🌹 به نام خدا
▪️یا زهرا (س) اغیثنی
🗓 تقویم نجومی
💥 امروز یکشنبه:
🌿 ۶ بهمن ۱۳۹۸ خورشیدی
🌿 ۳۰جمادی الاولی۱۴۴۱ قمری
🔰کاش ببینیم چقدر شبیه گریه هایمان بر اهل بیت هستیم.
#تلنگرانسانی
🌿🌿🌸🍃🍃
✨﷽✨
🌸کارها از یک نظر به کارهای مهم و کارهای فوری و مهم تقسیم میشود.
🍃کارهایی که مهم و فوری هستند نتیجهٔ پشتهم اندازی و تنبلی است و هنگامی که به مرحله اضطرار میرسد مجبور میشویم انجامشان دهیم.
☘اما کارهای مهم، کارهایی هستند که میتوانیم برای آنها برنامهریزی کنیم.
🌹تمام تلاش یک فرد موفق آن است که اجازه ندهد کارها از حالت مهم به حالت مهم و فوری تبدیل شود، بلکه با برنامهریزی آنها را به موقع و صحیح اجرا کند.
#انگیزشی_انسانی
#انسان_موفق
#گامی_به_سوی_موفقیت
14.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن کتاب #پایی_که_جا_ماند اثرجانباز وآزاده سید ناصرحسینی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تکنیک و تاکتیک⚽️
👌مجموعه کلیپ
#انتظار_با_طعم_فوتبال🏆
🔺 #قسمت_یازدهم
🔸 برگرفته از #کتاب پرفروش و جذاب #انتظار_با_طعم_فوتبال
✅ به قلم #استاد_ملایی
هدایت شده از احکام خمس
📚کسر مال خمس داده شده از حساب آخر سال👆👆
#احکام_خمس
#مال_مخمس
----------------------
🏴واژه های خیس؛ تابوت 🏴
▪️دیروز که خانههای واژهها را یکی یکی نگاه میکردم، واژهای جان از نگاهم گرفت؛ از همین رو ترسیدم توقف کنم و زود از کنار خانهاش گذشتم؛ اما گمانم این است که دل آن واژه، صندوقچۀ اسرار است. میخواهم به سراغش بروم. «تابوت» را میگویم:
▪️تابوت یادآور مرگ است.
نامش هم دلم را میلرزاند: «تابوت».
تابوت را که میشنوم، یاد تشییع جنازه میافتم.
فقط چند باری در کوچههای شهرمان دیده بودم
که تابوتی بر دوش مردم است
و چند نفر هم دور و بر آن گریه میکنند.
▪️تابوت، مرا یاد جدایی میاندازد.
تابوت در ذهن من با گریه، گره خورده .
تابوتهای شهر ما تکه چوبی است
که میّت را روی آن میگذارند
و پارچهای رویش میکشند.
بچهها از تابوت میترسند.
آخر حجم بدن میّت در تابوتهای شهر ما پیداست.
▪️تا نام «تابوت» بر زبان قلم جاری میشود، کوچک و بزرگ، دور خانهاش جمع میشوند. نمیدانم چرا از وقتی که این واژه را روی ورق آوردهام، طنین «لا اله الا الله» در محلۀ واژهها پیچیده است.
▪️پدربزرگمان که از دنیا رفت، تشییع نشد
برای همین بود که تابوت نداشت
پس از او هم کسی از خانهمان به آسمان نرفته
پای تابوت تا کنون به خانهمان باز نشده.
خدا نکند که من مادرم را در تابوت ببینم!
«تابوت» اشک میریزد و به قلم خیره میشود. عجب واژۀ آرامی است این «تابوت»!
▪️فراق پدربزرگ، مادرم را کوه غم کرده
امّا گویا مادرم این روزها جام اندوهِ دیگری را سر میکشد.
کاش حرف دلش را به من میگفت!
چقدر خوب است که مادرم رفیقی دارد محرم اسرار!
حالا با او زمزمه آغاز کرده از غصۀ تازه برایش میگوید.
⬅️ ادامه دارد ......
📚ریحانه خدا ، کتاب چهارم ، ص ۷۵
#ریحانه_خدا
#واژه_های_خیس
#مصائب_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#محسن_عباسی_ولدی
2_844424934936415.mp3
10.59M
🎙مداحی حماسی فارسی و عربی حاج میثم مطیعی
🔶دل های غم دیده یابد تسکین
تنها با یک انتقام سنگین
خونخواهان حاج قاسم بسم الله
بسم الله القاصم الجبارین