11.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ_تصویری
🍃 «ابوحمزه» نام یک شخص نیست. قصّۀ من و خداست. «من» بندهای است که شوق گناه، او را فرسنگها از خانۀ مولا دور کرده و «خدا» مولایی که لحظهای از این بنده، فاصله نگرفته ...
📚 قصّۀ من و خدا، «قصّۀ واژههایی که بوی #ابوحمزه گرفتند»
🌙 هر سحر، یک فراز عاشقانه
#قصّۀ_من_و_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃بارالها! بندهای هستم شایستۀ عقوبت امّا میشود التماس کنم که مرا با تازیانۀ عقوبت خویش، ادب نکنی؟ من تاب عقوبت تو را ندارم.
عقوبت که نمیکنی هیچ، رها هم مکن.
🍃نکند جوری با من رفتار کنی که بر خود ببالم و خیالم تخت شود که قدم به قدم در حال نزدیک شدن به تواَم. امّا وقتی پردهها کنار رفت، دستم را خالی ببینم و خود را در نهایت پریشانی و ناداری و فرسنگها فاصله با تو.
📚 قصّۀ من و خدا، «قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند»
#قصّۀ_من_و_خدا ۱
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃شکر خدایی را که چشم امیدم تنها به او دوخته شده و به کسی جز او امید نمیبندم.
🍃بارها آزمودهام و دیگر نخواهم آزمود. به هرکه جز او امید بستم، جانم افسُرد، امیدم پژمرد.
🍃خدای را شکر که مرا به خودش وانهاد و کارم را به خلق خویش واگذار نکرد.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۲
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃 من نقطۀ مقصد خویش را معیّن کردهام: خدا، فقط خدا.
🍃 با کولهباری از خواستهها رو به تو آورده ام
🍃فریاد میکشم و فریادرس میخواهم؛ امّا میخواهم که تو تنها فریادرسم باشی.
🍃به دنبال وسیلهای میگشتم تا راه آمدن به سوی تو را نزدیک کند که جز دعا در پیشگاه تو وسیلهای نیافتم.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۵
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃قربانت شوم! تو که تنها عدل نداری، فضل هم داری و من هر جا که باشم به خانۀ فضل تو پناه میبرم.
🍃میخواهم از تو فرار کنم امّا هر چه میدوم و میگردم، جایی را نمییابم که در برابر غضبت، پناهم باشد و باز به دامان تو بازمیگردم و به ریسمان رحمت و مغفرت تو چنگ میزنم.
🍃من بندۀ فراریام: از تو به تو؛ از غضبت به مغفرتت؛ از عِقابت به کرمت و من گمانی جز این ندارم که تو بندههایی را که از عدلت به فضلت پناه میآورند، پناه میدهی و آنها را به عدالتخانۀ خویش بازنمیگردانی.
🍃 گمان من همیشه همین بوده و میدانم از کسانی که به تو گمان خوش دارند، خواهی گذشت.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۸
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃بارالها! بندهای هستم شایستۀ عقوبت امّا میشود التماس کنم که مرا با تازیانۀ عقوبت خویش، ادب نکنی؟ من تاب عقوبت تو را ندارم.
عقوبت که نمیکنی هیچ، رها هم مکن.
🍃نکند جوری با من رفتار کنی که بر خود ببالم و خیالم تخت شود که قدم به قدم در حال نزدیک شدن به تواَم. امّا وقتی پردهها کنار رفت، دستم را خالی ببینم و خود را در نهایت پریشانی و ناداری و فرسنگها فاصله با تو.
📚 قصّۀ من و خدا، «قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند»
#قصّۀ_من_و_خدا ۱
#عاشقانه_های_بارانی
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃شکر خدایی را که چشم امیدم تنها به او دوخته شده و به کسی جز او امید نمیبندم.
🍃بارها آزمودهام و دیگر نخواهم آزمود. به هرکه جز او امید بستم، جانم افسُرد، امیدم پژمرد.
🍃خدای را شکر که مرا به خودش وانهاد و کارم را به خلق خویش واگذار نکرد.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۲
#عاشقانه_های_بارانی
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃خداوندا! خواستهها همه در درگاه تو به مقصد میرسند و راهِ رسیدن به این مقصد همیشه باز است.
🍃برکۀ امید در پیشگاه تو، پیوسته پر از آب است و آن جا ناامیدی، واژهای بیمعناست.
کاش یکی از این انسانهای ناامید به من میگفت که چگونه با وجود تو، میشود ناامیدی را معنا کرد؟
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۳
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃به هر کس که بار سفر به سوی تو بسته میگویم: «از خود تا خدا راهی نیست. مقصدی که تو به امید وصالش، بار بستهای، در همین حوالی است.»
🍃تو با ما فاصله نداری که بخواهیم به سویت سفر کنیم.
🍃کارهای زشت ما حجاب میان ما و تو شده.
دیدن تو یک شرط دارد و آن هم، دریدن حجاب گناه است. کاش همه بیحجاب میشدیم!
📚قصّۀ من و خدا
" قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۴
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃 من نقطۀ مقصد خویش را معیّن کردهام: خدا، فقط خدا.
🍃 با کولهباری از خواستهها رو به تو آورده ام
🍃فریاد میکشم و فریادرس میخواهم؛ امّا میخواهم که تو تنها فریادرسم باشی.
🍃به دنبال وسیلهای میگشتم تا راه آمدن به سوی تو را نزدیک کند که جز دعا در پیشگاه تو وسیلهای نیافتم.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۵
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی
🍃خشتهای خانۀ دلم را با گِل معرفت خویش، روی هم چیدهای و همین معرفت است که هر جا باشم خانۀ تو را نشانم میدهد.
🍃من دوستت دارم، با بند بند وجودم؛ خودت هم میدانی و همین محبّت است که واسطۀ اتّصال من است به تو.
🍃خدای عزیزم! آن گونه که من تو را میشناسم یقین دارم مرا به سوی خویش، راهبری میکنی و از محبّتی که به تو دارم، اطمینان دارم که مرا میپذیری. اگرنمیخواستی راهم بدهی، محبّتت را به دلم راه نمیدادی.
📚قصّۀ من و خدا
"قصّۀ واژههایی که بوی ابوحمزه گرفتند"
#قصّۀ_من_و_خدا ۶
#ماه_مبارک_رمضان
#محسن_عباسی_ولدی