حقیقت ناب
📝 #اسناد
🔺 تربت کربلا در منابع اهل سنت
🔹عظمت واقعه عاشورا به حدی است که در منابع روایی فریقین در احادیث متعددی به آن اشاره شده است. نکته حائز اهمیت وجود روایاتی از معصومین است که نشان دهنده خبر دادن از شهادت امام حسین (علیه السلام) پیش از واقعه کربلا و اهمیت #تربت_کربلا می باشد. احمد بن حنبل در روایتی در کتاب خود مسند نقل کرده است:
🍀«حدثنا محمد بن عبيد، حدثنا شرحبيل بن مدرك، عن عبد الله بن نجي، عن أبيه، أنه سار مع علي، وكان صاحب مطهرته، فلما حاذى نينوى وهو منطلق إلى صفين، فنادى علي: اصبر أبا عبد الله، اصبر أبا عبد الله، بشط الفرات قلت: وماذا قال؟، دخلت على النبي صلى الله عليه وسلم ذات يوم وعيناه تفيضان، قلت: يا نبي الله، أغضبك أحد، ما شأن عينيك تفيضان؟ قال: " بل قام من عندي جبريل قبل، فحدثني أن الحسين يقتل بشط الفرات " قال: فقال: " هل لك إلى أن أشمك من تربته؟ " قال: قلت: نعم. فمد يده، فقبض قبضة من تراب فأعطانيها، فلم أملك عيني أن فاضتا»[1]
🍀عبدالله بن نجی می گوید در مسیر صفین همراه با علی بن أبی عبدالله به کنار نینوا رسیدیم. حضرت ناگهان فرمودند: صبر کن ای اباعبدالله، صبر کن ای اباعبدالله در کنار شط فرات. پرسیدم : چه فرمودید؟ فرمودند: روزی بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) وارد شدم در حالی که از دو چشمشان قطرات اشک سرازیر بود. پرسیدم : ای پیامبر خدا آیا کسی شما را خمشگین کرده است؟ چرا گریه می کنید؟
فرمودند: لحظاتی پیش جبرئیل به من خبر داد که حسین در کنار شط فرات کشته می شود. امیر المومنین پرسیدند: آیا می توانم تربت او را ببویم؟ پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند: بله. پس دست خود را کشیدند و یک قبضه از خاک کربلا را به من دادند و من نتوانستم از فرود آمدن قطرات اشکم خودداری کنم.
👈محقق کتاب در مورد این روایت می نویسد: «إسناده صحیح و هو فی مجمع الزوائد 9 : 187 و قال : رواه أحمد و ابویعلی و البزار و الطبرانی و رجاله ثقات و لم ینفرد نجی بهذا»؛ سند این روایت صحیح است. هیثمی در جلد 9 صفحه 187 کتاب مجمع الزوائد این روایت را نقل کرده و گفته است: این روایت را احمد و ابویعلی و بزار نقل کرده اند و سند این روایت معتبر است و «نجی» به تنهایی این روایت را نقل نکرده است.
📚شيبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد، دارالحدیث، قاهره، 1416 هـ، ج 1، ص 446، ح 648
﷽ #دعوت_به_نماز
💜💛 دانش آموزی اولین نماز خود را اینگونه توصیف می کند :
💚 «مشوق من برای نماز خواندن خانم مدیر ما بود. وقتی کلاس سوم ابتدایی بودم برای اولین بار #نماز خواندم. آن هم به جماعت در مدرسه.
💚 آن روز خانم مدیر برای تبریک گفتن به ما نقل و نخودچی و کشمش داد و گفت : به نمازخانه خوش آمدید.
💚 بعد از نماز از ما خواست برای مریضان و حاجتمندان #دعا کنید و شکر خدای را به جای آوریم.»
💜💛 برخورد خوب خانم مدیر همراه با پخش خوراکی در #نماز_جماعت اولین نماز این دانش آموز را در ذائقه او شیرین کرد.
📚 #استاد_علینقیفقیهی ، شیوههای ترغیب و جذب به نماز، صفحه ۷۵.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پرسش و پاسخ از حضرت آیت الله خوشوقت ره
🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ 🏴
❓کدامیک از #مقتلها مورد تایید میباشد؟
❓چرا #امام_حسین ع ملقب به #ثار_الله هستند؟
❓#فناء یعنی چه؟ و ....
💠 عنایت حضرت سیدالشهدا (ع) به آقا نجفی و حافظه فوقالعادۀ ایشان
❖از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
📝 آقای حاج آقا جواد زنجانی ظاهراً از آقای حاج آقا مهدی حائری یزدی و او هم از آقای سیّد محمد کاظم عصار نقل کرد که ایشان میگفت:
در دوره مظفرالدین شاه، شیخ محمد تقی اصفهانی(م ۱۳۳۲) معروف به آقانجفی (ره) را از اصفهان به تهران تبعید کردند؛ چون آقا نجفی بر نهی از منکر خیلی اصرار داشت و حدود را اجرا میکرد. معمولاً چنین کارهایی برای سلاطین ناخوشایند است. چند مرتبه ایشان به تهران احضار شد. یک بار که به تهران احضار شد از او خواستند که در تهران بماند و به اصفهان برنگردد، تا در بین علمای تهران هضم شود. ایشان که به تهران وارد میشود، در آنجا درسی شروع میکند و شهریهای هم میدهد و حلقه درسش هم درست میشود و روز به روز نفوذش بیشتر میگردد.
سید محمد کاظم عصّار میگفت: 🔻
من هم به درس ایشان میرفتم. یک وقت دستگاه حاکمه که میخواست آقا نجفی را خُرد کند، بعضی را تحریک کرد که با اشکال کردن در درس، او را در آن محیط کوچک کنند. ایشان هم که باهوش بود، از نحوه اشکال کردنها حدس میزند که تحریک شدهاند و این اشکالها طبیعی نیست.
یک روز بالای منبر میرود با لهجهی اصفهانی میگوید: «شما تِقی را اینجوری خیال نکنید. تِقی تمام کتب اربعه را متناً و سنداً حفظ است. آقایان بعداً کتاب بیاورند، امتحان کنند». آخر هفته بوده که فردایش درس تعطیل بود. روز شنبه که درس شروع میشود، بالای منبر میرود و میگوید اگر آقایان کتاب آوردهاند، بپرسند تا من پاسخ بدهم.
▫️آقای عصار میگفت:
من مثلاً کتاب کافی را آورده بودم و دیگری کتاب تهذیب و سومی کتاب من لایحضره الفقیه آورده بود. من از کتاب کافی، بابی را که کمتر محل مراجعه است –مثل احادیث کتاب لُقَطه– پرسیدم. ایشان شروع کرد و چند ورق از متن و سند آن را خواند. از جای دیگر کافی پرسیدم، باز چند ورق خواند. دیگری از کتاب تهذیب پرسید، باز عین آن را خواند. سومی از فقیه پرسید، همینجور پاسخ داد. مدّتی طولانی از هر جا میرسید، با متن و سند خواند و اینجور نبود که تصادفاً برخی از ابواب را یاد گرفته باشد و اقتراح هم نبود؛ یعنی اینطور نبود که او پیشنهاد بدهد، بلکه آن اشخاص تعیین میکردند. مطمئن شدند که تصادف نیست.
بعد آقا نجفی(قدس سره) فرمود:
من حافظه نداشتم. یک وقت حرم رفتم –به نظرم حرم حضرت سید الشهداء(ع) بود– درباره بیحافظگی به حضرت متوسل شدم که اگر من حفظی نداشته باشم، شاید نتوانم برای اسلام کاری انجام بدهم. خلاصه توسّلی پیدا کردم و بعد از آن توسّل این حفظ به من عطا شد. ایشان کتب اربعه را با سند و متن حفظ شد؛ مثل اینکه از رو میخواند.
▫️از منبر که پایین آمد، تمام آنها –حتّی بعضی مشایخ که پای منبرش بودند– به عنوان اینکه از طرف معصوم(ع) مورد عنایت قرار گرفته بود، همگی دستش را بوسیدند و تبرّک جستند. کارش در تهران بالا گرفت؛ به گونهای که دستگاه حاکمه میبیند که نقض غرض شد؛ زیرا ایشان را آورده بود که در تهران هضم شود، ولی الآن در آنجا اوج گرفته است. لذا ماندن او را در تهران مصلحت نمیبینند، بلکه میبینند که اگر در تهران باشد، مزاحم حکومت آنهاست. به ایشان میگویند اگر میخواهید به اصفهان برگردید، مانعی نیست. لذا ایشان را به اصفهان برمیگردانند.
📚جرعه ای از دریا، ج1، ص528
38.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شور عاشورایی چرا؟
شعور حسینی چه سان؟
فلسفه عزاداری از زبان شهید مطهری 👆👆👆
⚫️⚪️⚫️⚪️⚫️
☑️پرسش:
زمانى كه امام حسين(علیه السلام) به همراهان خود فرمود "من بيعت خود را از شما برداشتم، هر كه خواست ميتواند برود و به امور زندگى برسد ..." ؛ آيا آن چند هزار نفرى كه امام حسين(ع) را ترك كردند، مرتكب گناه شدند و در قيامت بخاطر اين عمل دچار عذاب خواهند شد؟
◾️ پاسخ:
حسین بن علی (علیه السلام) نزدیک غروب تاسوعا پس از آنکه از طرف دشمن مهلت داده شد (یا پس از نماز مغرب)، در میان افراد بنی هاشم و یاران خویش قرار گرفت و این خطابه را ایراد فرمود: «خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه در مقابل نعمتهایش سپاسگزارم. خدایا! تو را می ستایم که بر ما خاندان، با نبوت، کرامت بخشیدی و قرآن را به ما آموختی و با دین و آیین، آشنایمان ساختی و به ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بین) و قلب (روشن) عطا فرمودی و از گروه مشرک و خدانشناس نگرداندی. اما بعد، من اصحاب و یارانی بهتر از یاران خود ندیدم و اهل بیت و خاندانی باوفاتر و صدیقتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزای خیر دهد.»
🍀 آنگاه فرمود: «جدم رسول خدا (ص) خبر داده بود که من به عراق فراخوانده می شوم و در محلی به نام عمورا و کربلا فرود آمده و در همانجا به شهادت می رسم و اکنون وقت این شهادت رسیده است. به اعتقاد من همین فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود و حالا شما آزاد هستید و من بیعت خود را از شما برداشتم و به همه شما اجازه می دهم که از این سیاهی شب استفاده کرده و هر یک از شما دست یکی از افراد خانواده مرا بگیرد و به سوی آبادی و شهر خویش حرکت کند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست یابند با دیگران کاری نخواهند داشت. خدا به همه شما جزای خیر و پاداش نیک عنایت کند.» آخرین آزمایش حسین بن علی (علیهما السلام ) که در طول راه از مدینه تا کربلا و در موارد مختلف، شهادت خویش را اعلام نموده و به یارانش اجازه مرخصی داده و بیعت را از آنان برداشته بود، در شب عاشورا و برای آخرین بار نیز این موضوع را با صراحت مطرح فرمود که «قد قرب الموعد؛
یعنی هنگام شهادت فرا رسیده است» و من بیعت خود را از شما برداشتم، از تاریکی شب استفاده کنید و راه شهر و دیار خویش را پیش بگیرید.»
☘️ این پیشنهاد در واقع آخرین آزمایش بود از سوی آن حضرت و نتیجه این آزمایش، عکس العمل یاران آن بزرگوار بود که هر یک با بیان خاص، وفاداری خود را به آن حضرت و استقامت و پایداری خویش را تا آخرین قطره خون اعلام داشتند و بدین گونه از این آزمایش، روسفید و سرفراز بیرون آمدند. با توجه به خطبه سرور و سالار شهیدان حسین بن علی (علیه السلام) چند نكته قابل تذكر هست :
الف:📌 همه افراد حاضر بر مظلومیت امام عصر خویش واقف بودند و وظیفه مسلمانی ایجاب می كرد كه یار و یاور امام عصر خویش باشند .
ب:📌 منظور امام (علیه السلام) از اینكه فرمود « من بیعت خود را از شما برداشتم » آزمایش اصحاب خود بود نه اینكه امر به رفتن بكند ، اگر چه امام خود این جمله را فرمودند اما هیچ مسلمانی حق ندارد جان جانان خود یعنی امام را به مهلكه بیاندازد ، امام جان جانان انسان هاست همچنانكه حفظ جان یك وظیفه دینی است حفظ جان جانان به طریق اولی واجب و ارجح می باشد ، فلذا یارانی كه امام علیه السلام را ترك كردند هیچ گونه توجیهی برای ترك امام ندارند و به یقین عواقب این كار را خواهند دید ، اگر چه ترك امام معصوم به خاطر ترس از شهادت گناه و معصیت است ولی موجب خروج آن ها از دین نمی شود .
ج:📌 خروج امام علیه السلام به خاطر احیای دین مقدس اسلام بود و احیای دین جز با جهاد بر عیله دشمنان اهل البیت مقدور نبود ، ( همچنانكه این موضوع از خطبه های متعدد امام در طول سفر فهمیده می شود) امام علیه السلام با خروج خود قصد جهاد با یزید و یزیدیان داشت و هدفش احیاء دین بود فلذا صحاب موظف بودند پا به پای امام در ركاب ایشان باشند.
#مناسبتی
هدایت شده از حقیقت ناب
#السلامعلیکیاصاحبالزمان
#المستغاثبکیاصاحبالزمان
الحمدلله رب العالمین
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللّٰهـمَ ڪُـڹ لـولیـڪَ الحُجَّـــة بـْـن الـحَسڹ
صلواٰتڪ علیہِ و علےٰ آبائٖہ فےٖ هذہ السّاعة
وَ فـےٖ ڪُلّ ســٰاعة ولیّاً وحافــظاً و قائــداً
ًوَ ناصِــراً وَ دَلیــلـاً وَ عَیــناً حتـے تُســڪِنہُ
أرضَـڪ طوْعـــاً و تُمتِّـــعَہُ فیٖـــھٰا طویــلـٰا
#اللهم_عجل_لمولانا_الفرج
سلامتیوتعجیلدرأمرفرجمولانا
حضرتبقيةاللهالاعظم
روحیوأرواحالعالمینلتراب مقدمه الفداء
صلوات
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_انشقاق
#سوره_انشقاق
#قرائتی
#تفسیر_نور
🔅🔅🔅
📌نگاشت4:نکات و پیام های کلی آیات 6 تا 15سوره انشقاق
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ «6» فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ «7» فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً «8» وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً «9» وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهْرِهِ «10» فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً «11» وَ يَصْلى سَعِيراً «12» إِنَّهُ كانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُوراً «13» إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ «14» بَلى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً «15»
هان اى انسان! تو به سوى پروردگارت تلاش بسيارى دارى و سرانجام به لقاى او خواهى رسيد. پس هر كس كارنامهاش به دست راستش داده شود، به زودى و به آسانى به حساب او رسيدگى خواهد شد، و شادمان به سوى خانوادهاش (يا همفكرانش) باز مىگردد. و هر كس نامهاش از پشت سر (و به دست چپ) او داده شود، پس زود فرياد فغان بر خواهد آورد، و داخل دوزخ خواهد شد. همانا او (در دنيا) در ميان خانوادهاش شادمان بود. او گمان مىكرد كه هرگز بازنمى گردد.
چرا (باز خواهد گشت) و پروردگارش به او بيناست.
▫ كلمه «كدح» هم به معناى تلاش و كوشش آمده و هم به معناى آسيب وارد كردن، يعنى انسان به سوى پروردگارش پيش مىرود ولى رفتنى همراه با رنج و تعب كه گويا به خود آسيب و خدشه وارد مىكند.
▫ در حديث مىخوانيم: هر كس سه خصلت را دارا باشد، خداوند حساب او را آسان قرارمىدهد و با رحمت خود، او را به بهشت وارد مىسازد: به آن كس كه محرومش كرده، عطا كند؛ با آنكه قطع رابطه كرده، صله رحم مىكند و از آن كه به او ظلم كرده، درمىگذرد.«تعطى من حرمك تصل من قطعك و تعفو عمن ظلمك» « تفسير نورالثقلين.»
▫ در آيه نهم و سيزدهم، سخن از شادى و سرور در نزد خانواده است، يكى منفى كه مورد انتقاد است و يكى مثبت كه پاداش نيكوكاران است. آرى، ثمره سرور مستانه و غافلانه در دنيا، دوزخ است و ثمره ايمان و تقوى در دنيا، سرور در ميان بستگان در قيامت است.
▫ از حضرت على عليه السلام درباره آيهى «يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً» سؤال شد. فرمودند: كسانى كه در دنيا اهل و عيال انسان بهشتى بودند، اگر مؤمن باشند در آخرت نيز اهل او خواهند بود.
✅ 1- انسان در حركت به سوى خداست. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ» (چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» « بقره، 156.»)
✅ 2- انسان در مسير حركت به سوى خدا، با مشكلات بىشمارى روبروست. «إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ»
✅ 3- خداوند در تاريخ و جامعه قوانينى ثابت قرار داده است كه همه از آن تبعيّت مىكنند؛ نه مىتوانند توقف كنند، نه به عقب بازگردند و يا به سويى ديگر روند. «كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً»
✅ 4- پايان حركت انسان، رسيدن به خداوند است. «فَمُلاقِيهِ»
✅ 5- اعمال انسان در دنيا ثبت شده و در قيامت، به صورتى مكتوب و مستند به او ارائه مىشود. «أُوتِيَ كِتابَهُ»
✅ 6- در قيامت، حساب مردم گوناگون است و خوبان حسابى آسان دارند. «حِساباً يَسِيراً» (و تبهكاران حسابى سخت. «حِساباً شَدِيداً» « طلاق، 8.»)
✅ 7- به شادىهاى دنيوى مغرور نشويد كه مىگذرد، به شادىهاى پايدار قيامت، فكر كنيد. (اگر امروز به خاطر فرمان الهى از بعضى لذّتهاى خانوادگى صرف نظر كرديم و براى جهاد يا تحصيل علم يا خدمت از خانواده دور شديم، در آينده جبران خواهد شد.) «يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً»
✅ 8- در روزى كه برخى از يكديگر فرار مىكنند: يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ... « عبس، 34- 36.» آن كه حسابش آسان و
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
🏴🏴 #علی_اکبر -ع- ظهور چهره ى ظاهرى و باطنى پيامبر صلوات الله علیه
⚫️ امام از هر كس- چه فعلى و چه قولى- تمجيد نمايد، به لحاظ كمالات و معنويّتى است كه در اوست، و اگر غير از اين باشد، با مقام عصمت امام سازگار نيست.
⚫️ بنابراين مقام و بزرگى اشخاص را مى توان در نحوه ى رفتار و سخنان معصوم با آن ها تشخيص داد، لذا اگر حضرت همه را به يك ديد نمى نگرد؛ بلكه از هر يك با بيانى خاصّ، تعريف و تجليل مى نمايد، به لحاظ كمالات و عظمت معنوى آن هاست.
⚫️ كلام حضرت -ع- نسبت به #علىّ_اكبر- ع- كه مى فرمايد: «أَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ.» سخن كمى نيست. مگر نه اين است كه خداوند درباره ى رسول اللَّه- ص- فرمود: وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ
⚫️ آيا خُلُقٍ عَظِيمٍ غير از اتّصاف به صفات الهى، چيز ديگرى است؟! و آيا قرائت، و يا استشهاد سيّدالشّهدا- ع- در ادامه ى تعريف از فرزندش به آيه ى شريفه ى ان الله اصطفی...* ذُرِّيَّةً بَعْضُها ... بيانگر مقام والاى #على_اكبر- ع- وبرگزيدگى وى بر عالمين نمى باشد؟!
📚برگرفته از کتاب فروغ شهادت
آیت الله شیخ علی سعادت پرور
روز هشتم
✅علی اکبر نخستین شهید بنیهاشم در کربلاست.
✅ رسم پیامبر و امیرمؤمنان و امام حسن(ع) در جنگها این بود که فامیل خود را اول میفرستادند؛ اما یاران باوفای امام حسین(ع) در کربلا اجاره ندادند اهلبیت او به میدان بروند.
✅ پس از شهادت یاران، علی به دفاع از پدر به سوی دشمن رفت.
✅قبلاً برای او اماننامه آورده بودند ولی او نپذیرفت.
✅امان از سوی بنیامیه بود زیرا لیلی مادر علی، دختر میمونه دختر ابوسفیان بود پس از طرق مادر نسبت نزدیکی با یزید داشتند.
دعا رجل من أهل الشام علي بن حسين الأكبر و أمه آمنة بنت أبي مرة بن عروة بن مسعود الثقفي و أمها بنت أبيسفيان بن حرب فقال: إن لك بأمير المؤمنين قرابة و رحماً فإن شئت أمناك و امض حيث ما أحببت فقال: أما والله لقرابة رسول الله كانت أولى أن ترعى من قرابة أبي سفيان. ثم كَرّ عليه و هو يقول: أنا علي بن حسين بن علي... نحن و رب البيت اولى بالنبي
📚(طبقات ابنسعد).
✅بنا به نقل ابومخنف این رجز را چند بار تکرار کرد که مرة بن منقذ با نیزه بر او حملهور شد. بقیه هم دور او را گرفتند و هر کسی او را ضربتی زد.
✅حمید بن مسلم گوید شنیدم که حسین(ع) بر بالین پسرش میگفت: قتل الله قوماَ قتلوك يا بنى! ما اجراهم على الرحمن، و على انتهاك حرمة الرسول! على الدنيا بعدك العفاء .
📚(طبری، 446/5)
📚ابوالفرج در مقاتل (ص116) افزودهای دارد که حسین(ع) گریست و فرمود: خدایا شاهد باش که شبیه پیامبر به سوی اینان رفت. پس از قدری نبرد نزد پدر برگشت و از تشنگی گلایه کرد و امام او را به صبر توصیه فرمود و فرمود به زودی از دست جدّت سیراب خواهی شد. علی رفت و در آستانه شهادت صدا زد که ای پدر! خداحافظ؛ اکنون این رسولالله است که سلام میرساند و میگوید شتاب کن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
《السلام علیک یا أباعبدالله》
📅 روزشمار محرم: #روز_هشتم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
🔆 بسم الله الرحمن الرحیم 🔆
#تغییر_سال_خمسی
📝 استفتاء از دفتر آیت الله العظمی #شبیری_زنجانی (دام ظله العالی)
7شهریورایمان حضرت ابوالفضل ع.mp3
9.35M
🔉 بیانات حضرت آیت الله خوشوقت ره
🏴 قال الصادق عكان عمنا #العباس بن علي #نافذ_البصيرة #صلب_الايمان...
⬅️ اوصاف حضرت #ابوالفضل علیه السلام در کلام امام ع
❓چه زمان و به چه دلیل در #امتحانات_الهی #زمین میخوریم؟
⬅️ تنها راه سرفرازی در بلایا مانند #اصحاب_کربلا
❓مشخصات #یزیدیان و #حسینیان امروز چیست؟
k-08 Eshgh khoonin.mp3
2.61M
🏴 ویژه برنامه #عشق_خونین
#صوت
▫️سلسله بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع «تحلیل قیام سید و سالار شهیدان علیه السلام در پرتو عشق و محبت الهی»
▪️ جلسه هشتم
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
eshghe khoonin_ moharame 88_ 08 p2.pdf
144K
🏴 ویژه برنامه #عشق_خونین
#متن
▫️سلسله بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع «تحلیل قیام سید و سالار شهیدان علیه السلام در پرتو عشق و محبت الهی»
▪️ جلسه هشتم
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
#علی_اکبر
🔰اولین شهید اهل بیت امام حسین (ع)
🔻طبری گوید :
اولین شهید آل ابی طالب ، در آن روز حضرت《علی اکبر》پسر حسین (ع) بود ، که مادرش 《لیلی》نوه ی دختر 《ابوسفیان》می شد. بخاطر همین رابطه ی خویشاوندی ،
📜 برای ایشان امان نامه ای آوردند و در آن نوشته بود :
تو خویشاوند امیر المومنین _ یزید بن معاویه _ هستی و ما می خواهیم حرمت این خویشاوندی رعایت شود و اگر بخواهی ، تو را امان داده ایم❗️
حضرت علی اکبر گفت :
حرمت خویشاوندی با رسول خدا (ص) برای رعایت ، بسی بهتر است.
خوارزمی گوید :
◾️هنگامی که امام حسین (ع) ، علی اکبر را دید ، محاسن خود را به سوی آسمان گرفت و فرمود :
پروردگارا❗️بر این مردم گواه باش. اینک جوانی به سوی آنها رفت ، که در صورت و سیرت و بیان ، شبیه ترین مردم به پیامبرت ، محمد (ص) است. و ما هر گاه مشتاق دیدار روی پیامبرت می شدیم ، روی او را نظاره می کردیم.
◾️حضرت علی اکبر به میدان رفت و بر سپاه دشمن یورش برد.او جنگید و جنگید تا کوفیان را به ستوه آورد.سپس هنگامی که به شدت مجروح بود ، نزد پدر بازگشت و گفت : پدر جان ! تشنگی توانم را بریده و سنگینی وسایل جنگ ، جانم را آزرده ، آیا جرعه ی آبی هست تا نیرو بگیرم و بر این دشمن بتازم⁉️
امام حسین (ع) گریست و فرمود :
پسرم! بر محمد و بر علی و بر پدرت بسی دشوار است که تو آنان را بخوانی و پاسخت ندهند و یاری بخواهی و یاری ات نکنند❗️
👈آنگاه انگشترش را به او داد و فرمود : این انگشتر را در دهان بگذار و به جنگ با دشمنانت بازگرد ، که من امیدوارم به زودی جدّت رسول خدا (ص) از جام لبریز خود سیرابت گرداند ، شربتی که پس از آن هرگز تشنه نشوی.
حضرت علی اکبر به میدان بازگشت و به جنگیندن همچنان ادامه داد که (مره بن منقذ عبدی) کمین کرد و ضربه ای به فرق او زد و دیگران با شمشیر به جانش افتادند.حضرت علی اکبر به گردن اسب آویخته بود و اسب نیز او را به عمق سپاه دشمن برد و آنها با شمشیر های خود پاره پاره اش کردند.
حضرت علی اکبر در واپسین لحظات عمرش با صدای بلند فریاد زد : پدر جان ! این جدّم رسول خداست ، که با جام لبریزش ، از شربتی که هرگز سیراب نگردم ، سیرابم کرد.همو به شما می فرماید : بشتاب که برای تو نیز جامی ذخیره شده است... .
📚مقتل الحسین ص ۱۵۶
علامه عسکری
📌چرا محمدبن #حنفیه در #کربلا نبود؟
📢پاسخ:
محمدبن حنفیه برادر ناتنی امام #حسین(ع) است. مادرش، #خوله دختری از نسل مسلمه حنفیه یمنی است. لذا او را ابن حنفیه می نامند.
📍علل عدم حضور در کربلا:
1️⃣برخی براین باورند که محمد در زمان قیام کربلا #بیمار بوده است.
اما در هیچ منبع کهنی، به این مطلب اشاره نشده است، جز متنی با عنوان #حکایه_المختار_فی_اخذ_الثار# که به #لهوف ضمیمه شده و مال #سیدبن_طاووس نیست.
مرحوم #مامقانی نیز بیمار بودن ابن حنفیه را در زمان قیام صحیح نمی داند.
در گفت وگوی امام حسین(ع) با محمدبن حنفیه نیز سخنی از #بیماری نیست.
2️⃣برخی علت نیامدن ابن حنفیه را #ماموریت_اطلاعاتی وی از طرف امام حسین(ع) در مدینه می دانند.
تنها منبع این خبر #ابن_اعثم است.
اما چرا هیچ شاهدی بر اطلاع رسانی او به امام وجود ندار .
به عقیده و تحقیق برخی مورخان معاصر ازجمله استاد #رجبی_دوانی، این روایت برای دفاع از محمد توسط ابن اعثم جعل شده است.
برفرض پذیرش روایت، محمد تمایلی به همراهی با امام نشان نمی دهد و امام نیز او را مجبور نمی کند.
📌در برخی منابع آمده است که امام حسین عليه السلام خطاب به ابن حنفیه نوشت:
از حسین بن علی(ع) به محمدبن حنفیه و هرکسی که از #بنی_هاشم نزد او هست. هرکس به من بپیوندد به #شهادت می رسد و هرکس روی گرداند به #پیروزی دست نیابد. بنابراین، خطاب امام شامل وی هم می گردد.
📌محمدبن حنفیه هنگام حرکت امام حسین(ع) از #مدینه به #مکه نیز، همراه امام نبود.
📌در #جمع بندی می توان گفت:
محمدبن حنفیه اگرچه حرکت امام را مشروع می دانست، اما روحیه #خطرپذیری و تفکر #انقلابی نداشت.
📚صفار، بصائرالدرجات، ص۶؛
📚ابن قولویه، کامل الزیارت، ص۱۵۷؛
📚مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۵۷؛
📚مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲؛
📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۲۱.