اعصار این شهر تاریخی را تخریب کنند و یا آثار هنری آن را از بین ببرند! کینه صفویان در دلش و عقده حقارت وی به قدری شدید بود که چشم دیدن آن همه شکوه و عظمت را نداشت و وجود آثار بی نظیر به یادگار مانده از گذشتگان را نمی‌توانست تحمل کند! انگار از روی عقده سیاهی که در سینه اش سنگینی می کرد با خود می‌گفت: حالا که نمیتوانم اثری نفیس خلق کنم و از خود به یادگار بگذارم، این کار را میکنم تا لااقل نامم در تاریخ گم نشود! این تجربه ی گرانسنگ شاهزاده قجری!!! امروز شده سرمشقی برای امثال دهباشیها و نازیباکلام ها و این آخری هم عبدالرضا داوری!! خدایا این میرزاکوچک جنگلی مظلوم اگر نبود، اینها به چه چیز چه کسی می‌خواستند حلق آویز شوند تا نامشان در تاریخ گم نشود؟! 🤔🤔 ✍🏻 🌼🍂🍁🍂🌼 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 @Gilan_Press
🌷 شهید محمود حسرتی، در جمکران🥀 ◾ پنج شنبه ۱۴۰۰/۰۷/۱۵ وقتی باقی مانده ی پیکر خسته و خاک آلود جوان رعنای شاندرمنی، شهید محمود حسرتی معاف پس از ۴۱ سال و شش ماه فراق بر دستان مردم شهر به سوی بهشت بدرقه می شد، سعی کردم از زوایای مختلف این پرواز و استقبال و بدرقه بسیار شکوهمند، فیلم و تصاویر ی را برای دلم و شاید برای تاریخ، ضبط و ثبت کنم. شباهنگام همه فیلم و عکسها را به یک فلش با ظرفیت ۳۲ گیگ حجم منتقل کردم و مدتی بعد راهی قم شدم. چند روز بعد سراغ فلش رفتم تا تصاویر را جهت بازنگری، دسته بندی و بایگانی به رایانه ام انتقال دهم، اما فلشی در کار نبود! هرچه به دنبالش گشتم پیدا نشد که نشد! گویی قطره آبی شده و برای همیشه در قعر اقیانوسی فرو رفته! 🔻 حدود ۳۰ گیگابایت اطلاعات برایم در آن ذخیره بود، اطلاعاتی که برخی از آن دیگر هرگز بدست نمی آمد؛ از جمله حدود ۴ گیگ تصاویر و فیلمی که خودم از مراسم شهید حسرتی ضبط کرده بودم! به هرجایی که در آن هفته رفته بودم سر زدم اما ... از یافتنش ناامید شدم. تا اینکه در سفر دوباره ام به شاندرمن، سه شنبه ۱۴۰۰/۰۸/۰۴ به زیارت مزار شهید حسرتی مشرف شدم و پس از زیارت و قرائت فاتحه، تصاویری از سنگ مزار جدیدش که تازه نصب شده بود گرفتم. 📸 در حین عکسبرداری خطاب به شهید حسرتی با شوخی گفتم: ⚘ مرد مومن! اگر دوست نداشتی از مراسم تشییع تو عکاسی کنم پس چرا دعوتم کردی!؟ چرا فلشم را از من گرفتی؟! تو چه رفیقی هستی که فلشم را به من بازپس نمی دهی؟! خواهش می‌کنم اگر صلاح می بینی آن را به من برگردان! 🍃🌸🍃 ◾ سفر تمام شد و به قم بازگشتم. 🕌 شب ۴شنبه ۱۴۰۰/۰۸/۱۸ به مسجد مقدس جمکران مشرف شدم. در آستانه ی اذان مغرب به همراهانم گفتم تا اذان نگفته سری به دفتر اشیاء پیدا شده بزنم، خدا را چه دیدی، شاید ...! رفتم و پرسیدم. نامم را پرسید. پاسخ دادم: صحرائی چاله سرائی هستم. گفت: زهرا صحرائی با تو چه نسبتی دارد؟ گفتم، ایشان دخترم هست! در میان انبوهی از انواع اشیای بزرگ و کوچک، کشوی میز کارش را گشود و پاکت پلاستیکی کوچکی از آن بیرون کشید و مقابلم گرفت. داخلش فلشم قرار داشت و برچسبی روی آن زده شده بود و روی آن نام و کد ملی زهرای من نوشته شده بود؛ گفت: فلشتان همین است؟! 🌺🙏🌺 ⚘ رفیق بامرامم شهید محمود! 🥀 کار شما شهیدان همچون راهتان، دقیق و درست است. نمی‌دانم چه کسی و کجا و کی فلش را پیدا کرده که البته از وی بسیار سپاسگزارم. ولی من حضور تو را در سرای منتطران، مسجد مقدس جمکران حس کردم؛ با تمام وجود حس کردم. ما که از پس پرده و عالم بالا خبر نداریم؛ شاید همه ی این ماجرا رخ داد تا تلنگری باشد به اینکه یادمان نرود؛ بلکه واقعا باور کنیم: ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. ⚘ بله، رفیق بامرامم شهید محمود عزیز! این کمترین کاری است که شهیدان می‌توانند و تو یک چشمه اش را نشانم دادی، بخاطر همین من توقعم از تو بسی بالاتر رفت. از تو می‌خواهم در روزی که دست نیازم به شدت خالی است، از شفاعتت دریغم نکنی. ⚘ رفیق بامرامم شهید حسرتی! ای امان از یوم الحسرت؛ تمنا دارم حسرت شفاعتت را به دلم باقی نگذاری. 🍃🥀🍃🇮🇷🍃🥀🍃 🥀 ۲۵ آبان ۱۴۰۰، چهلمین روز رجعت شهید محمود حسرتی معاف به وطن پس از پاسبانی ۴۱ ساله از مرزهای وطن اسلامی، ایران بزرگ 🌹🌹🌹 ✍🏻 🔴 🔰 @sahranevesht
❇️ حرکت صد در صد اسلامي و ايراني 🔶ميرزاکوچک، يک روحاني است، يک طلبه است. در اينکه طلبه بوده، در اينکه روحاني بوده شکي نيست. در حوزه رشت هم بزرگاني در آن وقت بوده است که مي‌توانسته از آنها استفاده کند. در اين هيچ ترديدي نيست. بنابراين منشا حرکت ميرزاکوچک خان يک منشا صددرصد ديني و اعتقادي است. رفتار او هم يک رفتار ديني و اعتقادي است. يعني انسان مشاهده مي‌کند با اينکه در درون تشکيلات خودشان مخالفيني داشت، و برخي اقشار گوناگون ممتاز هم با او مخالفت مي‌کردند، مرحوم ميرزاکوچک در برخورد با اينها کاملا حدود شرعي را رعايت مي‌کرده. کساني بودند مثلا مخالفت اعتقادي با ايشان داشتند. آن افراطي ها مي‌گفتند: آقا اينها را ببريد سرکوب کنيد، ميرزاکوچک نمي‌گذاشته جلوي اينها را مي‌گرفته و مانع مي‌شده از اين که اين کار را بکنند. يعني رفتار هم، يک رفتاري ديني است و حرکت، حرکت صد در صد اسلامي و ايراني است. 🍁 🔷 بخشي از پيام حضرت آقا به کنگره ميرزاکوچک خان جنگلي در آذرماه ۱۳۹۱ در رشت 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈ 🍁 🔰 @sahranevesht
🍁 برگي از جنگل ✍🏽 بيگانه‌اي در کنار کوچک‌خان ♦️ در سال ۱۹۲۱ که من کوچک‌خان را ديدم مردي بود حدوداً چهل و پنج ساله، ميانه‌قامت، قوي با صورتي گرد و گونه‌هايي برجسته، سرخ‌رو بود و هميشه خنده‌ي ملايمي بر چهره داشت با سيمايي جذاب. موهايش سياه و صاف و قيچي کرده بود که تا روي شانه‌اش مي‌رسيد. بسيار ساده لباس مي‌پوشيد و چيزي بر سر نمي‌گذاشت. شلوار سواري خاکي‌رنگي از پارچه محلي زمختي بر تن داشت که آن‌را در بالاي کمرش مي‌بست. «چموش [پاافزار و کفش سنتي محلي تالشي و گيلکي]» به پا مي‌کرد و پيراهن ضخيمي با بندي گره‌زده به شلوار بر تن مي‌کرد و روي آن عباي سياه‌رنگ ايراني نازکي داشت. وقتي بر اسب مي‌نشست به جاي عبا، کت نظامي به تن مي‌کرد و بر کمر هفت‌تير اتوماتيک مي‌بست. تقريباً هيچگاه تسبيح کهربايي‌اش را زمين نمي‌گذاشت و دائماً آن‌را در دست مي‌گرداند. نسبت به ايرانيان در آن زمان فرد باسوادي بود و لقب ميرزايي داشت. قدري روسي مي‌دانست. اين‌طور که مي‌گويند در ابتدا آخوند بوده و بسيار خداپرست. هنگام نيايش به هيچ‌کس اجازه نمي‌داد که خلوت او را بر هم بزند. اموال شخصي نداشت. در خانه‌ي کوچکي در سرفرماندهي زندگي مي‌کرد، يا نزد خان‌هايي که از دوستانش بودند به سر مي‌برد. روي حصير مي‌خوابيد، عباي خود را مي‌پيچيد و زير سر مي‌گذاشت و در مجموع بسيار ساده زندگي مي‌کرد. مردم عادي او را قديسي مي‌انگاشتند. وقتي که از محلي عبور مي‌کرد مردم از دوردست‌ها به سوي او مي‌دويدند و در برابرش تعظيم مي‌کردند. براي بچه‌هاي کوچک پول خرد مي‌ريخت، هرچند هيچ‌گاه پولي با خود بر نمي‌داشت. در مجموع مورد علاقه مردم، خان‌هاي گيلان و به ويژه جوان‌هاي مترقي بود. 📚 منبع: بيگانه‌اي در کنار کوچک‌خان، يان کولارژ، ترجمه رضا ميرچي، نشر فرزان روز، ص ۱۲۶ 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈ 🍁 🔰 @sahranevesht
🍁 برگي از جنگل ✍🏽 بيگانه‌اي در کنار کوچک‌خان ♦️ در سال ۱۹۲۱ که من کوچک‌خان را ديدم مردي بود حدوداً چهل و پنج ساله، ميانه‌قامت، قوي با صورتي گرد و گونه‌هايي برجسته، سرخ‌رو بود و هميشه خنده‌ي ملايمي بر چهره داشت با سيمايي جذاب. موهايش سياه و صاف و قيچي کرده بود که تا روي شانه‌اش مي‌رسيد. بسيار ساده لباس مي‌پوشيد و چيزي بر سر نمي‌گذاشت. شلوار سواري خاکي‌رنگي از پارچه محلي زمختي بر تن داشت که آن‌را در بالاي کمرش مي‌بست. «چموش [پاافزار و کفش سنتي محلي تالشي و گيلکي]» به پا مي‌کرد و پيراهن ضخيمي با بندي گره‌زده به شلوار بر تن مي‌کرد و روي آن عباي سياه‌رنگ ايراني نازکي داشت. وقتي بر اسب مي‌نشست به جاي عبا، کت نظامي به تن مي‌کرد و بر کمر هفت‌تير اتوماتيک مي‌بست. تقريباً هيچگاه تسبيح کهربايي‌اش را زمين نمي‌گذاشت و دائماً آن‌را در دست مي‌گرداند. نسبت به ايرانيان در آن زمان فرد باسوادي بود و لقب ميرزايي داشت. قدري روسي مي‌دانست. اين‌طور که مي‌گويند در ابتدا آخوند بوده و بسيار خداپرست. هنگام نيايش به هيچ‌کس اجازه نمي‌داد که خلوت او را بر هم بزند. اموال شخصي نداشت. در خانه‌ي کوچکي در سرفرماندهي زندگي مي‌کرد، يا نزد خان‌هايي که از دوستانش بودند به سر مي‌برد. روي حصير مي‌خوابيد، عباي خود را مي‌پيچيد و زير سر مي‌گذاشت و در مجموع بسيار ساده زندگي مي‌کرد. مردم عادي او را قديسي مي‌انگاشتند. وقتي که از محلي عبور مي‌کرد مردم از دوردست‌ها به سوي او مي‌دويدند و در برابرش تعظيم مي‌کردند. براي بچه‌هاي کوچک پول خرد مي‌ريخت، هرچند هيچ‌گاه پولي با خود بر نمي‌داشت. در مجموع مورد علاقه مردم، خان‌هاي گيلان و به ويژه جوان‌هاي مترقي بود. 📚 منبع: بيگانه‌اي در کنار کوچک‌خان، يان کولارژ، ترجمه رضا ميرچي، نشر فرزان روز، ص ۱۲۶ برداشتی از: 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ┈•••✾•💞🌺💞•✾•••┈ @Gilan_Press
🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 🍁 🔰 @sahranevesht
❇️ کوچک بزرگ 👈🏼 اینجا «اَلاشستان» است، با قامت‌های قیام کرده دوره «گرمشَه وا» سپری شده، برگی بر راشی نیست بادی سرد و سوز می‌وزد، از سمت «اسکله» گویی صدای خشن سرخ‌پوشان است که بدین سو زوزه می‌کشد نهیب قلدر هم شنیده می‌شود، از «پل منجیل» اما اینجا «ماسوله»‌ است، حومه «فومنات» 🍂 مردی «شکَه‌پوش» می‌آید، «باشْلَق» به دوش و «چموش» را گره زده است به «پاتاوَه» «چَنگیلَه»ای» در کار نیست، اما «گیرَوِه»اش رنگین است یادگاری است از «مَشتَه گیریَه‌ناز» «چَرَه» را «کَبلا تَمَز» آورده بود «مَشتَه نازَقَه» از «بورچِمَه کاوی» پشم چید، با دست سیادتش نَخَش را «گلنجَه بی‌بی» رِشْت، با عشق به آزادگی و «جواهرخانم» به پایش کرد، روز عسل 🍂 اینک «پَمْچالَه گل» پژمرده، بر پای این گیله‌مرد روی پنجه‌ی پا، راه می‌رود با قامت تنومندش سینه‌کش «مولومَه بند» را طی می‌کند، با گام‌های بلندی «جیرَپِرَه» و «کَفاسوئَه» برایش هموار است، همچون «نَرَه ‌بَند» 🍂 شاید آن‌سوی این دیار، بیابد یاوری را دیگر غریب و بی‌کس افتاده این آزاده‌مرد 🍂 «غلامعلی بابا» رفته است، همانی «که خود آسان بشد و کار وی را مشکل کرد» «نعمت‌خان» هم که پر کشید، سیاه‌پوش شد «آلیان» بر «پَرَچِلَه» خانه «مَشتی علیشاه» پرچم سوگ نصب است ... اینک غریب و بی‌کس است، این گیله‌مرد تنها 🍂 وزش طوفان، سهمگین است و ناجوانمردانه ... از «اولَسَبِلَنگاه» می‌گذرد، «سوئَه چالَه» را نیز و «نَمْنَه پِشت» را رد می‌کند ... هیچ قزاق و سرخ‌پوشی حریفش نشد حتّی قلدر با بریگاد و کبکبه‌اش امّا این طوفان و «بوران» پیامی دارد دیگر رمقی نمانده است 🍂 «خزر» موج می‌زند در آن «کاسَه چِمون» «گائوک» در جا می‌زند و بر جای می‌ماند زانوان گیلِه‌مرد سست می‌گردد «پَمْچالَه گلِ» «گیرَوِه»اش» ساعتی است یخ زده اما «مبارک با»یش آشکار است و این اولین تبریک است به پهلوانِ قهرمانِ عرصه تاریکی 🍂 تسبیح تربت سالار کربلا یخ می‌زند بر دستش و بر نگین انگشترش قندیل «فُرات» است آویزان ... و ساعتی بعد، سفیدیِ برف، رنگ فلق می‌گیرد از خون شهید و محاسن بلندش را خضاب می‌بندد‌ یا للعجب! اینجاست که خون، حنا می‌شود! و اینگونه بود که «اَلالَه پِشْتَه»متولد شد ... راستی! چقدر تو رواج داری در گستره «الاشستان» ایران، ای «کوچک» بزرگ!! 🍂 منبع: سايت ايمان http://www.rangeiman.ir/9880// 🍂🌼🍂 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگشت شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ✍🏻 🍁 🔰 @sahranevesht
🍁 برگي از جنگل نهضت جنگل که يکي از مهم‌ترين و مردمي‌ترين انقلاب‌هاي قرن اخير در ايران به شمار مي‌رود، از اوايل سال ۱۲۹۴ تا اواخر پاييز ۱۳۰۰ شمسي به طول انجاميد. 🍁 دوره‌اي که ايران در عمق تاريکي استبداد داخلي، استکبار تزاري و استعمار بريتانيا روزگار بسيار سختي را سپري مي‌کرد اين قيام توسط آزاده‌مردي از تبار گيله‌مردان ايران بزرگ به نام ميرزاکوچک‌خان بنيان نهاده شد و هم او طي هفت سال در دل جنگل‌هاي گيلان براي آزادي مردم ستمديده و مظلوم از يوغ ظلم و ستم خوانين محلي و ملي با ياران اندک خويش زحمات و مشقات فراواني را متحمل گرديد که امروزه تصور آن براي نسل جديد هم مشکل است. 🍁 خود سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک خان جنگلي به دفعات به اين مهم اشاره دارد: «من و يارانم در مشقت‌های فوق‌الطاقه‌ي چندين ساله هيچ مقصودي نداشته و نداريم جز حفظ ايران از تعرضات و فشار خارجي و خائنين داخلي و تأمين آزادي و آسايش رنجبران ستمديده‌ي مملکت و استقرار حکومت ملي. و همه فداکاري بنده و احرار جنگل براي همين مقصود عالي بود و بس. من علاج قطعي و نجات واقعي ملت را از کليه‌ مصائب، به موفقيت انقلاب مقدس مي‌دانم». 🍁 گرچه نهضت جنگل منحصر در جغرافياي سياسي گيلان نيست وليکن توجه به برخی از موقعيت‌ها و قلمرو قدرت و حکومت و گستره‌ي جغرافياي سياسي و اجتماعي و نفوذ نهضت جنگل مي‌تواند، ابعاد ديگري از اين انقلاب را براي اهل تحقيق روشن‌تر نمايد. 🍁 🥀 🍁 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگرد شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ✍🏻 🍁 🔰 @sahranevesht
🍁 برگي از جنگل نهضت جنگل که يکي از مهم‌ترين و مردمي‌ترين انقلاب‌هاي قرن اخير در ايران به شمار مي‌رود، از اوايل سال ۱۲۹۴ تا اواخر پاييز ۱۳۰۰ شمسي به طول انجاميد. 🍁 دوره‌اي که ايران در عمق تاريکي استبداد داخلي، استکبار تزاري و استعمار بريتانيا روزگار بسيار سختي را سپري مي‌کرد اين قيام توسط آزاده‌مردي از تبار گيله‌مردان ايران بزرگ به نام ميرزاکوچک‌خان بنيان نهاده شد و هم او طي هفت سال در دل جنگل‌هاي گيلان براي آزادي مردم ستمديده و مظلوم از يوغ ظلم و ستم خوانين محلي و ملي با ياران اندک خويش زحمات و مشقات فراواني را متحمل گرديد که امروزه تصور آن براي نسل جديد هم مشکل است. 🍁 خود سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک خان جنگلي به دفعات به اين مهم اشاره دارد: «من و يارانم در مشقت‌های فوق‌الطاقه‌ي چندين ساله هيچ مقصودي نداشته و نداريم جز حفظ ايران از تعرضات و فشار خارجي و خائنين داخلي و تأمين آزادي و آسايش رنجبران ستمديده‌ي مملکت و استقرار حکومت ملي. و همه فداکاري بنده و احرار جنگل براي همين مقصود عالي بود و بس. من علاج قطعي و نجات واقعي ملت را از کليه‌ مصائب، به موفقيت انقلاب مقدس مي‌دانم». 🍁 گرچه نهضت جنگل منحصر در جغرافياي سياسي گيلان نيست وليکن توجه به برخی از موقعيت‌ها و قلمرو قدرت و حکومت و گستره‌ي جغرافياي سياسي و اجتماعي و نفوذ نهضت جنگل مي‌تواند، ابعاد ديگري از اين انقلاب را براي اهل تحقيق روشن‌تر نمايد. 🍁 🥀 🍁 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگرد شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ✍🏻 🍁 @Gilan_Press
🍁 برگي از جنگل ➕نهضت جنگل که يکي از مهم‌ترين و مردمي‌ترين انقلاب‌هاي قرن اخير در ايران به شمار مي‌رود، از اوايل سال ۱۲۹۴ تا اواخر پاييز ۱۳۰۰ شمسي به طول انجاميد. 🍁 دوره‌اي که ايران در عمق تاريکي استبداد داخلي، استکبار تزاري و استعمار بريتانيا روزگار بسيار سختي را سپري مي‌کرد اين قيام توسط آزاده‌مردي از تبار گيله‌مردان ايران بزرگ به نام ميرزاکوچک‌خان بنيان نهاده شد و هم او طي هفت سال در دل جنگل‌هاي گيلان براي آزادي مردم ستمديده و مظلوم از يوغ ظلم و ستم خوانين محلي و ملي با ياران اندک خويش زحمات و مشقات فراواني را متحمل گرديد که امروزه تصور آن براي نسل جديد هم مشکل است. 🍁 خود سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک خان جنگلي به دفعات به اين مهم اشاره دارد: «من و يارانم در مشقت‌های فوق‌الطاقه‌ي چندين ساله هيچ مقصودي نداشته و نداريم جز حفظ ايران از تعرضات و فشار خارجي و خائنين داخلي و تأمين آزادي و آسايش رنجبران ستمديده‌ي مملکت و استقرار حکومت ملي. و همه فداکاري بنده و احرار جنگل براي همين مقصود عالي بود و بس. من علاج قطعي و نجات واقعي ملت را از کليه‌ مصائب، به موفقيت انقلاب مقدس مي‌دانم». 🍁 گرچه نهضت جنگل منحصر در جغرافياي سياسي گيلان نيست وليکن توجه به برخی از موقعيت‌ها و قلمرو قدرت و حکومت و گستره‌ي جغرافياي سياسي و اجتماعي و نفوذ نهضت جنگل مي‌تواند، ابعاد ديگري از اين انقلاب را براي اهل تحقيق روشن‌تر نمايد. 🍁 🥀 🍁 ✍🏻 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 يکصدمين سالگرد شهادت ميرزاکوچک جنگلي 🥀 ♦️ @MasalNews
🔺مراسم گرامیداشت مردمی صدمین سالروز شهادت میرزا کوچک جنگلی و گرامیداشت شهید سید حسن مدرس و روحانی شهید حمدالله یوسفیان 🎤سخنران استاد قربان صحرایی ➕ همراه با شعر خوانی تئاتر مونولوگ و ... ⏰ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰، بعد از نماز عشا ساعت ۱۸ مسجد جامع شاندرمن ♦️ @MasalNews
🍁 کوچک جنگلي 🔵 به جای امضا، نامش را می نوشت: "کوچک جنگلی" و بعد روی آن سه خط می کشید؛ تو گویی فرموده باشد: این خط کشیدن یعنی ما در برابر خداوند هیچیم. 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 🥀 ۱۱ آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 یکصدمین سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی🥀 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 🍁 🔰 @sahranevesht
🍁 کوچک جنگلي 🔵 به جای امضا، نامش را می نوشت: "کوچک جنگلی" و بعد روی آن سه خط می کشید؛ تو گویی فرموده باشد: این خط کشیدن یعنی ما در برابر خداوند هیچیم. 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 🥀 ۱۱ آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 یکصدمین سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی🥀 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 ✍ 🍁 @Gilan_Press
🍁 برگي از جنگل 🔵يک حکم صادر کرد در هشت خط با هفت بار ذکر نام «ايران» حکم براي يک «ايراني» غيرگيلاني محتواي حکم: پاسداري و صيانت از نقاط ديگري از «ايران» غير از گيلان، يعني مازندران و استرآباد سربرگ حکم: آرم رايج شير و خورشيد دولت‌هاي زمانه در «ايران» زير آرم، دوبار نام «ايران» با ذکر نوع حکومتي که قصد داشت در «کل ايران» تشکيل دهد: «شوراي جمهوري ايران» «شوراي انقلابي ايران» تاريخ حکم: تاريخ رايج «اسلامي» ـ «ايراني» در «ايران» شماره حکم: عدد فارسي رايج در «ايران» زبان حکم: «فارسي» سليس رايج زمانه در «ايران» دستور حکم: پيشرفت مشروعه انقلاب سرخ «ايران» عنوان امضاي حکم: «صدر شوراي انقلابي جمهوري ايران» متن عناوين: خواست جمهور مردم «ايران» و نه ديکتاتوري شاهنشاهي کاغذ حکم: سربرگ اختصاصي دوره «شوراي جمهوري ايران» تأسيس شده توسط ميرزاکوچک پ.ن: به سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک‌خان جنگلي عنوان جمهوري گيلان و تهمت تجزيه «ايران» نمي‌چسبد. 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 یکصدمین سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی🥀 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 ✍🏽 🍁 🔰 @sahranevesht
🍁 برگي از جنگل 🔵يک حکم صادر کرد در هشت خط با هفت بار ذکر نام «ايران» حکم براي يک «ايراني» غيرگيلاني محتواي حکم: پاسداري و صيانت از نقاط ديگري از «ايران» غير از گيلان، يعني مازندران و استرآباد سربرگ حکم: آرم رايج شير و خورشيد دولت‌هاي زمانه در «ايران» زير آرم، دوبار نام «ايران» با ذکر نوع حکومتي که قصد داشت در «کل ايران» تشکيل دهد: «شوراي جمهوري ايران» «شوراي انقلابي ايران» تاريخ حکم: تاريخ رايج «اسلامي» ـ «ايراني» در «ايران» شماره حکم: عدد فارسي رايج در «ايران» زبان حکم: «فارسي» سليس رايج زمانه در «ايران» دستور حکم: پيشرفت مشروعه انقلاب سرخ «ايران» عنوان امضاي حکم: «صدر شوراي انقلابي جمهوري ايران» متن عناوين: خواست جمهور مردم «ايران» و نه ديکتاتوري شاهنشاهي کاغذ حکم: سربرگ اختصاصي دوره «شوراي جمهوري ايران» تأسيس شده توسط ميرزاکوچک پ.ن: به سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک‌خان جنگلي عنوان جمهوري گيلان و تهمت تجزيه «ايران» نمي‌چسبد. 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 یکصدمین سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی🥀 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 ✍🏽 🍁 ♦️ @MasalNews
🍁 برگي از جنگل 🔵يک حکم صادر کرد در هشت خط با هفت بار ذکر نام «ايران» حکم براي يک «ايراني» غيرگيلاني محتواي حکم: پاسداري و صيانت از نقاط ديگري از «ايران» غير از گيلان، يعني مازندران و استرآباد سربرگ حکم: آرم رايج شير و خورشيد دولت‌هاي زمانه در «ايران» زير آرم، دوبار نام «ايران» با ذکر نوع حکومتي که قصد داشت در «کل ايران» تشکيل دهد: «شوراي جمهوري ايران» «شوراي انقلابي ايران» تاريخ حکم: تاريخ رايج «اسلامي» ـ «ايراني» در «ايران» شماره حکم: عدد فارسي رايج در «ايران» زبان حکم: «فارسي» سليس رايج زمانه در «ايران» دستور حکم: پيشرفت مشروعه انقلاب سرخ «ايران» عنوان امضاي حکم: «صدر شوراي انقلابي جمهوري ايران» متن عناوين: خواست جمهور مردم «ايران» و نه ديکتاتوري شاهنشاهي کاغذ حکم: سربرگ اختصاصي دوره «شوراي جمهوري ايران» تأسيس شده توسط ميرزاکوچک پ.ن: به سردار جنگل، شهيد ميرزاکوچک‌خان جنگلي عنوان جمهوري گيلان و تهمت تجزيه «ايران» نمي‌چسبد. 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 یکصدمین سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی🥀 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 ✍🏽 🍁 @Gilan_Press
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁 روایت جنگل 🍁 🔺اطلاعیه/گرامیداشت مردمی صدمین سالروز شهادت میرزا کوچک جنگلی و گرامیداشت شهید سید حسن مدرس و روحانی شهید حمدالله یوسفیان 🎤سخنران استاد قربان صحرایی ➕ شعر خوانی، تئاتر مونولوگ و ... ⏰ چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰، بعد از نماز عشاء ساعت ۱۸ مسجد جامع شاندرمن 🕌 @masjed_shanderman 🥀 يازدهم آذر ۱۴۰۰ 🥀 🥀 یکصدمین سالروز شهادت میرزاکوچک خان جنگلی🥀 🍁🍃🍁🍃🍁🍃 🍁 🔰 @sahranevesht